فقط حسین
با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین
ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین
سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ
دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین
بگذار هرکه خواست گدای کسی شود
مارا چه کار با دگران.ما فقط حسین!
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
گفته خود مسیح مسیحا فقط حسین
خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
هرکس که خورده بر در بسته فقط حسن
هرکس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند
ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین
سرمایه محبت زهراست دین من
سرمایه محبت زهرا فقط حسین
امسال جای ما وسط صحن خالی است
یک کربلا بده به گداها فقط!حسین..
از شهر شام تا برسد باز پیش تو
یک ذکر گفت گفت زینب کبری،فقط حسین
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401 #سید_پوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
ماه روضه
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
آمده ماه محرم
آمده ماه محرم به گدا اذن بده
تا که هر شب بتوانیم صدایت بکنیم
زندگی بیغم تو مُردن تدریجی ماست
آفــریدند که ما گـــریه بــــرایت بکنیم
حسین ساکی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسین_ساکی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
واحد با مضمون هیات و روضه امام حسین علیه السلام
جواب:
ارباب / ای عزیز فاطمه 3
حسین
بند اول :
فقط به عشق کربلا / به عشق شاه سر جدا / میام به هیات
رو دوش من یه پرچمه / به عشق شاه علقمه / میام به هیات
حالا که باز محرمه / برا رضای فاطمه / میام به هیات
نشد که کربلا برم / حالا به نیت حرم /میام به هیات
هیات / بهترین مدارسه
هیات / سید المجالسه
هیات / برا عاشقا بسه
حسین
بند دوم:
با قطره ای از اشک ما/ راضی میشه از ما خدا / میون روضه
هر حاجتی میشه روا / که مستجابه هر دعا / میون روضه
با کوله باری از گناه / آقا منو داده پناه / میون روضه
با گریه و با سوز و آه / میره دلم تو قتلگاه / میون روضه
روضه / بهترین دقایقه
روضه / جای هرکی عاشقه
روضه / میاد اونکه لایقه
حسین
بند سوم :
با رفقای سینه زن/ جاری میشه اشکای من / میون روضه
شد جایگاه من بهشت / آقا که اسمم رو نوشت/ میون روضه
این آب رو شد آبرو / با گریه میگیرم وضو/ میون روضه
من غرق در تاب و تبم / عجل فرج روی لبم / میون روضه
روضه/ تا قیامت دائره
روضه / اعظم شعائره
روضه / بی بی زهرا حاضره
حسین
#مرتضی_کربلایی
امام حسین و کربلا واحد
جواب:
در میان روضه ها
روی لب دارم دعا
قسمتم کن کربلا
یاحبیبی یاحسین
بند اول :
عشق کربلاتون آقا در میون سینمه
سالی یک دفعه زیارت از اصول دینمه
با هزار امید به سوی کربلا راهی میشم
تو حرم دیدار مهدی حسرت دیرینمه
پای ایوونه طلا
همنوا با زائرا
میگم ای مهدی بیا
یاحبیبی یاحسین
بند دوم:
یک قدم در راه تو از حج و عمره بهتره
چون مقام کربلا از کعبه هم بالاتره
منکر زیارت تو حتما اهل دوزخه
زائرت با قطره ی اشکی بهشتو میخره
تا قیامت شد به پا
میبری با خود مرا
در کنار انبیا
یاحبیبی یاحسین
بند سوم:
وا شده کامم به خاکت بیمه تربت شدم
با دعای مادر تو خادم هیات شدم
صورت و سینم کبوده از غم تو یاحسین
با همین نشونه ها نزد تو با قیمت شدم
به عجب داره صفا
نوکری تو موکبا
از نجف تا کربلا
یاحبیبی یاحسین
#مرتضی_کربلایی
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها
من هم شبیه فاطمه / درد و غمم یه عالمه / اما فقط سه سالمه / باباحسین
بند اول:
رفتی و بعد از تو بابا / سر روی خاکا میذارم
من که تنها تو خرابم / تو نمی آیی کنارم
غصه های دخترت رو / میدونی یکی دوتا نیست
طاقت سیلی رو دارم / تاب دوریتو ندارم
روی تنم دارم نشون
قدم شده خیلی کمون
امشب بیا پیشم بمون /باباحسین
بند دوم:
رفتی و بعد از تو بابا
زندگی بر من حرومه
بعد ازین همه صبوری
دیدن تو آرزومه
کاش میشد یکبار دیگه
منرو تو بغل بگیری
خاطرات با تو بودن
