ای به قم آفتاب خَلقِ جهان
دُختِ موسی سلاله ی قرآن
عمه و دُخت و خواهر سه امام
مادرِ کُل عالمِ امکان
زینبِ دوم بَنیِ الزَّهرا
عمه ی چهار حجتِ یزدان
صحن تو مسجدالرسول همه
حرم امن توست کعبه جان
پدر و مادرم به قربانت
نه،همه جان عالمت قربان
گَشت روز ورود تو در قم
روز عیدِ کرامت و احسان
اهل قم از برای استقبال
همه با دسته گل شدند روان
مرد و زن دور محملت گشتند
اشک شوق همه ز دیده روان
*چرا زیر لب داری میگی زینب...؟! *
قم، دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گلباران
کاش زینب به قم سفر می کرد
تا نمی دید آن همه طغیان
اهل قم کی برند مهمان را
گه به بزم شراب و گه زندان
جای تو خانه ی موسیِ خزرج
جای زینب به گوشه ی ویران
دور تو عالمان فقه و اصول
دور او اِبن سعد و شمر و سنان
دختر فاطمه بازار، خدا رحم کند
چادر پاره و انظار،خدا رحم کند
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار،خدا رحم کند
زنی از بغض صدا زد که کدام است حسین؟!
نوبت من شده این بار،خدا رحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار، خدا رحم کند
راهمان از گذر برده فروشان افتاد
جلوی چشم علمدار،خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار، خدا رحم کند
*من از شما سوال می کنم:نمیگم سَرِ بُریده، اگه یه پیکر مجروح رو بخوان، جلوی بچه ات بذارن...اجازه میدی...؟!! ، نیمه شب زینب دید هیاهو شد...صدا چکمه هاشون داره میاد... علامه ی مجلسی علیه الرحمه می نویسه: ریختند تو خرابه...عمه ی امام زمان جلو آمد نبرید این سر رو...یه نامرد چنان با پشت دست سیلی زد به عمه ی سادات...
از زبان زین العابدین میخوام براتون روضه بخونم: میگه سر رو پرت کردند جلوی رقیه...طبقی در کار نبود...چشم رقیه افتاد به بابا...زین العابدین میگه: " إِنَّ رَأْسَ أَبِی مُضَرَّجٌ" سر بابام له شده بود.. تا چشمش به لب و دندون بابام افتاد، اونقَدَر تو لب و دندونش زد رقیه... همه ی دهن پر از خون شده بود...*
به زحمت تکیه بر دیوار می کرد
گهی این جمله را تکرار می کرد
الهی صورتش آتش بگیرد
که با سیلی مرا بیدار می کرد
" یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه،یَا بابَ نَجاةَ الاُمه"
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب...
"رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین..."
.
🔳#سینه_زنی_حضرت_زینب_ع
🍁#اسارت
🔳#آقای_سیب_سرخی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🔳امان از زینب و از دوری و هجران دلبر
برادر جان ز روی نیزه کن بر ما نظاره
لباس کودکانت را نگه شد پاره پاره
رفتی آتش زده عدو به خیمه های اهل بیت حیدر
دیدم آنجا که می سوزه میان شعله ها موهای دختر
🔳امان از زینب و..
میون کربلا پیچیده بود ناله طفلان
همه می دویدند ز ترسشان دور بیابان
دشمن از کین رسیده و دستشو برد سوی گوشواره دختر
ای وای ای وای ز بس که بی حیاست ز راس من کشیده معجر
🔳امان از زینب و از ..
به دست تک تک اهل حرم سلسله بستند
تموم حرمت آل پیمبرو شکستند
بنگر زینب به روی ناقه عریان و بی جهاز سواره
آخر دیگر در این قافله اکبر و اباالفضلی نداره
🔳امان از زینب و از..
چو دیدم پاره پاره گشته از حلقوم و حنجر
زدم بوسه به رگ های گلوی تو برادر
آخر دشمن چه کرده با تو که خواهرتم شما رو نشناخت
دیدم اسب عدو با نعل تازه روی پیکر تو می تاخت
🔳امان از زینب و از ..
مگه گناه من چیه حسین زار و غریبم
چرا به هر دری زدم نشد حرم نصیبم
شاه تشنه ز داغ و دوری کرب و بلات ببین اسیرم
جان زهرا بیا دست منم بگیر ببر دارم می میرم
🔳امان از زینب و از دوری و هجران دلبر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خیمه گاه این بار در قم بود، مقتل طوس بود
جاده ی مشهد به قم لبریز از فانوس بود
نامه با خط برادر داشت در دستان خود
خواهری از دور می آمد ولی مایوس بود
بر لب خشکیده ی قم ذکر یا معصومه و
بر لب معصومه خانم ذکر یا قدوس بود
بس که چشمش را به راهت دوخته،از راه قم
خاک مشهد بیشتر در حسرت پابوس بود
رود غم های پدر،دریای دوری رضا
بر فراز ناقه ای انگار اقیانوس بود
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
این خودش متن زیارتنامه ی مخصوص بود
روضه ی دشت برادرهای از هم ریخته
داغ سنگین بود،روضه روضه ی ناموس بود
در فراق هشتمین طاووس جنت جان سپرد
آنکه در دستان خدّامش پر طاووس بود
شاعر :
حضرت معصومه سلام الله علیها
عرض حاجت به دخت موسی کن
هر چه خواهی از او تمنّا کن
دست خود زن گره به غرفة او
گره از کار عالمی وا کن
از نسیم درش ببر فیضی
بعد از آن معجز مسیحا کن
خیز برگِرد این مزار بگرد
کعبة روح را تماشا کن
تربت بینشان فاطمه را
در دل این مزار زهرا کن
چون نگاهت به قبر او افتاد
گفتگو با مزار زهرا کن
با چراغ کریمة عترت
خویش را غرق در تجلّی کن
به مزارش بگیر دست دعا
در حریمش نماز برپا کن
عقدة دل به مهر او بگشا
دیده از اشک شوق دریا کن
حجّت بن الحسن در این حرم است
سیر ماه جمال مولا کن
خ
ذرّه شو پیش آفتاب رخش
ناز بر مهر عالم آرا کن
دیدة دل در این حرم بگشا
سیر دیدار حقتعالی کن
بضعة پاک مرتضی اینجاست
خواهر حضرت رضا اینجاست
✍منکلام:استادحاج غلامرضا سازگار
متخلص به میثم
مثلِ زهرا مادرم در بینِ بستر مانده ام..
موقعِ رفتن شده خیره به این در مانده ام
ای خدا یارم نیامد ..بیکسم در شهرِ قم..
باز هم چشم انتظارِ یک برادر مانده ام
خواهری هایم نشد کامل..پُر از ناله شدم
گوشه ای خجلت زده با حالِ مضطر مانده ام
هفده روز است می گیرم قنوتِ التماس..
گی اجل می آید از در ..مثلِ مادر مانده ام
ذرّه ای کاری نکردم بر امامِ خود..ولی
با قدمهایم فقط مانندِ یاور مانده ام
کاش خود را می رساندم شهرِ توس و می شدم
..مثلِ پروانه ولی اینجا که بی پر مانده ام
نامه ی یار است روی سینه ام امّا چه سود..
پُر ز درد و غصّه ام از غم مسخّر مانده ام
کاش می شد وقتِ جان دادن رسم بالا سرش
دائماً فکرِ رضا هستم فقط..دورمانده ام
من کجا و زینب کبرا کجا در کربلا..
ظاهراً که سالمم..سرمستِ دلبر مانده ام
عمّه ام درگیر شد با شمر و دستانش برید
دیدگانِ من ببارید اشک و گوهر..مانده ام
مجلسِ روضه شد و ذکرِ لبانِ من حسین
وقتِ جان دادن..پی آقای بی سر مانده ام
##محسن راحت حق
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
من نمیخواهم جدا گردم ز دشت کربلا
عمه بابایم کجاست
عمه میسوزد دلم بابم چرا نآمد ز جنگ
گر بیاید گیرمش من در بغل من تنگ تنگ
شو برون از خیمه بی بابم چرا کرده درنگ
ذکر لا حول و لا از او نمی آید چرا
عمه بابایم کجاست
گر نموده تشنگی قلب مرا عمه کباب
من نمیخواهم در این دشت بلا یک قطره آب
جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهر خدا
عمه بابایم کجاست
عمه دیدار پدر آب حیاتم میدهد
چهره نورانی اش از غم نجاتم میدهد
جای عمویم پدر آب فراتم میدهد
گر بیاید میکند سیراب طفلان تو را
عمه بابایم کجاست
شیحه اسب پدر ای عمه می آید به گوش
شوق دیدار پدر برد از سر من عقل و هوش
این صدا می افکند در خیمه ها جوش و خروش
کآمد از میدان سلامت زاده خیر النسا
عمه بابایم کجاست
بر زمین ای ذوالجناح سُم را چه این سان میزنی
پای خود را بر زمین نالان و گریان میزنی
با غمت زخمی فزون بر قلب طفلان میزنی
در حرم از شیحه ات شد محشر کبری به پا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح برگو چرا زینت چنین شد واژگون
گو چرا ای با وفا یال تو گشته پر ز خون
چون کنم باور که از تو باب من گشته نگون
گو که اینک ذوالجناح باب من افتاده کجا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح ای مهربان اسب وفادار پدر
گو شنیدی در دم آخر تو گفتار پدر
بوسه باران میکنم یاد پدر یال تو را
عمه بابایم کجاست
ای خدا بابا چرا بر خاک ها افتاده است
کی به حلقش از جفا شمشیر کین بنهاده است
آب آیا در دم آخر ورا کس داده است
یا که شد کشته لب عطشان ز جور اشقیا
عمه بابایم کجاست
۱۴
.
#زمینه
#حضرت_معصومه #سلام_الله_علیها
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#حاج_رضا_یعقوبیان
مولاتنا
معصومه و اخت الرضایی تو
نور دل اهل ولایی تو
چو فاطمه مشکل گشایی تو
تو دختر موسی بن جعفری
چون فاطمه پاک و مطهری
تو همچنان برادرت رضا
در جود و کرامت تو محشری
مولاتنا یا معصومه مدد(۴)
مولاتنا
ای که به درد عالمی تسکین
در دل تو بوده غمی سنگین
از دوری برادرت غمگین
آمدی تو سوی برادرت
در بین ره خون گشته جگرت
از ظلم و کین دشمنان دین
یارانت کشته شدبرابرت
مولاتنا یا معصومه مدد
مولاتنا
ای بانوی زهرا نشان قم
روشن ز تو شد آسمان قم
تو گشته ای دارالامان قم
از رنج و غصه افسرده شدی
گل فاطمه پژمرده شدی
دیدگانت را بستی از جهان
سوی باغ جنان برده شدی
مولاتنا یا معصومه مدد
مولاتنا
بر مردم قم شده ای مهمان
تو دیده ای از قمیون احسان
شد پیکر پاک تو گلباران
جانم فدای روز آخرت
تو بوده ای یاد برادرت
گرچه رضا نبوده در برت
شد تشییع جنازه پیکرت
مولاتنا یا معصومه مدد
#نوحه_رحلت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#حضرت_معصومه_س
وفات حضرت معصومه (س)
عصمت حقّی و بانوی مظلومه ای
نوری از کوثری،حضرت معصومه ای
دیده گریانِ تو،جان به قربانِ تو
ای قبله ی حاجات،یا عمّه ی سادات
واویلا واویلا واویلا واویلا…
*از قدومِ تو قم مدینه ای دیگر است
طلعتِ قُدسی ات آینه ی مادر است
دل به تاب و تَبَت،ذکرِ روز و شبت
ای جان و جانانم،رضا رضا جانم
واویلا واویلا واویلا واویلا…
*مَحمِلت غرق گل شده ز مِهر و وفا
سوزم از روضه ی کوفه و شامِ بلا
دیدگانِ تر و،سنگ و خاکستر و
غمهای پی در پی،سرها به روی نِی
واویلا واویلا واویلا واویلا…
منبع: بیتوته
4_5809936169789557692.opus
225.3K
*نوحۂ حضرت معصومه(س)*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*به شهر قم خیمه زده،چون شرارۂ غم*
*به تن کنید رخت عزا،زین عزا وماتم*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*اُخت الرضابسته دِگر،دیده ازاین جهان*
*به سینه وبه سرزنان،بهرِ او شیعیان*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*مردم قم زِداغِ او،همه غرقِ عزا*
*گریه کنان چوعرشیان،همه زین ماجرا*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*داغِ رضا را همه عمر،به دلش کشیده*
*مهری زِ دار این جهان،بعدِ او ندیده*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*مردم شهر قم همه بزنید به سینه*
*گویی دوباره تازه شد قصۂ مدینه*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*دلم زِبهرِ معصومه،پُر زِداغ ودرد است*
*سینۂ من از غم او،پُر زِ آهِ سرد است*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*آوای غم زِهرکجا،چون رسیده برگوش*
*مردم شهرِقم همه،گشته اندسیاه پوش*
*واویلتا واویلتا آه وواویلا(2)*
*(هستی)واین اهل عزا،تو بکن شفاعت*
*درصفِ عُقبابه همه،تو بکن عنایت*
*واویلتا واویلتا آه و واویلا(2)*
*التماس دعای فرج*
🎧*#سراینده شعر: علیمحمدی*
عباس طهماسب پور - یه خواهر مضطر و حزینم.mp3
8.89M
#زمینه
#حضرتمعصومهسلاماللهعلیها
بند اول
یه خواهر مضطر و حزینم
یه آرزو مونده توی سینهم
یهبارِ دیگه تورو ببینم ۳ - رضاجان
جونمو به لب میرسونه
ندیدنت رضا جان
شوق تو منو میکشه از
مدینه تا خراسان
آتیش افتاده به جونم
دوری از تو میسوزونم
زیرلب به عشق دیدنت میخونم:
برای دیدنت چشم انتظارم؛
برادر، برادر
خدا میدونه که طاقت ندارم؛
برادر، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند دوم
زمونه چه پست و نابکاره
نذاشته برام یه راه چاره
نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضاجان
یاد تو میافتم، به دلم
آتیش غم میشینه
خیلی سخته خواهر نتونه
داداششو ببینه
بیتو از همه بریدم
آخرش تورو ندیدم
کاشمیدیدی چه سختیهایی کشیدم
غریب و خسته و دلخون و تنها؛
برادر، برادر
ندارم طاقت موندن تو دنیا؛
برادر، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند سوم
تو این دم آخریِ عمرم
نشست رو دلم یهکوهی از غم
دلم میگیره بهیاد عمهم ۳ - رضاجان
میمیرم برات و میبینم
به آرزوم رسیدم
اما شکر حق که سر تو
رو نیزهها ندیدم
آخ بشم فدای زینب
رنج و غصههای زینب
میخونممن این شعرو بهجای زینب؛
گلی گم کردهام میجویم او را؛
حسین جان۲
به هرگل میرسم میبویم او را؛
حسین جان۲
گل من یک نشانی در بدن داشت؛
حسین جان۲
یکی پیراهن کهنه به تن داشت؛
حسین جان۲
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#وفات_حضرت_معصومه
450.1K
۶
.
#نوحه
#حضرت_معصومه #سلام_الله_علیها
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای گل باغ موسی بن جعفر
ایکه هستی تو از نسل کوثر
هم صفابخش عالم تویی هم
علی موسی الرضا راتو خواهر
محور تقوایی
تالی زهرایی
کعبه ی دلهایی
مددی معصومه(۳)
همچو صدیقه خوی و خصالت
تو چنان زینبی با جلالت
صحن وایوان توتابه محشر
حرم خاندان رسالت
بال پرواز من
محرم راز من
سوز من ساز من
مددی معصومه
همچنان فاطمه بی قرینی
شیعیان را توحبل المتینی
همه عالم فدای تو بانو
همچو زینب تو حامی دینی
تکیه گاهی بر من
تو پناهی بر من
کن نگاهی بر من
مددی معصومه
تویی عالمه ی آل طاها
گفته بابا فداها ابوها
شهر قم هر که شد زائر تو
می شود زائر قبر زهرا
در کرم زهرایی
مظهر تقوایی
خواهر رضایی
مددی معصومه
مهروحب شما در سر شتم
شدعجین با شما سرنوشتم
حضرت صادق این نکته فرمود
گر شفاعت کنی در بهشتم
تو گلی من خارم
سائل دربارم
از شما سرشارم
مددی معصومه
ای گل باصفا بی قرینه
حرم تو حریم مدینه
صحن وایوان زیبای تو چون
حرم فاطمه ی حزینه
حرمت رضوانم
از شما ایمانم
به فدایت جانم
مددی معصومه
کل عالم بود در پناهت
داده عزت به ما عزوجاهت
ای گل گلشن فاطمیون
شیعه محتاج نیم نگاهت
ای بتول دوم
ای پناه مردم
زینت شهر قم
مددی معصومه
ای که داری بر عالم عنایت
من ز طفلی شدم خاک پایت
کن نظر از کرم جان زهرا
بر دل سائل بی بهایت
آمدم سوی تو
جنتم کوی تو
مستم از بوی تو
مددی معصومه
مردم قم همه دسته دسته
سر راه تو با گل نشسته
ولی از مردم کوفه و شام
عمه