eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
137 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂مناجات با خدا درماه مبارک رمضان🍂 ارکان زمزمه 🎶سبک :من غلام نوکراتم..... بند اول🌱 ای کریم بی مثالم نگر کنون زحالم خمیده قامت من زمعصیت بنالم من دگر طاقت ندارم الهی شرمسارم از این گناه و غفلت تو کریمی و غفوری رحیمی و صبوری گذر از جرم بنده ت اغفرالنا ارحم النا یاالله اشفع النا یا الله حاجاتنا یا الله خدا..🍃🍃. بند دوم🌱 من منم عبد گنهکار تویی کریم و غفار دلی افسرده دارم از این گناه بسیار تو خدای لامکانی خدای مهربانی خدای بیکسانی من ضعیف و ناتوانم همیشه در فغانم از این بار گناهم مولای من اگرچه بی مقدارم ولی تورا من دارم به عشق تو بیمارم خدا...🍃.. بند سوم تو مثل بارون نم نم مثل ابری دمادم میباره رحمت تو من نمک خوردم خدایا نمکدون را شکستم غریب و بی پناهم رها نکن تو دستم مولای من🍃 ...یارب الهی العفو بنما نگاهی العفو از بار عصیان العفو خدا.........🌱.
برادری به زمین بود و بال و پَر می‌زد برادری به سرش بود و هِی به سر می‌زد برادری به زمین از لبش جگر می‌ریخت برادری به سرش داد از جگر می‌زد چقدر چین و چروک است رویِ این صورت کنار هلهله‌ها دست بر کمر میزد دو دست در بغل و یادِ مادرش می‌کرد دوباره حرف در و چوبِ شعله‌ور می‌زد رشید بودنِ او کار دست زینب داد گره به معجرِ طفلانِ بی‌خبر می‌زد کشید تیر به زانو و چشم‌هایش ریخت سه‌شعبه زخم خودش را عمیق‌تر می‌زد کمی ز ساقه‌یِ هر تیر از دو سو پیداست کسی که بغض علی داشت تا به پَر می‌زد برای خاطر هشتاد و چهار خانم بود اگر حسین نشسته به روی سر می‌زد حسن لطفی @rozeh_1
تا بین میدان ساقی میخانه افتاد یادِ سه‌ساله‌دختر، آن حنانه افتاد چشمان خود را نذر مشک آب خود کرد سقا به فکر دادنِ بیعانه افتاد لاحول...های خواهرش هم بی‌اثر شد صد چشمِ بد بر قامت شاهانه افتاد بال یمینش را زدند و در پی آن دست چپش هم بعد، بی‌صبرانه افتاد بر مشک تیری آمد و آهی کشید و... یاد رباب و اصغرِ دردانه افتاد تیری به سینه خورد و داغِ او دوتا شد انگار یاد میخ درب خانه افتاد ترسویِ رذلی با عمود خود رسیده حالا که دست حضرتش از شانه افتاد ابِن طفیل پست تنها گیرش آورد بر جان او با نیزه بی‌رحمانه افتاد آخر چگونه از روی زین بر زمین خورد؟! وقتی بدون بال و پر پروانه افتاد شاید همین‌که بوی زهرا سویش آمد با صورتش محض ادب رندانه افتاد سیراب از سرچشمه‌ی علم علی بود کوه بصیرت... عالم فرزانه... افتاد تا آخرین دم ساقی ما یاعلی گفت والله، مثل مرتضی مردانه افتاد دیگر علمداری به دور خیمه‌ها نیست غارت به فکر دشمن بیگانه افتاد ای کاش روی نیزه این‌ها را نبیند صد چشم بد بر عمه بی‌شرمانه افتاد یا اینکه دنبال سه‌ساله می‌دویدند دنبال او کردند و آن ریحانه افتاد محمد جواد شیرازی @rozeh_1
آه ؛آبت کرد نام آب آور داشتن چون که محکوم است هرساقی به ساغر داشتن العطش از عمق جان نیزه ها برخاست تا کثرت زخم تو شد منجر به کوثر داشتن در نزاع تیر ها ؛تیر سه شعبه برد کرد بود دعوا بر سر سهم برابر داشتن قامتم تاشد عبا هم نیست یاری ام کند سخت شد جسم تورا از خاک ها برداشتن در تقلایی که چندین دفعه پایم جان دهی باز داری آرزوی جان دیگر داشتن دخترانم را بیا زیر پر و بالت بگیر نعمت خوبی است جای دست ها پر برداشتن روی نیزه در کنار محمل زینب بمان تاکه باشد دلخوشی اش سایه ی سرداشتن محسن حنیفی @rozeh_1
نشان داد چشمانِ خود را به آب لبِ خشک و سوزانِ خود را به آب و نوزادِ بی جانِ خود را به آب فرو کرد دستانِ خود را به آب پُر از آب شد مَشکِ آب آورش خجالت کشید از دو دستِ تَرَش به سویِ حرم راه طفلان گرفت که از بارشِ تیر باران گرفت دو بازویِ او تیغِ بُران گرفت ولی مَشک را او به دندان گرفت نَفَس زد به تاب آمدم صبر کن که خانم رُباب آمدم صبر کن شد از تیرها خریدار پشت که خَم شد به مَشک و پدیدار پشت شده زیرِ رگبار خونبار پشت به مقتل نوشتند شد خار پشت ولی حیف تیری به مَشکش نشست و تیرِ دگر قابِ چشمش شکست چه شد حرمله روی زانو نشست که تیرش میانِ دو اَبرو نشست نوکِ نیزه‌ای سمتِ پهلو نشست عمودی به سر خورد و بر او نشست عمو از سرِ زین زمین ریخت ریخت سپاهی سرش از کمین ریخت ریخت سر و وضعِ او را بِهَم ریختند به نیزه عمو را بِهَم ریختند به تیغی گلو را بِهَم ریختند کشیدند و مو را بِهَم ریختند حرامی همه پشتِ هم آمدند پس از او ارازل حرم آمدند پس از او دلِ زارِ خواهر شکست یتیمی زمین خورد و از پَر شکست و سیلی چنان خورد که سر شکست که دندان شیریِ دختر شکست یتیمی عمو گفت او را زدند چه کج رویِ نیزه عمو را زدند حسن لطفی @rozeh_1
عاشقان با گریه ی نم نم صدایش می کنند زائرانش در حرم هر دم صدایش می کنند مرد و زن پیر و جوان امشب دخیل محضرش با توجه عالم و ادم صدایش می کنند او طبیب درد بی درمان خلق عالم است دردمندان حضرت مرهم صدایش می کنند کاشف الکرب الحسین است و گرفتاران شهر در هجوم درد و رنج و غم صدایش می کنند دسته دسته سینه زن هایش به روضه امدند نه فقط ما ارمنی ها هم صدایش می کنند ساقی بن ساقی است و در سقایت شهره است سلسبیل و کوثر و زمزم صدایش می کنند چون لباس رزم پوشد حیدر کرببلاست اهل خیمه صاحب پرچم صدایش می کنند ساکنان اسمان ها یک صدا همراه با حیدر و پیغمبر اکرم صدایش می کنند هم نفس با فاطمه هم ناله با ام البنین هاجر و آسیه و مریم صدایش می کنند در نبود او خواتین حرم آشفته اند کودکان غرق در ماتم صدایش می کنند در میان خیمه زینب بر روی مرکب حسین رو به سوی علقمه با هم صدایش می کنند با اخا ادرک اخا کرببلا آتش گرفت خیمه گویا پیش چشم بچه ها آتش گرفت * چه غریبانه برادر را برادر جمع کرد پاره پاره پاره پاره پاره پیکر جمع کرد در نگاه سرد نخلستان به تنهایی حسین با دلی غمدیده و با دیده ی تر جمع کرد دست هایش یک طرف جسم شریفش یک طرف پیکرش را عاقبت در یک محل سر جمع کرد بازوی آزرده اش پهلوی نیزه خورده اش هر دو را از منظر چشمان مادر جمع کرد پیش چشم بچه های چشم بر راه عمو خیمه ی عباس را همراه خواهر جمع کرد حرمله از برکت چشمش هزاران نقره و... کیسه های مملوی از درّ و گوهر جمع کرد دست ناپاکی که سقا را به خاک و خون کشید در غروب کربلا خلخال و معجر جمع کرد بی عمو کلی گره خورده ست در کار رباب مشک پاره پاره شد ای وای بیچاره رباب علیرضا خاکساری @rozeh_1
‌. 🍂مناجات_با_خدا 🍂 🎶سبک_ای_صفای_قلب_زارم..... ✅زمزمه ماه_رمضان ✅ ماه رحمت ، ماه قرآن ، ماه مهماني رسيده در مَه غفران و رحمت،قامت شيطان خميده اگر چه من بدم دوباره آمدم قبولم کن خـدا مـكن ديگر رَدَم الهي الامان الهي الامان (2) اي عزيزان روزه داران، اين مَه ذكر مجير است اين مَه قرآن مَه دين ، اين مَه جوشن كبير است بگويم با همه به شور و زَمزَمه بگيرم دامن علـي و فاطمه الهي الامان الهي الامان (2) اي گنه كاران كه در بند، ره شيطان اَسيريد اين كتاب آسماني را ، همه بر سر بگيريد همه هستي دراوست كه ما را آبروست صِـراطَ الْمُسْتَقيم علي و آل اوست الهي الامان الهي الامان (2) مهر حيدر هر كه دارد ، باشد او اهل سعادت لحظه لحظه ساعت اين مَه ، براي او عبادت دلم شد منجلي از اين ذكر جلي كه شب را تا سحر بگويم يا علي الهي الامان الهي الامان (2) حضرت زهرا در اين مَه ،در جنان چشم انتظار است در کنار حوض کوثر بهر حیدر بی قرار است پريشانم بيا تو را خوانم بيا زند زهرا صدا علي جانم بيا الهي الامان الهي الامان (2) ✍یوسف حق پرست (غریب)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من كه سر تا پا گناهم يا غياث المستغيثين از حضورت عذر خواهم يا غياث المستغيثين بر قبول عذر تقسيرم اگر خواهي گواهي اشك و آه من گواهم يا غياث المستغيثين منبده ام منت پذيرم منتي بگذار و بگذر از من و جرم و گناهم يا غياث المستغيثين من ضعيفم من ذليلم مستكينم مستجيرم روسياهم بي پناهم يا غياث المستغيثين مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از خودم تا به خودم فاصله ها دارم من و از این فاصله خود، گله ها دارم من دلم ازنفس، شکسته شد و غارت رفته است ترس از خاطره غائله ها دارم من در خودم بودم و از خویش برونم بردند شکوه از کرده این قابله ها دارم من این محال است اگر ذوب شوم تو بشوم من من تا من تو ...!؟ فاصله ها دارم من میل دنیا، مال و شهوت، غفلت از روز جزا دیرپائی است به پا سلسله ها دارم من شب دیجور و ره دور و وصال و... هیهات غفلت از پیچ و خم مرحله ها دارم من درخیال لب و خال و شب گیسوی توأم فرصتی نیست دگر، مشغله ها دارم من کاروان رفت و... شقایق دل صحرا جا ماند پس از آن، گریه پیِ غافله ها دارم من شاعر : یاسر حوتی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای جانم به رزم و اقتدار حیدر می‌چرخه دنیا بر مدار حیدر یک ضربه ی او شد مثل عبادت عزرائیل هم شد جان نثار حیدر قدرت اللهی علی ولی الله هیبت اللهی. علی ولی الله شهره ی شهری با این همه غیرت غیرت اللهی علی ولی الله تو یداللهی. الله الله الله الله اذن اللهی. الله الله الله الله افتخار من اینه که میخونم ولی اللهی. الله الله الله الله علی مولا علی مولا ‏ میجنگه تو میدون با ذوالفقارش می‌کرده زهرا به علی سفارش بخون تو آیه ی وان یکادُ می‌ترسه دشمن حتی از فرارش تحت فرمانت همه ی کون و مکان نبی می‌گفت که همه برن تو بمان شه ملک لا. فتایی حضرت عشق باعث فخر. پیمبری ای جان حیدر کرار. الله الله الله الله شیر لا فرار. الله الله الله الله تو میادین بود. همیشه حرف عدو سرمیزدهربار. الله الله الله الله علی مولا علی مولا ‏ تمثال رزمی حضرت مولا آمده به میدان ساقی دلها پور با هیبت ام بنینه زینب میگه ایول جانم سقا ساقی بی دست. به دشت کرب و بلا بودی دلگرمی. برای آل عبا آن رخ ماهت دلیل عشق و جنون شده ذکرم این که ادخیل مولا یا ابو فاضل الله الله الله الله حلال مشکل الله الله الله الله مست لا یعقل. شوم ز مدح تو مستی این دل الله الله الله الله یا ابالفضل یا ابالفضل ‏ شاعر:حمید مقدم امیرالمومنین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای مادر زهرا خدیجه ، ای همسرطاها خدیجه مدیون ایثار تو هستیم ،روحی فداک یا خدیجه داغ فراقت ، خیلی عظیمه با رفتنت شد ، زهرا یتیمه پشت وپناه ، پیغمبری تو بر مومنینه ، حق مادری تو بند دوم میری تو ای یار نمونه، اشکای زهرا بی امونه تو واسه اون گریونی و او ، باگریه وااماه می خونه دختر به مادر ، محتاجه چندجا میری و تنها ، می مونه زهرا نیستی ببینی ، آتیش کینه سیلی و گوشوار ، مسمار و سینه بند سوم هستی تو شد نذر دلبر ، با دست خالی رفتی آخر جبریل برات از آسمونا ، امشب کفن آورده مادر اشک پیمبر ، امشب روونه باگریه داره ، روضه میخونه یار پیمبر ، آخر کفن شد اما حسینش ، عریان بدن شد شعر: حسین رحمانی حضرت خدیجه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خداوندا! خداوندا! تو ای معبودِ سبحانم بسویت آمدم امشب نگه کن چشمِ گریانم اگر چه من خطا کارم، پر از زشتی ست کردارم گرفتارم گرفتارم، پشیمانم پشیمانم الهی عبدِ مفلس را دریغ از لطفِ خود منما بکش خطِ امان روی تمامیِ گناهانم ز دیده خونِ دل بارم لبالب از تمنّایم به خاک افتاده ام امشب فقط العفو می خوانم بیا و چشم پوشی کن ز لغزش های این عاصی به حقِ حیدرِ کرار امیرِ جانانِ جانانم به قدری از تو گشتم دور فکرش هم نمی کردم که هجرِ وصلِ تو روزی کند یعقوبِ کنعانم به حقِ حضرتِ زهرا(س) مرا رسوا مکن مولا خودم اقرار دارم که سراپا غرقِ عصیانم صدای نَم نَمِ اشکم چه غوغا می کند امشب که من شوقِ تمنای فقط یک جرعه احسانم خودت گفتی بیا می بخشمت بابِ کرم باز است چه بخشنده خدایی تو من از لطفِ تو حیرانم من امشب واسطه آورده ام آقای بی سر را چنان از سوءِ اعمالم به جانِ او پریشانم دلِ مجنونِ من دارد نوای یا حسین(ع) امشب بدونِ لطفِ اربابم تهیدست و هراسانم چقدر از کربلای او شمیمِ سیب می آید هوای عشقِ او امشب چو آتش ریخت در جانم دلِ دیوانه ام تنگِ حرم شد رحمتی فرما که من بیتابِ آن عطرِ ضریح و آن شبستانم هستی محرابی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar