شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام لطفا اینو توی کانال بذارید من بچم زیر دو سالشه یه روز دیدم بالای قسمت تناسل
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به دوست عزیزی که گفتن دخترشون ۱۷ سالشه عزیزم تو سن حساسی هس هیچ وقت تنهاش نزار موقع غروب میشه جاهای تاریک نفرست وحتی تنها نزار همیشه بالا سرش قرآن بزار تو خونه موقع اذان صدای تلویزیون رو بالا ببر تا ۴۰ روز آیه الکرسی و۴ قول بخون وفوت کن دور خونه اسفند دود کن چون اجنها از دود اسفند فراری هستن نکته مهم نزدیکهای غروب به هیچ عنوان حموم نره تو حموم هم به جای آهنگ قرآن بزاره همیشه تو خونتون صدای قرآن باشه با صدای قرآن حتی شیطان هم داخل خونه نمیشه این یه نوع ترس هس که تو وجودش افتاده منم این اتفاقا به سرم اومده این نکات رو رعایت کردم خدارو شکر خوب شدم موقع که میخاستم نماز بخونم فکر میکزدم پشتم کسی هس از پشت داره دست میبره به گردنم تا خفم کنه یا تو خواب نفسم تنگ میشد انگار کسی روم بود تو خواب صدام میزنن صداش شبیه صدای شوهرم بود چند باری از خواب بیدارم کرده خواست باهاش برم ولی شوهرم متوجه میشد یا با صدای گریه بچم بیدار میشدم میدیدم تو حیاط خونه هستم از تنها بودن تو خونه وحشت داشتم یعد همهی اینایی که گفتم رو انجام دادم ویه کاریی دیگه هم کردم که یکی از دوستام بهم گفته واونده برام انجام داده یک مقدار آب تو ظرفی جوشاند وچندتا سوزن انداخت تو آب ونمک هم ریخت این کارش باعث شده من ترسم به طور کامل خدارو سکر الا ۱۲ ساله رفته ببین این کارو کسی بلد نیستن دورو اطرافتون من هنوزه تو خونه موقع اذان صدای تلویزیون رو آخر میکنم هم اذان هم برکت میاره وهم شیطان واجنهارو از خونه دور میکنه ...انشالله که برای شما کار بردی باشه موفق باشید
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت خانمی که گفتن تیروئید کم کار دارن خانم عزیز نترس تحت نظر پزشک باشین من تو بارداری تیروئید ۸ ونیم بوده که خیلی زیاد بوده ولی تحت درمان دکتر بودم خدارو شکر دوتا از بچه هام سالم و رنگ هستن که سره بارداری دخترم تیروئید گرفتم و دخترم سالمه وخوشگل موقع پسرم تیروئید داشتم اونم خیلی ماشالله باهوش وخوشگله ...توکلت به خدا باشه تحت درمان باش هیچی نیس
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت دختر خانم پشت کنکوری که با همسر آینده اش رویا پردازی میکنه و صبح براش صبحانه درست میکنه و... برای بچشون میرن لباس سایز صفر میخرن
وقتی متن ارسالیتون رو خوندم خنده ام گرفت 😊
خودم ۱۷ ساله ازدواج کردم اصلا زندگی مشترک این طوری نیست یا حداقل بخش خیلی کوچکشه
اگه با این فرمون و طرز فکر وارد زندگی مشترک بشین حتما تو ذوقتون میخوره
به هر حال شما سودای سرتون زیاده
شانه زدن زیاد مو هر روز
اسپری گلاب به صورت روزی ۷ بار
دمنوش اسطوخدوس و سنبل الطیب روزی ۱ لیوان
دمنوش سیب به عناب هل
ماءالجبن افتیمونی از عطاری تهیه کنید
دود کردن اسفند گلپر کندر
با آرزوی سلامتی و خوشبختی🌸
برای ظهور آقا و سلامتیشان ۳تا صلوات
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام در پاسخ به خانمی که کف پاش درد میکنه دکتر گفته خار پاشنه نیست والتهابه
من هم همین جوری بودم صبح ها که بیدار میشدم دیگه می لنگیدم تا اینکه فهمیدم کمبود ویتامین دی یا زینک ممکن علتش باشه با مصرف روزانه ویتامین دی تو یه مدت خوب شدم
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام عزیزان .برا خانمی که گفته بچش آبریزش بینی و سرفه داره .من موقعی ای که بچه هام کوچیک بودن سرما میخوردن آبریزش و سرفه داشتن دکتر میبردم داروهایی که دکترا میدادن فایده های نداشت .تا خداروشکر یه بار پیش یه متخصص کودکان بردم فقط بهشون شربت ستریزین برا آب ریزش بینی و شربت پروسپان برا سرفه داد که خیلی خوب بود حسابی با این دوتا دارو درمان میشدن. هنوزم از این دوتا دارو استفاده میکنم . حواستون باشه شربت پروسپان به اسم های مشابه دیگه هم تو داروخانه فروخته میشه .فقط پروسپان باشه به اسم دیگه نخرید
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام وقت تون بخیر
برا درد پاشنه پا
من پاشنه پام چندماه درد میکرد صبح ها بیشتر بود در طول روز هم وقتی نشسته بودم خوب بود وقتی بلند میشدم درد میکرد نمی تونستم راه برم تو گروه طب سنتی دیدم نوشته با روغن سیاه دانه چرب کنید منم سه چهار بار این کارو انجام دادم و ماساژ دادم الان ۹۰ درصد دردش خوب شده
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلااام
اجرتون باسید شهدا علیه السلام
برای اینک جای از بدنتون سوخت ک بخایین جاش نمونه یا گوشت اضافه نیاره باید
روغن حیوانی یا همون روغن نباتی را با( بن سقز )یا همون بنیزه یا سقز درست کنید مدام بکشید جای سوختگی
بنیزه یا سقز را میزارین رو شعله کم آب میشه روغن بهش اضاف میکنید هر چ روغن کمتر باشه بهتره بعد ک سرد شد بریزین تو قوطی شیشه ای نگهدارید برای ترک پا دست خیلی خوبه از عطاری بگیرید سقز را
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 عاطفه متاسفانه بابام سرطان مری گرفت ...از اونروز یه چشمون اشک بود یه چشمون
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
عاطفه
تو همین وقتا بود که دوست صمیمیون که اونام از موضوع خبر داشتن...زنگ زدن،میدونستن تهرانیم و همش اصرار میکردن که رسیدین بیاین خونه ما ،و منم همش میگفتم بابا الان چه وقته دعوته...ماه رمضونه اونام میگفتن خب بیاین سحری و اینجا دور هم باشیم.شوهرمم فوری قبول کرد و منم همش دعوا میکنم که با این ریخت و خستگی خدا مجبور کرده که بریم:؟؟؟؟من نمیام..خلاصه ساعت 4صبح رسیدیم و شوهرم یه راست رفت جلو در اونا ....جالبه شوهرش دم در واساده بود گفتم امیر اقا اینجا چیکار مبکنی....گفت راستش پای مامان مریم شکسته ،خودشم نمیدونه.تو برو پیش مریم منم با شوهرت بریم بیمارستان ببینیم چه خبره....منم خنگ رفتم بالا پیش دوستم،حالا پیش دوستم همش فکر میکنم که چه جوری بگم پای مامانت شکسته؛بعد دوباره میگم خب پاش شکسته نمرده که.....تو این فکرا بودم که مریم یه پیرهن مشکی اورد گفت بیا اینو بپوش بلنده الان امیرینا میان پیش اونا راحت باش....منم گفتم نه بابا عرق کردم چیو بپوشم بو گند میدم از طرفیم خستم.....یهو یه اس دادم به گوشی مامان گفتم مامان من صبح میام خونه،خونه مریم موندم نگران نشو😔
دیدم داداشم بهم زنگ زد پس کجایی نرسیدی ؟؟گفتم مگه اس ندادم به مامان ،گفتم که فردا صبح میام،صداش گرفته بود ....هیچوقتم اون موقع شب بهم زنگ نزده بود....قطع کردم. ولی نگران شدم،به مریم گفتم داداشم بود وای حالش خیلی بد بود میخوام برم خونه......زنگ زدم به شوهرم که بیاد ،اونا هم تو این فرصت رفته بودن خونه مامانم که باهمدیگه فک کنن به من چی بگن و چطوری بگن....اخه من وابسته شدید به مامانم بودم،خلاصه شوهرم اومد دنبالم و با هم رفتیم سمت خونه....دلم شور میزد بهش گفتم نمیدونم داداش چش بود ولی بد جور صداش گرفته بود.....تا رسیدیم در خونه دیدم درمون نیمه بازه با خودم گفتم یادشون رفته درو ببندن رفتم تو همه جا تاریک بود به شوهرم گفتم بیا تو اروم درو ببند بیدار نشن...اومدم تو نشستم رو مبل همه چی عادی به نظر میرسید،اطرافمو نگاه کردم چون تاریک بود زورکی میدیدم هنوز چشم به تاریکی عادت نکرده بود،که همون خواهر باردارمو دیدم که رو زمین دراز کشیده عجیب بود هیچوقت تو خونمون تنها نمیموند ....اونم وسط اتاق دراز کشیده...نگاهمو چرخوندم دیدم پسر خالم رو مبل نشسته ،خالم یه طرف ،زنداییم ،دختر خالم،یهو به خودم اومدم گفتم اینجا چه خبره شما اینجا چیکار میکنید .....داد زدم گفتم بابام کوووو فکر میکردم واسه بابام اتفاقی افتاده باشه چون سابقه سرطان هم داشت ...اما بابا اومد پیشم گفت نترس من اینجام..همین که دیدمش خیالم راحت شد ولی گشتم مامانم نبود ،مامان کجاست مامانم کوووووووو داد میزدم خودمو میزدم نمیخواستم نمیتونستم باور کنم مامان دیگه نیست ....اینقدر خودمو چنگ زدم و اینقد موهامو کشیدم ،صورتم پر خون بود گوشواره هام گم شدن ......چراغارو روشن کردن ...همه سیا پوشیده بودن😢خیلی سخته تعریف کردنش
داداشمو بغل کردم گفتم مامانم حالش خوب بود چرا به من نگفتین.....من مامانو ندیدم ،همش به داداشم میگفتم تورو چه جور گذاشت رفت،پس شما چیکار میکردید،حالم خوب نبود فقط خودمو میزدم. تازه از اینجا به بعد زندگیمون جهنم شد.....حالم بد بود .نمیدونم چه جور صبح شد با گریه رفتم بهشت زهرا،اونجا مامانمو برای اخرین بار دیدم بوسیدمش...اروم خوابیده بود و بدنش یخ یخ....هنوزم که هنوزه از ذهنم بیرون نمیره اون صحنه ها،من همش 23سالم بود ،تا اون موقع نه مجلس عزا رفته بودم نه دیده بودم...همه چی رو برای اولین بار تجربه میکردم،یادم نمیره اولین شب نبودنشو، وسط تابستون بود و هوا گرم ، اینقد مهمون زیاد بود که جا نبود .منو شوهرم برد تو بالکن بخوابیم شب بدی بود خواب نمیومد به چشممون،شنیدین که میگن فلانی مرد ما چشمون باز موند؟؟؟من تجربه کردم از شوک ،فکر میکردم خوابم برده اما به خودم میومدم میدیدم ساعت ها چشامو دوختم به ستاره ها و چشم باز مونده.....نمیدونم چم شده بود تا چند هفته همین بود .....گذشت به خودمون که اومدیم دیدم هممون افسرده شدیم ،باورتون نمیشه هممون دکتر رفتیم،بیشتر از خودم دلم به خواهر باردارم میسوخت که چند وقت دیگه زایمان میکرد از همه بیشتر اون ناراحت بود ...از طرفی بچه و افسردگی زایمان و از طرفیم مرگ مامان خیلی خستش کرده بود
خیلی طول کشید که خوب شیم خوب که نه عادت کنیم به رفتنش...دلم به این میسوخت که حتی عروسی منم ندید ،تازه داشت ثمر بزرگ کردن بچه هاشو میدید...اما اجل مهلتش نداد...بعد دوماه تازه بچه خواهرم متولد شده بود که مریضی بابا دوباره برگشت....دکتر میگفت از استرس و ناراحتیه که سرطانش برگشته،واااای هنوز دااغ مامان و داشتیم و بابام اینبار بدتر از قبل گرفتار شده بود .لامصب بیماریش خیلی زود پیشرفت میکرد اگه این هفته یک سانت بود هفته بعد میشد دوسانت....دوباره شیمی درمانیو شروع کردیم.دکترا عمل نمیکردن میگفتن سنش
بالاست..یادمه یه دکتر خیلی معروف بدون اینکه بابامو در نظر بگیره برگشت گفت خانوم باباتون همش 4ماه زندست.....منو میگی دنیا رو سرم خراب شد ،بابام پاهاش سست شد افتاد رو زمین،به من نیگا میکرد میگفت خدایا بچه هام موندن.....یه فرصت بده....گریه میکرد ،نه به خاطر حرف دکتر که گفته بود میمیری به خاطر اینکه میگفت بچه هام دیگه طاقت مرگ منو ندارن......
اومدیم خونه شیمی درمانی ادامه داشت و بابام هر روز ضعیف تر میشد .موهاش ریخته بود نه مژه ای ن ابرویی و ما فقط بهش دلداری میدایم....یه روز اومد پیشم گفت تو باید همین ماه عروسیتو بگیری....گفتم چی میگی بابا هنوز سال مامان نیومده....وایمیسم تا اون موقع گفت نه با این حال من نمیزارم بمونی،معلوم نیست من زنده باشم تا اون موقع یا نه......عزا هم مال خودمون بود عروسی هم مال خودمونه..گفتم حرفو حدیثارو چیکار کنیم؟؟:گفت همه وضع منو میبینن......خودم جوابشونو میدم.....بلاخره زورم کردکه عروسیو بعد هشت ماه از فوت مامانم بگیرم.....
