ا ﷽ ا
🔰 روزی تو خواهی آمد
❇️ در روایت آمده است که: فَلَا يَنْزِلُ مَنْزِلًا إِلَّا انْبَعَثَ عَيْنٌ مِنْهُ فَمَنْ كَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَمَنْ كَانَ ظَامِئاً رَوِیَ؛
حضرت صاحبالامر عجلاللهفرجه در هیچ مکانی اقامت نمیگزیند جز آنکه از مَقدَم او چشمهها میجوشد پس گرسنگان را سیر و تشنگان را سیراب میگرداند.
✅ آری در زمانی که او از پس پردۀ غيب برآید، از تمام بیابان روی زمین رفع عطش میکند، چه رسد به اهل زمین که بهطریقاولی از آنان رفع گرسنگی و تشنگی خواهد کرد.
💬 پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: زمین به وسیلۀ او سرسبز و خرم میشود؛ چه او بهار مردمان و طراوتبخش روزگاران است:
🌿 «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَنَضْرَةِ الْأَيَّامِ؛ سلام بر بهار مردمان و خرّمی روزگاران».²
استاد موسوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. الكافی، ج۱، ص۲۳۱.
۲. بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۰۱.
#جمعه #امام_زمان #حدیث
@azizamhosen
@yaraliagham
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
#مناجات_امام_زمان_عج
خون پاک شهدا منتــظـــر توست بیا
سرِ مصباحِ هدا منتظـــــر توست بیا
وارث خون خدا و پســـــر خون خدا
به خدا خون خدا منتظـــر توست بیا
صبح هم منتظر صبح ظـــهور تو بوَد
روز ما و شـــب ما منتظـر توست بیا
بر ســر گنبد زریــــن حسیـــن بن علی
پرچم کرب و بلا منتظـــر تو است بیا
علم ومشک ولب خشک جگرسوختگان
دستِ افتـــاده جدا منتظر توست بیا
فرق بشکسته ی زینب،سرخونین حسین
که جدا شد ز قفـــا منتظر توست بیا
بر سر نی سر جدّت به عقـب برگشته
طفل افتاده ز پا منتظـــر توســت بیا
آفتـــابی که چهل جـا به سر نی تابید
در دل طشـــت طلا منتظر توست بیا
آن یتیمی که ســـر پاک پدر را بوسید
ناله زد «یا ابـتا» منتظــــر توست بیا
بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟
تو دعا کن که دعا منتظـــر توست بیا
اثر:حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
السلام علیک یا حجة الله
برات وصل امضاء میشدای کاش
گــره از کار دل وا میشد ای کاش
برای دیــــدنت ای حضـــرت اشک
دوچشمانم چودریامیشدای کاش
سحرگاهی به یمـــــن مقــــــدم تو
سرای ما مصــــفا میشد ای کاش
وجـــــود زخــــــمی و آلوده ی من
به پیش پای توپا میشد ای کاش
دل غمــــــــدیده و پــر درد ما هم
به دست تومداوا میشد ای کاش
میان زمـــــــره ی چشم انتظاران
ز زحمت نام ماجا میشدای کاش
دل آوارهام در زیــر پایـــــــــت
شبیه خاک صحرامیشد ای کاش
مسیر وصل ما هـــم چو شهیدان
به سوی آسمان هامیشد ای کاش
دم آخـــــر تـن صـــــــد پاره ی ما
غــبار راه زهــــرا میشد ای کاش
دل نامحـــــــرم ما محــــــــرم آن
غریبیهای مولا میشــد ای کاش
پس ازچنیدن وچندصد سال گریه
دگردستان او وا می شـد ای کاش
به برق ذولفقــــاری خـــاک خورده
غرور شیعه معنا میشــد ای کاش
مـــــزار مخـــــفی یاس مدیــــــنه
به دستان توپیدا می شد ای کاش
غـرور چـــــــادر خـــــاکی کجایی
عزیـــز فاطــــمه پـــس کی میایی
اثر:کربلایی قاسم نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل
تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل
هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج
سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل
با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد
محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل
هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است
پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل
ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن
من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل
از کودکی در روضه هایت گریه کردم
هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل
راضی مشُو نومید از این در باز گردم
چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل
افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم
ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل
آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است
بهر شفای او دعا فرما ابالفضل
بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن
دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل
دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود
نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل
دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه
می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل
انگار عزّ و آبرویش در خطر بود
بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل
آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن
تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل
مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته
کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل
ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن
من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل
گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم
بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل
حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو
قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل
سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان
جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل
شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر
شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل
وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد
هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل
فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد
نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل
پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت
شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل
وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند
کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل
هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید :
من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل
#ارسالی اقای حاج حیدرازتهران
سبک سنتی
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#مناجات_امام_حسین
حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد
وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد
نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم
این گریه ها به درد من آخر نمی خورد
عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد
عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد
اقدام کردهام بپرم بارها..،نشد
بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد
در می زنم رئوف..،جواب مرا بده
در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟!
اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن
باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد
گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت
این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد
ما را به جان حضرت زهرا قبول کن
ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد
بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام
مُهر امان وادی محشر نمی خورد
نان تنور فاطمه را هرکسی چشید
جز دستپخت حضرت مادر نمی خورد
افطارها به خاطرِ عطشانِ فاطمه
یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد
▪️ا
با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند
لب تشنه را که نیزه به خوردش نمی دهند
🔸شاعر: #بردیا_محمدی
زمزمه امام حسین ع
مهر تو را به عالم امکان نمی دهم
این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم
گر انتخاب جنت و کویت به من دهند
کوی تورا به جنت رضوان نمی دهم
نام تو را نزد اجانب نمی برم
چون اسم اعظم است به دیوان نمی دهم
جان می دهم بشوق وصال تو یاحسین
تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم
مارا غلامی تو بود تاج افتخار
این تاج را به ملک سلیمان نمی دهم
دل جایگاه عشق تو باشد
این خانه خداست به شیطان نمی دهم
#امام_حسین__ع__مناجات
شب های جمعه غرق باران فراقم
دلتنگ و بارانی و گریان فراقم
از من نمی پرسی چرا قلبم شکسته
وقتی که رسوای خیابان فراقم
من را زمین گیر غم شش گوشه کردی
چشم انتظار وقت پایان فراقم
اشکم دم مشک است و سرگردان منم من
چون محتضر در دست تاوان فراقم
ای کاش میشد کشته عشق تو باشم
اما نشد در دام زندان فراقم
معشوق من گاهی به عاشق هم نظر کن
مهمان چشمانم ضریحت یک سحر کن...
#امام_زمان_عج_مناجات
چشم کویر لایق دریا نمی شود
دنیایمان بدون تو زیبا نمی شود
آقا ببین که غصه و درد نبودنت
درجام صبرِ منتظرت جا نمیشود
دنیا پر از تهاجم و بیداد و فتنه است
دردی چنین که بی تو مداوا نمیشود
حتی اگر شده یکروز قبل از آن
"یومُ الوعید" بی تو که برپا نمیشود
دلخوش به یک نگاه پر از مهر و رأفتم
چشمم بدون روی تو بینا نمی شود
رویای صبح صادق و فجر سپید وصل
جز در شب وصالِ تو معنا نمی شود
تکلیف قلب خسته مجنون بگو که چیست؟
شوریده بهر او دل لیلا نمی شود؟
گمگشته ی دیار غریبی و بی کسی
جز با نگاه مهر تو پیدا نمی شود
عشق تو از تمام جهان بس بُود مرا
همراه و هم نوای تو، تنها نمی شود
دیگر چگونه وصل تو را آرزو کنم
گل زخمه های عشق که حاشا نمی شود
"بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود"
شاعر: #انسیه_اسمعیلی
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_زمان علیهالسلام
ترانۀ عشق ، بهانۀ عشق ، تو میراث جاودانۀ عشق
زِ دیده نهان ، امیر جهان ، به دور تو گردم امام زمان
مجنون لیلای من ، دوری ای وای من
سوزان غمهای من ، میمیرم
ناله خیزد از جان ، دل شد غرق طوفان
اشکم همچون بارون ، میمیرم
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
غم غزلم ، عزیز دلم ، بیا و اجابت کن اَلعجلم
سرود بهار، بیا تو نگار ، بیا که بگیرد دل از تو قرار
بی تابِ روی تو ، حیران در کوی تو
عطر دلجوی تو ، بی تابم
هستی دلدار من ، آقا غمخوار من
بین حال زار من ، بی تابم
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
تبسم تو ، تکلم تو ، دلم شده غرق ترحم تو
حیات منی ، ممات منی ، تو تنها راه نجات منی
هستم دلخون تو ، از غم محزون تو
مولا مجنون تو ، آواره
از چه پنهان رویت ، چشمم هر دم سویت
حیرانم در کویَت ، آواره
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
#حضرت_مهدی
#شور #زمزمه
هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم
میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم
چندروزی هست تب دارد نگاهش بر در است
درد دوری از تمام درد و غم ها بدتر است
باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است
رفته بین هربیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بین محمل سایبان دارد سرش
شکر نامحرم ندیده هیچکس دوروبرش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بی بی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بی سر ندید
دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید
غارت چادر ندید و غارت معجر ندید
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهای پست تنها مانده بود
حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
سینه زنی زمینه
یا حضرت معصومه.((س)) گوشواره
اومدی پاییزمون بهار بشه
دلای ما همه نو نوار بشه
اومدی تا با تو و برادرت
سفره ی موسوی برقرار بشه
توو صفات تو خدا رو میبینم
عمه ی کرب و بلا رو میبینم
وقتیکه به گنبدت خیره میشم
انگاری امام رضا رو میبینم
میشه که حضرت زهرا به تو گفت
پدرت همش فِداها به تو گفت
بعضی حرفامو به هیچکی نمیگم
باید این حرفا رو تنها به تو گفت
همه خوبا همه حیرون تواند
مریم و آسیه دربون تواند
افتخار میرزا قمی ها اینه
توی قبرستون شیخون تواند
اونقدَر امامتو صدا زدی
ناله ی رضا رضا رضا زدی
مثل زینب تو هم آواره شدی
به کوه و دشت و بیابونا زدی
هرچی شد وارد مقتل نشدی
دیگه گریون بالای تل نشدی
سه روز و سه شب توی بیابونا
پشت دروازه معطل نشدی
توی قم بال و پرت ریخته نشد
غریبه دور و برت ریخته نشد
از رو پشت بومای خونه هاشون
آب و آتیش رو سرت ریخته نشد
توی قم بی احترامی ندیدی
نگاه مردای شامی ندیدی
توو خرابه های قم نبردنت
بخدا بزم حرامی ندیدی
به تو هیچکی کمتر از عزیز نگفت
هیچکسی حرفای تند و تیز نگفت
بین نا محرما یک برده فروش
زبونم لال به شما...
رضا_قربانی