eitaa logo
از گناه تا توبه🇵🇸
26.8هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
47 فایل
تو راشناخته‌ام یا اِله با توبه جدا شدم ز گنه بعدبارهاتوبه بگیردست مرا دستگیرِ تَواّبین😔 که نیست فاصله‌ای(ازگناه تاتوبه) مدیر کانال: @doryazgonah حمایت مالی از کانال هرمقدار تونستی 6063731061109873 مهدی باقریان کانال تبلیغاتمون @azgonahtatobeh1
مشاهده در ایتا
دانلود
از گناه تا توبه🇵🇸
البته اینو هم در گوشتون آروم بگما ✔️در کنار اینطور خانما یه سری خانم های‌دیگم هستن که ۹۰درصد لوازم
بعدم خانمه پیام میده ❌آقای باقریان من فهمیدم شوهرم چشم چرونی میکنه ❌آقای باقریان فهمیدم شوهرم با یک دختری رابطه داره ❌آقای باقریان شوهرم باهام بداخلاقی میکنه ولی با زنای دیگ رفتارش خوبه 😒 اول ی نگاه به خودت بنداز نمیخوامم بگم فقط تقصیر شماهاست ها ولی اول ی نگاهی به خودم بندازم ببینم انصافا تیپم لباس اتاق خوابم با‌شوهرم جذابیت های جنسی‌و رفتاریم و چیزای دیگ طوری هست که بتونم ۹۹درصد حواسشو بیارم سمت خودم یا نه @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
بعدم خانمه پیام میده ❌آقای باقریان من فهمیدم شوهرم چشم چرونی میکنه ❌آقای باقریان فهمیدم شوهرم با ی
یک کلام ختم کلام به شما خانمای متاهل عشوه نکنی واسه‌ شوهرت کسانی هستن‌ که تو کوچه و خیابون عشوه‌ کنن ✔️ جدی بگیر نخون و رد شو و فراموش‌کن @azgonahtatobeh
بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده فامیلمون اومده میگه آخی خوابه؟؟؟ میگم نه زدیمش تو شارژ ! دکتر گفته ۷ – ۸ ساعت اول خوب بذارین شارژ بشه😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┏━━━😊😍😘😅━━━┓ 🌺 @azgonahtatobeh 🌺 ┗━━━😅😘😍😊━━━┛
امام زمان رو تنها نذار 😊 چون همینطوریش خیلی غریبه شب بخیر
علامت انسان صبور ✅ همین چند جمله کافیه تا بدونی صبور هستی یا نه! @azgonahtatobeh
😔داستان امشب👇😔 کاش به حرف های دوستانم گوش نمی کردم و در برابر نصیحت های پدر و مادرم سر تسلیم فرود می آوردم. کاش دوستانم مرا دختری عقب افتاده و متعلق به قرن بوق می دانستند اما این گونه همه زندگی و هستی ام در معرض تاراج قرار نمی گرفت وقتی دوست پسرم مرا به پستوی مغازه کشاند و 
🔴 ‌یک دختر از شاگرد لوازم تحریری🔴 💠دختر 15 ساله ای که به همراه پدرش برای شکایت از جوان لوازم تحریر فروش وارد کلانتری شده بود با بیان این که هنوز از شدت وحشت لحظه ای که در دام جوان شیطان صفت افتادم به خود می لرزم، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: از ابتدای امسال با چند دختر از همکلاسی هایم دوست شده بودم که افکاری متفاوت تر از من داشتند آن ها دوستی با جنس مخالف را موضوعی عادی و طبیعی جلوه می دادند و مرا که دختری سر به زیر و محجبه بودم عقب افتاده خطاب می کردند. 💠آن‌ها که در فضای مجازی گروه دوستی به راه انداخته بودند مرا دختری بی عرضه می خواندند که نمی توانم زیبایی و جذابیت ظاهری داشته باشم چرا که نمی توانم توجه پسری را به خودم جلب کنم. آن ها آنقدر مرا مسخره می کردند و با نیش و کنایه هایشان آزارم می دادند که تصمیم گرفتم جایگاه خودم را در گروه دوستی آن ها پیدا کنم به همین دلیل چادر را کنار گذاشتم و دوستانم را به منزلمان دعوت کردم تا زیبایی هایم را به رخ آن ها بکشم. 💠اما آن روز وقتی دوستانم از منزل ما رفتند پدر و مادرم با دیدن رفتارها و نوع پوشش آن ها، مرا از دوستی با همکلاسی هایم نهی کردند و به نصیحتم پرداختند که نباید با چنین دخترانی رفت و آمد کنم اما من که تحت تاثیر حرف های دوستانم دچار نوعی لجبازی کودکانه و تقلید کورکورانه شده بودم با بی احترامی پاسخ پدر و مادرم را دادم که می خواهم حداقل در انتخاب دوست آزاد باشم به طوری که چند هفته با پدرم قهر کردم. بعد از آن ماجرا بود که تصمیم گرفتم دوست پسری پیدا کنم تا وقتی همکلاسی هایم از روابط نامتعارفشان با جنس  مخالف سخن می گویند من مثل همیشه سکوت نکنم و در برابر آن ها کم نیاورم. 