23.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅روضه امام هادی علیه السلام
🎥 #روضه_تصویری
🎙حجة الاسلام و المسلمین استاد #میرزامحمدی
#هجوم_شبانه_به_خانه_امام_هادی_ع
#شعر_خواندن_امام_هادی_ع
#گریز_روضه_امام_هادی_ع
#بزم_شراب_متوکل
✅ @hosenih_maghtal
۲۷ بهمن ۱۳۹۹
4_5857460893452863757.mp3
4.59M
✅ السلام علیک یا علی بن محمد
ایها الهادی النقی
🔻 روضه حضرت هادی علیه السلام
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
🔺#روضه_صوتی
#مظلومیت_علی_ع
#هجوم_به_بیت_ولایت
#مظلومیت_امام_هادی_ع
#هجوم_شبانه_به_خانه_امام_هادی_ع
✅ @hosenih_maghtal
۲۷ بهمن ۱۳۹۹
23.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حضرت #ام_کلثوم سلام الله علیها
🎥 #تصویری
💠 پست ویژه حضرت ام کلثوم
سلام الله علیها
🔺 پژوهشی در تبارشناسی حضرت ام کلثوم بنت امیرالمومنین علیهما السلام
🎙حجةالاسلام والمسلمین استاد #میرزامحمدی
✅ @hosenih_maghtal
۲۷ بهمن ۱۳۹۹
Shahadat_Hazrat-Masoomeh_Mirzamohamadi_1399.mp3
6.91M
🔊آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه قم
◾️ روضه #شهادت #حضرت_معصومه سلام الله علیها
و روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
#حضرت_معصومه_س_شهادت
#روضه_صوتی_فاطمیه
✅ @hosenih_maghtal
۲۷ بهمن ۱۳۹۹
4_5778119339823597062.mp3
9.19M
✅*السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِيُّ*
🔊 #روضه_صوتی
🎙 حجة الاسلام والمسلمین استاد #میرزامحمدی
🔻روضه حضرت امام هادی علیه السلام
🔺 #شهادت_امام_هادی_ع
#گریز_روضه_امام_هادی_ع
✅ @hosenih_maghtal
۲۷ بهمن ۱۳۹۹
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
به تو از دور سلام
به سلیمان جهان؛ از طرف مور سلام
به تو از دور سلام
دل من واسه زیارت میزنه شور، سلام!
به تو از دور سلام
به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام!
همه دنیام حسین
من فقط تو رو برا خود تو میخوام، حسین…
همه دنیام حسین
یاد گرفتم اسمتو از لبِ بابام حسین
همه دنیام حسین
واسه اربعین بده توون به پاهام حسین
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین
منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریمه این
ببین که خیس شدم عرق نوکریمه این
دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه
منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزیم بیاد نفس آخرم بره
منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزیم بیاد نفس آخرم بره
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
یه دست گل دارم برای این حرم میدم
یه دست گل دارم برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم
برای قربونی اسماعیل و میدم به عشق
خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق
خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق
منم یه مادرم پسرم و دوسش دارم
ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم
بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
منم یه مادرم پسرم و دوسش دارم
ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم
بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
♫♫♫
متن مداحی منم باید برم رضا نریمانی
♫♫♫
اونا که از جنون یه کلمه نفهمیدن
شبیه شامیا به گریه هام میخندیدن
کنایه میزنن دلم و میسوزنن و
میخوان با حرفاشون خالی کنن دل منو
میخوان با حرفاشون خالی کنن دل منو
قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر
منم شبیه اون عقیله ای که شد اسیر
به غیر زیبایی نمی بینم تو این مسیر
قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر
منم شبیه اون عقیله ای که شد اسیر
به غیر زیبایی نمی بینم تو این مسیر
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
ای سایه ی سرم تا که تو رفتی همسرم
همش بهونه ی تو رو میگیره دخترم
به جای لالایی روضه براش میخونمو
دم بابا باباش داره میگیره جونمو
دم بابا باباش داره میگیره جونمو
گناه دخترم چی بوده که بابا ندید
