#دروازه_کوفه
از سر بازار کوفه ماه رؤیت میشود
ماه بی فطرست یا قربان ، روایت میشود
از دل دریا برآمد کوه آتش کوه دود
قصه ی بازار با زینب حکایت میشود
غیرت الله عرب این ماجرا را نشنود
دختر زهرا ، سر بازار دعوت میشود
این سر بازار ماه و آن سر بازار شمس
آیه آیه دارد این محشر روایت میشود
دختر خیرنساء بی معجرست عباس کو؟
تکه های معجرش در کوفه رایت میشود
رأس ارباب همه کون و مکان بر نیزه هاست
بر سر بازار کوفه وقت بیعت میشود
بیعت خون داد زینب بر سر بازارها
تا سر بازار شام این غم سرایت میشود
اشک از چشم حسین جاری شده بر روی نی
چون میان کوچه ها،زینب شماتت میشود
نرگس_غریبی
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
حس می كنی زمین و زمان گریه می كنند
وقتی كه جمع سینه زنان گریه می كنند
باز این چه شورشست كه درخلق عالمست
در ماتم تو پیر و جوان گریه می كنند
این سیل، سیل اشك عزادارهای توست
چون ابر با تمام توان گریه می كنند
تو كیستی كه در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا عنایت آقا گرفته است
شکر خدا، که چشم همیشه حسینی ام
اشکی برای روز مبادا گرفته است
بال فرشته است برای تبرکش
اطراف چشم های ترم را گرفته است
این جا حسینیه است، ملائک نشسته اند
جبریل هم برای خودش جا گرفته است
این دستمال گریۀ ماه محرمم
امروز بوی چادر زهرا گرفته است
حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما
عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است
دیروز بین خونِ خودش ریشه کرده بود
حالا درخت سیب شده پا گرفته است
علی اکبر لطیفیان
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
سجده برخاڪ حسين سجدهٔ اعلاى خداست
چون كه خاڪ حرمش خاڪ ڪف پاى خداست
هرڪه مجنون حسين است خوشا برحالش
چونڪه ليلاى دلش ليلى ليلاى خداست
نوڪرش روز جزا غُصه ندارد زيرا
مورد مَرحَمَت از جانب زهراى خداست
ڪه فقط ڪرب وبلا عرش مُعَلّٓىِ خداست...
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
هرکسی رو به تو آورد جهان آرا شد
مورد مرحمت انسیهّ الحورا شد
کودکی بودم و با اسم تو مانوس شدم
پای عشقت به سویدای دل من وا شد
هرکه نوکر به کسی گشت همان نوکر ماند
هرکسی نوکر دربار تو شد آقا شد
در زدم بر در هر خانه دری باز نشد
جز در خانه تو در نزده در وا شد
ریزه خواران سر سفره تو شاهانند
آرزو مند گدایی درت موسی شد
تو نگاهم نکنی در بر مردم هیچم
نگهت عزت دنیای من و عقبا شد
سینه زنهای تو در رتبه همه سلطانند
این مقامیست که با دست علی امضا شد
گریه کردن به شما روزی هر چشمی نیست
این متاعیست که در عالم ذر اهدا شد
هیچ کس از لب خوشکیده تو نه نشنید
نظر لطف شما شامل نوکرها شد
سعیدخرازی
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
در سرخی نگاه شما غم درست شد
از آن غروب بود که ماتم درست شد
از سال شصت و یک که زمین خورد آسمان
حال و هوای ماه محرم درست شد
آدم نبود آدم و اصلا بها نداشت
بعد از قسم به نام تو آدم درست شد
"صد مرده زنده می شود از" تربت حسین
از خاک کربلای تو مرهم درست شد
پیراهن تو را که به دیوار عرش زد
رایت ، علم ، کتیبه و پرچم درست شد
وقتی زبان گرفت کنار تو مادرت
در کوچه های سینه زنی دم درست شد
وقتی صدای بی کسی تو بلند شد
یک بخش از لهوف و مقرم درست شد
با گریه بر غریبی اولاد فاطمه
راه نجات مردم عالم درست شد
سید حجت بحرالعلومی
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
آنان که خرج عزای تو می شوند
از زائران کرب و بلای تو می شوند
جاری کوثرند و مباهات فاطمه
این چشم ها که نذر ولای تو می شوند
تنها تو قابلی که شهید خدا شوی
هفتاد و دو نفر شهدای تو می شوند
خوشه به خوشه گندم ری بعد کشتنت
اطعام سفره های عزای تو می شوند
مردم به روز حشر که غوغای بی کسی ست
دست تهی دخیل گدای تو می شوند
گیرم که خیمه های تو را زیر و رو کنند
این خانه ها حسینیه های تو می شوند
جواد حیدری
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسین
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
پر میزند برای شب جمعهٔ حسین
العفو گفتهایم فراوان و گشتهایم
دلتنگ ربَّنای شب جمعهٔ حسین
حالا که سفرۀ رمضان هم تمام شد
ماییم و سفره های شب جمعهٔ حسین
در روضهها به سینه زدیم آخرش بگیر...
