سلام و درود بر شما زنده دلان:
#انگیزشی
غرور مانند یک سد بزرگ است.
وقتی مغرورانه فکر میکنید که کسی هستید، دچار حالتی میشوید که:
چیزی از درونتان عبور نمیکند.
چون بسته هستید.
در این هنگام منیت سد راه دریافتهای شما میشود.
اما برعکس وقتی خود را باز میگذارید، میبینید که درون وجودتان آنقدر باز و وسیع است که نیروهای کیهانی چگونه از وجودتان میگذرند.
در این هنگام نیروی هستی از درون وجودتان عبور می کند چون شما برای گذر آن آماده و مهیا هستید
به همین خاطر هنر تمام هنوز هم خورشید،
لبخند میزند، زمین میرویانَد
و امید، هر صبح در زیر پوست سرد زمین،
به جریان میافتد.
که امید، زیباست،
عشق، زیباست،
شکفتن، زیباست،
و زندگی... آه، زندگی
با تمام دردهایش، هنوز هم زیباستطریقتهای معنوی این است که به شما یاد بدهند تا چگونه خود را به هستی بسپارید
و برای دریافت حقیقت باز و پذیرا باشید.
جزاکم الله خیرا فی الفردوس اعلی بغیر حساب ولا عذاب آمین
خداوند حسن خاتمه و زندگی سعادتمندان و شهادت در راه خودش بهتون بده الهی آمین
اللهم اغفرلی المسلمین و المسلمات والمومنین والمومنات الاحیا منهم و الاموات بعدد انفاس البشر
✨﷽✨
✍ خاصیت گناه این است که خوبیها را تخریب میکند و تکرارش، صفات بد به بار میآورد. آدم با صفات بد به دنیا نمیآید؛ صفات را تحصیل میکند. صاحب صفات بد در جهنم جایگاه خیلی بدی دارد. قرآن میفرماید: «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»؛ آتشی که به دلها میرسد. آتش ابتدا برای عمل است ولی با تکرار عمل به دل میرسد.
ما معمولاً روی کارهای خود فکر نمیکنیم؛ اگر فکر کنیم، میفهمیم که مثلاً داریم یک کار بد را هر روز انجام میدهیم.
هدف اصلی خلقت، #تقرب_به_خداست. آدمیزاد پر پرواز به سوی خدا دارد. اگر از هفت آسمان هم بالا برود هنوز کم است و هنوز از پرها خوب استفاده نکردهاست. با ترک گناه پر درمیآورد و بعد برای قوت پر
باید واجبات را انجام دهد. بدون پرهیز از گناه، اصلاً تقرب ممکن نیست. آدمی که در گناه غرق است، اصلاً تصور تقرب برای ممکن نیست. آدمی که یک موقع گناه میکند، برای گناهش غصه میخورد؛
اما کسی که در گناه غرق است، اصلاً غصه نمیخورد و این معنای خیلی بدی دارد. نمیشود آدم ایمان داشته باشد و نسبت به گناه بیتفاوت باشد و راحت و بدون دغدغه گناه کند. اگر آدم یک ذره ایمان داشته باشد، گناه زهر مارش میشود؛ مثلاً از جهت غریزی لذت میبرد اما بخاطر ایمانی که دارد، آن لذت زهرمار ش میشود.
خاصیت گناه این است که اگر بماند، میماسد و اگر ماسید، سخت پاک میشود. شنیدم
تا هفت ساعت، گناه را نمینویسند. بعد از آن هم اگر همین فردایش جبران شود، بهتر است از تأخیر آن.
💞دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهرفروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت این گردن بند را برای خواهر بزرگم می خواهم، ممکن است آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی کنید؟
صاحب مغازه با کمی تردید به دخترک نگاهی کرده و پرسید چقدر پول همراه خود داری؟
دخترک از جیب خود دستمال کوچکی را بیرون آورد و گره های آن را به دقت باز کرد.
سپس در حالیکه محتویات آن را روی میز می ریخت، با هیجان از جواهر فروش پرسید این کافی است؟
پولی که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکه پول خرد بود.
دخترک ادامه داد امروز روز تولد خواهر بزرگم است.
می خواهم این گردن بند یاقوت را به عنوان هدیه روز تولد به او بدهم.
پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم مثل مادر از ما مراقبت می کند.
فکر می کنم او این گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست هم رنگ چشمان او است.
صاحب مغازه، گردن بند یاقوتی که دخترک می خواست را آورد و آن را در یک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوی قرمز رنگی بسته بندی نمود.
سپس بر روی آن یک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت وقتی می خواهی از خیابان رد شوی دقت کن.
دخترک شاد و خندان در حالیکه به بالا و پایین می پرید، به سمت خانه روان شد.
شب، هنگامی که جواهرفروش می خواست مغازه اش را تعطیل کند، دختری زیباروی با چشمانی آبی وارد مغازه شد.
او یک جعبه کوچک جواهر که بسته بندی آن باز شده بود را روی میز قرار داده و پرسید این گردن بند از مغازه شما خریداری شده است، قیمت آن چقدر است؟
صاحب مغازه پاسخ داد که قیمت کالاهای این مغازه، رازی است بین من و خریدار.
دختر زیبارو گفت خواهر کوچک من فقط مقداری پول خرد داشت.
این گردن بند اصل است و قیمت آن بالا است.