گلم بابا میخواد جواب ناله شو بدید
فقط رقیه جون صدای بچمو شنید
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
دستت به نشانه گدایی بالا
گو ذکر حسین با صدایی بالا
یک دست شدند زیر دستان حسین
ای پرچم هر چه کربلایی بالا
دستی به سینه محکم به سینه محکم
دستی شبیه پر چم شبیه پرچم
وقت جنون رسیده جنون رسیده
این تو این اسم اعظم این اسم اعظم
با هر حسین حسینت حسین حسینت
آتیش بزن به عالم بزن به عالم
وقتی حسین حسین میپیچه در هم
زهرا زبون میگیره به به جانم ما رو
به عشق این دم میخره از دم مارو
به عشق این دم میخره از دم
ذکر حسین و دم بگیر وای
سینه بزن علم بگیر
ذکر طی الارض تا کربلا هستی
پس سر جات قدم بگیر وای
ذکر حسین و دم بگیر وای
حالت موج یم بگیر وای
بعد از این که از چشمات اشک و گرفتی
از هیئت حرم بگیر وای
ارباب میبینی اینا لشکرتن همه نوکرتن
ارباب میبینی اینا کفترتن همه دم پرتن
ارباب میبینی شما سر بطلب فدای سرتن
سینه بزن ذکر بگو پا بکوب
پرچمتو به عرش اعلا بکوب
این رجز بر سر اعدا بکوب
ما همه سرباز توییم فرمانده
امر کنی سری به پیکر مانده
عمری حرم با دلامون بازی کرد
از تو به کفترات حرم پر مانده
دل ما بین حریم دو برادر مانده
فقط امضای حرم از سوی مادر مانده
نذار درمانده بشیم فقط همین در مانده
پشت دریم در وا کن
شاه کریم در وا کن
بخشش از بزرگتره
کوچیکتریم در وا کن
در واکن که گدای روی ماه توییم
درواکن ما همه غلام سیاه توییم
در واکن مستحق یک نگاه توییم
درواکن ما همه غلام سیاه توییم
نوکر بودیم نه از طفلی از ازل حسین
کاش تکلیفو بدونم حد اقل حسین
کی میگیریم ضریحت رو در بغل حسین
صلی الله علی الباکین علی حسین
کاش زهر حجر بشه وابستت عسل حسین
کاش دور تو بگردیم بر دور یل حسین
کاش دور ما بگرده اونجا اجل حسین
صلی الله علی الباکین علی حسین
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
#امام_هادی
گنبد و به مناره چه حاجت است
اصلا بهشت را چه نیازی به زینت است
وقتی ضریح نیست به نفع فقیرهاست
زائر بدون واسطه گرم زیارت است
زائرسرا چرا؟ به روی خاک خوشتریم
زیبایی وصال همین رنج و زحمت است
پای همه به صحن شما وا نمیشود
در سامرا ملاک زیارت لیاقت است
هر صبح و شام ساعت ده گریه میکنیم
باتو قرار گریه ما رأس ساعت است
وقتش رسیده حق غمت را ادا کنیم
تا در رجب محرم دیگر به پا کنیم
تبعید میبرند تو را خونجگر شوی
در خانه حبس باشی و بیبال و پر شوی
سنگین شده سر تو اثر کرده است زهر
چیزی نمانده غش کنی و محتضر شوی
بنشین! قدم نزن که نیفتی به روی خاک
تا کم دچار تشنگی و دردسر شوی
از آب آب تو جگر اهل خانه سوخت
قسمت براین شده ز عطش شعلهور شوی
رد طناب دست تو ما را به شام برد
گویا بناست تا که تو هم نوحهگر شوی
از عمهای بگو که به بازار رفته است
از کربلا به کوفه به اجبار رفته است
سید پوریا هاشمی
@deabel
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
#امام_هادی
آن روز از کبوتر زخمی پری نبود
خورشید فاطمه که به این لاغری نبود!
شد مثل مادرش به خدا راه رفتنش
فرقی که داشت این که جوان بستری نبود
آیا دلیل غصّهی او زهر بوده؟ نه
از آن شراب، دردسر بدتری نبود
یک بیحیا و ظرف شراب و امام بود
اما به لعل لب، لب چوب تری نبود
یک شهر دشمن از همهجانب ولی دگر
چشم طمع که در پی انگشتری نبود
آنجا کشنده بود که در پیش دختران
میزد یزید چوب،… وَ آبآوری نبود
ای کاش در مقابل چشمان خواهری
رأس بریده داخل طشت زری نبود
فریاد میکشید صدای گرفتهای:
بابا محاسن تو که خاکستری نبود!
وای از غروب شام غریبان که ناقه بود
امّا میان جمع، علی اکبری نبود
علی زمانیان
@deabel
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
#امام_هادی
با سرانگشتم نوشتم آه... باران گریه كرد
كنج چشم شیشه جاری شد خرامان گریه كرد
تیرگیها را كه باران از نگاه گریه شست
شاعری مهمان دریا شد پریشان گریه كرد
تا که پرسیدم چرا نام تو کمتر خوانده اند
چشم ماهی های دریا در بیابان گریه کرد
در هجوم کشف های ناگهانی گر گرفت
شعله زد چشم غزل چون دید قرآن گریه کرد
نیمه شب، دریا، اسارت! مجلس شومِ شراب...
