eitaa logo
‌اِمـــام‌حــُســِیــنِ‍ـ‌قــَلــبَــمْ‍ــ
1.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
3 فایل
﷽‌ پِدَر بہ‌ تُربَتِ‌ تو باز ڪرده‌ ڪامِ‌ مَرا دِݪم‌ زِ‌ بَدوِ‌ تَوَلُد عَلاقہ‌مَندِ‌ شُماست #امام_حسین_قلبم❤️ کانال تبلیغات ما: https://eitaa.com/joinchat/3283878537C8517c8fc95
مشاهده در ایتا
دانلود
🫣 خدا منو ببخشه که با معرفی این روش لاغری باعث شدم دیگه کسی چاق نباشه و کاسبی خیلی سودجوها کساد بشه ‌ ‌مشاهده روش ‌ مشاهده روش 👆 «أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ»
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 98.11.08 - hasan ataee.mp3
4.21M
توی قلب من غصه و روی لبم آهِ نجمه‌ی دلم این شبا با رسول‌ الله شکایت از بی‌مهریه امت گمراه حسن عطایی🎙
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😳☝️ ایشون رو میشناسی؟ مُخترع ابردوا آقای اصغری هستن همون ابردوا که هزاران بیمار رو درمان کرده 😳 از کشورای دیگه برا خریدش میان ایران ✈️ صدا و سیما ازشون مستند تهیه کرده 🎥 با این وجود شما کانالشو هنوز نداری؟ 😒 رو لینک بزنی عضو کانال میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/2757100156Cf50f9255cf برای مشاوره رایگان کلیک کنید ☝️ ✔️ 👆
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پای مادرم رو می‌بوسم که پامو به روضه‌ها وا کرد تو شلوغی های این دنیا روضه تو منو پیدا کرد محمدحسین پویانفر🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف‌های جانسوز امام علی برای حضرت زهرا... عزیز دلم اگه راه داره برگرد...🖤🥀 👤 فوق العاده احساسیِ "عزیزم برگرد" با نوای کربلایی حسین ستوده تقدیم نگاهتان 🏴 ایام شهادت ؛
🖤مادرم و تازه دفن کردیم🖤 🥀همه رفتن خونه هاشون و من تنها موندم تو خونه از بس گریه کرده بودم که خوابم برد و با صداهایی از خواب پریدم صدا از طرف آشپزخونه بود و بلند شدم و رفتم سمتش در و باز کردم و دیدم مادرم داره تو آشپزخونه کار میکنه صداش کردم جوابی نداد رفتم سمتش و صداش کردم وقتی برگشت چیزی دیدم که زبونم بند اومد بلایی سرم اورد که ...😔😔 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 🖤
🔴داستان زندگی اقدس 🔴 عروس نحسی بودم که شب عروسیم بیوه شدم بعد رفتن مهمونها رفتم تو اتاقمون دل و دماغ نداشتم رو رختخوابها نشستم و مشغول باز کردن موهام بودم شب عروسیمون بود و مهدی رو صدا کردن و رفت ساعت ۲ نصف شب بود که هنوز نیومده بود که صدای جیغ و همهمه بلند شد فقط شنیدم مادرشوهرم جیغ زد و اسم شوهرمو آورد خواستم برم بیرون که دستی مردونه دور دهنمو گرفت از ترس داشتم سکته میکردم که... ادامه داستان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 داستان کامل شده و پین شده در لیست کانال