شور عشق
اگر به دست خزان باغ بی بری بانو
ولی به روی فلک سایه گستری بانو
به سوی قم که قدم می نهی علم بردوش
به شانه عرش خدا را می آوری بانو
زشور عشق برادر به برکت قدمت
نمک به سفره این شهر می بری بانو
دیار قم شده صحرای حشر منتظر است
به پا شود به قیام تو محشری بانو
اگر رضاست حسینت تو زینبی و اگر
ر ضاست ساقی کوثر تو کوثری بانو
کسی که کفو تو باشد جهان ندیده و نیست
مگر که زاده شود باز حیدری بانو
اگرکه نایب زهرا شدی یقین داری
به روی گردن ما حق مادری بانو
چنین که برده قرار از تو شعله های فراق
چنان سپند پریشان به مجمری بانو
اگر چه سینه ات از غصه گشته مالا مال
ولی دمیده به قم با تو کوکب اقبال
در انتظار برادر زجاده های امید
به دست هر مژه ات لاله های استقبال
چه قدر پیر و شکسته شدی از این دوری
که لحظه های فراق است هریکی صد سال
گرفته زلف رضا را زمانه از دستت
گره به زلف غمش خورده رشته آمال
شبیه زینب کبری تویی تو سرتا پا
حسین وجه علی وار و فاطمه تمثال
ولی تفاوت شهر تا به شهر بسیار است
که قم کجا و بیابان و زینب و گودال
اگر تو در پی روی مه رضا هستی
هلال زینب کبری به نی شد استهلال
تمام شهر اگر که به پات افتادند
فتاد پای حرم لشگری پی خلخال
تن برادرتو غرق بین گل ها شد
تن برادر او زیر نعل ها پا مال
موسی علیمرادی
#شعر_شهادت_حضرت_معصومه #شهادت_فاطمه_معصومه #قم_المقدسه #ملیکه_قم #موسی_علیمرادی
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است
سائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه است
دختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشت
چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است
چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟!
شأن او شأن امام است که نامعلوم است
چهارده نور به دل دارم و این بانو هم
خواهر حضرت خورشید در این منظومه است
نام زوار حریمش که بهشتی شده اند
در میان صُحُف مادر او مرقوم است
هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند
از عنایات غریب الغربا محروم است
روز محشر به محبش برسد دار نعیم
سهم هر کس نشود نوکر او زقوم است
حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد
جنتِ بی حرمش باغچه ای موهوم است
سال ها دوری بابا و برادر دیدن...
گوشه ای از غم و دردِ دل این مظلومه است
در غریبی زیادش فقط این نکته بس است
شیعیانش نشنیدند که او مسموم است
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
آسمان گشته سیه پوش و مَلَک در زمزمه
باز مانده در غریبی یک علی بی فاطمه
باز از آه کسی عرش خدا لرزیده است
حضرت سلطان ایران داغ خواهر دیده است
دختری شد زود راهی مثل مادر ، آه آه
خواهری آمد به جان ، دور از برادر آه آه
باز هم یک فاطمه از دست دنیا سیر شد
آیه های غربت آل علی تفسیر شد
فاطمه ها آن قَدَر مهمان دنیا نیستند
فاطمه ها رو به روی فتنه ها می ایستند
فاطمه ها را غم مظلوم دوران می کشد
فاطمه ها را غریبی علی جان می کشد
مثل هم بودند اگر چه فاطمه های خدا
داشت اما قم فراوان با مدینه فرق ها
شهر قم با یا علی گویان سر ِ دعوا نداشت
شهر قم بر آبرویش چون مدینه پا نذاشت
با ستمکاران عالم قم ید ِ واحد نداشت
کوچه های تنگش اصلا قنفذ و خالد نداشت
شکر حق این فاطمه دیگر شبیه مادرش
قاتلانش را ندیده در کنار بسترش
روی او نیلوفری و چادرش خاکی نشد
هیچ کس از گریه ی روز و شبش شاکی نشد
کینه های بدر ، آتش در گلستانش نشد
ریسمانی مزد دستان ِ علی جانش نشد
ماه قم را کس ندیده در خسوف و در هلال
نیست در حالاتش اصلا حرف ِ "صارَت کَالخیال"
حضرت معصومه جز هجران ، غمی در دل نداشت
حضرت معصومه مردم چل نفر قاتل نداشت....
