eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
💜🍃 بدترین شوخی که دیگران باهات کردن چی بوده؟ واکنش شما چی بود؟ ❤️❤️❤️❤️ خالم عکس مامانمو گذاشته بود استوری نوشته بود خواهرم به رحمت خدا رفت همه پشت سر هم زنگ با گریه زنگ میزدن که چی شده ❤️❤️❤️❤️ من خواهرم یه شهر دیگه زندگی میکنه ۱۲ ساعت راه هست تا شهر ما من رفته بودم بهشون سر بزنم خواهرم هی فشارش میومد پایین تا جایی که یبار حتی بستری هم شد بعد چند روز یه ذره حالش روبه راه شد من برگشتم ولی همیشه از این بابت نگران بودم، چون دکتر گفته بود نباید فشار عصبی داشته باشه ممکنه حتی بخاطر پایین اومدن فشارش به کما بره چند وقت بعد از برگشتنم با همسر و بچم بیرون بودیم همسرم پشت فرمون بود برام یه پیامی اومد دیدم خواهرزادم نوشته (خاله مامانم مرد😭) یعنی وقتی این پیامو دیدم داشتم از هوش میرفتم یه جیغی کشیدم بیچاره شوهرم کم مونده بود تصادف کنه چندبار خواستم زنگ بزنم نتونستم دستم گیرایی نداشت با کلی بدبختی گرفتیم دیدیم شوخی بوده خیلی خیلی بد بود یعنی اونقدر گریه کرده بودم نا نداشتم شبشم بخاطر این خبر که شوک بهم وارد شده بود از دست درد و قلب درد نتونستم بخوابم😔 ❤️❤️❤️❤️ با شوهرم قهر بودم خونه بابام بودم، بابامم به شوخی گفت شوهرت سکته کرده منم باور کردم، داشتم سکته میکردم ❤️❤️❤️❤️ من فوبیای حشرات دارم خاله و داییم یه مگس انداختن تو لباسم همون وسط لباسمو درش اوردم😂😂 ❤️❤️❤️❤️ وقتی ۸ ماهه حامله بودم شوهر صاحبخونم یه مار پلاستیکی به زنش نشون میداد و من فقط جیغ میکشیدم تا سر حد مرگ بنده خدا پیر بود نمیدونست علت جیغ من چیه بعد که فهمید خیییلی شرمنده شد ❤️❤️❤️❤️ کنار منقل آتیش رو پنجه پا نشسته بودم مادرشوهرم از پشت با پاش زد زیر باسنم که بیفتم روی منقل دستمو گرفتم به لب منقل نیفتم دستم سوخت گفتم چرا اینجوری میکنی گفت میخواستم بسوزی بخندیم😐😐☹️ ❤️❤️❤️❤️ واسم تولد سوپرایزی گرفتن کادوشون خوراکی بود خودشون نشستن خوردن بعد رفتن منم چیزی نگفتم ❤️❤️❤️❤️ با دوست صمیمیم قهر بودم خواهر دوستم زنگ زده میگه دوستت سکته قلبی کرده الان تو ccu هستش فقط برای اینکه جواب بدم ❤️❤️❤️❤️ پسرم دوسالش بود داداشم خیلی دوسش داره داشت باهاش شوخی میکرد انقد قلقلکش داد پسرمم عصبانی شد دستشو خیلی محکم گاز گرفت ول کنم نبود داداشمم عصبانی شد محکم بشگونش گرفت تا اونم ول کنه جای بشگون تا یک ماه کبود بود ❤️❤️❤️❤️ دوره ارشد استادمون شوخیش گرفت، چون من در غیابش آمار درس میدادم، گفت تو دیگه چرا؟ هفت گرفتی میان ترم. یعنی منو بگو تا مرز سکته رفتم. جلوی گریمو به زور گرفته بودم. بعد اخر کلاس گفت شوخی کردم، نمره کامل مال خودت بود ❤️❤️❤️❤️ یه رفیق بیشعور دارم، گوشیو داد زنش ساعت ۴ صبح گفت ۵۰ کیلومتری شهر تصادف کردیم رفتم تا اونجا با هزار بدبختی دیدم نیستن اصلا خونشون بودن خودشو خانمشو هردوتاشونو نفری یه چک زدم ❤️❤️❤️❤️ مدرسه ازمون امتحان گرفت بعد معلم زنگ زد بگه قبول شدی دوستام صدای خر درآوردن اعصابم خورد شد آبرو برام نموند ❤️❤️❤️❤️ پسر ۳ سالم به داییش پس گردنی زد اونم با زنش قهر کردن رفتن😑 خودش سر شوخی رو باز کرده بود بی جنبه😂 ❤️❤️❤️❤️ دوستم زنگ زده بود به مادرم گفته بود ملیکا تصادف کرده داره میمیره... مادرم تا مرز سکته رفته بود😔 ❤️❤️❤️❤️ فکر کن با آب سرد از خواب بیدارت کنن ری اکشنم چی باشه خوبه؟