eitaa logo
از گناه تا توبه🇵🇸
26.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
تو راشناخته‌ام یا اِله با توبه جدا شدم ز گنه بعدبارهاتوبه بگیردست مرا دستگیرِ تَواّبین😔 که نیست فاصله‌ای(ازگناه تاتوبه) مدیر کانال: @doryazgonah حمایت مالی از کانال هرمقدار تونستی 6063731061109873 مهدی باقریان کانال تبلیغاتمون @azgonahtatobeh1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان @AzGoNaHTaToBeH
🚨 افطاری مورد علاقه‌ی 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. ، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد 🆔 @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
🔴آموزش روش تخصصی ترک گناه🔴 #از_گناه_تا_توبه ۷۶ 💠پس باید گفت مسئله ی بشر، اصل خدا و اصل نبوت و اصل
🔴آموزش روش تخصصی ‌ترک گناه🔴 ۷۷ 💠مسئلۀ بشر همون مسئلۀ کلیدی قرآن هست؛ و اون اینه که 👈«تو چرا گناه می‌کنی؟» البته بشر معمولاً تا اینجا رو می پذیره که «خطا» کرده و باید خطای خودش رو جبران کنه و باید سعی کنه خطا نکنه و این خطا به ضررش تمام میشه ☢.مسئله از اینجا شروع میشه که خداوند اسم این خطای بشر رو «گناه» گذاشته ! ⭕️لذا وقتی یک پیغمبری میاد و خطوطِ گناه و ثواب رو معلوم کند، با پیغمبر هم دعواش میشه و ممکن است یک‌دفعه‌ای زیرآب خدا رو هم بزنه ! @azgonahtatobeh 🔴هرشب اینجا دورهمی نمازشب داریم👇😍 https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
هدایت شده از Mahdi Bagherian
Panahian-Clip-AyaDastoorDiniDarimKeBeDardeDonyaNakhore-128k.mp3
2.72M
🎵آیا دستور دینی‌ داریم که به درد دنیا نخوره؟ 🔻نماز و اخلاص چه فایده‌ای برای دنیای ما دارن؟ @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
🔴آموزش روش تخصصی ‌ترک گناه🔴 #از_گناه_تا_توبه ۷۷ 💠مسئلۀ بشر همون مسئلۀ کلیدی قرآن هست؛ و اون اینه ک
🔴آموزش روش تخصصی‌ ترک گناه🔴 ۷۸ 💠حالا اگر بگویید «یک خدایی هست که در دینش، گناه و ثواب ندارد» 👈😊در این‌صورت با خدا مشکلی نخواهند داشت! 💠قرآن می‌فرماید: هر پیغمبری آمد و امری از طرف خدا آورد که مخالف هوای نفس اینها بود، اینها یا پیغمبر را کشتند یا گفتند که تو «دروغ می‌گویی!» (کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یَقْتُلُونَ ؛ مائده/70) ✅البته اونها واقعاً قبول داشتند که این پیغمبر دروغ نمیگه، ولی چون نمی‌خواستن «امر» اونو انجام بدن، لذا یا پیغمبر رو کشتن یا تکذیبش کردن مشکلشون سرِ این بود که پیغمبرشون-از جانب خدا- به آنها امر و نهی می‌کرد و اونها اگر انجام نمی‌دادن کارشون «گناه» محسوب می‌شد! @azgonahtatobeh 🔴هرشب اینجا دورهمی نمازشب داریم👇😍 https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان @azgonahtatobeh 🔴هرشب اینجا دورهمی نمازشب داریم👇😍 https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
📚تمام داشته های من ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم .. ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ. وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را کوتاه کرده و فروخته اﺳﺖ و با پولش ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ... @azgonahtatobeh 🔴هرشب اینجا دورهمی نمازشب داریم👇😍 https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
بعضیا به این‌ اعتقاد عقلی و قلبی دارن که وقتی مامان،بابا،خواهر،برادر،همسر یافرزندشون رو صدا میزنن اون میشنوه 👈ولی اعتقاد عقلی و قلبی ندارن که‌وقتی خدارو صدا میزنن اونم ‌میشنوه و این یعنی @azgonahtatobeh
🚨 افطاری مورد علاقه‌ی 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. ، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد 🆔 @azgonahtatobeh