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مداحی آنلاین - دوست داشتنی - نریمانی.mp3
7.24M
🌴شب زیارتی امام #حسین(علیه السلام )
🍃حالمو تو هفته
🍃شب جمعه ها خراب دوست دارم
⏯ #استودیویی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@azizamhosen
@yaraliagham
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بیدل
گنبـــدت تـا کـه به خـورشید کمی مایل شد
کار تشـخـیــص بــرای شــــعرا مشکل شد
زشـــــت و زیــبا و بد و خوب ندارد، وقتی
"اُدخُلوهــا بِسَــلامٍ" هــــمـه را شــــامل شد
با دل خالی و با دسـت پر از صحن تو رفت
هرکه با دســــت تهـــــی و دل پر داخل شد
چـــه منافات قشـنگیست کـه صـاحبخــانه
بیشــــتر شد کرمـش هــرچـه گدا کاهل شد
از دم "حجـــرهی پروین" تو برخاسته است
هـــرکســی محتــشم و مفتـقـر و مقبل شد
رتـــــبهها پیـــش تو تــعریف جدیدی دارند
شــــاه تا زائـــر درگاه تو شــد، ســــائل شد
غبطهها خورده همه عرش خداوند وبهشت
به زمینـی کــه در اطـراف حــرم مـنـزل شد
با دل آمـد به حـــــرم شــاعـر دلداده، ولی
در مضامیــــن تو جـا مـاند دلش، بیدل شد
شعر:مجتبی خرسندی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
در احوالات حضرت معصومه (سلام الله)
ای جنّ و انس و حور و ملک، سائل درت
خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت
جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه
باب الحوائجت پدر و نجمه مادرت
دخت امام، اخت امام، عمۀ امام
آئینهدارِ امّ ابیهاست منظرت
ای مهلقا که خواهر خورشید هشتمی
صد آفتاب با خجلی گشته اخترت
حتّی گر انتظار پدر، مانعت نبود
کفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت
تو کیستی که همچو شه کربلا حسین
باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت!
آوردهام پناه به کویت، ردم مکن
جان جواد، میوۀ قلب برادرت
عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم
جانم به آن مسافرت و این مجاورت!
فرداست در تلاطم امواج سیّئات
حبل المتین ما همه، نخهای چادرت
این عرصه نیست جای ظهور مقام تو
باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت
زهرا که جای خود، به خدا جرم خلق را
بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت
تنها نه اهل قم سر خوانت نشستهاند
خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت
شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی
تکرار در حکایت تو با برادرت
تو زینب امام رضا، او حسین تو
جز قرب او نبود تمنّای دیگرت
دل کندی از دیار، به امّید وصل یار
مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت
این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست
حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت
گویند ناله کردی و غش کردی از فراق
تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت
روز سلامتی اگر این است حال هجر
پس چه کشید عمۀ محزون مضطرت!
قلب تو از فراق برادر کباب شد
امّا سرش نگشت جدا در برابرت...
علیرضا قاسمی
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
بغضم به جز صدا زدن و ناله وانشد
یک لحظه یاد تو زمن آقا جدا نشد
ای آفتاب مهر تو روشنگر وجود
جزء با ولایت تو دلم آشنا نشد
قلبم سیاه گشته ز جرم و معاصی ام
جزء اشک بر تو آینه ی دل جلا نشد
لغزید اگرچه پای من از کثرت گناه
دستم ولی ز دست تو مولا رها نشد
گشتم همه زمین و زمان را حقیقتا
هیچ جا برای این دل من کربلا نشد
دارالشفایی و به خلایق تو مامنی
جایی چو خاک کوی شما کیمیا نشد
تو بهترین رفیق و انیس دو عالمی
بیچاره آنکسی که برایت فدا نشد
طور تجلی است دلم با نوای تو
آهنگ حزن هیچ کسی نینوا نشد
ای آنکه اعظم است غمت از تمام خلق
حتی به اشک، حق غم تو ادا نشد
#یا اباعبدالله
#شب جمعه
#حامد مریدی
با آه معنامی کنم آیات هجران تورا
با اشک پیدا می کنم رویای پنهان تورا
سر می زنم بر کوی تو با حنجری غرق عطش
شویم به اشک چشم خود چشمان گریان تورا
حس می کنم دریای غم در آسمان شهر عشق
ای کاش هرگز ننگرم امواج طوفان تورا
با ندبه آدینه ها شویم غبار غربتم
حس می کنم صبح ظهورهم روح پیمان تورا
گشتم اسیر عشق توای حضرت سلطان عشق
ریزم به کام جان خود بس شعر ایمان تورا
از آفتاب باطنت ریزد ستاره بیکران
ای کاش بینم یک نطر خورشیدتابان تورا
هر صبح وشام در انتظار یوسف زهرائیم
مثل زلیخا حس کنم دنیای عرفان تورا
باران مهرت زنده کرده این کویر شوره زار.
هردم تمنا میکنم من خوان ریزان تورا
ای منتظر آرام شو با نغمه های جمعه ای
جویم زشوقی بیکران تفسیر قرآن تورا
(( مهدی منتظری ))
مناجات دعای کمیل
🌷🌷🌷
اي ز ازل آشناي من ذکر تو روح دعاي من
اين تو و لطف و عطاي تو اين منوجرموخطاي من
ظلمت نفسي خداي من
ابر کرم بر سرم ببار رفته ز جان و تنم قرار
دست گناهان بيشمار سلسله بسته به پاي من
ظلمت نفسي خداي من
روي سياه مرا ببين ناله و آه مرا ببين
درد گناه مرا ببين عفو تو باشد دواي من
ظلمت نفسي خداي من
اي همه هستم عطاي تو اي همه ذکرم ثناي تو
اي ز کرم گشته جاي تو در دل دردآشناي من
ظلمت نفسي خداي من
عبد سرافکنده توام گرچه بدم بنده توام
بنده شرمنده توام گر نپذيري تو واي من
ظلمت نفسي خداي من
جرم و گناهم همه ببخش به ساقي علقمه ببخش
به عصمت فاطمه ببخش گرچه نباشد جزاي من
ظلمت نفسي خداي من
تو خالق داور مني در همه جا ياور مني
راه مني رهبر مني بر کرمت اتکاي مني
ظلمت نفسي خداي من
سازگار
🌷🌷🌷
موضوع شعر:دعای کمیل
شماره۵
💚🕊💚🕊🕊🕊
دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی
دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار
اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار
به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی
دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر
دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات
پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا
دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان
اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان
شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم
به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم
دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را
بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا
یا ابا صالح یا ابا صالح
💚🕊💚🕊🕊🕊🕊
#امام_حسین_زمزمه
#شب_جمعه
#زمزمه
شب جمعه ها دل / می تپد برایت
میکنم هوایت / میزنم صدایت
پر کشد مرغ دل به سوی کربلا
گه رود علقمه / گهی پایین پا
السلام علی ساکن کربلا
.......
السلام ای شه / تشنه لب یا حسین
کربلایی م کن / این رجب یا حسین
هر کجا که باشم دلم در کربلاست
شب جمعه ها روی لبم این نواست
السلام علی ساکن کربلا
.......
از حرم صدای / مادر تو آید
ناله و شیون / خواهر تو آید
زینت شانه مصطفایی حسین
از چه مرمل باالدمایی حسین
السلام علی ساکن کربلا
.......
با دل شکسته / با قد خمیده
بوسه میزند بر / حنجر بریده
قتلوک عطشانا حسینم حسین
ذبحوک عریانا حسینم حسین
السلام علی ساکن کربلا
.....
از جگر بانگ وا / غربتا میزدی
در بر خواهرت / دست و پا میزدی
زنده بودی هنوز سرت را بریدند
تن بی سرت را به هر سو کشیدند
السلام علی ساکن کربلا
.....
#عبدالحسین