eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت هفته ▶️ به هوش باش و از این دست دوستی بگذر به هوش باش که از پشت می‌زند خنجر به هوش باش مبادا که سحرمان بکنند عجوزه‌های هوس، مطربان خُنیاگر @hosenih چنان مکن که کَسان را خیال بردارد که بازهم شده این خانه بی در و پیکر بدا به ما که بیاید از آن سر دنیا به قصد مصلحت دین مصطفی کافر به این خیال که مرصاد تیر آخر بود مباد این که بشینیم گوشه‌ی سنگر که از جهاد فقط چند واژه فهمیدیم چفیه، قمقمه، پوتین، پلاک، انگشتر بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد در آن رکاب نباشم سیاهی لشگر بدا به حال من و خوش به حال آن که شده‌ست شهید امر به معروف و نهی از منکر چنین شود که کسی را به آسمان ببرند چنین شود که بگوید به فاطمه مادر قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد که بی‌وضو نتوان خواند سوره‌ی کوثر زبان وحی، تو را پاره‌ی تن خود خواند زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟ چه شاعرانه خداوند آفریده تو را تو را به کوری چشمان آن هو الابتر خدا به خواجه‌ی لولاک داده بود ای کاش هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر چه عاشقانه، چه زیبا، چه دل‌نشین وقتی تو را به دست خدا می‌سپرد پیغمبر علی‌ست دست خدا و علی‌ست نفس نبی علی قیام و قیامت، علی علی محشر نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند همین که قافیه‌ی این قصیده شد حیدر عروسی پدرِ خاک بود و مادرِ آب نشسته‌اند دو دریا کنار یک دیگر شکوهِ عاطفه‌ات پیرهن به سائل داد چنان که همسر تو در رکوع انگشتر همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست چنان که وصله‌ی چادر برای تو زیور یهودیانِ مسلمان ندیده‌اند آری از این سیاهیِ چادر دلیل روشن‌تر حجاب روی زمین طفل بی‌پناهی بود تو مادرانه گرفتی‌ش تا ابد در بر میان کوچه که افتاد دشمنت از پا در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر میان آتشی از کینه، پایمردی تو نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر @hosenih کنون به تیرگی ابرها خبر برسد ‏که زیر سایه‌ی آن چادر است این کشور رسیده است قصیده به بیت حسن ختام امید فاطمه از راه می‌رسد آخر ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت هفته و ▶️ به دندان گرفتم که از سر نیفتد که این عشق از دست باور نیفتد به دندان گرفتم که این سایه‌ی سر به پای غمی گریه‌آور نیفتد @hosenih دلم گوشه‌ی مسجد آتش گرفته خدایا که آتش به منبر نیفتد به کاشی مجروح ایوان بگویید که بر روی بال کبوتر نیفتد سر از شوق افتاده تا از مناره سر شور الله‌اکبر نیفتد دل من دعا کن که چشمی پس از این به جنگی چنین نا‌برابر نیفتد @hosenih سپردم شهان را به شاه خراسان مگر کار ایشان به محشر نیفتد گرفتم به دندان خود چادرم را بگو روضه‌خوان یاد معجر نیفتد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به خواب گفت شهیدم: زخوابتان چه خبر؟ پس از شهادت ما از جنابتان چه خبر؟ شهید بود، طلبکار بود، او حق داشت کند سؤال که هان ، از جوابتان چه خبر؟ @hosenih قرار بود حمایت ز خونمان بکنید! ز پاسداری دین و کتابتان چه خبر؟ حماسه ی شهدا پشتوانه می خواهد به سینه از شرر و التهابتان چه خبر؟ همان شهید که خونش به راه زهرا(س) ریخت بخوابم آمد و گفت از حجابتان چه خبر؟ حجاب امانت زهراست زینبیون را زنان زینبی، از احتجابتان چه خبر؟ به نام دین زده کفر آتشی به خرمن دین الا خواص، ز اسلام نابتان چه خبر؟ قرار بود بمانید پشت مرشد پیر ز عهد نامه ی عهدِ شبابتان چه خبر؟ وصیّتِ شهدا بود، در صحیفه ی نور نخوانده اید مگر ! زانقلابتان چه خبر؟ هوای حمله به سر دارد اجنبی شب و روز به پیش فتنه گر از بازتابتان چه خبر؟ حیا و معرفت و غیرت و هویّت کو؟ ز حول کیفر و روز حسابتان چه خبر؟ مباد خصم شبیخون زند به اردوگاه ز عزم لشکر پا در رکابتان چه خبر؟ @hosenih علی الصباح که مهدی قیام خواهد کرد ز بیعت و ز حضور و غیابتان چه خبر؟ اذان صبح "کلامی" به خواب خاتمه داد ندا رسید ز گل، از گلابتان چه خبر؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی با هر بهانه در همه جا گریه می کنی در التهاب آهِ خودت آب می شوی می سوزی و بدون صدا گریه می کنی هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می کنی آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود با ناله های وا عطشا گریه می کنی با یاد روزهای اسارت چه می کشی ؟ هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی یوسف رحیمی @deabel
صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است آتش سینه ای از دیده ی تر معلوم است به خودش روی زمین مثل پدر می پیچد از همین صحنه غم زهر و جگر معلوم است وسط حجره تنش روی زمین افتاده بین گرداب بلا فرض خطر معلوم است باقر آل پیمبر بدنش می لرزد در شب حادثه ای تلخ سحر معلوم است کمرش زخمی زنجیر و غم شلاق است اشک می بارد و داغی شرر معلوم است یاد آن کوچه و بازار و غم ناموسش خون رگ های عمو بین گذر معلوم است سنگ های سر کوچه چه شتابی دارد از سر نی به زمین خوردن سر معلوم است به روی پیرهنی که کفنش شد آخر حال جای قدم چند نفر معلوم است زیر لب گفت که تشنه ست ؛سرش را نبرید در نگاهش چه غمی باز مگر معلوم است محمد مبشری @deabel
عاقبت آه کشیدم نفس آخر را نفس سوخته از خاطره ای پرپر را روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب روضه ی آن همه گل، آن همه نیلوفر را آخرین حلقه ی شب های محرّم هستم شکر ای زهر ندیدم سحری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است باورم نیست تماشای تنی بی سر را باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدن سوختن چارقد دختر را غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک غارت پیرهن و غارت انگشتر را ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت نیزه هایی که ربودند سر اکبر را آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم تا که همبازی من زد نفس آخر را کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم بین زنجیر نهان کرد تنی لاغر را چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش... تکّه ای از معجر را حسن لطفی @deabel
ما در بهشت مرغ غزلخوان باقریم در گوشه ای ز صحن شبستان باقریم بوسه زنان پای غلامان باقریم بیچاره ایم و دست به دامان باقریم آنقدر لطف و جود و کرم کرده است که همواره زیر بارش باران باقریم از داغ قبر خاکی او لطمه می زنیم بر سینه و به سر زده گریان باقریم یکتا امام اهل نظر یک نظر فقط آقا نمی کنی تو ضرر یک نظر فقط گرد و غبار قبر شما بهتر از بهشت یک نخ ز شال آل عبا بهتر از بهشت من که ز تو بهشت برینی نخواستم از من لب و ز تو کف پا بهتر از بهشت جنت برای اهل نظر.... یک نگاه کن ... رحمی کنی به حال گدا بهتر از بهشت شمعی کنار پنجره های بقیع نیست گریه کنار پنجره ها بهتر از بهشت در خواب هم برای تو گنبد نساختیم اصلا چرا برای تو مرقد نساختیم از این به بعد روضه ی ما می شود شروع با خاطرات کرببلا می شود شروع با اشک و سوز وآه و نوا می شود شروع دارد عزای اهل ولا می شود شروع چون گریه های آل عبا می شود شروع خونریزی از دو چشم شما می شود شروع این ماجرا بگو ز کجا آب می خورد قصه ز ظلم آن خلفا می شود شروع جسمی میان آن درو دیوار مانده بود ردی به سینه از نوک مسمار مانده بود با پنج سال سن سر بر نیزه دیده ای در زیر نیزه ها تن در خون تپیده ای مثل رقیه مثل سکینه به شهر شام تو مزه های ضرب لگد را چشیده ای پای برهنه با تن زخمی دویده ای از روی خارهای بیابان پریده ای رقاصه ها به دور شما تاب خورده اند دشنام و فحش و زخم زبان ها شنیده ای روضه تمام و این دلمان غرق در غم است این اولین گریز به ماه محرم است محمد مبشری @deabel
