تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین
رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین
خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من
من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین
تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ
تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین
جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن
تا بگویم ادعا دارم چه غم دارم حسین
ای که تو دست نوازش بر سر حُر
می کشی
گر چه من بارِ خطا دارم چه غم دارم حسین
آمدم امروز عهدی با تو بندم سیدی
من به عهد خود وفا دارم چه غم دارم حسین
هر کسی با دلبری نازد در این شش روز عمر
من چون تو دلربا دارم چه غم دارم حسین
✍منکلام:استادحاج ولی الله کلامی زنجانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
مدح امام حسین علیه السلام
سر منشأ تمام عنایات یا حسین
ای مقتدای مکتب هیهات یا حسین
حتی خدا در اول خَلقَت ز خلقتت
بر کل خَلْق کرده مباهات یا حسین
ای مظهر صفات خداوندگار تو
ای معنی تمام عبادات یا حسین
گریه برای توست همان اصل دین ما
شیرین ترین دلیل مناجات یا حسین
تا بوده، بوده پرچم سرخ خدایی ات
بالاتر از تمامی رایات یا حسین
خوردی زمین و زینب تو بی پناه شد
ای تکیه گاه عمه سادات یا حسین
دارد هنوز از غم تو گریه می کند
دیواره های مدخل ساعات یا حسین
با سنگ زخم روی سرت را شکافتند
زن ها برای غارت معجر شتافتند
✍منکلام:کربلایی وحید محمدی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
مدح امام حسین علیه السلام
لبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است
پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ حُسین است
تَعریفِ مَن از "عشْق" هـَمان بود ڪه گُفتَم
در بَندِ ڪَسی باش ڪه دَر بَندِ حُسین است
دَر مَعرڪه اَز سَنگدلان حُرّ بِتَراشَد
این ویژگیِ چَشمِ هـُنَرمَندِ حُسین است
شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هـَمه عُمْر
شوری ڪه خُدا دَر دلَم اَفڪَندہ حُسین است
آهـَنگِ خوش و رَقصِ خوش و بویِ خوش اصلاً
طَبل و عَلَم و پَرچَم و اِسفَندِ حُسین است
بی روضه ی او حال خوشی نیست اَگَرهـست
از حال گُذَشتیم ڪه آیَندہ حُسین است
اَز بَس ڪه (عَلے) نامِ قَشَنگیست عَجَب نیست
این نام اَگَر رویِ سه فَرزَندِ حُسین است
دَر جَنگ سَراَفڪَندہ نَبودیم و نَگَردیم
چون بَر سَرِمان یڪسَرہ سَربندِ حُسین است
پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ دِلِ اوست
لَبخَندِ خُدا بَستہ به لَبخَندِ "حُسین" است
✍منکلام:کربلایی محسن کاویانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
زمین از خون یاران غرقه به خون بود
خودم دیدم فضای آسمانها
پر از انّا الیه راجعون بود
خودم دیدم که نور چشم زهرا
جراحات تنش از حد فزون بود
خودم دیدم که بر هر برگ لاله
نوشته این سخن با خط خون بود
گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
اگر چه در کنار نهر علقم
ز گریه منع کردم خواهرم را
خودم دیدم که زهرا ناله می کرد
خودم دیدم سر شک مادرم را
مکن منعم اگر با این همه داغ
زنم بر چوبه محمل سرم را
گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
خودم دیدم که دلها مرده بودند
خودم دیدم همه افسرده بودند
خودم دیدم کبوتر های معصوم
همه سر زیر پرها برده بودند
خودم دیدم که گلهای نبوت
ز بی آبی همه پژمرده بودند
همان جایی که فرزندان زهرا
به جرم عشق سیلی خورده بودند
گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
خودم دیدم زمین دریای خون بود
خودم دیدم که عالم لاله گون بود
خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم در بر کشیدم اکبرم را
خودم دیدم حسینم تشنه جان داد
چه جانی بر لب آب روان داد
خودم دیدم کنار نعش اکبر
حسینم می زند بر سینه و سر
خودم دیدم ز بالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدند
خودم دیدم طناب ظلم بستن
به دست و بازوی آن شیر زنها
میان این همه گلگون کفن ها
کنون من مانده ام تنهای تنها
کنار قتلگه آمد به یادم
که بی خود گشتم و از پا فتادم
به رگ های برادر بوسه دادم
به جای مادرم زهرا حسینم
به رخساری که پیغمبر ببوسید
مکرر حیدر صفدر ببوسید
مزن با چوب خیزران بر لب او
به پیش دختران و زینب او
نمی بینی سکینه هست ناظر
علی ابن الحسین هست حاضر
اسیران را بر انظار بردند
میان مجلس اغیار بردند
علی بن الحسین و عمه اش را
به بزم دون اسارت وار بردند
گهی اندر سرباز بردند
ز دشت کربلا آل محمّد (ص)
به کوفه در بر خونخوار بردند
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
عشق حــــسینی
شدم از عشق دیوانه حسین را دوست
می دارم
بُود این حق من یا نه حسین را دوست
می دارم
مرا در کودکی مادر بر این نام آشنا کرده
که آیم بر عزاخانه حسین را دوست
می دارم
به هرجا سر زدم مایوس برگشتم به جز این در
مگو از شمع و پروانه حسین را دوست میدارم
در میخانة پیر مغان باز است ای عارف
به دستم داد پیمانه حسین را دوست
می دارم
همی ترسم که از دستم فتد پیمانة عشقم
که گویم مست و مستانه حسین را دوست
می دارم
مزن طعنه مگو گریه نمودن کار مردان نیست
که گریم مرد و مردانه حسین را دوست
می دارم
عجین است عشق او ای مدعی در خون رگهایم
نگویم حرف افسانه حسین را دوست
می دارم
به امید وصالش زنده هستم در جهان ای دل
زنم بر زلف غم شانه حسین را دوست
می دارم
من آن دیوانه ام کز سر فکندم عشق دنیا را
ندارد خانه دیوانه حسین را دوست
می دارم
دُر عشقم صدف جوید ز دریای حسینیه
به زهرا اوست دردانه حسین را دوست
می دارم
کند معشوق ناپیدا و پیدا جلوه در هرجا
به کعبه یا به بتخانه حسین را دوست می دارم
'نظامی'شد بر این اشعار بانی گفت"عینی فرد"
نویسم شعر جانانه حسین را دوست
می دارم
✍منکلام:استاد حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab