. 💢 انگلیس؛ کابوس زنده 🔹بی بی سی فارسی، وابسته نظام سلطنتی انگلیس، برای جشن سه روزه تاجگذاری چارلز سوم سر از پا نمی شناسد. 🔹انگار اصلا مهم نیست که: 🔻نظام سلطنتی در اغلب کشور های منسوخ شده؛ اما ملکه الیزابت ۷۰ سال سلطنت کرد؛ 🔻کفن و دفن ملکه و تاجگذاری چارلز سوم، ۶ میلیارد پوند هزینه روی دست مردم انگلیس گذاشت؛ 🔻مردم در شهرهای مختلف انگلیس شعار می دهند ما شاه نمی خواهیم؛ 🔻سه دولت ناکارآمد در انگلیس در کمتر از یک سال، استعفا داده و جا به جا شده اند اما با این وجود، انگلیس، رکورد بالاترین نرخ تورم در غرب اروپا را شکسته است؛ 🔻هر ماه چند بار، معلمان و پزشکان و پرستاران انگلیسی اعتصاب می کنند و دانش آموزان و بیماران سرگردان می مانند؛ 🔻آمار ششمین اقتصاد بزرگ دنیا، از افزایش قابل‌توجه میزان توزیع جیره غذای اضطراری و تشدید فقر در این کشور طی یک سال اخیر حکایت دارد؛ 🔻اجاره‌ بها در لندن، جهش سرسام آوری داشته و اجاره یک اتاق، به یک هزار پوند در ماه رسیده؛ رقمی بیشتر از ۵۰ درصد درآمد یک شهروند؛ 🔻از هر ۵ خانوار در انگلیس، یک نفر در ماه ژانویه، وعده های غذایی خود را حذف کرده یا برای یک روز کامل غذا نخورده است. (گزارش بنیاد بین المللی غذا)؛ 🔻برخی از زنان آسیب‌پذیر انگلیسی، به دلیل بحران هزینه‌های زندگی، مجبور به رابطه جنسی در برابر اجاره‌ بها شده اند. (گاردین)؛ 🔻 ۶۵۰۰ تجاوز در بیمارستان‌های انگلیس ثبت شده. (دیلی میل)؛ 🔻رشد قیمت برخی از مواد غذایی، هفت برابر سریع‌تر از افزایش دستمزدها بوده و بحران هزینه‌ها، حتی بدتر هم می‌شود. (دیلی میرور: "یک کابوس زنده")ِ 🔹هیچ کدام اینها مهم نیست! 🔹مهم این است که کشوری در دنیا، همچنان با نوستالژی مضمحل شده پادشاهی سر می کند و با وجود سوابق سیاه استعمار و استبداد، اصرار دارد دیگر کشورها را به دموکراسی بخواند، یا متهم به نقض آن کند! 🔹از همه طناز تر و با مزه تر، نانخور های فارسی زبان رسانه ملکه هستند. 🔹تصور کنید موجوداتی مانند ملکه الیزابت و چارلز سوم، به جای انگلیس، در چین یا روسیه و دیگر کشورهای رقیب غرب، حکومت می کردند؛ چه قشقرقی در بی بی سی به پا می شد. اما خب، لندن فرق می کند! @IMANI_mohammad

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران گیلان مصاحبه ای که از وی در رسانه ها منتشر شده را تکذیب کرد. ⭕️محمدرضا داوطلب دقایقی پیش در گفتگو با گیلانستان خبری که از وی در برخی رسانه ها مبنی بر عدم کشف حجاب در جشنواره ملی تئاتر ایثار منتشر شده را تکذیب کرد و گفت: بنده هیچ مصاحبه ای با رسانه ها در این خصوص نکرده ام. مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران گیلان با بیان اینکه عده ای درصدد ماهی گیری از آب گل آلود می باشند اظهار کرد: برخی افراد گمان می کنند با زیرسوال بردن اظهارات نماینده محترم ولی فقیه در گیلان و انتقاد از تذکر دلسوزانه و پدرانه ایشان در جشنواره اخیر، می توانند به اهداف پلید سیاسی و فرهنگی خود برسند. وی ضمن محکوم کردن هرگونه کشف حجاب و ولنگاری خاطرنشان کرد: جایگاه امام جمعه و نماینده حضرت آقا برای ما بسیار ارزشمند است و اجازه تخریب این شخصیت محبوب و مردمی استان گیلان را به احدی نمی دهیم. داوطلب در پایان ضمن تکذیب مجدد مصاحبه ای که از وی در رسانه ها منتشر شده ابراز نمود: تذکر حضرت آیت الله فلاحتی در آن جشنواره را به عنوان پدر معنوی استان بر خود وارد دانسته و ما نیز خواستار توجه تمامی مسئولان و آحاد جامعه به مقوله حجاب و عفاف هستیم. #احرارگیل