😑 ❤️❤️❤️❤️ من کارمندم بعد قرار بود معوقات چند سال بهمون بدن بعد چند سال پیش حدود ۴میلیون شده بود ریختن به حساب منم خوشحال یه دفعه مسول کارمون زنگ زد گف نصف پولی دادند بهت مال بقیه اس منم سریع رفتم جا خود پرداز ۲میلیونش دادم به کسی که ازم طلبکار بود صبح روز بعدش گف نه باهات شوخی کردم ولی دیگه من پول رو به فنا دادم آخه طلبکار شوهرم بود نداده بودم خودش میداد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام یه سوالی داشتم از عزیزان گروه تو رو‌خدا اگه کسی قطعی راه حلی میدونه دریغ نکنه
پاسخ اعضا 🌙🌸 با سلام خدمت آدمین عزیز و نازنین خدا خیرش بده عزیز ی گفته که پسره ۱۱ سال ازش بزرگتره و پدر نداره میخوام بگم با تفاسیر ی که عرض کردید فقط اینو بگم آنهایی که ۹۰ در صد تفاهم داشتن کارشون به طلاق کشید چه برسه که درهیچ مواردی تفاهم ندارید اگه پدرتون اوکی هس چون مرد سالار هس چیزی نمیتونم بگم بین عقل و احساس حرف عقل گوش بده در ضمن هیچوقت و هیچوقت نمیتونی ی مرد تغییر بدی ،فقط یادت باشه نگو نگفتم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دختر عزیز دهه هفتادی آخه ازدواج چی هست که میخوای تن بهش بدی اونم به شخصی که هر لحاظ بده به هیچ عنوان این مردی که الان خط ونشون میکشه بعدا بدتر میشه اصلا انجام نده😔🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که خاستگاربداخلاق داری هنوزنامزدنکردی میریدبیرون خیلی سخت میگیره ازهمه لحاظ ولاخانمی من فک میکنم این اقابیشتربه مشاوره احتیاج داره تاازدواج بنظرمن قیدش بزنی بهتره ازاینکه فردابایه بچه بدبخت بشی راستش تو فامیل ماهم یکی مشکل شما وداشت نامزدکردن همینجوری بودنامزدش عین شمابودخییییلی دوسش داست ینی براش میمردوپسره فوش خانوادش هم میدادولی دختره پنهون میکردهمیشه۵ماه نامزدبود تاعقدکرد۸ماه هم عقدبودن همون اخلاق داشت ینی داشت بدترمیشدتادختره ازش سیرشددیگه دلش ازش سیاه شدگفت دیگه نمیتونم برم زیریه سقف باش زندکی کنم بعد۸ماه عقدطلاق گرفت توافقی گفت فقط جونم ازادشه تمومش کردگفت فک کردم نامزد کنم خوب میشه عقدکنم خوب میشه خوب نشدبدترم شدم خواهرعزیزنکن باخودت جوری که توضیع دادی خیلی مشابه اون دخترپسربودیدامیدوارم شماخوب بشه ولی همچون مردانی این ذاتشونه عوض نمیشن بچه دارم بشن بدترمیشن خوب فکراتوبکن بازم خودت بهترمیدونی من رفتاراون اقارودیدم خیلی شبیه شمابودمیگم آیندت خراب نشه توکل برخدا🤲🤲 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همه ارزوی سلامتی و دلشادی برای همتون دارم انشالله که هیچ دلی غم نداشته باشه و دعا گوی مدیر گروه هستم سوالی داشتم از خواهری که دعای رو گفتن با زعفران و گلاب نوشتن و کلا جنگ و جدالهایی که تو خونه ی خیلیها هست بی دلیل زندگی ها رو میپاشونه میشه بگین یعنی منظورتون اینه که زعفران رو با گلاب دم کنیم بعد با همون زعفران روی کاغذ بنویسیم بزاریم داخل شیشه ی گلاب بعد سوال دوم این که میتونیم خودمون بنویسیم و سوال سوم این که چند روزیی باید تو ی شیشه ی گلاب بماند بعد به گوشه های اتاق و ... بریزیم ممنون در امان خدا و این پیامم برای خانومهایی است که از تنبلی تخمدان ناراحتن و مخصوصا خانومی که همین الان پیامش رو خوندم خواهرخدمتت عرص کنم که تو این دورو زمونه تنبلی تخدان بنظر من حتی مشکل بحساب نمیاد من خودم قبلا هم تو این گروه نوشتم تنبلی تخمدان خیلی شدید داشتم در حدی که سال به سال پریود نمیشدم دکتر بهم گفت که تخمدانهات اندازه ی سر ی مورچه هستن وایشون برام دارو گیاهی تجویز کردن در عرض سه ماه حامله شدم اصلا نگران نباشید هر دردی رو استرس بد تر میکنه حالا شما میگید چون پریودم منظم بود دکتر دارویی بهم نداده پس چرا اینقد نگرانی ببین هیچی نیست مشکل شما حتی خودت میتونی درمان کنی خودتو اونم در عرص یکی دوماه حالا این ماه بار دار نشدی ماه بعدی مطمعن باش شما مشکل خاصی نداری برای اونایی که تنبلی تخمدان دارن چیزهای سرد مانند تریجات و.....نخوروی شبها پایین شکم رو با روغن سیاهدانه ماساژ بدید و سعی کنید شره ی انگور عسل با سیاهدانه و کلا چیزهای گرم بخورید و هر شب ی لیوان ابجوش همراه با یک قاشق دارچین میل کنید یا اینکه دارچین و زنجبیل بریزید تو فلاکس دم کنید و استفاده کنید خیلی خوبه برای تنبلی تخمدان انسالله که خیلی زود به حق طفل شش ماهه ی امام حسین دامنتون سبز بشه و همچنین چراع خونه ی همه ی اون هایی که اولا میخوان روشن بشه برای من هم دعا کنید مشکلات بزرگی دارم برای عاقبت بخیری بچه هام دعا کنید با صلواتی برای فرج اقامون اسم باشه منتظرو المهدی عج 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزان کسی هست تو این گروه که از (ابر دوا )استفاده کرده باشه خیلی تبلیغشو میکنن واقعیت داره که واسه همه ی درد ها معجزه میکنه ممنون میشم اگه کسی میدونه اینحا بگه باصلواتی بر ظهور مهدی فی امان الله ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمان وسواس 🛑 پرسش و پاسخ با حکیم خیر اندیش🛑 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 اواخر تابستان بود و گرما بیداد می كرد، خشكسالی و گرانی ، اهل مدینه را به ستوه آورده بود، فصل چیدن خرما بود. مردم تازه می خواستند نفس راحتی بكشند كه رسول اكرم به موجب خبرهای وحشتناكی مشعر به اینكه مسلمین از جانب شمال شرقی از طرف رومیها مورد تهدید هستند فرمان بسیج عمومی داد. مردم از یك خشكسالی گذشته بودند و می خواستند از میوه های تازه استفاده كنند. رها كردن میوه و سایه بعد از آن خشكسالی و در آن گرمای كشنده و راه دراز مدینه به شام را پیش گرفتن ، كار آسانی نبود. زمینه برای كارشكنی منافقین كاملاً فراهم شد. ولی نه آن گرما و نه آن خشكسالی و نه كارشكنیهای منافقان ، هیچكدام نتوانست مانع فراهم آمدن و حركت كردن یك سپاه سی هزار نفری برای مقابله با حمله احتمالی رومیان بشود. راه صحرا را پیش گرفتند و آفتاب بر سرشان آتش می بارید. مركب و آذوقه به حد كافی نبود. خطر كمبود آذوقه و وسیله و شدت گرما كمتر از خطر دشمن نبود. بعضی از سست ایمانان در بین راه پشیمان شدند. ناگهان مردی به نام كعب بن مالك برگشت و راه مدینه را پیش گرفت . اصحاب به رسول خدا گفتند: یا رسول اللّه ! كعب بن مالك برگشت . فرمود:ولش كنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برخواهد گرداند و اگر نیست خداوند شما را از شر او آسوده كرده . طولی نكشید كه اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! مراره بن ربیع نیز برگشت . رسول اكرم فرمود:ولش كنید اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برمی گرداند و اگر نباشد خداوند شما را از شر او آسوده كرده است . مدتی نگذشت كه باز اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! هلال بن امیه هم برگشت . رسول اكرم همان جمله را كه در مورد آن دو نفر گفته بود تكرار كرد. در این بین شتر ابوذر كه همراه قافله می آمد از رفتن باز ماند. ابوذر هر چه كوشش كرد كه خود را به قافله برساند میسر نشد. ناگهان اصحاب متوجه شدند كه ابوذر هم عقب كشیده ، گفتند: یا رسول اللّه ابوذر هم برگشت . باز هم رسول اكرم با خونسردی فرمود:ولش كنید، اگر در او خیری باشد خدا او را به شما ملحق می سازد و اگر خیری در او نیست خدا شما را از شرّ او آسوده كرده است . ابوذر هر چه كوشش كرد و به شترش فشار آورد كه او را به قافله برساند، ممكن نشد. از شتر پیاده شد و بارها را به دوش گرفت و پیاده به راه افتاد. آفتاب به شدت بر سر ابوذر می تابید. از تشنگی له له می زد. خودش را از یاد برده بود و هدفی جز رسیدن به پیغمبر و ملحق شدن به یاران نمی شناخت . همان طور كه می رفت ، در گوشه ای از آسمان ابری دید و چنین می نمود كه در آن سمت بارانی آمده است . راه خود را به آن طرف كج كرد. به سنگی برخورد كرد كه مقدار كمی آب باران در آنجا جمع شده بود. اندكی از آن چشید و از آشامیدن كامل آن صرف نظر كرد؛ زیرا به خاطرش رسید بهتر است این آب را با خود ببرم و به پیغمبر برسانم ، نكند آن حضرت تشنه باشد و آبی نداشته باشد كه بیاشامد. آبها را در مشكی كه همراه داشت ریخت و با سایر بارهایی كه داشت به دوش كشید، با جگری سوزان پستیها و بلندیهای زمین را زیرپا می گذاشت . تا از دور چشمش به سیاهی سپاه مسلمین افتاد؛ قلبش از خوشحالی طپید و به سرعت خود افزود. از آن طرف نیز یكی از سپاهیان اسلام از دور چشمش به یك سیاهی افتاد كه به سوی آنها پیش می آمد. به رسول اكرم عرض كرد: یا رسول اللّه ! مثل اینكه مردی از دو به طرف ما می آید. رسول اكرم :چه خوب است ابوذر باشد!. سیاهی نزدیكتر رسید، مردی فریاد كرد: به خدا خودش است ، ابوذر است . رسول اكرم :خداوند ابوذر را بیامرزد، تنها زیست می كند، تنها می میرد و تنها محشور می شود. رسول اكرم ابوذر را استقبال كرد، اثاث را از پشت او گرفت و به زمین گذاشت . ابوذر از خستگی و تشنگی بی حال به زمین افتاد. رسول اكرم :آب حاضر كنید و به ابوذر بدهید كه خیلی تشنه است . ابوذر:آب همراه من هست . آب همراه داشتی و نیاشامیدی ؟! آری پدر و مادرم به قربانت ! به سنگی برخوردم دیدم آب سرد و گوارایی است . اندكی چشیدم ، با خود گفتم از آن نمی آشامم تا حبیبم رسول خدا از آن بیاشامد. داستان راستان/استاد مطهري
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
♨️ از زمانی که یادم میاد پدرم منو مادرمو با خواهر یکسالم میفرستاد گدایی .یادمه یکبار انقد برف باریده بود که به سختی تونستیم بریم، اون شب کسی زیاد بهمون کمک نکرد فقط یه ذره غذا بهمون دادن وقتی برگشتیم پدرم به قصد کشت مادرمو زد. میگفت چرا پول نیاوردی و من فقط میلرزیدمو اشک میریختم. فرداش بازم برف گرفت بازم نتونستیم پول زیادی ببریم مامانم دیگه خیلی ترسیده بود چون دیر وقت بود باید برمیگشتیم ولی دست خالی. اون شب رفتیم در یه خونه ای رو زدیم ،یه مرد چاق اومد دم در، مامانم افتاد به دست و پاش و گریه کرد گفت کمکمون کنه اگه پول نبریم شوهرم میکشتم. اون اقا دلش سوخت و پول و غذا بهمون داد ،ولی وقت رفتن دیدم آروم به مامانم گفت فردا صبح بیا اینجا کارت دارم..‌.مادرم گفت برای چی بیام؟؟؟اون اقا گفت مگه پول و غذا نمیخوای ؟ پس هرچی میگم گوش کن و بعدش یه نگاهی بهمون کرد و درو بست....فردا صبح همراه مادرم با دلشوره رفتیم در خونه ش اقاهه به مامانم گفت بیا تو خونه ولی مادرم ترسید و گفت نه همین جا بگید چکار داشتید اون اقا تا دید مادرم ترسیده...👇🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf طفلک خانومه😔👆
🕊 کمک به تهیه برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان) 🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مبتلا به سرطان یکی از مراکز درمانی مدت هاست معیوب شده و بچه های بیمار برای پیدا شدن رگ شون (در تزریقات و آنژیوکت) در عسر و حرج هستند. 🍃به نیت سلامتی بچه هاتون ، برای کاهش دردِ کودکان بیمار و کمک به روند درمان شون در حدِ توان در این وقف جاری سهیم باشید. شماره کارت‌ به‌ نام مجموعه جهادی (مبلغ مورد نیاز حدودا ۷۰ میلیون _هر سهم ۱۰۰هزار ) ●
5892107046668854
● Ir
820150000003101094929079
کد دستوری👈‎
*6655*1*33#
● 🪩 با چشم_به_راه آشنا بشید 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/S7QfvmVIh2MaXNEm ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر(درمانی) می شود. گروه جهادی مورد تاییده.با خیال راحت کمک کنید✅
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🕊 کمک به تهیه #دستگاه_رگ_یاب برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان) 🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مب
🏮 همه ما میدونیم تحمل درد و رنج بیماری برای بچه ها چقدر دشوار ِ! اونم بیماری های سختی مثل سرطان! در این صدقه و خیر جاری سهیم باشید تا بخشی از درد صدها کودک بیمار کمی کاسته بشه. .
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و هشتاد و یک قرآن کریم سوره مبارکه الأنفال ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
Quran-page-181.mp3
2.07M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه صد و هشتاد و یک قرآن کریم، سوره مبارکه الأنفال با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 آیه شریفه9 سوره یس را هفت مرتبه بر هفت قطعه سنگ نمک به ترتیب بخواند و در هر نوبت اسم دو نفری را که می خواهند از هم جدا شوند و مادر آن ها را نام ببرد و بدمد بر سنگ سپس در آتش اندازد بی‌شک بین آن‌ها جدایی حاصل خواهد شد لعنت خدا بر سوء استفاده کننده فقط در امر حلال مجرب است. وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُون 📚کنز الحسینی ص146 🌿🌺🌿 اگر کسی این دو آیه را نقش کند در لوح و در دیوار خانه یا دکان خود نصب کند یا بر کاغذی با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و در میان متاع خود نهد اسباب رزق او به سهولت مهیا شود و منابع و منافع بسیار یابد . آِیات ۱۹ و ۲۰ سوره حجر : وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ  📚خواص آیات قرآن کریم ص ۹۹