eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
6هزار ویدیو
126 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 ای عشق سربلندکه برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریزنیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه به حق رسیدی علی! لا اله الا الله چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟ چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟ @hosenih تو را چنان که تویی در جهان کسی نشناخت نبود هیچ‌کس از جایگاه تو آگاه عزا گرفته برایت در آسمان خورشید عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد قسم به وعده حق خون تو نگشت تباه تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه! به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا به انتظار تو صدها فرشته چشم‌براه سلام زینب و اشک حسین را برسان به دست دختر دردانه رسول الله از او بپرس که آن‌روز بین کوچه چه شد که می‌کند ز بیانش حسن هنوز اکراه @hosenih همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت ز گوشه‌گوشه‌ی دنیا بلند شد ناگاه، صدای آه یتیمان عالم از یک‌سو ز سمت دیگر دنیا صدای هق‌هق چاه... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد آیینه نیز قصد تماشا داشت وا کرد چشم و دید نمیفهمد @hosenih از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری* هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد عمری اگرچه غرق شد آنگونه در واژه های معجزه آمیزت دریای اشکهای تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم** گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد @hosenih شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد * قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه) **قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید) ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یاکریم الصفح رحمی کن به ما، ما را ببخش خسته ایم از این همه جرم و خطا، ما را ببخش کاری از ما بر نمی آید، خودت کاری بکن باز کن امشب گره از کار ما، ما را ببخش @hosenih اشکمان را در بیاور، آبرومان را بخر در مناجات سحر وقت بکا ما را ببخش با مدارا کردنت کلی خجالت می کشیم یا بزن تنبیه مان کن خوب، یا ما را ببخش هرچه تو دلسوزمان هستی ولی ما در عوض بی حیا هستیم، خیلی بی حیا، ما را ببخش قبل از آنکه روزه را با روزی تو وا کنیم یک شب از این ماه قبل ربّنا ما را ببخش یا غیاث المستغیثین یا امان الخائفین دست ما خالی ست بی چون و چرا ما را ببخش کم نبخشیدی گنهکاران عالم را خدا مثل طیّب ها، رسول ترک ها، ما را ببخش موقع جان کندن و هنگام میزان عمل چند جا یاری مان کن، چند جا ما را ببخش ای که زود از بندگان خویش راضی میشوی لطف کن این دفعه هم جان رضا ما را ببخش شاهدی با پای دل هر شب زیارت میرویم یک بیا در کربلا ما را ببخش نذر خوبان تو خیلی خوب گریه می‌کنیم در میان روضه شب های عزا ما را ببخش @hosenih واسطه کردیم امیرالمومنین را پیش تو به گل روی علی، امشب خدا ما را ببخش ما دل بابای مان را هم به درد آورده ایم یا ابانا! یا علی مرتضی! ما را ببخش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همچو اشکی به زمین خوردم و تکثیر شدم سوی دریاچه‌ی عفو تو سرازیر شدم @hosenih آسمان جای دلم بود خودم میدانم معصیت کردم و اینگونه زمین گیر شدم نفْس بال و پر پرواز مرا زخمی کرد بی تو در خلوت پُر حادثه زنجیر شدم  رو زدم جز تو به هر بنده و بالا رفتم مثل فواره زمین خوردم و تحقیر شدم تشنه‌ی جرعه ای از سفره‌ی یکرنگ توام من از این سفره‌ی صد رنگِ گنه سیر شدم @hosenih دلم آلوده و بد بود ولی در شب قدر                      «بعلیٍ بعلی» گفتم و تطهیر شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد @hosenih چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم مِی که جاافتاده شد،در جام ساغر می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده... هر که به جایی رسید،از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی نکن ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالعَلی... دلشکسته گیر می افتد،به دلبر می رسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم،بعد تلقین خواندنم... حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه که غم بود،حیدر در وجودش جمع کرد... بعدها ارث پدر یکجا به دختر می رسد ▪️ ▪️ سر به چوب محمل خود زد..،در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با راس برادر می رسد @hosenih در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود... کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•حیدر افتاد ... ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ کربلایی نریمان پناهی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ حیدر افتاد .. رویِ سجاده امیرِ خیبر افتاد آقامون علی یه باره با سر افتاد دوباره حسن به یادِ مادر افتاد خون به پا شد .. فرق مرتضی علی شِکست دوتا شد زهرا تو عرشِ خدا صاحب عزا شد مسجد کوفه ؛ یه لَحظه کربلا شد تو شهر کوفه، شق القَمر شد .. مولای عالم، بی بال و پر شُد؛ مولا که افتاد غوغا به پا شُد!! تا سجده گاه حیدر دو تا شد بعد سی سال .. تویِ کوچه رَد خون ریخته دوباره دیگه بازویِ علی توون نداره واسه فاطمه‌ اش فَقط دل بیقراره توی کوچه .. آقامون مواظبه زینب نبینه که سرش شِکسته و دلش حزینه نکنه بیفته باز یاد مدینه فزت و رب کعبه نواش بود انگاری زهرا پیش چِشاش بود،علی جانم .. سی ساله داره میسوزه مولا با روضه های پَهلوی زهرا،علی جانم .. تویِ خونه .. زینب از غَم پدر هی میره از حال میبینه عبای بابا شُده پامال داره آماده میشه برای گودال .. داد بی داد .. با لب تشنه سَرش رو میبریدن تَنشُ رو خاکِ صَحرا می‌شیدن انقده با اسب رو پیکرش دویدن مادر رسیدُ بالایِ گودال داره میبینه غوغایِ گودال، حُسینم وای .. وقتی بریدن تا حَنجرش رو بردن به غارت انگشترش رو، حسینم وای .. مادرم نیست .. تکیه گاه محکمی دور و برم نیست سایه مو دیدن علی اکبرم نیست سایه عباس بالای سرم نیست علم افتاد .. دستی که بریدنش با پرچم افتاد دیدی راه حرمله به حرم افتاد تنت آخر روی خاکا در هم افتاد گودالِ تنگُ ، گرد و غبار و گرمای تند و هرم هوا رو نمیبخشم .. اون چکمه پوشو ، اون نیزه دارُ اون تیغ کندُ اون ده سوار و نمیبخشم .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
ای ولی نعمت من، دلبر و دلدار علی می زند هر نفسم نام تو را جار علی هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی کمکم کن بشوم میثم تمار علی آمدم کار مرا باز تو راه اندازی وقت آن است به این بنده نگاه اندازی از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم یا علی گفتم و یک عالمه رحمت دیدم دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم معجزه می کند آنکه به تو وابسته شود به محب تو محال است دری بسته شود وای از غصه جانسوز جدایی نجف نرود از دل من میل گدایی نجف منم آقا همه ایام هوایی نجف مردم از دوری ایوان ِطلایی نجف کاش من صحن تو را با مژه جارو بکشم سحری در حرمت از ته دل هو بکشم آمدم سوی تو ای شاه به قصد یاری اشک چشمم شده از بی کسی تو جاری ای که بوده روی دوش تو غم بسیاری کمرت تا شده بود از غم بی عمّاری چون تو مظلوم در این ارض و سما نیست علی حق تو این همه غربت به خدا نیست علی از چه بستند ید بت شکنت را ای وای دیده ای سوختن یاسمنت را ای وای پیر کردند تو را و حسنت را ای وای شرم از فاطمه لرزاند تنت را ای وای بین دیوار و دری زندگی ات ریخت بهم زخم شد بال و پری زندگی ات ریخت بهم آسمان ها همه از داغ تو گریان آقا کوفه آورد به روی لب تو جان آقا گفت کافر به شما بنده شیطان آقا وای من کشت تو را حافظ قرآن آقا عرش لرزید به خود تا که شکستند سرت شد همین ضربه ولی مرهم زخم جگرت رفتی و زینب و کلثوم تو دلگیر شدند حسنین تو علی زخمی تقدیر شدند «آن یتیمان که سر سفره تو سیر شدند لب گودال رسیدند، همه شیر شدند» کوفه این بار غلام طمع گندم شد زیر نیزه تن زخمی حسینت گم شد محمدحسین رحیمیان @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت باباي مهربان تمام يتيم ها بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت طوري فراق فاطمه قد تو را شكست سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت همراه تو فقط حسنينند اي غريب بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد هرچند اين ديار از اول وفا نداشت با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت محمدعلی بیابانی @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
چند روز است دل کوفه عزا دار شده شهر غم گشته و بر غصه گرفتار شده تا علی دیده خود بسته به امیال جهان دهرِ ماتم زده ، حیرت زده بیدار شده چشم ایتام هنوز دوخته بر راه علیست کودکی باز دچار غم و تبدار شده چه کسی جای علی آید و پرسد حالی پسر ارشد مولاست که غمخوار شده مثل بابا به یتیمان که  محبت می کرد شده هم بازی و در خانه شان یار شده مِهرشان از طرف کوفه چنان جبران شد ! کاروانی علوی  شاهد آزار شده جای آن شرم و حیایی که ز حیدر دیدند گذر آل علی بر سر بازار شده دل مولا به دل دختر  بی بابا سوخت وای من دخترشان را که خریدار شده محسن غلامحسینی   @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
تا جسم بو تراب نهان در تراب شد گردون به فرق خاک نشینان خراب شد با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر از سوز ناله اش دل زینب کباب شد چندین ستاره در دل شب خون گریستند تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل روی علی ز خون سر او خضاب شد کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام بین همه سلام علی بی جواب شد فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها والله بر علی ستم بی حساب شد در مجلس شهید همه آورند گل امشب سرشگ دیده ی زینب گلاب شد "میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند بر رهبری که پیر به فصل شباب شد استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی می‌چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب در دل خـاک رود قـامت رعنای علی جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون عوض آن که نهد رو به کف پای علی هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی نـخل‌هـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو چاه‌ها منتظر نالـۀ شب‌هـای علی "میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا ناله‌اش را برسانند به امضای علی استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