تازمانی ڪهحُسـیِناسترفیقِدلِمـن
مِیـلِهمـراهشدنبـادِگـراننیـستمـَـرا...
#لاادری
🏴 @azhardarisokhan
خدا جونم!
دل من خیلی وقته تو صندوق امانات این دنیا گم شده و داره خاک میخوره میشه منو تحویل بگیری؟!
بگی این مال منه، مال خود خودم...
🏴 @azhardarisokhan
گفته بودی چگونه می گریم
به همین سادگی که میبینی...
#فاضل_نظری
🏴 @azhardarisokhan
گرچه صبح آمد
ولی دیشب میان ِاشک ها
در فراسوی خیالت
همچنان جا مانده ام
🏴 @azhardarisokhan
غم مخور جانان دراین عالم
که عالم هیچ نیست
#ملکالشعرای_بهار
🏴 @azhardarisokhan
غم مخور معشوق اگر امروز و فردا میکند
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا می کند
جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم
دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند
روی زرد و لرزشت را از که پنهان میکنی؟
نقطه ضعف برگها را باد پیدا میکند
دلبرت هرقدر زیباتر، غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند
از دل همچون زغالم سرمه میسازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما میکند
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند
#کاظم_بهمنی
🏴 @azhardarisokhan
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک
باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت
گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی
در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت
سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوتها
در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت
حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو!
اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت
زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمیست
باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت
شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری
دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت
#شهریار
🏴 @azhardarisokhan
مثل جنگل ها بخشکم! مثل هیزم ها بسوزم!
ناز شستش! نوش جانش! هر چه آورده به روزم...
#یاسرقنبرلو
🏴 @azhardarisokhan