eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
. هفت روز است درجهان غوغا بپاست هر کجا را بنگری ماتمسراست هفت روز است دیده‌ها گریان شده بر پیمبر مرتضی مهمان شده هفت روز است بی پدر عالم شده عالم هستی پر از ماتم شده هفت روز است دیده دریا گشته است مرتضی مهمان زهرا گشته است هفت روز است که گلی پرپر شده سوی جنت رهسپر حیدر شده هفت روز است غم فزون گردیده است هر دل غمدیده خون گردیده است هفت روز است مرتضی شدرستگار رفته سوی حضرت پروردگار هفت روز است گشته دلها بی قرار مسجد و منبر بود چشم انتظار هفت روز است دل عزادار علی است دیده گریان یاد رخسار علی است هفت روز است جمله دلها خون شده از غم داغ علی محزون شده هفت روز است کوفه دیگر بی صفاست مسجد کوفه بگوحیدر کجاست هفت روز است گل زخانه برده اند غنچه‌های باغ دین پژمرده اند هفت روز است مرتضی گشته خموش صوت قرآنش نمی آید به گوش هفت روز است کوفه گشته بی شکیب بی علی شد مسجد کوفه غریب هفت روز است مرتضی گشته شهید قامت زینب از این ماتم خمید هفت روز است دختران بوتراب ریزداشک چشمشان همچون گلاب هفت روز است دل پریشان علی است زینب غمدیده گریان علی است هفت روز است سینه لبریز محن سوزد از داغ پدر مولا حسن هفت روز است دل بود در شور و شین زین مصیبت سوزد و نالد حسین هفت روز است کشته خیرالناس شد دیده گریان پدر عباس شد هفت روز است جان عالم بر لب است سوگوار داغ بابا زینب است هفت روزاست سوزداز داغش(رضا) گرید و نالد بیاد مرتضی
. اشعار روضه محور برای ع به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را ز تو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علیّ اکبر خود را غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را
✅ مناجات با امام زمان عج در وداع با ماه مبارك رمضان 🔻 شاعر: رحمان نوازنى آقا سلام! ماه مبارک تمام شد شب­های آخر من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت در نگاه شما ازدحام شد سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد بین دعای آخر سفره دعا کنید شاید که سال، سالِ ظهور امام شد آقا دعا کنید که شب­های آخر است شاید که ميهمانی ما هم به کام شد عج
✅وداع با ماه مبارک رمضان 🔻وحید محمدی سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن
✅وداع با ماه مبارک رمضان 🔻غلامرضا سازگار من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی  این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم من کمترم که گویم، از آتشم رهانی مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی از بس کریم هستی، با من قرار بستی من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی
ویژۀ وداع با ماه مبارک رمضان به نفس حاج حیدر خمسه •✾• @majmaozakerine به سر رسیده این شبایِ دلبری حلالمون کنید این شبای آخری ان شالله این آخرِ دوستیمون نباشه رفیق باید هوا رفیقُ داشته باشه شما و جونِ مادراتون میونِ دورِهمی هاتون هوای ما رو داشته باشید ماهم جایِ برادراتون الهی دورتون بگردم .. میرم دوباره برمیگردم این آرزو شده ، دغدغۀ همه اسم مارم بگید یه شب کنارِ فاطمه هر چی بخوام از خدا با شما میگیرم دعا کنید منم مثه شما بمیرم قربونِ اون بغضِ نگاتون یادم نمیره خوبی هاتون بیایید و امشب برسونید سلام ما رو به آقامون الهی دورتون بگردم .. میرم دوباره برمیگردم بودنه با شما همه امیدِ من فراموشم نکن داداش شهیدِ من
. بدبخت ترین آدم اونه که ماه رمضون نام اثر : گریه میکنم علی حاجیان فر ـــــــــــــــــــــــــــــ 🎼 🔆 بدبخت ترین آدم اونه که ماه رمضون تموم شه و _ بخشیده نشه بدبخت ترین آدم اونه که بساطِ جرم و گناهش _ برچیده نشه بدبخت ترین آدم اونه که بدون توبه بمیره _ آمرزیده نشه در خونه خدا میخونه / عبد بی نوا اغفرلی الذنوب التی/تنزل البلا اگه امشبم منو رد کنی/میشکنه دلم اغفرلی الذنوب التی/تنزل النغم بیچارم نکن بیا و منو ببخش_ آوارم نکن کار من نوکریه _ بیکارم نکن منو رسوا و ذلیل و خارم نکن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (بیچارم نکن _الهی العفو) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎼 🔆 خوشبخت ترین آدم اونه که عمرشو پای روضه ها / کرده سپری خوشبخت ترین آدم اونه که واسه حسین بن علی/کرده نوکری خوشبخت ترین آدم اونه که حضرت  فاطمه براش /کرده مادری خوش به حال کسی که همیشه / توی کربلاست تا دلش تنگ میشه زود میبینه / جلوی آقاست ولی من که دورم از ضریحش /گریه میکنم بجای حرم به کنج روضه / تکیه میکنم بداقبالیه آخه جام تو کربلا امشب خالیه نصیبم نشد حدود یکسالیه (اربعین)عرفه راهی بشم خیلی عالیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (بحق الحسین _ الهی العفو) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎼 🔆 "تشنه ترین آدم" اونه که لب،تشنه سر از تنش / بریده شد "بی کس ترین آدم" اونه که تنش بزیر سم اسب / کشیده شد "مظلوم ترین آدم" اونه که حتی لباسای تنش / دزدیده شد شمر بی حیا اومد تو گودال/ با لگد میزد جلوی حضرت زهرا به حسین /حرف بد میزد روی سینه حسینو نشست و / موهاشو کشید ضربه میزد و  سر آقارو/ از قفا برید زهرا گریه کرد آسمونو زمین و دنیا گریه کرد رو بلندی زینب کبری گریه کرد بخدا که ماهی دریا گریه کرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (واویلا حسین _ بمیرم آقا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شعر از : شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
نه از تو با خبریم و نه از تو بی خبریم اسیر زندگی و بندگی بی ثمریم @hosenih هزار بغض فرو خورده در گلو داریم میان برزخ بیم و امید در به دریم رسیده ایم به شبهای سرد کوچه ی یٱس به پنجه بر تن دیوار در پی سحریم پر از غمیم و به درماندگی دچار اما گلایه های دل آزار را کجا ببریم در آستانه ی بهت هزار سال دروغ هنوز منتظر بازگشت منتظریم اگرچه کوچه معشوقه سر شکن هر بار به شوق خوردن سنگی دوباره می گذریم گدای بی سر و پاییم و دستمان خالی است مگر که میشود از پادشاه دل ببریم به روضه ختم شده روزهای ما آری هزار شکر که در بزم گریه شعله وریم @hosenih شقایقیم و به دل داغ عاشقی داریم که سالهاست پریشان زخم میخ دریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم..،بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده! @hosenih دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟! چشم‌پوشی ز خطا،مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم..،که زهرا آمد شیعه از چادر او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم..،رضا ضامن ما خواهد شد لطف ها نوکر از آقای خراسان دیده زیر و رو کن دل آلوده ی ما را..،به علی ذکر او را لب ما آیه ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم..،به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده @hosenih ▪️ آب می خواست..،که شمر آمد و او را چرخاند خنجری را لبِ پاخورده ی عطشان دیده کهنه پیراهن او دست حرامی افتاد... خواهری جسم پُر از نیزه یِ عریان دیده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از روضه رضوان
🌻🌹 شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی ما را امید وصل تو اینجا نشانده است ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی گفتیم جمعه می رسد و می رسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی مانند طفل گم شده ای گریه می کنم خیمه نشین، از دل صحرا نیامدی مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی کنج خرابه کودکی آرام زیر لب با گریه گفت شب شده بابا نیامدی 🖋 رضا باقریان @marsieha
آخر ماه شد و ماه نیامد آخر سی سحر ناله زدیم آه نیامد آخر با کلافی سر بازار نشستیم ولی حیف شد یوسفم از چاه نیامد آخر جان ما از غم دوریش به لب آمده است صاحب غیبت جانکاه نیامد آخر شام هجران رخش از سر ما رخت نبست فجر امید سحرگاه نیامد آخر ترسم این است دوباره به تباهی بروم مشعل و روشنی راه نیامد آخر روضه قتلگه جد غریبش سخت است ای خدا حضرت خونخواه نیامد آخر! مرکبش خونی و بی صاحب و گریان برگشت ذوالجناحا، ز چه رو شاه نیامد آخر؟ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﺴﺐ @rozeh_1
چشم های به در خداحافظ لحظات سحر خداحافظ روزهای مقدس رمضان لحظات غریب تا به اذان حال و احوال قبل افطاری قدرهای بلند بیداری چه قدر مانده است تا ساحل رمضان رفت ای دل غافل رمضان رفت کوله بارت چیست؟ نکند جز گناه در آن نیست؟ شب بیست و نهم بخوان و بسوز به خودت آمدی در این سی روز؟ کاری اصلا برای دل کردی؟ باید امشب به خویش برگردی روزها را مرور کن آری حاصلت چیست از چه بیزاری؟ از گناه و دروغ و صد رنگی؟ ای بمیری که مایهء ننگی ای بمیری من دروغ و ریا شب آخر شده به خویش بیا دست بردار از دغل بازی به چه چیزت هنوز می نازی؟ به گناهان بیشتر ز حدت؟ به فریب و به کارهای بدت؟ راه را اشتباه برگشتی باز هم با گناه برگشتی داشتی سوی دوست میرفتی آه با یک نگاه برگشتی نفس، بیچاره کرده ست تو را شب آخر شده به خویش بیا راه باز است تو نمی بینی میوه ی بغض را نمی چینی خویشتن را بشوی پس با اشک دست بر دامن توام یا اشک اشک تنها چراغ این راه است از مسیر درست آگاه است دست خود را بده به دست چراغ تا کبوتر شود دوباره کلاغ تا پر و بال در حرم بزند توی باب الرضا قدم بزند شب بیست و نهم چه مایوسی تو که مثل کبوتر طوسی گاه در پشت پنجره فولاد گاه در کنج صحن گوهرشاد دل تو سنگ مرمر حرم است تا به اذن دخول یک قدم است السلام علیک که دلتنگم ای بمیرم که مایه ی ننگم ای بمیرم که زائرت نشدم بیست و نه روز شاعرت نشدم به من خسته هم نگاهی کن دل من را دوباره راهی کن مهدی رحیمی @rozeh_1