خاطراتم از حرم تا شام ویران گریه كرد
سیر اسرار ازل در روضههای شفع و وتر
سطرهای جامعه در سوگ انسان گریه كرد
آه ای دریای نور ای مهربان ای لطف محض
در جوابم یک حرم، در خاك، ویران گریه کرد
تا نوشتم نام مولایم علی هادی است
از مدینه پاسخ آمد جان، خراسان گریه كرد
هادی ای مظلوم ای سرّ خدای فاطمه
غربتِ نامِ تو را اندوهِ باران گریه کرد
کاظم رستمی
@deabel
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
#امام_هادی
ای گنج معرفت به دل سامرا سلام
ابن الجواد حضرت ابن الرضا سلام
ای چون پدر مطهر و معصوم و متقی
ای آسمان علم خدا ایهاالنقی
خورشید از تشعشع نورت منوّر است
ماه فلک به یُمن حضورت منوّر است
در قول و حکم و فعل تو انصاف جاری است
باغ کرامت تو همیشه بهاری است
گنجینه های علم الهی است در دلت
حظِّ حضور می برم امشب ز محفلت
نطقت اگر نبود هدایت نداشتیم
راهی به آسمان امامت نداشتیم
با نور تو درست شده اعتقادمان
دادی طریق عرضهء حاجات یادمان
فهمانده ای به ما ادب و احترام را
طرز چگونه حرف زدن با امام را
فهمانده ای که شآن رفیع امام چیست
ظرفیت پذیرش فیض مدام چیست
لطفت اگر نبود مقرب نمی شدیم
در محضر ائمه مودّب نمی شدیم
توحید حق به نام شما آب خورده است
خضر از وجود جام شما آب خورده است
رکن خداشناسی و درهای رحمتید
فرزندهای نور و پسرهای رحمتید
جز اهل بیت بحر کرم، اصل خیر کیست؟
در این جهان بگو که چهار فصل خیر کیست؟
هر کس که باطنا" به خدا وصل می شود
با رحمت نگاه شما وصل می شود
کفر است اگر به غیر شما رو زند کسی
عشق است اگر کنار تو زانو زند کسی
ای سرو سربلند سحرهای سامرا
باز است بر گدای تو درهای سامرا
ما سائلیم و جای دگر سر نمی زنیم
جز خانه شما در دیگر نمی زنیم
ما آب و نان به دست شما صرف کرده ایم
شاهان شما، تمامی ما نیز بَرده ایم
امشب میان عشق شما سیر می کنم
از چشم پاکتان طلب خیر می کنم
ما را از آن دو چشم شریفت نگاه کن
یا هادی الائمه مرا سر به راه کن
آقا تلاش کردم و این دل ادب نشد
آماده رسیدن ماه رجب نشد
باقیِّ عمر را نگرانم چه می شود
آماده نیستم رمضانم چه می شود
آقا به قلب غمزده فیضی افاضه کن
فکری برای برکت این سال تازه کن
آغاز سال من نظری کن به حال من
بی ارزشم ولی نشوی بی خیال من
خیر مرا ندیده کسی، خیره سر شدم
در آخر خَطَم به تو محتاج تر شدم
امشب ولی به عشق هوایت رسیده ام
امشب به قصد گریه برایت رسیده ام
آقا شنیده ام که غمت بی شمار بود
دور از مدینه بودی و دل بی قرار بود
آقا چه ها که از متوکل کشیده ای
پای پیاده در دل صحرا دویده ای
خسته شدی عرق به جبینت نشسته بود
پایت برهنه، ناخن آن هم شکسته بود
گاهی تو را به بزم حرامی کشانده اند
گاهی تو را میان خرابه نشانده اند
جا داده اند بین فقیران چرا تورا؟
بردند بین حلقه شیران چرا تو را؟
شیران که در برابرتان سر گذاشتند
بی اذن تو سر از کف پا بر نداشتند
آنان که بر امام ارادت نداشتند
قاتل برای کشتن تو می گماشتند
هر چند زهر غم جگرت را کباب کرد
قلب مقدس پسرت را کباب کرد
سر را به روی پای حسن می گذاشتی
بهر خودت حنوط و کفن می گذاشتی
می سوخت پیکر تو ولی خانه ات نسوخت
در بین شعله دامن دُردانه ات نسوخت
در کربلای جدّ شما غم چکار کرد
طفلی نفس بریده از آتش فرار کرد
آن خیمه ای که گیسوی حورش طناب بود
می سوخت بین آتش و در التهاب بود
امشب دلم شکسته و فریاد می زنم
با محتشم نشسته و فریاد می زنم
ای کشته فتاده به هامون حسین من
ای صد دست و پا زده در خون حسین من
ای شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه
افتاده ای به زیر سنان بین قتلگاه
جایت کم است پیکر خود را تکان نده
مادر رسیده، تشنه لب اینگونه جان نده
مجتبی شکریان
@deabel
۲۸ بهمن ۱۳۹۹