منم همون کبوتری.mp3
3.12M
#واحد#زمزمه#زمینه#حضرت معصومه سلام الله علیها
منم_همون_کبوتری
🍁▪️🍁▪️🍁▪️
منم همون کبوتری
که عمریه توو این حرم
دارم فقط به عشق تو
میون صحنت می پرم
نگاه به گنبد میکنم
فدای لطف و کرمت
آبم میدی ،دونم میدی
وقتی میام تو حرمت
عمه ی حضرت جواد
دخت امام هفتمی
جده ی شاه جمکران
خواهر شمس هشتمی
خواهراربابم رضا(ع)
بانوی هر دوعالمه
نظر به نوکراش داره
شبیه بی بی فاطمه(س)
گره ی کور زایرت
با دست تو تا وا میشه
با گوشه ی نیمه نگات
راهی کربلا میشه
با گوشه ی نگاه تو
حاجت ما میشه روا
اومدی و با قدمت
قم شده مشهدالرضا(ع)
شبیه عمه زینبت
فراق و حسرت کشیدی
میون غربت بی بی جون
داغ برادر رو دیدی
با هر گریز روضه تون
دل میره تا کرببلا
آخر روضه هات میگم
لعنت به شام پر بلا
🍁▪️🍁▪️🍁▪️🍁
.
مناجات با #امام_زمان عج و
گریز به روضه ی #حضرت_زهرا س
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر
همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر
آی آقای عزیز ما بیا برگرد که...
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر
از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر
دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر
یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر
هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر
قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر
دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر
آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر
وحید محمدی✍
۱۳ آبان ۱۴٠۱
#امام_زمان_مناجات
#فاطمیه
.
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#مازنی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
علی مه دل از غم پِره
یـــاری نـکــردمــه تــــره
علی حلال هاکِن مره
خَله بلا بَکِشیمه
چهـل نفر تِـه یک تنه
تِه پیش مره بَروشتنه
مِـه وَچِـه ره بَکـوشـتنه
خَله بلا بَکِشیمه
مِــه دلــه دَکــردنـه خـــون
درشـــومــه یــار مهــربــون
جـان تِـه جـان مِـه وَچـون
خَله بلا بَکِشیمه
علی تِـه بــلا مـه سینه
من وته سرگذشت اینه
مــــره نخـــوانــه مـــدینـه
خَله بلا بَکِشیمه
غـریـب هـاکـردنـه تـه ره
تَـش بَــزونه تــه خِنـه ره
وَچونِ پیش زونه مِه ره
خَله بلا بَکِشیمه
چــــراغ خِــنه ره دَکــــوش
بی سـرصـدا وبـی سِروش
مِه تن ره شوکفن دَپوش
خَله بلا بَکِشیمه
زینب دیگه بی مـار بُونه
مِــه دِتــره کـــار زار بـــونـه
غــم وِنــه ســر آوار بــونـه
خَله بلا بَکِشیمه
ای درد عالم ره طبیب
درشـومـه ای یار نجیب
ته بعد من بونی غریب
بمیرم هَسّی غـم نصیب
علی مره حلال هاکن
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴سبک #شور
🎤مداح: کربلایی حسن عطایی
بند اول
بگو باصاحب الزمان یازینب
معدن شور بی کران یازینب
به قول آذری زبونا میگم
کرببلاد قهرمان یازینب
هاجر وعده داد تو عمل کردی
آیات خدا رو غزل کردی
عشقو به وفا تو بدل کردی
جانه جان زینب جاودان زینب
عمه جان زینب
به تو وابسته شده ضربان زینب
با وفا زینب باحیا زینب
مقتدا زینب المُثنی علی لافتی زینب
زینب بی بی جان زینب....