امام باقر(ع) فرمودند: هر کس سوره توحید را یک بار بخواند مایه ایجاد برکت بر او می شود و هر کس این سوره را دو بار بخواند بر او و خانواده اش برکت داده می شود و اگر آن را سه بار قرائت نماید به او و خانواده و همسایگانش برکت داده می شود. (الکافی، ج2، ص619) 

*این داستان خیلی زیباست* 👇👇👇👇 *مردی بود قرآن میخواند و معنی قرآن را نمیفهمید* *پسرکوچکش از او پرسید:* *-چه فایده ای دارد قرآن میخوانی بدون اینکه معنی آن رابفهمی؟* *پدر گفت پسرم سبدی بگیر واز آب دریا پرکن وبرایم بیاور* *پسر گفت:غیر ممکن است که آب درسبد باقی بماند.* *پدر گفت امتحان کن پسرم.* *پسر سبدی که درآن زغال میگذاشتند گرفت ورفت بطرف دریا وامتحان کرد* *سبد را زیرآب زد وبه سرعت به طرف پدرش دویدولی همه آبها از سبد ریخت وهیچ آبی در سبد باقی نماند* *پس به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد.* *پدرش گفت دوباره امتحان کن پسرم.پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب رابرای پدر بیاورد.برای بار سوم وچهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد وبه پدرش گفت که غیر ممکن است...* *پس پدر به پسرش گفت سبد قبلا چطور بود؟* *اینجا بود که پسرک متوجه شد و به پدرش گفت بله پدر قبلا سبد از باقیمانده های زغال کثیف وسیاه بود ولی الان سبد پاک وتمیز شده است.* *پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد.* *پس دنیاوکارهای آن قلبت را از کثافتها پرمیکند،خواندن قرآن همچون دریا سینه ات راپاک میکند،* *حتی اگر معنی آنراندانی...* ═✧❁🌸❁✧═ @besamt_khoda ═✧❁🌸❁✧═

#تلنگر مردی شب‌هنگام قبل از سپیده‌دم در ساحل دریا نشست و کیسه‌ای پر از سنگ یافت پس دستش را داخل کیسه برد و سنگی از آن برداشت و به دریا انداخت، از صدای سنگ خوشش آمد که در دریا فرو می‌رفت لذا سنگی دیگر را برداشت و به دریا انداخت و همین‌طور به انداختن سنگ‌های داخل کیسه به دریا ادامه داد چرا که صدای سنگ‌ها به هنگام افتادن در آب، این مرد را خوشحال می‌کرد و او را به وجد می‌آورد. به کارش ادامه داد تا اینکه هوا رو به روشنایی نهاد و معلوم شد در کیسه‌ای که کنارش قرار داشته فقط یک سنگ باقی مانده است هوا کاملا روشن شد و آن شخص به سنگ باقیمانده نگریست و دید که یک جواهر است و متوجه شد تمام آنهایی که قبلا به دریا انداخته و فکر کرده سنگ هستند جواهر بوده‌اند! لذا پیوسته انگشت پشیمانی خود می‌گزید و به خود می‌گفت: چقدر احمق هستم که آن همه جواهر را به دریا انداختم و فکر می‌کردم که همگی سنگ هستند آن هم بخاطر اینکه از صدای افتادن آنها در آب لذت ببرم!! به خدا قسم اگر از ارزش آنها باخبر بودم حتی یکی از آنها را نیز از دست نمی‌دادم. همه ما مانند آن مرد هستیم: (کیسه جواهرات) همان عمری است که داریم ساعت به ساعت به دریا می‌اندازیم. (صدای آب) همان کالاها، لذتها، شهوتها و تمایلات فناپذیر دنیا است. (تاریکی شب) همان غفلت و بی‌خبری است. (برآمدن روشنایی روز) نیز آشکار شدن این حقیقت است که هنگام آمدن مرگ، بازگشتی در کار نیست، لذا از همین الآن بیدار شو و اوقات گرانبهای همچون جواهر خود را بدون فایده از دست نده چرا که پشیمان می‌شوی و پشیمانی هم سودی برایت ندارد. 🌺 🌸 🌺