💠در اطراف مدرسه ما فروشگاه لوازم تحریری بود که گاهی برای خرید به آن جا می رفتم و با ابراز محبت های شاگرد فروشنده روبه رو می شدم. این موضوع برایم بسیار خوشایند بود چرا که دیگر می توانستم نزد دوستانم پز بدهم و او را به عنوان دوست پسرم معرفی کنم! 💠با آن که مادرم هر روز بعداز تعطیلی مدرسه به دنبالم می آمد و مرا تا منزل همراهی می کرد ولی آن روز قرار شد خودم به تنهایی بازگردم چرا که مادرم گفته بود می خواهد خواهرم را نزد پزشک ببرد. من هم که خوشحال شده بودم بعد از تعطیلی مدرسه از فرصت سوءاستفاده کردم و برای دیدار «اتابک» به مغازه اش رفتم. او که از دیدنم ابراز شادمانی می کرد از من خواست پشت پیشخوان بروم تا راحت تر درباره آینده با یکدیگر صحبت کنیم. 💠من هم که با تلقین دوستانم این گونه روابط را «مد» می دانستم وارد مغازه شدم و او به بهانه این که کسی مزاحم گفت وگوی مان نشود در مغازه را قفل کرد و سپس با یکی از دوستانش تلفنی تماس گرفت و در حالی که او را به مغازه اش دعوت می کرد، گفت: دختری را به  دام انداخته است و او هم می تواند به مغازه بیاید. وقتی فهمیدم در چه مخمصه شومی گیر افتاده ام. جیغ کشیدم و گریه کردم اما او مرا به پستوی مغازه اش هل داد که پایم آسیب دید. 💠در همین گیرودار صدای شکستن شیشه های مغازه بلند شد و اتابک هراسان خودش را به بیرون از مغازه رساند من هم بلافاصله برخاستم و پدرم را دیدم که با دستان خون آلودش با اتابک درگیر شده است، با دیدن او قوت قلب گرفتم و گریه کنان پدرم را به آغوش کشیدم تا مرا به خاطر این اشتباه هولناک ببخشد چرا که پدرم نگرانم شده بود و در آخرین دقایق تعطیلی خودش را به نزدیکی مدرسه رسانده و از دور مرا دیده بود که وارد مغازه شدم و ... حالا هم در حالی از نگاه کردن به چشمان پدرم شرم دارم که کاش همان روز اول نصیحت هایش را می پذیرفتم. شایان ذکر است، به دستور سروان محمد ولیان (رئیس کلانتری پنجتن) رسیدگی به این پرونده در دستور کار ماموران دایره اطلاعات کلانتری قرار گرفت @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
🔴 #فریب ‌یک دختر از شاگرد لوازم تحریری🔴 💠دختر 15 ساله ای که به همراه پدرش برای شکایت از جوان لوازم
❤️به نام خدا❤️ اگر از اینطور اتفاق ها بین دوستان‌و‌فامیل‌های خودتون یا اصلا برای خودتون‌اتفاق افتاده‌می تونین به آدرس زیر بفرستین قطعا اینطور حوادث و اتفاقات سبب بیدار شدن تعدادی از دختران‌و‌پسران عزیز از خواب غفلت میشه پس با فرستادن اتفاقات واقعی همکاری‌کنین👇 @mahdibagherian_ir
از گناه تا توبه🇵🇸
#ارسالی_اعضا #تحول بسم الله الرحمن الرحیم سرکار خانم ........ سلام علیکم به میمنت عید غدیر و ب
توروخدا به اعضای کانالتون (دخترا) بگید به پسرا دل نبندن پسرا همش دنبال نیازاشونن دخترا عاطفین پسرا یه ذره عاطفه دارن اونم برام مادر و زنشون نه برای دختر مردم من خودم الان خیلیییی پشیمونم شب و روزم شده گریه من بیش از حد احساسی ام ضربه ی بدی دیدم توروخدا اگاهشون کنید که زندگیشون خراب نشه💔😞 ✅ : سلام خدمت شما خواهر بزرگوار و پشیمان وقت بخیر قطعا همه ما میدونیم همه ی پسرا بد نیستن اینطوری‌که خواهرمون گفتن به پسرا دل نبندین‌و همشون دنبال نیازشونن باید منظورشونو واضح‌تر بگن دل نبند اگر‌به معنای دل نبستن‌به مرد نامحرم باشه بله درسته ولی اگر بخواد به دید بدبینانه باشه که همه پسرا‌شیطان‌صفتن ک‌پس‌باید‌قید ازدواج رو زد☺️ بین پسرا پسرای گلی هم داریم که گاها شده دختری بهشون پیشنهاد رابطه داده ولی یوسف وار از روابط شیطانی فرار کردن قبول دارم ضربه خوردین الآن دل پری دارین ولی سعی کنین‌این ضربه خوردن باعث عقب افتادگی‌شما از زندگی‌و آینده روشنی که‌می تونین بسازین نشه و‌همچنین باعث نشه شما قید ازدواج‌ رو بزنین با این‌فکر‌اشتباه که همه پسرها بدن ولی خب قطعا باید بین پسری که رسمی با خانواده و بارعایت خطوط قرمز خدا میاد جلو با کسیکه میخواد با پیامک بازی دل دخترو بدزده تا راضیش کنه به بله گفتن فرق گذاشت @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