لحظه لحظه روبرومه
من لاله ای زهرایی ام
پژمرده از تنهایی ام
من دخترم ، بابایی ام
باباحسین
بند سوم:
کی میای پیشم بابا جون
تا تموم شه غربت من
وقتی که بیای میبینی
گشته نیلی صورت من
رفتی و با دست بسته
منرو بردن به اسیری
توی کوچه توی بازار
شد شکسته حرمت من
بستن منو با سلسله
خیلی برات دارم گله
از دست زجر و حرمله
باباحسین
بند چهارم:
امشب اومدی خرابه
اشک چشم من روونه
روی زیبای تو بابا
مثل قلبم پر زخونه
بابا موهای سرتو
رنگ خاکستر گرفته
زخمای روی لب تو
جای چوب خیزرونه
بمیرم من برای تو
کی بریده رگای تو
شکسته دندونای تو
باباحسین
#مرتضی_کربلایی
#ورودیه
با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن
عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
باحوریان رفته به زیر نقابها
یک لحظه روبرو نشدند آفتابها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
اول مرا به نیزه ای از حال می برند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ي ما را سوار کن
زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن
#علی_اکبر_لطیفیان
واحد امام حسین و هیات
جواب:
با شهپر فرشته
رو قلب من نوشته
هیات برام بهشته
حسین حسین
بند اول :
با دعای مادرت / کرده ای نگاهم
زینت تنم شده / پیرهن سیاهم
صورت کبود من / لوح افتخارم
تو لباس نوکری/ مثل پادشاهم
من با عنایت تو
برا رضایت تو
میام به هیات تو
حسین
هرکسی که پاشو تو / هیاتت میذاره
بارون لطف خدا / رو سرش میباره
از بلا به دوره و / عاقبت به خیره
کشتی نجات تو / هرکسی سواره
توی محرم تو
با نوحه و دم تو
میمیرم از غم تو
حسین
بند سوم :
نوکر تو عاشق / عطر بوی سیبه
بر دو عالم ندهد / یک نخ از کتیبه
مجلس عزای تو / سید المجالس
اومدن تو روضه ها / حسرت حبیبه
هم عاشق بریرم
هم نوکر زهیرم
پس عاقبت به خیرم
حسین
بند چهارم:
من میام تو روضه تا / اهل معرفت شم
با یه قطره اشک تو / غرق مغفرت شم
بر سر و سینه زنم / تو عزاتون آقا
تا که روسفید توی / روز اخرت شم
ای عشق بی نظیرم
تو روضه پرمیگیرم
ای بهترین امیرم
حسین
#مرتضی_کربلایی
3. بنی فاطمه.mp3
زمان:
حجم:
8.4M
#نوحه_استقبال_از_محرم
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
داره کم کم ، تموم میشه
یه سال چشم انتظاری مون
یه چند روزه دیگه مونده
تموم شه بی قراریمون
آروم آروم توی سینم
به پا کن خیمه ی غم رو
داری حس میکنی یا نه
صدا پای مُحرم رو ؟
عجب ماهی ، بکِش آهی
عجب عشقی تو این حاله
تموم آرزوم موندن
تا عاشورای امساله
نمیریم و محرم باز
بگیم با اشک و با ناله
( حسین جانم ... ) تکرار
یه آقایی توی کوفه
غریب و بی کَس و خستس
میون کوچه ها تنهاس
همه درها به روش بستس
حسینو دعوتش کرده
ولی حالا پشیمونه
میخاد نامه بده برگرد
ولی دیگه نمیتونه
نیا کوفه ، نیا کوفه
برا تو نقشه ها دارن
اگه شیرخواره همراته
اونم زنده نمیذارن
اگه اهل حرم هستن
بدون بعدِ از تو آوارن
( حسین جانم ... ) تکرار
ببین ارباب عالم رو
که حجش رو رها کرده
حسین فاطمه دیگه
هوای کربلا کرده
تموم روضه ها امشب
توی این حال و احواله
ببینید با زن و بچه
حسین راهی گوداله
چه معراجی ، چه حجاجی
تو دشت و صحرا آواره
چه تفسیری ، چه اِحرامی
یه تیکه پیرهنِ پاره
حسین آورده همراهش
برا قربونی شیرخواره
غبار کوچه ها را
با گلاب اشک می شویم
به استقبال زینب
اشک چشمانم سرازیر است
یقین دارم که می آید
به کوفه دخترِ زهرا
ولی بر بازوان او
به جرم عشق ،
زنجیر است
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
1. شهید علیرضا حمامیان.mp3
زمان:
حجم:
1.53M
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
#شهید_علیرضا_حمامیان
ای اهل عزا
ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و
محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا
حزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان
شده نزدیک ...
چاووش عزایِ
شه دین می رسد از راه
گوید به نوا
غافله ی غم شده نزدیک
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم