هدیه به حضرت زینب صلوات.
زمینه. روضه. امام حسین
می خونم روضه با چشمای تر
می خونم. روضه من امشب از سر
تو ی مقتل اومده که قاتل
خنجر کندو گذاشت رو حنجر
توی مقتل اومده میشینه
بی حیا با چکمه روی سینه
وقتی می بره سرو واویلا
خواهرش از روی تل میبینه
توی مقتل اومده نامردا تورو کشتن اما با زجر آقا
توی مقتل اومده تو گودال. تورو کشتن اما باصبر آقا
غریب آقام. غریب آقام. آقام.
چه غروبیه چقدر دلگیره
بدنت بین اراذل گیره
موهایی که شونه میزد زهرا
حالا توی دست قاتل گیره
رو تو برگردوند نشست رو پشتت
با دوازده ضرب خنجر کشتت
هرکی هرچی که میخواست غارت کرد
یکی سر رو برد یکی انگشتت
مرکب های تازشون تو راهن تا که زیر و رو کنن پیکر تو
صدای شکستن استخونات داره از حال می بره خواهر تو
غریب آقا م. غریب. آقا م. آقام
همه جای حنجرت زخمی بود
از نوک پا تا سرت زخمی بود
بیشترازنهصدوپنجاه تا زخم
یعنی کل پیکرت زخمی بود
سه شبانه روز توو صحرا موندی
زیر آفتاب و توو گرما موندی
بدن پاک تو روی خاک بود
بی کفن ، غریب و تنها موندی
توو مسیر کوفه روی نیزه سر تو منزل به منزل میره
خواهرت با دست بسته،ای وای داره همراه اراذل میره
شعررضا نصابی. خادم الرقیه
یه نفس. حاج مهدی. اکبری
#حضرت_زینب
#اسارت
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو
از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند
از سر نی به من و قافله احسان کردی
صورتت را سپر سنگ نوازان کردی
من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم
لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم
همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی
روی نی دور سر قافله می چرخیدی
من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده
خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده
جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف
تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف
صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام
ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام
خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است
باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست
گله ای نیست از این زخم از این تنهایی
ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی
حسن کردی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب
حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب
هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد
هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده
نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب
چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد
چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب
گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد
غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب
همان زمان که به سرنیره ها هلش دادند
نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب
نبودن تو و عباس کار خود را کرد
و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب
بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد..
بلند شو همه رفتند دیر شد زینب!
سید پوریا هاشمی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن
اگرچه غنچه ی بی آب، نشکفد اما
درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن
به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی
به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن
اگر بهر نماز شکر می خواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب تیمم کن
تو قلب عالمِ امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کم تر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید
ز برج نی نظر ای ماه من امشب به انجم کن
اگر چه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن
استاد علی انسانی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
باید که از نیزه سرت را پس بگیرم
رگ های سرخ حنجرت را پس بگیرم
آه ای سلیمان زمانه سعیم این است
از ساربان انگشترت را پس بگیرم
باید که ازسرنیزه های تیز و سنگین
ته مانده های پیکرت را پس بگیرم
باید که از غارتگران نا مسلمان
عمامه ی پیغمبرت را پس بگیرم
باید هر آن طوری شده از قاتلانت
آن دست باف مادرت را پس بگیرم
باید که ازآن بی حیای پست و نامرد
خلخال پای دخترت را پس بگیرم
محمد حسن بیات لو
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
چشم تو سمت من دل من گير نيزه هاست
اين سينه پاره پاره شمشير نيزه هاست
عشقت مرا به كوچه و بازار مي كشد
زينب اسير رشته زنجير نيزه هاست
سر خي معجر من و پيشانيت حسين
اثبات آيه آيه تفسير نيزه هاست
اي لاله اي كه خون چكد از ساقه ات هنوز
اين زخم هاي وا شده تقصير نيزه هاست
قرآن مخوان دوباره كه يكبار ديده ام
آن سنگ ها كه بابت تقدير نيزه هاست
قرآن مخوان كه پيرزني روي بام ها
در انتظار پاسخ تكبير نيزه هاست
اين گيسوان پخش شده بين كوچه ها
از ردپاي رأس تو در زير نيزه هاست
حالا به اين بهانه نگاهش به سوي ماست
نامحرمي كه چشم و دلش سير نيزه هاست
در بين راه نيزه تو ايستاده بود
جا ماندن كه باعث تأخير نيزه هاست؟
گفتم كه چند لحظه بخوابم ولي نشد
اين خواب هم تجسم تصوير نيزه هاست
محمد علی بیابانی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب
به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس
که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب
جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود
اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب
بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم
که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب
دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا
گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب
من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
ژولیده نیشابوری
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
همه جا را سراب میبینم
خانه ام را خراب میبینم
مدتی بعد از آن که رفتی تو
روی دستم طناب میبینم
من بدون تو مرده ام برگرد
خواب بزم شراب میبینم
تشنه جان دادی و نخوردی آب
دادنش را ثواب میبینم
چقد از روی نیزه می افتی
تو بگو من به خواب میبینم
شمر و خولی نگاه بد کردند
دلهره در رباب میبینم
باورم نیست رفتی و ماندم
بخدا که عذاب میبینم
منو دروازه ها و نامحرم
منمو اشک دائم و نم نم
معجری پاره گشته و درهم
قامتی از غم فراقت کم دارم
منم و کوچه های تو در تو
منم و خون تازه ابرو
منم و آتش گرفتن گیسو
منم و نامحرمان رو در رو
منم و کوچه یهودی ها
صورتی مملو از کبودی ها
منم و کودکان جا مانده
خیمه و معجری جامانده
منم و ازدحام و نامحرم
دلهره میچکد از احوالم
محمد حبیب زاده
@rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد شهید بی سر
محسن حججی❤️❤️💚
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
عزیزم حسین♥️
به یاد شهید بی سر محسن حججی❤️❤️💚 تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فدای بی حالی و خستگی ات
ای شهید عزیز