❤️به نام خدا❤️ اگر از اینطور اتفاق ها بین دوستان‌و‌فامیل‌های خودتون یا اصلا برای خودتون‌اتفاق افتاد
ممنون از کسانیکه همکاری‌میکنن و اتفاقاتی‌که اطرافشون افتاده رو میفرستن اوناییم‌ که نمی فرستن 🔴اولا که اون شخصی‌ک براش اتفاق افتاده رو که نمی شناسیم که غیبتش بشه 🔴دوما با هر نوشته ی شما براحتی به دست حدود هزارنفر میرسه حداقل ۲۰نفرم آگاه بشن ثوابی هست برای شما 🔴در ضمن پیام شما محرمانه خواهد ماند
مهم خداست که حواسش بهت باشه👌 متن پروفایل یکی‌از اعضا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از گناه تا توبه🇵🇸
🔴 #فریب ‌یک دختر از شاگرد لوازم تحریری🔴 💠دختر 15 ساله ای که به همراه پدرش برای شکایت از جوان لوازم
📛 📛 💠سلام علیکم وخداقوت خدمت مدیرگروه آقای باقریان وتمامی اعضای گروه.خرسندم که درجمعتون هستم.همین که تلنگری واردشده وباعث شده که به خودمون بیایم واقعاجای شکرش باقیه خداهوامون داشته یعنی همیشه داشته ها ولی توفیقی ایجادکرده که بهترخودمون بشناسیم. 🔸ببینیدعزیزان همه ی ماانسان هاممکنه توشرایطی قراربگیریم که باعث بشه تن به گناه وخودفراموشی بدیم.ازیکی بزرگان شنیدم که می گفت باشکست هست که پیروزی بدست میاد.منظورم این نیست که حتمابایدانتظارشکست داشت بعضی مواقع یه شکستی براانسان پیش میادکه باعث بیدارشدن ازخواب غفلت می شه.من خودم یکی ازاشخاصی بودم که رابطه بانامحرم داشتم چه مجردوچه متاهل به اخرین مرحلش هم رسیدم.شایدفکرمی کردم دارم ازاین طریق آرامش بدست میارم ولی این روابط آرامش کاذبه دیریاز دآخرش بن بست هست. 🔹چون بعداین ماجراهاافسردگی شدیدگرفتم وروانه بیمارستان شدم وکلی بستری و....دیگه امیدی به بهبودی خودم نداشتم وبازهم خداوندمتعال کمکم کردودستموگرفت سلامتیم روبدست آوردم وخداراشاکرم اگرخدای ناکرده هرکمبودونقصی توزندگیتون هست مطمئناراههای متفاوتی وجودداره که حل بشه. 💠متاسفانه بعضی‌از ماهافقط یه راه میادتونظرمون واون هم راه اشتباه هست.وسعی کنیدهرچه خداوندمتعال امرکرده رعایت می کنیدمخصوصاخلوت بانامحرم چه درفضای مجازی وچه درفضای حقیقی واینکه دل رابایدسپردبه صاحب اصلی که همون خداست وخداوندراناظربراعمالمون بدونیم.هی 🔸هیچ مردی مارامجبوربه کاری نمی کنه حتی اگرمفسدترین فردباشه.اون خودماهستیم که تن می دیم.ورام می شیم وعزت نفسمون روازدست می دیم وتابع هوای نفس می یشیم.بعدسعی کنیم توزندگیمون برنامه داشته باشیم ووقتمون روگرانبهابدونیم وصرف چیزایی نکنیم که بعدبخوایم پشیمونیش بکشیم.ان شاءالله که همگی موفق ومویدباشید @azgonahtatobeh
دلبری یعنی اینطوری👆 @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
دلبری یعنی اینطوری👆 @azgonahtatobeh
وقتی اختیار دلتو به دست هر کس و ناکسی دادی بایدم یه روزی چنان شکست بخوری که بلند بگی خدایا غلط کردم @azgonahtatobeh
چقدر با آقا حرف میزنی؟ نکنه از اون دسته آدمایی باشی که نه تنها تو صحبت کردن با مردم کم نیاری بلکه خوشت نیاد از صحبت کردن و از کنارشون بودن بلندشی ولی وقت صحبت با امام زمانت رو نداشته باشی😊 چون سرت کلاه بزرگی رفته👌 @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
چقدر با آقا حرف میزنی؟ نکنه از اون دسته آدمایی باشی که نه تنها تو صحبت کردن با مردم کم نیاری بلکه خ
