•`³¹³•.
بہیکےازدوستاشگفتم:
جملہاۍازشهیدبہیاددارید؟!
گفت:
یکبارکہجلوۍدوستانمقیافہگرفتہبودم
ابراهیمکنارمآمدوآرامگفت:
نعمتےکہخداوندبہتوداده
بہرخدیگراننڪش...‼️
#شهیدابراهیمهادۍ🕊
#کلامشھدا
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرصت ...
فرصت ...
ڪلمه ای ڪ اگه از دستش بدیم زندگیمون رو از دست دادیم ... !
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤✨•
میخونم هࢪ سحࢪ اࢪوم..
سلام اللھ علۍسیدناالمظلوم☝️🏻🖤
💎⃟⃟ ⃟ #استورۍ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
بزرگیمیگفت:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن!!
پرسیدمینیچیکهنسبتبههم؟
فرمودنوقتییکیزارمیزنهتاامامزمانش
روببینه،یکیمبیخیالدارهگناهمیکنه!
اینبزرگترینحقالناسیهکهباهرگناه..
میفتهبهگردنمون(((:💔"
#حواسمونهستداریمچیکارمیکنیم؟🚶
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
••📻••بهقول استاد پناهیان :
مانندڪودڪۍڪہانگشتپدر
رادرخیاباندردستگرفته...🌱
وقتۍازخانهبیرونمۍآییدسعۍکنید
انگشتخدارادردستبگیرید
واینانگشترارهانکنید(:
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
°•🌱
[29روزتااربعین #ارباب♥️]
وقٺےسلاممیدهمٺدرنگاهمن
تصویرڪربلاےتوتڪرارمیشود..
#نگراناربعینیمهمہ💔
#اللهمارزقناکربُبلا
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اونموقعهایےکھ . . .
ـحتیخودتونواسہخودتوـن
غیـرقابلِتحـملمیشید…
دـقیقاهـمونموقع . . .
خـــــدامنتظرتہ^^
بریبشـینیباهاشحرفبزنے:)💛
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو دلخوشےدنیاےمنے:)❥
#اربابدلم♥️
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چڪارڪنیمبندهبشیم؟🤔
#پیشنهاددانلود👌🏻
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت165 به سمت پذیرایی رفتیم و ی
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق
#ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿
#پارت166
از خونه خارج شدم و به پنجره علی چشم دوختم
پرده تکان میخورد
دلخوش به این بودم که علی کنارپنجره اس و نگاهم میکنه
یه دربست گرفتم و رفتم سمت خونه
وارد خونه شدم
امیر و مامان انگار منتظرآمدن من بودن
با دیدنم به سمت من آمدن
مامان: چی شد آیه ، آقا سید حالش خوبه؟
همانطور که با گوشه روسریم اشک هامو پاک میکردم گفتم
:اره خدارو شکر،حالش خوبه
امیر: چرا جواب موبایلش و نمیده ،اصلا تو چرا برگشتی؟چرا نموندی؟
_من خسته ام ،میخوام بخوابم ،حالم خوب نیست
امیر: کجا میری آیه ،با تو ام !
مامان: امیر مادر،بیا بریم خونه آقا سید ببینیم موضوع چیه؟
امیر: باشه
کلافه روی تخت دراز کشیده بودم
یه هفته مانده بود به اربعین
ای کاش می تونستم تا اون موقع حال علی رو بهتر کنم و باهم بریم پابوس آقا...
از خوده آقا خواستم کمکم کنه ...ازش خواستم به مدافع زینبش کمک کنه ...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