این دست را خدای شب جمعهٔ حسین
ما عاقبت به خیر تریم از تمام دهر
البته با دعای شب جمعهٔ حسین
با غم غریبه نیست که با گریه آشناست
این چشم آشنای شب جمعهٔ حسین
بالای قتلگاه بخوانیم و جان دهیم...
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
@azizamhosen
@yaraliagham
السلام علیک یا عقیله العرب
#تولد حضرت زینب
شب میلاد #عمه ی سادات
چشم هایم دوباره بارانی ست
دلِ آتش گرفته از عشقم،
میزبانِ شبی زمستانی ست
شبی از جنس عشق و نور و امید،
شبی ازجنس شوق و شور و شعف
چشم وا کرده روی دست زمین
دختر سربلند شاه نجف
در بیان ستایشت بانو
با #غزل هم زبان ما
لال است
از بهشت خدا به سوی زمین
آمدی و #حسین خوشحال است
آمدی و شد آسمان و زمین،
غرقِ نور تو حضرت زینب
عاشقانه قنوتِ گریه بگیر!
ابرِ رحمت به حرمت زینب
پر زدی تا در آسمان ، پُر شد،
همه جا از شمیم عطر خدا
آمدی بین واژه های نفاق
خط کشیدی به زیر سطرِ خدا
در ازل عاشقت شده ست #حسین
که ندیده تو را خریدار است
روز میلاد تو تجلی ِ
عشق و ایثار هر #پرستار است
چه مدینه چه کربلا چه دمشق
دل من هست #روضه خوان حرم
در رهت جان خویش را دادند
#فاطمیون...#مداافعان حرم
حسین جعفری
#ولادت_حضرت_زینب_ سلام_الله_علیها
گریهی عشاق برای هم است
سینهشان تنگِ صدای هم است
آنچه دلِ ایل مرا میبَرَد
گیسویِ در باد رهایِ هم است
عاشق و معشوق یکی میشوند
عشق در این بزم بجایِ همه است
هرچه که دارند به هم میدهند
هرچه که دارند به پای هم است
یک شبه تا قرب تو را میبَرَد
عشق پَرِ قرب خدای همه است
عشق اگر نغمهی روز و شب است
هرچه که دارد همه از زینب است
بر تنِ این دشت که باران نشست
نور دمید و تبِ طوفان نشست
تا به ابد هیچ پشیمان نشد
آنکه سر راهِ کریمان نشست
دید که در پای علی عاشقیم
بر سرِ ما مرغِ سلیمان نشست
راه نشان داد و دلم پر گرفت
رفت نجف گوشهی ایوان نشست
مژدهی جبریل چه بود از شعف
حمدِ خدا بر لبِ سلطان نشست
گفت که پیغمبرِ عشق آمده
حضرتِ زهرای دمشق آمده
اینکه شده خاک تو از احترام
قامت عشق است علیهالسلام
گرچه ندیدند تو و سایهات
سایهی تو بر سرِ ما مستدام
ملتفتِ بابِ تو پیغمبران
ملتمس نافلههایت امام
مجمع انوارِ جلال و جمال
جلوهی ذاتیِ خدا را تمام
خادمِ تو حضرت بابالحسین
چادرِ تو زینتِ بیت الحرام
مُلک و مَلک مات خروشِ تو است
بیرقِ عباس به دوش تو است
پیش پرت سِیرِ سماوات هیچ
بین دلت جز حرم ذات هیچ
پیش نمازِ شبِ خاکیِ تو
هرچه که طامات و عبادات هیچ
پیش تو و هدیهی قربانیات
خیریه و خدمت و خیرات هیچ
آنهمه طوفان که ندیده است نوح
پیشِ قد عمهی سادات هیچ
هرچه که غم دیده زمین و زمان
پایِ غمِ پیر خرابات هیچ
آمدهای کوفه پشیمان کنی
شام به یک صاعقه ویران کنی
نامِ تو را ای دلِ دریا سرشت
در وسط معرکه باید نوشت
حضرت زهرایِ پس از فاطمه
ای نفست بیت علی را بهشت
زندهی تو هفت حرم های ما
خاک درت مسجد و دیر و کنشت
هم حرمت هم حرم کربلا
ساخته شد از دلِ ما خشت خشت
من بفدای قلم شاعری
آنکه از الطاف نگاهت نوشت:
"خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بُوَد در برِ دُختِ علی
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را نتوان دست بست"
تا که نیافتد به رویت آفتاب
بر سر نیزه سر عباس هست
بر جگرت قبل حسینت زدند
آنهمه تیغی که به یکجا نشست
قطرهی خونی که به دوشت چکید
از سرِ بر نیزه ، دلت را گسست
تا به ابد بر سر خود میزند
چوبهی محمل که سرت را شکست
سنگ از این ، چوب از آن خوردهای
جای همه زخم زبان خوردهای
* دوبیت از استاد موسوی گرمارودی
حسن لطفی
#حضرت_رقیه_س_ولادت
نازدانه دختری چون قمری آمده است
خنکای عاشقی بر جگری آمده است
نام اوریشه ی هرظلم وستم سوزانده
بی سبب نیست به شاخه ثمری آمده است
آمد آن یار به داد دل تنها برسد؟!
آنقدر دام گنه دور و بری آمده است
همه ی عمری به خود بوده ام و مانده منم
برامام عاشقان یک سپری آمده است
بخدا دار و ندار دل رسوای من است
بهرشادی گریه از چشم تری آمده است
این سه ساله من خسران زده را آدم کرد
مژده ازولادتش یک خبری آمده است
تا ابدسائلم و ریزه خور رقیه ام
روزی عمر ز دست دختری آمده است
بی سبب نیست به لب نام رقیه دارم
به سرم حالت شور دگری آمده است
خانه ی حضرت ارباب پرازشادی شد
ازسماوات به دلبر نظری آمده است
این رقیه است دگربرده دل ازبابایش
باده ی ناب نگر سوی پری آمده است
روزی ام رابده بادست کریمانه ی خود
به سوی مجلس بانوگذری آمده است
هاتف ازغریب رسید آمد و گفتاخبری
مژده بر شاه دوعالم دختری آمده است
باز (مجنون )به لبش نام تورا آوردهِ
چون رقیه بر حسین ناز وپری آمده است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
»
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
به یقین میرسم از باده ی احسان حسین
نخورم رزق کسی مگرمن از نان حسین
به نخ چادر زهرا گره ای خورد دلم
بین این دَهرشدم عبد پریشان حسین
دست ما را به خداوند رسانده کرمش
لطف ارباب نگر شدم مسلمان حسین
باوجودحرمش هرچه حرم زنده از اوست
زائر صحن نجف هم شده مهمان حسین
مدد حضرت حیدر همه رامست نمود
سرخوش آن لحظه نشینم سر ایوان حسین
سر در عرش خدا نام حسین است فقط
کاش مارابنویسند به رضوان حسین
بعد یک عمر فقط دم زدن از اوعشق است
همه جاسوختم از شعله ی سوزان حسین
غصه راه مخور، راه اگر دشوار است
میرسدتابخدا نقطه ی پایان حسین
بودم از روز ازل گوش به فرمان حسین
کاش(مجنون )سحری شوی تومهمان حسین
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)