خیلی غریبه میدونی که؟ شاید بگی ای آقا ولمون کن تو هم مشکلت همینه دیگه اینقدر گفتی ول کن ول کن که گرفتاریا و مشکلات نه تنها واست شیرین‌نمیشه بلکه روز به روز داغون تر و پریشون تر میشی البته هرچند ظاهرتو شاد نشون بدی ولی دلت داغونه خودت میدونی‌ منم میدونم تو دلت غوغاست ☺️✔️ هرکس از محبت آقا زد رفت دنبال بقیه چوب محبتشو خیلی خیلی خوشگل میخوره که بگه ای خدا واقعا غلط کردم @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
خیلی غریبه میدونی که؟ شاید بگی ای آقا ولمون کن تو هم مشکلت همینه دیگه اینقدر گفتی ول کن ول کن که
چیه تو هم چوبشو خوردی؟ آره دیگ وقتی آقا‌رو فراموش‌کنی طبیعت عالمم تو‌رو فراموش میکنه هعی برو هعی بخور به بن بست ✅ یاعلی یادت نره صحبت با آقا @azgonahtatobeh
50.5K
همین یه مطلب یهویی☺️ @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#مهدی‌_باقریان #صوتی همین یه مطلب یهویی☺️ @azgonahtatobeh
سلام وقت بخیر ... خواستم بگم این ویس یهویی ک توی کانال گذاشتین واقعابه موقع بود😊 هرچند ... @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#ارسالی_اعضا توروخدا به اعضای کانالتون (دخترا) بگید به پسرا دل نبندن پسرا همش دنبال نیازاشونن دخ
✅خداروشکر سلام:) وقتتون بخیر کنجکاو شدم و اومدم از کانالتون یه بازدیدی کنم.. داشتم پیام‌های این دو سه هفته رو میخوندم اول این که واقعا خیلی خوبه که انسان‌ها دارن به سمت پاکی برمیگردن🙂خیلی دلگرم کننده‌اس. در مورد این بحث‌های اخیر، خانم‌های متاهل و خودآرایی‌شون و اینا... بله درست میگید:) من خودم متاهل هستم و مسیحی. اوایل اصلا پوششم رو جلوی اقوام همسرم رعایت نمیکردم و این باعث دلسردی و دلخوری میشد... بعد از مدتی تصمیم گرفتم در حد امکان برای خوشایند همسرم پوششم رو تو مهمونی‌ها رعایت کنم و به قولی سنگین تر رفتار کنم:) بعد از این خیلی روابطمون بهتر شد و زندگیمون رو روال بهتری افتاد @azgonahtatobeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از گناه تا توبه🇵🇸
📛 #فریب 📛 #ارسالی_اعضا 💠سلام علیکم وخداقوت خدمت مدیرگروه آقای باقریان وتمامی اعضای گروه.خرسند
♨️ ♨️ 🍡 داستان سعید و پروفایل🍡 🌸 من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل 💔 امام زمانم و به درد آوردم و خیری برای خانواده ام نداشتم. همش با رفقای ناباب و اینترنت و... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خوابم. زمانی که فضای مجازی وشبکه های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی نصیب نماندم . و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل📱بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدن. تایه روز تو یکی از گروه های چت یه آقایی پست های مذهبی میداد مطالبش برام جالب بودند رفتم توی پی وی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم. عکس شهیدی دیدم که غرق در خون ، بدون دست وپا ، با سری خورده شده از ترکش ، افتاده بر خاکهای داغ . کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه های او باشند. و زیر آن عکس یه جمله ای نوشته شده بود: 🌹میروم تاحیا و غیرت جوان ما نرود.🌹 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد. دلم شکست. باورم نمیشه دارم گریه میکنم اونم من ، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی حیا و بی غیرت، منه چشم چرون هوس باز... از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نا بابم متنفر شدم دلم به هیچ کاری نمی رفت حتی موبایلم و دست نمی گرفتم. تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد🕌. اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه های اجتماعی. از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چی به من یاد می داد. نماز خوندن ، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب میخرید وبه من هدیه میداد من و در فعالیت های بسیج و مراسمات شرکت میداد توی محله معروف شدم و احترام ویژه ای کسب کردم. توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای خادمی معرفی شدم نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین که پیر بود، به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی تونم ، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم. زبونم قفل شده بود. من و کربلا ؟ زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد. قبول کردم و باحال عجیبی رفتم... هنوز باورم نشده که اومدم کربلا... پس از برگشت ، تصمیم گرفتم برم حوزه علمیه که با مخالفت های فامیل و دوستان مواجه شدم. اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود وحتی نماز و روزه نمیگرفت قبول کرد. حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو میکردم. وحتی سراغ دوستان قدیمی نا باب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم. یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن. منم گریه ام گرفت. تابحال ندیده بودم بابام گریه😢 کنه!. گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: "من ومامانت یه خواب مشترک دیدیم. تو رو می دیدیم با مرکبی از نور می بردن بهشت و ما رو می بردن جهنم. وهرچه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من. یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد باهم برین بهشت. وتو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی. پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم. میشه خواهش کنم هرچی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی." منم نماز و قرآن یادشون دادم وبعد از آن خواب، پدر و مادرم نماز خوان و مقید به دین شدند. چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم. یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که خیلی برام آشنا بود گریه ام گرفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه هام بلند وبلندتر شد. این همون عکسی بود که تو پروفایل بود. خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟ و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم . خودش و حتی مادرش هم گریه کردند. مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم : نه گفت: این پدرمه منم مات و مبهوت ، دیوانه وار فقط گریه میکردم. مگه میشه؟ آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر دخترشو به عقد من درآورد. چند ماه بعد با چندتا از دوستانم برای مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه ها تعطیل شدند ما هم رفتیم. خانمم باردار بودند و با گریه گفتند: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد وگفتم: 🌹میرم تا حیا و غیرت جوانان ایران بماند...🌹 لطفا تا اخر بخونید 🍡پایان🍡 @azgonahtatobeh
بوی پیراهن خونین کسی می آید 😔✋
از گناه تا توبه🇵🇸
#ارسالی_اعضا #حجاب ✅خداروشکر سلام:) وقتتون بخیر کنجکاو شدم و اومدم از کانالتون یه بازدیدی کنم.. د
✅خداروشکر سلام من برا مشکل بیدار نشدن برا نماز شب بهتون پیام داده بودم.خداروشکر امشب تونستم موفق بشم و برا نماز شب و نماز صبح بیدار بشم.من برا این توفیق، چند روزتلاش کردم اما اولش هر راهی رو امتحان میکردم موفق نشدم ولی با توبه کردن نسبت به گناهانم،و درخواست از خدا و به دنبالش انجام اون راهکارهایی که شما داده بودید،بلاخره تونستم توفیق خوندن نماز شبو دوباره به دست بیارم.خیلی ممنونم ازتون ✅ : سعی‌کنین با نماز شب هر روز متواضع تر‌ بشین پیش خدا و اصلا مغرور نشین اگرم شدین سریع پیش خدا عذرخواهی‌کنین بابت غرور گرفتنتون که توفیق‌این نماز پرعظمت از شما‌گرفته نشه @azgonahtatobeh