🍃🌸🍃 📌 #حکایت_خواندنے جوانی متّقی در راهی که می رفت گرسنگی شدیدی بر او غلبه کرد ، هنگامی که از کنار باغ سیبی گذر می کرد ، سیبی خورد تا گرسنگی اش برطرف شود وقتی به منزل رسید از کارش پشیمان شد و خود را ملامت نمود که چرا برای خوردن آن سیب کسب اجازه نکرده است ! پس رفت و صاحب باغ را جستجو کرد و به او گفت : دیروز خیلی گرسنه بودم و بدون اجازه از باغ شما سیبی خوردم و امروز آمده ام درباره کار دیروزم به شما بگویم ... صاحب باغ گفت : من تو را نمی بخشم بلکه از تو شکایت می کنم نزد خدا ! جوان بسیار اصرار کرد که اورا ببخشد ولی او داخل خانه اش شد و جوان بیرون خانه منتظر ماند ، از درون خانه او را می دید که همچنان منتظر اوست ، زمانیکه وقت نماز عصر فرا رسید بیرون آمد برای ادای نماز و جوان دوباره پیش آمد و گفت: عمو جان من آماده ام برای هر کاری بدون دستمزد فقط مرا ببخش ... 🔸صاحب باغ گفت : تو را می بخشم ولی به یک شرط ! اینکه با دخترم ازدواج کنی ، اما او نابینا و ناشنوا و لال است و همچنین راه نمی رود اگر قبول کردی می بخشمت .. 🔻گفت : دخترت را قبول کردم ! ▪️بعد از چند روز جوان آمد و در زد ، مرد گفت : بفرما نزد همسرت برو وقتی جوان وارد اتاق شد دختری رادید از ماه زیباتر که بلند شد و به او سلام کرد جوان تعجب کرد علت سخنان پدرش درباره او را جویا شد ، دختر گفت : ☝️من کور هستم از جهت نگاه به نامحرم .. و کر هستم از جهت گوش دادن به غیبت و حرام ... و‌لال هستم از جهت گفتن حرف حرام .. نمی توانم راه بروم از جهت رفتن به سوی حرام ... 💞و پدرم برایم دنبال دامادی بود که صالح باشد و از خدا بترسد و زمانیکه برای سیبی که خورده بودی آمدی ازترس خداوند از او اجازه بگیری و تو را ببخشد گفت این همان کسی است که از خدا می ترسد و به خاطر سیبی که برایش حرام بوده خود را به زحمت انداخته است ، پس دخترم گوارای تو باشد چنین همسری و مبارک باشد در نسلی که از شما به جا می ماند . ✔️مهم ترین چیزی که برای تربیت فرزند صالح لازم است پرهیز از مال حرام است ، و پرهیز از مال حرام سبب قبولی دعاها نیز میشود

مردی گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم. برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است. تعدادی اندکی برای نجات دادن آن ها آمدند، وقتی به خانه رسیدند با کباب گوسفند و نوشیدنی‌های رنگارنگ پذیرایی شدند. برادرش آمد و دید که کسانی دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خورده‌اند. از برادرش پرسید:‌ چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ برادرش گفت: اینها دوستان ما و شما هستند. کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید، حتی حاضر نشدند تایک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیاندازند. خیلی‌ها هنگام کباب و گوسفند دوستان آدم هستند، وقتی خانه آتش گرفت، یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت. قدر دوستان واقعی‌ مان را بدانیم...

➕یادداشتی از خبرنگار دفاع مقدس گیلان بر راستی رویداد سومین جشنواره ملی تئاتر کودک و نوجوان ایثار در سالن اجتماعات تالار مرکزی رشت👇 ✅به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، گاهی مواقع عده‌ای صرفاً با دیدن یک فیلم و سخنی از شخص، بدون بررسی حواشی آن، اقدام به قضاوت ناعادلانه می‌کنند که طبیعتاً تبعاتی را به‌دنبال دارد و در این میان، رسانه‌های معاند و ضد انقلاب که هر لحظه منتظر اتفاقی هستند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، به بمباران فکری و روانی جامعه می‌پردازند تا نقش خود را در گمراه کردن مردم ایفا کنند. ✔️اما بپردازیم به ماجرای اخیر که مربوط به سومین جشنواره ملی تئاتر کودک و نوجوان «ایثار» که به میزبانی گیلان در تالار مرکزی رشت برگزار شد که با اعتراض و هشدار پدرانه نماینده ولی‌فقیه در گیلان به پوشش نامناسب عده‌ای از حاضران اختتامیه همراه بود. ✔️مردم گیلان سال‌هاست با حُسن خلق آیت‌الله فلاحتی نماینده ولی‌فقیه در گیلان آشنا هستند؛ شخصیتی که همیشه خواسته‌ها و مطالبات به‌حق مردم را در خطبه‌های نماز جمعه و سخنرانی‌های خود فریاد زده است و یکی از مهم‌ترین مطالبه‌گری‌هایش از مسئولان، توجه جدی به مسئله عفاف و حجاب و توجه به فرهنگ عمومی بود. ✔️برخورد ایشان با اقشار مختلف مردم و جوانان همیشه پدرانه و با محبت بوده است تا جایی‌که ایشان وقتی به مراسمی دعوت می‌شوند معمولاً سعی می‌کنند از در عمومی وارد شوند و با همه احوالپرسی می‌کنند. ✔️در مراسمات مختلف ملی و استانی از ایشان دعوت می‌شود و سخنرانی‌هایشان نیز همیشه پدرانه، پُر محتوا و درس‌آموز بوده است. ✔️در جشنواره ملی تئاتر کودک و نوجوان «ایثار» نیز همچون دیگر مراسمات، از ایشان برای حضور در مراسم دعوت شد و قرار شد حاج آقا در بخش تجلیل از خانواده شهدا حضور داشته باشند. ✔️روز مراسم یعنی پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت، آیت الله به‌محض ورود به محوطه مکان برگزاری مراسم، افرادی را سیگار به‌دست مشاهده کردند که گفته می‌شود هنرمند بودند؛ این افراد به محض دیدن ایشان، سیگارشان را مخفی کردند؛ آیت الله فلاحتی طبق عادت با آن‌ها محترمانه و پدرانه برخورد کردند و آن‌ها نیز از رفتار محترمانه ایشان استقبال کرده و احترام گذاشتند. ✔️طبق عادت از در عمومی وارد مراسم شدند، اما به‌محض ورود به مراسم شاهد صحنه‌های ناراحت‌کننده‌ای بودند؛ در یک طرف، دختران کم‌سن و سال با حجاب مناسب ایستاده بودند؛ ایشان با همه و با رویی گشاده احوالپرسی کردند. ✔️به گفته شاهدان عینی در سوی دیگر، افرادی با حجاب نامناسب حضور داشتند، شاید متوجه حضور نماینده ولی فقیه استان نشده بودند. ✔️بهرحال ایشان با همان چهره بشاش و مهربان از کنار همه عبور و در جای خود نشستند؛ دقایقی بعد از ایشان برای سخنرانی دعوت شد؛ وی قبل از اینکه سخنرانی نخست خود را آغاز کنند به مجری برنامه گفتند که بعد از سخنرانی باید زودتر بروند؛ مجری از ایشان خواست که در بخش اولِ مراسم تجلیل حضور داشته باشند و ایشان قبول کردند، لذا با همان حالت همیشگی پشت تریبون قرار گرفتند و شروع به سخنرانی درباره نقش‌آفرینی جوانان ایرانی در عرصه‌های مختلف، توجه به فرهنگ فاخر امت اسلامی و لزوم اندیشیدن هنرآفرینان به زیربناها، اقتدار و معنویت جوان ایرانی کردند. ✔️از آنجا که آیت الله توجه خاصی به نماز اول وقت و ساعت شروع اذان دارند به‌محض نزدیک شدن به اذان، معمولاً سخنان خود را کوتاه کرده و سعی می‌کنند به نماز برسند اما در این قسمت پس از پایان سخنرانی، طبق قولی که به مجری دادند در بخش اول مراسم تجلیل حضور داشتند و ماندند. ✔️در ادامه مراسم، تعدادی از برگزیدگان با پوشش‌های متفاوت روی سن مراسم آمدند؛ ایشان با دیدن این صحنه و مراسمی که به نام و یاد شهدا بود پس از چند لحظه، دوباره پشت تریبون قرار گرفتند و جملاتی را من باب تاسف و ناراحتی بیان کردند و و مراسم را ترک کردند. ✔️پس از بررسی‌های لازم مشخص شد که خطاب نماینده ولی‌فقیه در گیلان به تعدادی از هنرمندان غیربومی حاضر در مراسم بوده که پوشش نامناسبی داشتند. ✔️به‌محض خروج ایشان از مراسم، چند نفر از مسئولان به‌دنبال ایشان رفته و عذرخواهی کردند. ✔️در ادامه این ماجرا، شاهد انتشار کلیپ‌ها و سخنان نماینده ولی‌فقیه در فضاهای مجازی، رسانه‌ها و قضاوت‌های مختلف بودیم اما اصل ماجرا این است که نماینده ولی‌فقیه با هشداری پدرانه، خواستار توجه بیشتر به مسئله حجاب شدند، حال اگر این تذکر به‌‌صورت جدی بیان شد اما شایسته و انصاف نیست تا این حد مورد هجمه و قضاوت قرار بگیرند چرا که ایشان در مراسمی حضور داشتند که به نام شهدا گره خورده بود؛ در گذشته نیز شاهد حسن خلق و رفتار مهربانانه ایشان با اقشار مختلف مردم و حتی بانوانی که حجاب کامل نداشتند بوده‌ایم که حاج آقا با همه مهربان بودند‌.

•🌤🫧• بارالـها....🤲🏻 هیچ لذتی شیرین‌تر از قرب و نزدیڪی به تو نیافتم🌹 🕊مهم نیست چقدر غمت عمیقه وقتی دلت به نور خدا روشن باشه، قلبت دوباره لبخند میزنه....! به طبیبان دگر نسخه من را مسپار درد با دست تو درمان بشود خوب تر است... رب مهربانم🌱❤️ ➥

✨﷽✨ 🔻خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!‍ ولی قرآن چیزی دیگه میگه: 🔹أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ بیشتر مردم نمۍدانند 🔹أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ بیشتر مردم ناسپاس‌اند 🔹أكثر الناس ﻻ‌ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند 🔹أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ بیشترشان گناهکارند 🔹أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ بیشترشان نادانند 🔹أكثرهم ﻻ‌ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ بیشترشان تعقل نمۍکنند 🔹أكثرهم ﻻ‌ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ بیشترشان ناشنوایند 🔹ﻭ ﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩی ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ و کم‌اند بندگانی که شاکرند 🔹ﻭ ﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ‌ ﻗﻠﻴﻞ و جز اندکی ایمان نمی‌آورند پس نه‌تنها اکثریت نشانه‌ی حقانیت نیست، بلکه در مورد زیادی اکثریت برخلاف معیارهای درست رفتار می‌کنند. ➤༄🌿⃟♥️

به نام خالق یکتا آشنایی با قانون ‍ فرجام‌خواهی چیست و کدام احکام قابل فرجام هستند؟ فرجام‌خواهی به معنی درخواست رسیدگی دوباره یک پرونده کیفری یاحقوقی است که توسط عالی ترین مرجع قضایی کشور یعنی دیوان عالی کشور انجام می‌شود ورسیدگی درآن به صورت ماهوی است فرجام‌خواهی یکی از راه‌های اعتراض به رأی صادره از سوی دادگاه بدوی یا تجدیدنظر است؛ فرجام‌خواهی از روش‌های شکلی اعتراض به رأی است. به این معنی که دیوان عالی کشور وارد ماهیت پرونده‌نشده و صرفا اقدام به بررسی انطباق رأی صادره با موازین قانونی و شرعی می‌کند. در صورت قبول درخواسفرجام‌خواهی از سوی دیوان عالی کشور، پرونده به شعبه هم‌عرض ارسال خواهد شد و دیوان خود رأسا اقدام به صدور رای نخواهد کرد.همه آراء کیفری قابلیت فرجام‌خواهی ندارد و بر طبق ماده ۴۲۸ قانون آیین ‌دادرسی کیفری تنها در جرایمی که که مجازات قانونی آنها مرگ، قطع عضو، حبس ابد و مجازات‌های زندان ۱۰ سال و بیشتر به همراه جرائم مطبوعاتی و سیاسی و جنایت‌های عمدی نصف دیه و بیشتر است، می‌توان از فرجام‌خواهی استفاده کرد.بنا بر ماده ۴۶۴ قانون آیین‌دادرسی کیفری ارائه درخواست فرجام‌خواهی باید مستند به یکی از این موارد باشد: ادعای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم و مجازات قانونی او،ادعای عدم رعایت اصول دادرسی با درجه‌ای از اهمیت که منجر به بی‌اعتباری رأی دادگاه شود ،ادعای عدم انطباق مستندات با مدارک موجود در پرونده.مهلت ارائه درخواست فرجام طبق ماده ۳۹۷قانون آیین دادرسی مدنی برای اشخاص ساکن ایران ۲۰ روز اشخاص مقیم خارج ازکشور ۲ماه از زمان ابلاغ حکم بدوی یا تجدیدنظر است و محکومانی که در زندان نیستند باید آن را به دفتر شعبه صادرکننده رأی بدوی یا تجدیدنظر ارائه دهند. زندانیان نیز می‌توانند با ارائه درخواست فرجام‌خواهی خود به دفتر قضایی زندان خواهان فرجام در رأی صادره علیه خود شوند. احترام به قانون احترام به جامعه است تدوین :علی منصوری استان گیلان: شهرستان آستانه اشرفیه یکشنبه ۱۷اردبیهشت ۱۴۰۲هجری شمسی مقارن با ۱۶ماه شوال ۱۴۴۴هجری قمری عزتتان مستدام

#برای چه نماز نمیخوانی؟ چرا نماز نمیخوانی ؟ وقتیکه میدانی که خداوند تو را به خواندن نماز دستور داده است ( حافظوا علی الصلوات والصلاة الوسطی وقوموا لله قانتین) چرا نمازنمیخوانی؟ وقتیکه میدانی آخرین وصیت پیامبر صلی الله علیه وسلم توصیه به نماز بود (الصلاة الصلاة و ماملکت ایمانکم) چرا نماز نمیخوانی؟ وقتی میدانی که نماز کلید هر خوبی هست. چرا نماز نمیخوانی؟ وقتی میدانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم مرز بین اسلام وکفر را نماز دانسته. ( بین الرجل وبین الکفر ترک الصلاة). چرا نماز نمیخوانی؟ وقتی میدانی که ترک کننده نماز به همراه مجرمان به جهنم داخل میشود ( ... ما سلککم فی سقر ... قالوا لم نک من المصلین ... ) از مجرمان پرسیده میشود چه چیزی شما را وارد جهنم کرد ، ( در جواب گویند ) ما از نمازگزاران نبودیم ( نماز نمی خواندیم ) 😞😢 چرا نماز نمیخوانی؟ وقتیکه میدانی نماز باعث آمرزش گناهان میشود چرا نماز نمیخوانی؟ وقتی میدانی که محافظت بر نماز سبب دخول بهشت میشود.. چرا نماز نمیخوانی؟ وقتی میدانی که در قیامت اولین سوال از نماز میشود بـرای چـه نـمـاز نـمیخـوانی؟😔 لطفا برای بی نماز ها ارسال کنید 😔

🟥۲۰ تفاوت بین انسانهای «کوچک»،«متوسط» «بزرگ» ■یکم) • انسانهای بزرگ زودتر از دیگران سلام میدهند. • انسانهای متوسط در سلام کردن عجله‌ای ندارند. • انسان‌های کوچک منتظرند دیگران به آنها سلام کنند. ■دوم) • انسانهای بزرگ اوّل فکر می‌کنند، بعد حرف می‌زنند. • انسان‌های متوسط اوّل حرف می‌زنند، بعد فکر می‌کنند. • انسان‌های کوچک اصلاً فکر نمی‌کنند. ■سوم) • انسانهای بزرگ بدی‌های دیگران را فراموش می‌کنند. • انسان‌های متوسط خوبی‌های دیگران را فراموش می‌کنند. • انسانهای کوچک قبول ندارند که چیزی را فراموش می‌کنند. ■چهارم) • انسانهای بزرگ انتقادپذیرند. • انسانهای متوسط انتقاد گریزند. • انسانهای کوچک انتقاد ستیزند. ■پنجم) • انساهای بزرگ اشتباهات خود را جبران می‌کنند. • انسانهای متوسط اشتباهات خود را تکرار می‌کنند. • انسانهای کوچک اصلاً قبول ندارند که اشتباه کرده‌اند.!!

عارفی که ۳۰ سال مرتب ذکر می گفت : 🔰 استغفر الله حیدریان سلام علیکم مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم ؟🌷 🍃جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!🌷 روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم : حجره من چه؟🍃 ✍گفتند : مال شما نسوخته… گفتم: الحمدلله…🌷 معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!🍃 آن الحمدلله ازسر خودخواهی بود نه خداخواهی🌷 چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکریم ؟!🍃 💚❤️💚❤️💚

🔹پیکان، ماشین نبود، مرام بود! پیکان برای ما ایرانی‌ها، فقط یک "وسیله نقلیه" نبود؛ همراه بی ادعای همه سفرهايمان بود. نشانه فخرفروشی نبود، کار راه انداز یک محله بود. 🔸اگر در هر کوچه، یکی دو نفر پیکان داشتند، انگار همه اهل کوچه ماشین داشتند. نیمه شب اگر بیماری بود، رساندنش به بیمارستان وظیفه وجدانی صاحب پیکان بود. 🔹مسافرت میرفتیم کلی آدم میچپیدیم توی پیکان و با آهنگ تا مقصد همخوانی میکردیم. دختری که عروس میشد، پیکان را گل می بستند و "عروس کشون " میکردند. اهل پول نبود، اما قلک پول خیلی ها بود، صبح تا شب مسافر میکشید تا صاحبش با بغل پر برود خانه. 🔸سالها گذشت تا اینکه ما بی وفا شدیم اما او وفادار ماند، گاه توی دلش موتور پژو گذاشتیم، گاه موتورش را توی پژو کاشتیم اما پیکان نرنجید. 🔹گذشت و گذشت تا اینکه بعضی شیک شدند و پیکان سوارها بی کلاس! الان که همه از زندگی می نالند، همه ماشین صفر دارند، اما یادت باشد؛ اگر توی این زمانه نصف شب بیمار شدی، اون دیگه "مشکل خودته"

*_🌿💜الــــــــهی..._* *_گناه میڪنیم ، توبه میڪنیم😔_* *_توبه میشـــڪنیم ،😔_* *_گناه میڪنیم و باز توبه😔_* *_🥀الهــــــــــی..._* *_🥀از این رفت و برگشت ها خســـته ایم😔_* *_ڪمڪ ڪن همیشه فقط_* *_به سمت تـــღــــو بیاییم_* *_اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّے وَ اَتُوبُ الیه اسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّے وَ اَتُوبُ الیه_*

یک بار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد. لبخندی زد و گفت: موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم. دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می‌کردند برداشتم. دست از جنگیدن با خانواده‌ی همسرم کشیدم. دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم. دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره‌ی من اشتباه می‌کند. آن‌گاه شروع کردم به جنگیدن برای: اهدافم، رویاهایم، ایده‌هایم و سرنوشتم. روزی که جنگ‌های کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد. هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.