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه دنبال عمه هام دویدم به کودکی آن شب که در مقابل من عمه را زدند فریاد الفرار شنیدم به کودکی عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی آن شب که درخرابه سر آمد میان مان چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی با کعب نی لباس همه پاره پاره شد بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست این را به گوش خویش شنیدم به کودکی در مجلس شراب که شخصیتم شکست من آستین صبر جویدم به کودکی قاسم نعمتی @deabel
راوی کرببلایم ، جگرم میسوزد سوز زهرست که پا تا به سرم میسوزد زهر تسکین شده بر آتش جان و جگرم از جفا سوخته مادر همه ى بال و پرم در جگر آتشی از آتش صحرا مانده جای زنجیر اسارت به برم جامانده بوی سیب است که از خون لبم می آید بوی دود است که از سوز تبم می آید راوی خیمه ی افروخته و نیزارم خاطرات بدی از آتش و صحرا دارم من که جامانده ی ویرانه و آن بازارم بر غم طفل سه ساله است چنین میبارم دامنش در شرر آتش صحرا میسوخت پیش چشمان ترم چادر زهرا میسوخت آه ،هم بازی من با لگد از پا افتاد با تنی سوخته از دوری بابا افتاد من که جا مانده ی آن خار و خسم میدانم من که از دود گرفته نفسم میدانم که چه دردیست به صحرا غم بی بابایی غم گهواره ی خالی و غم لالایی زهر میسوزد و خون جگرم میریزد خاک صحراست که از موی سرم میریزد دست و پا میزنم و گاه زمین میافتم یاد آن سوخته ی نیزه نشین میافتم باقر علمم و در سایه ی إنا لله مادرم آمده با ناله و با واویلا تا ابد هست به لب ،ناله ی هل من ناصر شیعه حاصل شده از ،مکتب قال الباقر @deabel
بحارالاشعار: 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ديده به تيغ دوختم، تا مگر از دعاي تو تو نگه افکني و من، سرفکنم به پاي تو مرگ بود سعادتم که لحظه شهادتم ‏سايه فکنده بر سرم، قامت دلرباي تو گه بدنم به عشق تو،کوچه به کوچه مي رود گاه سر بريده ام گريه کند براو تو روي کبود دخترم، هديه به نازدانه ات جان دو ماه پاره ام، هر دو شود فداي تو اي نفست روان من،کوفه ميا به جان من ‏ورنه به نوک ني رود، رأس ز تن جداي تو چنگ زنند گرگ ها، بر تن پاره پاره ات ‏شسته ز خون سر شود، روي خدا نماي تو اي که همه وجود من در غم توست ني نوا بوده به گوشم از ازل قصه کربلاي تو ‏ کاش به دشت کريلا بودم وکشته مي شدم با شهداي نينوا، در صف نينواي تو روز أزل شنيده ام، مي نگرد دو ديده ام پنجه قهر قاتل و طره مشک ساي تو آنچه که مي کنم نظر، خورده گره به يکدگر ‏سوز درون ميثم و زمزمه عزاي تو حضرت مسلم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من با همه بی آبرویی آبرو دادی به من شرم می کردم دگر در محضرت لب واکنم باز می بینم مجال گفتگو دادی به من قطره ای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف جرعه ای می خواستم، دیدم سبو دادی به من خاک بودم، آدمم کردی به دست رحمتت خار بودم، بهتر از گل رنگ و بو دادی به من چشم خشکم بود خالی، رویم از عصیان سیاه اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من از ولادت آرزوی سوز و شوری داشتم بیشتر از آنچه کردم آرزو، دادی به من گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم از سرشک دیدگان، آب وضو دادی به من همچو شمعم قطره قطره آب کردی، سوختی در دل شب گریۀ بی های و هو دادی به من با غبار راه زوار علی شستی مرا در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من تا کنی سیراب «میثم» را ز جام رحمتت آب شیرین از سبوی «تفلحو »دادی به من استاد سازگار مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 الا که از داغ کربلايت به سينه تاب و توان نمانده ز بس که ناليدم از فراقت به ديده اشک روان نمانده حسين مظلوم قسم به جام ولاي عشقت تويي همه شور و مستيه من به دون تو ارزني نيرزم تويي تماميه هستيه من حسين مظلوم منم گدايت منم گدايت گداي غمگين بي نوايت چه ميشود گر شبي نشينم به گوشه ي صحن کربلايت حسين مظلوم امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای غریب کربلا خواهم به جای مادرت من ببوسم حنجرت 2 مادرت کرده وصیت لحظه های آخرت من ببوسم حنجرت 2 کهنه پیراهن چرا کردی به تن ای نورعین ای گل زهرا حسین 2 می روی تنها شود دربین دشمن خواهرت من ببوسم حنجرت 2 ای که با خود می بری جان همه اهل حرم ای شه بی یاورم 2 من چه سازم بعدتو باناله های دخترت من ببوسم حنجرت 2 باوداعت میکنی خونین دل اهل حرم بین دو چشمان ترم 2 میروی آهسته رو تا من بنالم دربرت من ببوسم حنجرت 2 قاسم ملکی قمی امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 روندارم که به این خانه بیارند مرا با مناجات مگرکه بکشانند مرا یازده ماه فراری شدنم می ارزید تا در این ماه سرسفره نشانند مرا چون غباری به سردامنتان بنشستم کرمی کن که معاصی نتکانند مرا آمدم توبه کنم بسکه سرم خورده به سنگ پس بگو پای برهنه ندوانند مرا من بیچاره که از فیض رجب جاماندم چه کنم تا که به یاران برسانند مرا روسیاهم تو که احوال مرا می دانی وای اگر از در این خانه برانند مرا راه بخشیده شدن درمه غفران این است ازغلامان حسین تو بخوانند مرا شاعر : مهدی نظری مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گذشت عمر و بیا غفلت از اِله مکن بس است خیره سری دیگر اشتباه مکن هر آنچه نامه نوشتی تو از گناه بس است بیا و توبه کن و نامه ای سیاه مکن به میهمانی خود خوانده ات خدا اینک بیا و وقت گرانمایه را تباه مکن به درک این زمانه اگر نکوشیدی بیا و غفلت از این مابقیِ ماه مکن اگر که چشم شفاعت به مرتضی داری به چشم بد به کسی در جهان نگاه مکن برای آن که به مقصد رسی بدون خطر بیا و نفس دنی را رفیق راه مکن کلید گنج سعادت بُوَد به دست عمل بکوش در عمل و ترک پایگاه مکن شعار شاعر «ژولیده» روز و شب این است گذشت عمر و بیا غفلت از گناه مکن (ژولیده نیشابوری) مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharal
ashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلبرو دل دارم ، ای امیرو غم خوارم   جزتو آقا تو دنیا ، مگه من کی و دارم من ، با  اشکو روضه هات ، رقص پرچمات  دلمو عاشق می کنم اقا بی نگات ، بی بزم عزات بخدا من دق میکنم ای یــــــــــارم ، ای کسو ای کــــارم ازته دل میگم ، خیلی دوست دارم یامولا یا اباعبـــــدلله(۳) در دامــت افتـــــادم ، نـــکردی تـــو آزادم با اینکه خوب میدونم ، خیلی آزارت دادم دل ، با  ذکر یاحسین ، بین الحرمین  می پره تا اوج جنون کشته ی غمت ، تو محرمت آخر میشم اینو بدون درگیـــــــــــــرم ، کرده عشقت پیرم ازازل باروضت ، خورد گره تقدیرم یامولا یا اباعبـــــدلله(۳) قبله ی امیـــــدم ، جرم عشقو خریدم می کنن آخر آقا ، حــــــرم تو تبعیدم پر ، واز  تا کربو بلا ، گنبد طلا  آقا ارزوی همه س اما اقاجون ، لنگ ناممون  امضای بی بی فاطمه س بی تابــــــــــــــــم , نازنین اربابم قسمتم کن حتی ، بشه توی خوابم  یامولا یا اباعبـــــدلله(۳) شاعر : محمد جوادحیدرے امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
❣﷽❣ ⚫️ 🔘 ✨برجلوه روي ماه مهدی صلوات ✨بر جذبهٔ هر نگاه مهدی صلوات ✨مارا نَبود چوهدیه‌ای درخور او ✨بفرست به‌پیشگاه مهدی‌صلوات ⚡️✨⚡️✨ ⚡️ماروی به کشتی نجات آوردیم ⚡️امیـد به سـاحل نجات آوردیم ⚡️در ایـام شهــادت امام باقــر ع ⚡️ماهدیه برایش صلوات آوردیم 💥() (( ه‌اناتوجهناواستشفعناوتوسلنابک‌الی‌الله‌وقدمناک‌بین‌یدی‌حاجاتنایاوجیهاعندالله‌اشفع‌لناعندالله)) 🌾من ذاکر انا الیه الراجعونم 🌾من خاطرات جانگداز دشت خونم 🌾در کربلا بودم صغیری 5 ساله 🌾همراه بابایم مرا بردند اسیری 🌾دیدم پرستوهای دین را پر بریدند 🌾در قتلگه جدم حسین را سر بریدند ⬅️روز شهادت امام باقرع دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه... ◀️زائرا وقتی میرن مدینه،،، شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه یه زائر نداره،، روز شهادت آقا مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه.. اما این روزها غربت ائمه مون بیشتر حس میشه... بیایید امروز غریب نوازی کنیم ،،آقا رو از غریبی در بیاریم.،، قربون مظلومیتت برم آقا جان .. قربون غربتت بشم آقا... ▪️تو از کودکی دایم محنتُ بلا دیدی ▪️با دو چشم معصومت ظلم برملا دیدی ▪️راه شام طی کردی، دشت کربلا دیدی ▪️اهل بیت عصمت را زارو مبتلا دیدی ⬅️امروز هم ناله شید با امام صادق ع کنار بستر بابا اشک میریزه ، [ان شا الله وعده من و شما کنار قبرستان بقیع] ⏪امروز امام زمان عزاداره... مادرش زهرا عزاداره... 🍁از کربلا تو یادگاری 🍁چون خون حسین پایداری 🍁بر نیزه سر حسین دیدی 🍁بارغم او به جان خریدی 🍁پرپر زخرابه لاله دیدی 🍁بی جان دل شب 3 ساله دیدی ⬅️امام باقر از بچگی مصیبت دیده، تو کربلا همراه بابا بوده، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده.. بدنهای غرق به خون دیده... 40 منزل سر بریده جدش حسینو بالای نیزه دیده.. شام غریبان دیده... آخ اون شبی که خیمه هارو آتش زدن . خرابه شام دیده.. اون موقعی که نازدانه امام حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 (.گریز به روضه حضرت رقیه س) ✨ آخ دیدنی گوشه ویرانه شدی ✨جمع شمع و گل و پروانه شده ✨امشبی را که تو مهمان منی ✨بخدا خوبتر از جان منی ✨بابا که به پیشانی تو سنگ زده ✨که ز خون بر رخ تو رنگ زده ✨ای پدر کاش بجای سر تو ✨می بریدند سر دختر تو یه وقت دختر علی زینب دید رقیه آرام شد دیگه حرفی نمیزنه، دید کنار سر بریده بابا جان داده 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ (بگم و التماس دعا ) ⬅️وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد .. دوستان،، شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما میگفتن،،، امام صادق ع به بدن بابا نمازخوند،،، نازنین بدن امام باقر ع رو بردن داخل بقیع،،، کنار قبر پدرش امام زین العابدین دفن کردند احترام کردند... ( اما بگم و نالشو بزنی... ) ⬅️آقا جان بدن شما رو شیعه ها،، دوستان،،،محبین شما بردند داخل بقیع با احترام دفن کردند... ☑️اما... اما.. اما.. [آی کربلاییا دل عالمی بسوزه برا جد غریبش حسین ...] ⬅️به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله،،، این بدن بابای غریبم حسینه،، یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید... بدن بابا رو میان حصیر گذاشت.... همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد،،، بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا،،، هی میگه بابای غریبم حسین... بابای مظلومم حسین... 🔸سوغات ما از کربلا دردو محن بود 🔸پژمردگی لاله های در چمن بود 🔸من تشنگی در خیمه را احساس کردم 🔸یاد از د ودست خونی عباس کردم 🔸من کودکی بودم که آهم را شنیدند 🔸دیدم سر جدم حسین را که بریدند 🔸من دیده ام در وقت تشییع جنازه 🔸اسبان دشمن را که خورده نعل تازه بدم المظلوم بکربلا صدای نالتو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین... ⬇️خواهشا صلوات حذف نشه⬇️ 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