تعریف کردنش اسونه ولی باید جای من باشین که بدونین چی میگم.دل و دماغی نبود برا گرفتن عروسی ....مامان که نبود .وضعیت افسرده ما و بابای مریضم....چاره نداشتم نمیخواستم بابامم عروسیمو ندیده بره ،خیلی ارزو داشت.....خلاصه همه کارارو ردیف کردیم برا عروسی.....(این وسط مادر شوهرم پدر منو در اورد که بعدا براتون میگم)با اشک و خون عروسی گرفتیم ...پولی نداشتیم هم من هم شوهرم یه وام فوری گرفتیم و دریغ از کمکی از طرف خانواده شوهر.....کار به جایی رسید که لباس عروسمو بابام گرفت چون پولامون تموم شده بود.....بعد از عروسی دنبال عکس و فیلممون نرفتیم تا الان چون واقعا خاطره خوش ندارم ازشون.....بعد عروسی بابام حالش خوب شد مثل یه معجزه بود....خداروشکر
الان همه خوب شدیم بعد از گذشت چهار سال از فوت مامان ،بیشتر قدر همو میدونیم.اما یه واقعیتی هست که اونایی که.مثل من هستن میتونن درکش کنن....ما همگی موندیم تو همون ماهی که مامانم فوت کرده...با اینکه اینهمه میگذره اما انگاری درجا میزنیم انگاری همگی دلمون میخواد برگردیم عقب،هیچی دیگه منو خوشحال نمیکنه،هیچ چیزی منو از ته دل نمیخندونه ...خیلی راحت منتطر مرگ هستم و هراسی ندارم....واسه از دست دادن چیزی خیلی ناراحت نمیشم ،میدونم هیچی جای خالی مادرو پر نمیکنه.....قدر مادرا و پدراتونو بدونید❤
پایان ✅✅🌸🌸
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🔴 #زیبایی با #روغن_بادام_شیرین:
✍جهت جوانسازی پوست هیچ دارویی بهتر از روغن بادام شیرین نیست: ماسک روغن بادام شیرین و #عسل مانع چین و چروک زودرس و باعث شفافیت پوست و ضد خشکی پوست است و اگر کمی رب انار نیز به آن اضافه کنید و مانع #جوش_صورت میشود.
🔹 ماسک و اسپری #گلاب و روغن بادام شیرین لکه بر، شفافکننده و ضد چین و چروک زودرس میباشد.
🔹 ترکیب روغن بادام شیرین و #ژل_آلوئهورا آبرسان پوست و ضد خشکی پوست، ضدآفتاب و ضدلک میباشد که اگر به آن عسل هم اضافه کنید دارویی بسیار موثر در #سوختگی هاست.
🔹 ماساژ روغن بادام شیرین روی ناخن ها باعث #تقویت_ناخن و درمان گودشدن ناخنها، شیارهای ناخن و ریشههای کنار ناخن میباشد.
🔹 مالیدن روغن بادام شیرین به #ابرو و #مژه مانع ریختن و باعث پرپشتی آن میشود.
🔹 ماسک مو با روغن بادام و #گیاه_دم_اسب جهت آبرسانی و نرمی موهای فر و خشک از مجربات است به این صورت که یک قاشق گیاه دم اسب را با یک لیوان آب بجوشانید صاف کنید و 150 گرم روغن بادام اضافه کنید و به موها اسپری کنید.
🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊
#سلامتی
🔺کمبودهای بدن را از روی میل غذایی بفهمید!
زبان بدنتان را بفهمید.
✳️اگر مدام خسته هستید آهن بدنتان کم است.
🔴راه حل👈 خوردن گوشت، عدس، اسفناج،کشمش
✴️اگر پوستتان میخارد روی بدنتان کم است.
🔴راه حل👈 زرده تخم مرغ،لوبیا سفید،جگر
✳️اگر سرتان شوره میزند ویتامین A بدنتان کم است.
🔴راه حل👈 آب هویج، سیب زمینی، کدو
✴️اگر مدام عفونت میگیرید سلنیوم بدنتان کم است.
🔴راه حل👈 ماهی، میگو، تخمه آفتابگردان
✳️اگر کمردرد و پا درد دارید ویتامینD بدنتان کم است.
🔴راه حل👈 قارچ،ماهی بخورید و زیر نور خورشید بروید.
✅خشکی دور دهان و بینی یعنی ویتامین B12 شما کم است.
🔴راه حل👈 مرغ، شیر، ماست
✳️هوس شیرینی کردهاید؟ بدنتان کروم کم دارد!
🔴راه حل👈گوشت گاو، مرغ، کلم بروکلی و تخممرغ
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشگیری از پوسیدگی دندان
👤حکیم خیراندیش
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
شرط عدم افزایش اجاره بها بیش از مقدار تورم🌸🍃
پرسش :آیا در عقد اجاره اوّلیه مىتوان شرط کرد که پس از پایان اجاره، مالک در اجارههاى بعدى این محل با این مستأجر، حق افزایش مبلغ اجاره را بیش از مقدار تورم نداشته باشد و مادامى که مستأجر، طالب اجاره این محل است، مالک حق ندارد آن محل را به کس دیگرى اجاره دهد؟
پاسخ :چنین شرطى مانعى ندارد.
عمل بر خلاف شروط ضمن عقد اجاره 🌸🍃
پرسش :چنانچه مالکی ملک خود را به شرط تاهل اجاره دهد و شخص مجرد با دروغ ملک را اجاره کند وظیفه اش چیست؟
پاسخ :اجاره مزبور اشکال دارد مگر اینکه با صاحب خانه به نوعی مصالحه نمایند.
شرط دریافت سهمی از منافع مال مورد اجاره از طرف موجر 🌸🍃
پرسش :بنده یک با غ به تعداد ۱۰۰ عدد لیمو شیرین اجاره کرده ام به مبلغ ۷ میلیون تومان که ۳ میلیون آن را نقدا پرداخت نموده ام و ۴ میلیون آن را سر محصول به این شرط که تا سقف ۱۱ میلیون تومان مال مستاجر و مازاد آن مال موجر و چنانچه مستاجر ضرر کرد موجر مبلغ ضرر را پرداخت نماید معا مله چه حکمی دارد ؟
پاسخ :چنین اجاره ای اشکالی ندارد.
مطالبه اجاره ملک پس از ادعای غبن 🌸🍃
پرسش :چنانچه ادعای غبن در معامله یک ملک پس از گذشت مدت طولانی صورت پذیرد، آیا مغبون می تواند برای سال هایی که ملک در اختیار خریدار بوده است، طلب اجاره نماید؟
پاسخ :در این گونه موارد گرفتن اجاره صحیح نیست.
اجاره دادن عین مستاجره توسط وکیل، ولی یا قیم موجر 🌸🍃
پرسش :آیا مباشرت صاحب مال برای اجاره دادن عین لازم است؟
پاسخ :انسان مىتواند از طرف دیگرى وکیل شود و مال او را اجاره دهد، همچنین ولى یا قیّم صغیر مىتواند مال او را اجاره دهد به شرط اینکه مصلحت او رعایت شود و احتیاط واجب این است که زمان بعد از بلوغ او را در اجاره داخل نکند مگر اینکه بدون آن، مصلحت صغیر حاصل نشود و در صورتى که ولى و قیّم ندارد باید از حاکم شرع اجازه گرفت و هرگاه دسترسى به مجتهد عادل و نماینده او نباشد از یک نفر مومن عادل که مصلحت صغیر را مراعات کند مىتوان اجازه گرفت.
شرایط اجاره دهنده و اجاره کننده🌸🍃
پرسش :آیا در اجاره، دو طرف باید شرایط خاصی داشته باشند؟
پاسخ :اجاره دهنده و اجاره کننده باید بالغ و عاقل باشند و با قصد و اراده خودشان اجاره را انجام دهند و نیز باید حقّ تصرّف در اموال خود داشته باشند، بنابراین سفیهى که توانایى بر اداره صحیح اموال خود ندارد و آن را بیهوده مصرف مىکند اجارهاش باطل است.
اجاره دادن مال اجاره شده به دیگری🌸🍃
پرسش :آیا می توان مالی را که اجاره کرده به شخص دیگر اجاره دهد؟
پاسخ :خانه یا دکّان یا چیز دیگرى را که اجاره کرده نمىتواند به دیگرى اجاره دهد، مگر اینکه چنین حقّى به مستأجر داده شده باشد.
تصرف مستاجر بعد از انقضای مدت اجاره 🌸🍃
پرسش :تصرّف مستأجر بعد از انقضاى مدّت اجاره و بدون رضایت مالک در مغازه یا ساختمان مسکونى چه حکمى دارد؟ با این که در قانون مدنى نظام اسلامى اگر مؤجر نیاز شخصى نداشته باشد حقّ را در تصرّف به مستأجر مى دهند و لو مالک رضایت نداشته باشد.
پاسخ :تصرّفات او در صورت عدم رضایت جایز نیست مگر در موارد ضرورت و اضطرار، آن هم به مقدار ضرورت و اضطرار.
جواز تعزیر مستاجری که مورد اجاره را تخلیه نمی کند 🌸🍃
پرسش :اگر مستأجرى ملک را بعد از پایان مدّت اجاره تخلیه ننماید، آیا مىتوان او را با تعزیر، یا حبس و مانند آن وادار به تخلیه نمود؟
پاسخ :در صورتى که حاکم شرع مصلحت را در تعزیر و حبس بداند مانعى ندارد؛ ضمناً مستأجر هم نباید گرفتار عسر و حرج شدید باشد، در این صورت باید ضرب الاجلى براى او تعیین کند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
سلام خدمت همه اعضای گروه وهمچنین مدیرمحترم.خداقوت🌹
برای پاسخ دختر ۲۰ساله ی خاموش گروه،که دوست داره حتما با پسر۳۰ساله ازدواج کنه چون فکرمیکنه مردهای۳۰ساله به بالا به ثبات اخلاقی رسیدن...خواستم بگم دخترم متاسفانه شمادرموردشناخت خودت در اشتباهی که فکرکردی عاقلترازسن وسالت هستی...نه عزیزم همون دوستات که راهنماییت کردن ازشما عاقلترن.اینو واقعا قبول کن..اولا اون آقایی که ازش صحبت میکنی ۳۰ساله نیست و۳۵هست چون گفتی متولد۶۸هستن! که دراین صورت میشه اختلاف سنی شماباایشون ۱۵سال...!دوم اینکه کدوم منطق گفته پسرای۳۰سال به بالا حتماآمادگی ازدواج بیشتری دارن؟اینقدرپسرسن بالا داریم که حتی جرات ورود به زندگی وازدواج ندارندو ازاین طرف چقدرپسرهایی با سن کمتر بهترین زندگی میکنن پس این یک استدلال درستی نیست..لطفاباواقعیت زندگی کن..اون پسر۳۵ساله که الان باتو درارتباطه یک مرد هست طبیعیه که وقتی کنار یه دخترخانم که بهش توارتباط کلامی وعاطفی نزدیک میشه دچاراحساسات بشه وقلبش بتپه...!پیرمرد که نیست...!!هرمردجوانی درارتباطات اولیه هیجان داره..مهم اینه که توسالهای زندگی احساساتش پابه پای توبیادوهمراه همدیگه جوانی روتجربه کنید وهمراه هم پیربشید..
ازتجربیات کسانی که بااختلاف سنی زیادازدواج کردن حتماحتما استفاده کن ومیبینی که اکثریت ناراضی هستن به جزاندکی استثناء..بعدهم اینکه چطوراین آقاتواین سن وسال هنوز درسشون تموم نشده معلومه همچین پشتکاری هم نداشتن..
ازمتنی که نوشتی مشخصه که هنوزخیلی بچه گانه واحساسی فکرمیکنی ودقیقا دچاراحساس وهیجان عاطفی مربوط به سن کمت شدی.. لطفابزرگ شو وتادیرنشده ازارتباط ومصاحبت بااون آقای۳۵ساله بیابیرون تا زندگی خودت واون آقا داغون نشده...البته اون آقاهم اگه واقعا عاقله بایدبدونه این ارتباط عاقلانه نیست..🌹
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام عزیزی که درمورد پوسیدگی شدید دندونشون گفته بودن برای محکم و سفید شدن دندونها راه حلهای زیررو انجام بدن صددرصد نتیجه میگیرن :
به هیج وجه خمیر دندان بازاری استفاده نکنید من شنیدم خود دندونپزشکا خمیر دندان نمیزنن
از چوب مسواک اراک بجای مسواک های پلاستیکی استفاده کنند وبجای خمیردندان حتما از نمک دریا نه نمک یددار برای شستن دندوناشون استفاده کنن یا محلول آب نمک درست کنن واستفاده کنن البته اگه فشار خون ندارن و نکته خیلی مهم عزیزان به هیچ وجه در حمام و دستشویی مسواک نزنید اینکار باعث خوره دندان میشه و نکته مهم کسانی که از درد دندون عذاب میکشن آب ولرم ونمک با سرکه سیب طبیعی حتما طبیعی یا خونگی باشه نه صنعتی حتما هم سرکه سیب باشه نه انگور مخلوط کنن و قرقره کنن عالیه
حالا نکته درمانی خیلی مهم اینکه حداقل یکماه پودر چوب اراک و پودر سعد کوفی به نسبت مساوی باهم مخلوط کنید وبعد از شام مسواک بزنید تا دهنتون کاملا آماده باشه وبعدش ازاین مخلوطی که گفتیم روی مسواک اراک بریزید و یک دور روی دندانها بصورت آرام بکشید دندانها بسیار محکم میشه و ریشه دندان داخل فک سفت میشه ویه ارتودنسی دندونم حساب میشه😊😊مواد گفته شده رو از عطاری تهیه کنید ایناروحداقل یک ماه انجام بدید نتیجه گرفتید تو گروه اعلام کنید،این مواردی که گفتم طب اسلامی هستش تو کلاس استاد محمد باقر حسینی موسس تنها مسیر آرامش، اسمش سرچ کنید کلاسای تربیت فرزند، همسرداری،درمان بیماریها،مزاج شناسی داره ، مثلا درمان گلودرد که تو کلاس ایشون یاد گرفتم و خودم استفاده کردم هرهشت ساعت سرکه سیب طبیعی با آب ولرم جوشیده مخلوط کنید و قرقره کنید و بریزید بیرون ولی به هیچ وجه قورت ندید چون چرک گلو میریزه به قلب و باعث رماتیسم قلبی میشه در کودکانی که بلد نیستن قرقره کنن اصلا استفاده نشه یا درمان خیلی از بیماریهای دیگه که فوقالعاده تدریس میکنن برای سلامتی و ظهور نزدیک امام زمانمون صلوات بفرستید و ذکر یدالله فوق ایدیهم برای ظهور امام زمان زیاد بخونید
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خدمت شما حبیبه خانم ....برای رفع خارش وعفونت زیاد چه راهی هست دختر ۱۵ ساله
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم انشالله که همیشه سلامت باشید میخواستم ببینم اون دعایی رو که روی میخ میخوانیم ودر گلدان چال میکنیم تا صاحب خانه مستاجر را از خانه بیرون نکند چه دعایی بود ممنون میشم اگه دوباره اونو بگذارید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر
دوستان به راهنمایی هاتون احتیاج دارم خیلی زیاد
از اسفند ماه شب عید که شوهرم امدخونه دیگه سر کار نرفته هرجا میره فرم پرمیکنه میگن زنگ میزنیم خبری نمیشه خیلی دلسرد شده سرهمه کاری نمیره خیلی حرص میده غرر میزنه دوتا دختر دارم وقتی مدرسه میگن پول بیارن یا بچهها چیزی میخان اشکشون درمیاره که میخاین چیکار چیزی بخایم اگه خودش گفت لازمه میخایم میگیره اگرم نه که نه هیچ وقت نمیگه میخام این بخرم میخورین یا نه مستأجرم
خدا وکیلی هرراهی چاهی میدونید راهنمایی کنید که فقط بره سرکار با زور بیاد خونه
اینم بگم اهل دوست رفیقم نیست همش تو خونه خودخوری میکنه که چرا نمیشه دست به هرکاری تو خونه میزنه سنگین میشه کارش اصلا پیش نمیره
ممنون از گروه خوبتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ی سوال داشتم من ی پسر دارم موقع ازدواج هست ی رفیق دارد اهل پارتی و ...هست وماخانواده مذهبی هستیم هرچی به پسرم میگم دنبال این پسرنرو گوش نمید وشبهای جمعه میرد و پسرم کمی پول دارد وبرای خودش شغل دارد.به خودش مغرور شد ومن من زیادی دار ومن نمیدونم چه جوری برم براش زن بگیرم ترس دارم بااینکار که میکن عاقبت نداشته باش هرچند دعانذر میکنم فایده ندار تو به خانم حضرت زهرا هرکی راهکاری یادعادهای میدون بگه دیگه خستهام بهنظر شما برم براش خاسگاری یانه چه کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشین همگی امیدوارم حال همتون خوب باشه,,**بچم 8سالشه الان دو شبه کابوس بد میبینه.ازخاب میپره.دورخودش میچرخه سرگردونه.گریه هم میکنه.نیمساعت طول میکشه تا ارومش کنم .چه دعای بخونم زیر سرش بزارم راحت بخوابه قبلاً هم اینطوری شده بود 4سال پیش.!!!.ممنون میشم مشکل منو حل کنین.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام صبح بخیر پر برکت خدا خیر کثیر به شما که جواب سوالات رو میدین وصددورود به حبیبه خانم وبقیه پرسنل خدا قوت
والا من تازه رفتم برا عکس رنگی رحم گفتن لوله فالوپ سمت راست بسته است چی کار کنم خییییییلی ناراحتم 😢آیا می شود باطب سنتی کاری کرد تو رو خدا راهنمایی کنید ناگفته نماند من بچه هم دارم.خدا به هرکس دلش بچه میخواد عنایت کنه.برا رفع گرفتاری همه صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ؛ ببخشید خانمهای محترم کسی میدونه دعایی ذکری هست که میخام برای پسرم ی دختر خوب بگیرم ؟ هرجا میرم یامیپرسم میگن درس میخونه یا .....
#ایدی_ادمین 👇👇🌻🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
در قصص العلما مرقوم شده كه در زمان سلاطين صفويه شخصى از فرنگيان به اصفهان آمده و غير از تواتر دليل بر نبوت ختميه محمديه مى خواست و آن شخص در علم حساب و هيئت و نجوم بسيار ماهر بود حتى آنچه براى هر كس روى داده بود از بلايا و حوادث خبر مى داد.
روزى سلطان امر به احضار علماء اصفهان نمود كه با آن شخص مباحثه نمايند و اثبات نبوت خاصه محمديه كنند و قضا را در آن وقت مرحوم ملامحسن فيض هم در مجلس حاضر بوده پس آن جناب روى به آن شخص نموده و گفت كه : پادشاه شما چه قدر بى ادراك است كه از براى چنين امر مهمى مثل تو آدمى را فرستاده . آن شخص همين كه اين سخن را شنيد مضطرب شده و از روى غيظ و غضب گفت : اى عالم مسلمانان ! جاى خود را بشناس و از قدر و اندازه خويش تعدى و تجاوز مكن به عيسى و مادرش قسم كه هر گاه تو مى دانستى آنچه را كه من مى دانم و احاطه دارم از علوم و كمالات مى دانستى كه زنهاى دنيا مثل من فرزندى نزاييده اند؛ زيرا كه در مقام امتحان قدر مرد معلوم مى شود كه ((عندالامتحان يكرم الرجل اويهان )) . پس محقق كاشانى دست به جيب بغلى خود برده و چيزى را بيرون آورده و گفت : اين چيست كه من در دست دارم ؟ آن شخص مدتى در فكر فرو رفت پس از آن رنگ صورتش متغير شده و به زردى ميل كرد و آثار جهل از وجناتش ظاهر شد. محقق كاشانى فرمودند: چه زود ظاهر شد جهل و نادانى تو و باطل شد دعاوى تو. آن شخص گفت : به حق مسيح و مادرش مريم كه مى دانم آنچه را كه در دست تو است و ليكن فكر و سكوت من از جهت امر ديگرى است .
محقق مزبور فرمودند سكوتت از براى چيست ؟
گفت : مى دانم كه آن چيزى كه در دست تو است قدرى از خاك بهشت است و ليكن تأ مل و فكر من از اين راه است كه اين خاك از كجا به دست شما رسيده است ؟!
محقق مزبور فرمود: شايد در حساب اشتباهى كرده باشى ؟ آن شخص گفت : نه به حق عيسى و مادرش . پس محقق مزبور فرمودند: بلى آنچه در دست من است از خاك كربلا و تربت حضرت سيدالشهدا حسين بن على است و پيغمبر ما فرموده است كه : ((كربلا قطعة من الجنة )) پس تو در اين صورت مى توانى كه ايمان نياورى و بدين اسلام داخل نشوى ، زيرا كه به گفته خودت قاطع هستى كه قاعده و حسابت تخلف از واقع نمى نمايد.
پس آن شخص نصرانى عيسوى از روى انصاف تصديق فرموده محقق مزبور را نموده و به بركت تربت پسر دختر سيد انام ، مشرّف به دين اسلام گرديد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
#مریم_عباس❤️❤️❤️
هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش ..
اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود . دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم ..
آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم ..
عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم ..
دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم ..
دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم ..
در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت ..
با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی ..
قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا ..
عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟
با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت .. 👇👇👇
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻
ترکونده کل #ایتا رو💪🏻🔞
🔴سربه راه شدن فرزند یا همسر نااهل🔴
اگر در خانه جوان نااهل یا همسری دارید که به حرف شما گوش نمیدهد و از نماز و دعا فاصله گرفته و شب دیر وقت به خانه میآید و باعث پریشانی و آزار شما شده است ،برای اصلاح شدن و تغییر رفتارش به طوری که مطیع شما شود و حرف شما را گوش بدهد تنها یک راه قطعی و موثر وجود دارد.در یک اتاق تنها بنشینید و بدون اینکه با کسی حرف بزنید ۳۶۰ مرتبه این دعا را بخوانید....👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا با این دعا سربه راه شدن😍👆