•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• با یاد تو ای کریم « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » قدرت حضرت یکی دیگر از ویژگی‌های حضرت صاحب الزمان علیه السلام، که امشب می‌خواهیم راجع بهش صحبت کنیم قدرت حضرت هست . در باب قدرت ایشون روایات مختلفی آمده. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: "قائم ما وقتی ظهور کند آنچنان نیرومند خواهد بود که اگر قوی‌ترین درختِ روی زمین را با دست مبارکش بکشد، از ریشه و بن می‌کند و اگر بر کوه‌ها بانگ بزند، سنگ‌هایش فرو می‌ریزد و قلب اگر بنده‌ای را با دست مبارکش نوازش کند، قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار می‌گردد. او با سپاهی حرکت می‌کند که اگر با کوه‌ها روبرو شوند، کوه‌ها را در هم می‌ریزند و از دل آنها راه را برمی‌گزینند." بحارالانوار،ج۵۲،ص۳۲۲. کشف الغمه،ج۳،ص۳۱۴. پ.ن: با خوندن این چنین روایات پی می‌بریم که در واقع دست قدرت الهی از آستین امام بیرون خواهد آمد و تمام امکانات و اسباب وعللِ عالم با عنایت پروردگار ،در اختیار ایشون قرار میگیره و امام دنیا رو به سر منزل مقصود خواهد رسانید. ان شاءالله که باشیم و اون روزها رو ببینیم. #امام‌عصرعجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ #معرفت تا فردا شب یا علی... https://eitaa.com/az_o_bego

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » 🏴جریانات پیچیده آخر ماه صفر🏴 #بخش‌اول این روزها و شبها ،ساعات و لحظه های سختی برای خاندان نبوت بود . پيامبر عزیز چند روزیه که ترور بیولوژیک شدن(مسموم شده اند) و در بستر بیماری هستند و وقایع مهم یکی پس از دیگری درحال رخ دادنه . جریان شومِ نفاق، تحرکات خود را قوی تر پی گرفته . حضرت در حال احتضاره، اما دلشوره ی امت رو داره. چند روز قبل ،وقتی عده زیادی در کنار بالین ایشون برای عیادت جمع بودند، فرمودند :قلم و دوات بیاورید تا مطلبی براتون بنویسم که با عمل به اون هرگز گمراه نشید. اما خلیفه دوم گفت :"انَّ الرجل لَیَهجُر" زبانم لال ! یعنی نعوذبالله حضرت هذیان میگوید.😱 جنجال به پا شد. آنقدر سر و صدا کردند که پیامبر امر فرمودند که همه به جز خودی ها بیرون برن. ... و کار رو به هم ریختند. #بخش‌دوم اما پیامبر برنامه های دیگه ای هم برای دفع فتنه داشتن. سپاه اُسامه رو از مدتها قبل تجهیز کردن و به عده ی زیادی از صحابه دستور دادن که باید به سپاه او بپیوندن و مدینه رو ترک کنند تا زمینه برای بیعت مردم با امیرالمؤمنین آماده باشه. اما عدم اطاعت ها، پی در پی ،از برخی از صحابه رخ میداد و لذا با اینکه پیامبر فرموده بودند که خدا لعنت کنه کسی رو که سپاه اسامه رو ترک‌کنه؛ این کار رو انجام‌دادن و به او نپیوستن. شرایط خیلی سخت بود. بوی کودتا به مشام‌می‌خورد. یک لحظه به دل رسول الله فکر کنید که چقدر دارن برای نجات امت تلاش میکنن و همچنین آل الله که از دو جهت ناراحتند ،هم فراق حضرت و هم شروع ماجرای غصب خلافت و... . إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ... ان شاءالله از ماجرای غصب خلافت به مناسبت ایامش خواهیم گفت. با ما همراه باشید. تا فردا شب یا علی... https://eitaa.com/az_o_bego