بند دوم
وقتی که چادر به کمر میبندی
انگاری که حسن زره میپوشه
وقتی که غیرتی میشی معلومه
تو شاهرگت خونه علی میجوشه
خطبه خوندیو محشرو دیدن
گفتی اُسکُتو حیدرو دیدن
انگاری بازم حیدرو دیدن۲
ذولفقارانه مثل طوفانه روحه قرآنه
از تو میترسه خوده اِبن مرجانه
قدرت زینب غیرت زینب
کلنا فداکه یا حضرت زینب
زینب بی بی جان زینب....@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ای به قم آفتاب خَلقِ جهان
دُختِ موسی سلاله ی قرآن
عمه و دُخت و خواهر سه امام
مادرِ کُل عالمِ امکان
زینبِ دوم بَنیِ الزَّهرا
عمه ی چهار حجتِ یزدان
صحن تو مسجدالرسول همه
حرم امن توست کعبه جان
پدر و مادرم به قربانت
نه،همه جان عالمت قربان
گَشت روز ورود تو در قم
روز عیدِ کرامت و احسان
اهل قم از برای استقبال
همه با دسته گل شدند روان
مرد و زن دور محملت گشتند
اشک شوق همه ز دیده روان
*چرا زیر لب داری میگی زینب...؟! *
قم، دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گلباران
کاش زینب به قم سفر می کرد
تا نمی دید آن همه طغیان
اهل قم کی برند مهمان را
گه به بزم شراب و گه زندان
جای تو خانه ی موسیِ خزرج
جای زینب به گوشه ی ویران
دور تو عالمان فقه و اصول
دور او اِبن سعد و شمر و سنان
دختر فاطمه بازار، خدا رحم کند
چادر پاره و انظار،خدا رحم کند
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار،خدا رحم کند
زنی از بغض صدا زد که کدام است حسین؟!
نوبت من شده این بار،خدا رحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار، خدا رحم کند
راهمان از گذر برده فروشان افتاد
جلوی چشم علمدار،خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار، خدا رحم کند
*من از شما سوال می کنم:نمیگم سَرِ بُریده، اگه یه پیکر مجروح رو بخوان، جلوی بچه ات بذارن...اجازه میدی...؟!! ، نیمه شب زینب دید هیاهو شد...صدا چکمه هاشون داره میاد... علامه ی مجلسی علیه الرحمه می نویسه: ریختند تو خرابه...عمه ی امام زمان جلو آمد نبرید این سر رو...یه نامرد چنان با پشت دست سیلی زد به عمه ی سادات...
از زبان زین العابدین میخوام براتون روضه بخونم: میگه سر رو پرت کردند جلوی رقیه...طبقی در کار نبود...چشم رقیه افتاد به بابا...زین العابدین میگه: " إِنَّ رَأْسَ أَبِی مُضَرَّجٌ" سر بابام له شده بود.. تا چشمش به لب و دندون بابام افتاد، اونقَدَر تو لب و دندونش زد رقیه... همه ی دهن پر از خون شده بود...*
به زحمت تکیه بر دیوار می کرد
گهی این جمله را تکرار می کرد
الهی صورتش آتش بگیرد
که با سیلی مرا بیدار می کرد
" یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه،یَا بابَ نَجاةَ الاُمه"
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب...
"رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین..."
.
🔳#سینه_زنی_حضرت_زینب_ع
🍁#اسارت
🔳#آقای_سیب_سرخی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🔳امان از زینب و از دوری و هجران دلبر
برادر جان ز روی نیزه کن بر ما نظاره
لباس کودکانت را نگه شد پاره پاره
رفتی آتش زده عدو به خیمه های اهل بیت حیدر
دیدم آنجا که می سوزه میان شعله ها موهای دختر
🔳امان از زینب و..
میون کربلا پیچیده بود ناله طفلان
همه می دویدند ز ترسشان دور بیابان
دشمن از کین رسیده و دستشو برد سوی گوشواره دختر
ای وای ای وای ز بس که بی حیاست ز راس من کشیده معجر
🔳امان از زینب و از ..
به دست تک تک اهل حرم سلسله بستند
تموم حرمت آل پیمبرو شکستند
بنگر زینب به روی ناقه عریان و بی جهاز سواره
آخر دیگر در این قافله اکبر و اباالفضلی نداره
🔳امان از زینب و از..
چو دیدم پاره پاره گشته از حلقوم و حنجر
زدم بوسه به رگ های گلوی تو برادر
آخر دشمن چه کرده با تو که خواهرتم شما رو نشناخت
دیدم اسب عدو با نعل تازه روی پیکر تو می تاخت
🔳امان از زینب و از ..
مگه گناه من چیه حسین زار و غریبم
چرا به هر دری زدم نشد حرم نصیبم
شاه تشنه ز داغ و دوری کرب و بلات ببین اسیرم
جان زهرا بیا دست منم بگیر ببر دارم می میرم
🔳امان از زینب و از دوری و هجران دلبر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خیمه گاه این بار در قم بود، مقتل طوس بود
جاده ی مشهد به قم لبریز از فانوس بود
نامه با خط برادر داشت در دستان خود
خواهری از دور می آمد ولی مایوس بود
بر لب خشکیده ی قم ذکر یا معصومه و
بر لب معصومه خانم ذکر یا قدوس بود
بس که چشمش را به راهت دوخته،از راه قم
خاک مشهد بیشتر در حسرت پابوس بود
رود غم های پدر،دریای دوری رضا
بر فراز ناقه ای انگار اقیانوس بود
زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
این خودش متن زیارتنامه ی مخصوص بود
روضه ی دشت برادرهای از هم ریخته
داغ سنگین بود،روضه روضه ی ناموس بود
در فراق هشتمین طاووس جنت جان سپرد
آنکه در دستان خدّامش پر طاووس بود
شاعر :
حضرت معصومه سلام الله علیها
عرض حاجت به دخت موسی کن
هر چه خواهی از او تمنّا کن
دست خود زن گره به غرفة او
گره از کار عالمی وا کن
از نسیم درش ببر فیضی
بعد از آن معجز مسیحا کن
خیز برگِرد این مزار بگرد
کعبة روح را تماشا کن
تربت بینشان فاطمه را
در دل این مزار زهرا کن
چون نگاهت به قبر او افتاد
گفتگو با مزار زهرا کن
با چراغ کریمة عترت
خویش را غرق در تجلّی کن
به مزارش بگیر دست دعا
در حریمش نماز برپا کن
عقدة دل به مهر او بگشا
دیده از اشک شوق دریا کن
حجّت بن الحسن در این حرم است
سیر ماه جمال مولا کن
خ
ذرّه شو پیش آفتاب رخش
ناز بر مهر عالم آرا کن
دیدة دل در این حرم بگشا
سیر دیدار حقتعالی کن
بضعة پاک مرتضی اینجاست
خواهر حضرت رضا اینجاست
✍منکلام:استادحاج غلامرضا سازگار
متخلص به میثم
مثلِ زهرا مادرم در بینِ بستر مانده ام..
موقعِ رفتن شده خیره به این در مانده ام
ای خدا یارم نیامد ..بیکسم در شهرِ قم..
باز هم چشم انتظارِ یک برادر مانده ام
خواهری هایم نشد کامل..پُر از ناله شدم
گوشه ای خجلت زده با حالِ مضطر مانده ام
هفده روز است می گیرم قنوتِ التماس..
گی اجل می آید از در ..مثلِ مادر مانده ام
ذرّه ای کاری نکردم بر امامِ خود..ولی
با قدمهایم فقط مانندِ یاور مانده ام
کاش خود را می رساندم شهرِ توس و می شدم
..مثلِ پروانه ولی اینجا که بی پر مانده ام
نامه ی یار است روی سینه ام امّا چه سود..
پُر ز درد و غصّه ام از غم مسخّر مانده ام
کاش می شد وقتِ جان دادن رسم بالا سرش
دائماً فکرِ رضا هستم فقط..دورمانده ام
من کجا و زینب کبرا کجا در کربلا..
ظاهراً که سالمم..سرمستِ دلبر مانده ام
عمّه ام درگیر شد با شمر و دستانش برید
دیدگانِ من ببارید اشک و گوهر..مانده ام
مجلسِ روضه شد و ذکرِ لبانِ من حسین
وقتِ جان دادن..پی آقای بی سر مانده ام
##محسن راحت حق
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
من نمیخواهم جدا گردم ز دشت کربلا
عمه بابایم کجاست
عمه میسوزد دلم بابم چرا نآمد ز جنگ
گر بیاید گیرمش من در بغل من تنگ تنگ
شو برون از خیمه بی بابم چرا کرده درنگ
ذکر لا حول و لا از او نمی آید چرا
عمه بابایم کجاست
گر نموده تشنگی قلب مرا عمه کباب
من نمیخواهم در این دشت بلا یک قطره آب
جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهر خدا
عمه بابایم کجاست
عمه دیدار پدر آب حیاتم میدهد
چهره نورانی اش از غم نجاتم میدهد
جای عمویم پدر آب فراتم میدهد
گر بیاید میکند سیراب طفلان تو را
عمه بابایم کجاست
شیحه اسب پدر ای عمه می آید به گوش
شوق دیدار پدر برد از سر من عقل و هوش
این صدا می افکند در خیمه ها جوش و خروش
کآمد از میدان سلامت زاده خیر النسا
عمه بابایم کجاست
بر زمین ای ذوالجناح سُم را چه این سان میزنی
پای خود را بر زمین نالان و گریان میزنی
با غمت زخمی فزون بر قلب طفلان میزنی
در حرم از شیحه ات شد محشر کبری به پا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح برگو چرا زینت چنین شد واژگون
گو چرا ای با وفا یال تو گشته پر ز خون
چون کنم باور که از تو باب من گشته نگون
گو که اینک ذوالجناح باب من افتاده کجا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح ای مهربان اسب وفادار پدر
گو شنیدی در دم آخر تو گفتار پدر
بوسه باران میکنم یاد پدر یال تو را
عمه بابایم کجاست
ای خدا بابا چرا بر خاک ها افتاده است
کی به حلقش از جفا شمشیر کین بنهاده است
آب آیا در دم آخر ورا کس داده است
یا که شد کشته لب عطشان ز جور اشقیا
عمه بابایم کجاست
۱۴
.
#زمینه
#حضرت_معصومه #سلام_الله_علیها
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#حاج_رضا_یعقوبیان
مولاتنا
معصومه و اخت الرضایی تو
نور دل اهل ولایی تو
چو فاطمه مشکل گشایی تو
تو دختر موسی بن جعفری
چون فاطمه پاک و مطهری
تو همچنان برادرت رضا
در جود و کرامت تو محشری
مولاتنا یا معصومه مدد(۴)
مولاتنا
ای که به درد عالمی تسکین
در دل تو بوده غمی سنگین
از دوری برادرت غمگین
آمدی تو سوی برادرت
در بین ره خون گشته جگرت
از ظلم و کین دشمنان دین
یارانت کشته شدبرابرت
مولاتنا یا معصومه مدد
مولاتنا
ای بانوی زهرا نشان قم
روشن ز تو شد آسمان قم
تو گشته ای دارالامان قم
از رنج و غصه افسرده شدی
گل فاطمه پژمرده شدی
دیدگانت را بستی از جهان
سوی باغ جنان برده شدی
مولاتنا یا معصومه مدد
مولاتنا
بر مردم قم شده ای مهمان
تو دیده ای از قمیون احسان
شد پیکر پاک تو گلباران
جانم فدای روز آخرت
تو بوده ای یاد برادرت
گرچه رضا نبوده در برت
شد تشییع جنازه پیکرت
مولاتنا یا معصومه مدد
#نوحه_رحلت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#حضرت_معصومه_س