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » 🏴 آنچه در جریان شهادت امام حسن علیه السلام گذشت🏴 #بخش‌اول به شهادت رساندن حضرت معاویه علیه العنه بارها تصمیم به مسموم کردن امام حسن مجتبی علیه السلام گرفت و به واسطه‌های پنهانی زیادی متوسل شد. حاکم نیشابوری به سند معتبر نقل می‌کند که حسن بن علی را بارها مسموم کرده بودند. لیکن اثر چندانی نداشت ولی در آخرین مرتبه زهر کبدش را پاره پاره کرد و پس از آن سه روز بیشتر زنده نماند. قول صحیح و مشهور در شهادت امام مجتبی این است که معاویه با وعده پول و ازدواج با پسرش یزید ،جعده ،همسر امام را فریب داد تا به او زهر دهد. به‌ گزارش‌ سَخاوی به‌ نقل‌ از ابن‌ عبدالبر، جعده‌ به‌ سبب‌ کینه‌ای‌ که‌ به‌ امام‌ حسن علیه‌السّلام داشت‌، او را مسموم‌ کرد و این‌ دشمنی‌ با خاندان‌ امام علی‌ علیه‌السّلام در میان‌ خانواده‌اش‌ نیز وجود داشت‌؛ چنانکه‌ در روایتی‌ از امام‌ صادق‌ علیه‌السّلام به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است. ایشان فرمودند: «ان الاَشعَث شَرک فی دَمِ امیرالمؤمنین و ابنته جعده سَمَّت الحسن، و ابنه شَرَک فی دم الحسین؛ به راستی که خود اشعث در خون امیرالمؤمنین شرکت جست، و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد، و پسرش محمد بن اشعث در خون حسین شرکت جست.» در گزارش‌ها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌، آنان‌ را «بَنی‌ مُسِمَّه الازْواج‌؛ فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند.» خطاب‌ می‌کردند. پس‌ از کارگر افتادن‌ زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد و به‌ او گفت‌ که‌ می‌ترسد فرزندش‌، یزید، را نیز مانند حسن‌ بن‌ علی‌ علیه‌السّلام به‌ قتل‌ برساند. جعده‌ پس‌ از زهر دادن‌ به‌ امام‌ حسن علیه‌السّلام، مورد لعن‌ و نفرین‌ حضرت‌ قرار گرفت. و گفته شده که بیماری توام با عفونتی برای او پدید آمده و به وضع بسیار دردناکی درگذشت. #بخش‌دوم تشییع پیکر مطهر هنگام آوردن جنازه آن حضرت برای دفن در کنار قبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم، جمعیت به قدری زیاد بوده که جای سوزن انداختن نبوده است. عایشه از دفن امام حسن علیه‌السّلام در کنار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ممانعت کرد. ابن عبدالبر قرطبی، دانشمند اهل سنت در کتاب بهجة المجالس می‌نویسد:" هنگامی‌که حسن علیه‌السّلام از دنیا رفت، خواستند که او را در خانه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دفن کنند؛ پس او از این کار جلوگیری کرد، سوار بر #قاطری شد و مردم را جمع کرد. ابن عباس به او گفت: تو می‌خواهی همان کاری را که در روز #جمل انجام دادی انجام بدهی؛ تا این که مردم بگویند: «روز قاطر» همان‌طوری که می‌گویند "روزشتر" همین حرکت عائشه موجب شد تا بنی‌امیه و مروانیان خصوصا مروان به همراه یارانش در پس نقاب حمایت از عائشه، بغض و کینه خود را نسبت به امام (علیه‌السّلام) علنی کرده و دست به اسلحه بردند و پیکر مبارک‌امام را تیرباران کردند . به نحوی که هفتاد تیر بر پیکرش ایشان فرو رفته بود.😭 #بخش‌سوم‌ تدفین امام امام مجتبی علیه السلام به برادرش امام حسین علیه السلام وصیت کرده بود که ایشان را در کنار مزار پیامبر به خاک بسپارند ؛ اما فرموده بودند برای این کار کمترین خونی پای جنازه شان ریخته نشود که اگر نشد پس ایشان را در بقیع کنار جده‌شان فاطمه بنت اسد به خاک بسپارند. لذا امام حسین ایشان را طبق وصیت در بقیع کنار فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ ابْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ، وَوَصِيِّ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يا ابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَيْتَ شَهِيداً تا فردا شب یاعلی... https://eitaa.com/az_o_bego

نقش دو شير در بالای ایوان نقاره خانه👇👇

سرانجام بی حرمتی به حجت الهی در زمان حكومت مامون - خليفه عبّاسى - در يكى از سال ها خشك سالى شد و زراعت هاى مردم در كم آبى سختى قرار گرفت ، مامون در يكى از روزهاى جمعه به حضرت #علىّ‌بن‌موسى‌الرّضاعليه السلام پيشنهاد داد تا آن حضرت جهت بارش باران و رفاه مردم چاره اى بينديشد. امام عليه السلام فرمود: بايستى مردم سه روز را #روزه بگيرند و در سوّمين روز جهت دعا و نيايش به درگاه پروردگار متعال عازم بيابان گردند. پس چون روز سوّم فرا رسيد، حضرت به همراه جمعيّتى انبوه به صحراء رفتند و سپس امام عليه السلام بر بالاى بلندى رفت و پس از حمد و ثناى الهى اظهار داشت : خداوندا! بر آن ها باران رحمت و بركت خود را فرود فرست تا سيراب و بهره مند گردند. در همين لحظه ، ناگهان باد، شروع به وزيدن گرفت و ابرى ظاهر گشت و صداى رعد و برق عجيبى در فضا پيچيد و مردم حالتى شادمانه به خود گرفتند. حضرت جمعيّت را مخاطب قرار داد و فرمود: آرام باشيد، اين ابر براى شما نيامده است ، ماموريت او جاى ديگرى است . و پس از آن ، ابر ديگرى نمايان شد و اين بار نيز مردم شادمان شدند، همچنين امام عليه السلام فرمود: آرام باشيد، اين ابر ماموريّتش براى جمعيّت و سرزمينى ديگر است . و به همين منوال تا دَه مرتبه ابر آمد و حضرت چنين مى فرمود. تا آن كه در يازدهمين مرحله ، امام عليه السلام اظهار نمود: اين ابر براى شما آمده است ، اكنون شكرگزار خداوند متعال باشيد و برخيزيد به خانه هايتان بازگرديد، كه تا به منازل خود وارد نشويد، باران نخواهد باريد. به محض آن كه مردم داخل خانه هاى خود شدند، باران به قدرى باريد كه تمام رودها و نهرها پر از آب شد و مردم مى گفتند: اين از بركت وجود مقدّس فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله است . بعد از اين جريان ، عدّه اى از سخن چينان دنياپرست و چاپلوس نزد مامون رفتند و گفتند: اين شخص - یعنى امام رضا عليه السلام - با اين سحر و جادويش همه را شيفته خود گردانيده است و مردم را بر عليه خليفه و دستگاهِ حكومت تحريك مى كند. لذا مامون شخصى را فرستاد تا حضرت رضا عليه السلام را نزد وى آورد؛ و چون حضرت وارد مجلس مامون شد، يكى از وزراى حكومت به نام حمیدبن‌مهران به امام خطاب كرد و گفت : تو با آمدن باران ، ادّعاهائى كرده اى ؛ چنانچه در كار خود صادق و مطمئنّ هستى ، دستور بده تا اين دو شيرى كه بر پرده خليفه نقاشى شده اند، زنده شوند. امام رضا عليه السلام بانگ برآورد: اى دو شير درّنده ! اين شخص فاجر را نابود كنيد، كه اثرى از او باقى نماند. ناگهان آن دو عكس به شكل دو شير حقيقى در آمدند و آن وزير سخن چين دروغ گو را دريده و بدون آن كه قطره خونى از او بريزد، او را بلعيدند. و آن گاه اظهار داشتند: ياابن رسول اللّه ! اجازه مى فرمائى تا مامون را نيز به دوستش ملحق گردانيم ؟ مامون با شنيدن اين سخن بيهوش شد و روى زمين افتاد و چون او را به هوش آوردند، دو مرتبه آن دو شير گفتند: اجازه بفرما تا او را نيز نابود كنيم ؟ حضرت فرمود: خير، مقدّرات الهى بايد انجام پذيرد و سپس به آن دو شير دستور داد تا به جاى خود بازگردند و آن ها نيز به حالت اوّليه خويش ‍ بازگشتند. و مامون به امام رضا عليه السلام گفت : الحمدللّه ، كه مرا از شرّ اين شخص - حميد بن مهران - نجات بخشيدى. عیون أخبارالرضا، ج۲، ص۱۷۰. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏ https://eitaa.com/az_o_bego

🎥 چرا مشهد برویم؟! 🏴 سالروز شهادت شمس‌الشموس علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیهما‌ السلام) را محضر حضرت صاحب‌الزمان (سلام‌الله‌علیه) تسلیت عرض می‌کنیم. ▪️ #عین_صاد https://eitaa.com/az_o_bego

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• با یاد تو ای علیم « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » دانش حضرت #بخش‌اول برای درک موقعیت علمی امام و مقام پر ارج حضرت صاحب الامر علیه السلام به احادیث چندی اشاره می‌کنیم. پیامبر فرمودند :" خداوند به دوازده نفر از اهل بیت من علم و فهم و حکمت مرا عطا فرموده و آنها را از خاک و گل من آفریده است." امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:" علم مرگ و میرها به ما داده شده ،علم تأویل و تنزیل و حل و فصل خصومت‌ها به ما عطا گردیده، علم حوادث و وقایع به ما داده شده و هرگز چیزی از ما پوشیده نمی‌ماند." و نیز می‌فرمایند: " آسمان‌ها و زمین در نزد امام همچون کف دست اوست ظاهر و باطن آنها را می‌فهمد و نیک و بد آنها را می‌شناسد. " امام باقر علیه السلام می‌فرماید: " دیدگان امام به خواب می‌رود ولی قلبش همیشه بیدار است و نیز درباره علم و دانش حضرت مهدی جل الله فرجه می‌فرماید:" علم به کتاب خدا و سنت پیامبر در دل مهدی ما همچون زراعت می‌روید. پس اگر کسی از شما باقی بماند تا زمانی که آن حضرت را درک کند باید به او هنگام سلام دادن بگوید: "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الَّرحمَه و النُّبُوَّةِ، وَ معدِنِ الَّرحمَه وَ مَوْضِعَ الرِّسالَةِ" تا فرداشب یاعلی... #امام‌عصرعجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ #معرفت https://eitaa.com/az_o_bego