eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.2هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
4_452715601975052583.mp3
596.8K
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۴۱🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام به همه اعضای گروه وادمین عزیز😍 من همه نوشته های کانال رو میخونم وهیچکدوم رو ازد
❤️ برای اون خانومی که برادر ۲۳ داره. شما تنها کاری که میتونین بکنین اینه که مقابل برادرتون نایستید و به شدت توصیه میکنم بهشون بگید حالا که میخواهید باهم ازدواج کنید باهم برید مشاور خانواده. مشاور کمک میکنه به دید باز و اگاهانه انتخاب کردن. به نظر من این خانم وقتی درحالی که متأهل بودن با شخص دیگری ارتباط برقرار میکنند به طور قطع برای ازدواج اصلا مناسب نیستند. شما فقط میتونی از مشاور کمک بگیرید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به اون خانمی که برادر ۲۳ ساله دارن و میخوان ی زن ۳۳ ساله بگیرن اولا اون خانم ی هرزه س کسی که هنوز از شوهرش جدا نشده و داره این کارارو میکنه! اون نه عروس خوبی برا شما خواهد بود نه زن خوبی برا برادرتون! درسته الان داره جدا زندگی میکنه ولی اجازه نداشت که با ی مرد نامحرم ارتباط برقرار کنه! با این کار شما ی زن هرزه رو وارد زندگی میکنید البته که عشق کور و کر میکنه به نظر موضوع انقد اهمیت داره که بخواین از مشاور کمک بگیرم. از مشاوره رایگان همین کانالای ایتا هم میتونید استفاده کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_چهلو_شش زیر چشمی هم که نگاه میکردم یه جور خاصی به در و دیوار خونه نگاه میکردن امیر بغلم اش
هنوز روزیکه زخم کتکایی که نریمان زده بود رو دیدم و گفتم درد داری؟ اونم خندید و گفت نبابا... یادم بود از تنها مسافرتی که باهاش رفتم اصلا زماناییکه پای بساط بود تو ذهنم نبود عوضش اون یه تیکه جیگری که گذاشته بود توی دهنم هی تو مغزم مرور میشد هیچ بدی ای ازش توی ذهنم نبود، فقط و فقط خوبیاش توی ذهنم بود..! انقدر نالیدم که از حال رفتم، چند دقیقه بعد به زور آب قند به هوشم آوردن و رفتیم برای تشییع دیگه از اون جا حرفی نمیزنم، وحشتناک بود دوباره برگشتیم خونه عشرت، کمی آرومتر شده بودم اما واقعا دوست نداشتم بعد ناهار گفتم میخوام برم خونه خودم، دلم طاقت نمیاورد بخوام اونجا باشم هرچی مامانم پشت دستشو گزید و گفت آبرومونو میبری ولی من واقعا دیگه تحمل شنیدن چرت و پرتای عشرت و از اون بدتر گزاف گویی های مردم رو که فکر میکردن چون ما چند سال پیش عاشقی کردیم خدا تقاص کارمونو پس گرفت نداشتم آروم به مامانم گفتم به آقاجونم بگه یا بیاد ببرتم یا میرم لب جاده و با مینی بوس خطی میرم گفت دختر لااقل برو خونه ی خودمون... فکر کردم دیدم بدم نمیگه، دست بچه هامو گرفتم و از در حیاط زدم بیرون یهو سعید جلومو گرفت و گفت کجا زنداداش؟ گفتم فضولیش به تو نیومده.. عصبی شد و گفت آره فضولی تو هرزه به من نیومده ولی بچه های داداشمو بذار و برو، ما میتونیم اونا رو ازت بگیریم گرچه چرت وپرت میگفت ولی اون موقع من یکم ترسیدم، اشک تو چشام حلقه زد و با خودم گفتم نکنه تنها امید هامو ازم بگیره.. با این حال نخواستم نقطه ضعف نشون بدم، دست بچه ها رو محکم گرفتم و گفتم با پلیس بیا ببرشون و دوییدم سمت خونه آقاجونم و درو زدم بهم نفسی کشیدم، بعد هشت نه سال آسوده نفس کشیدم خصوصا وقتی دم در نریمان دید که دارم وارد خونه میشم و چیزی نگفت، منو بخشیده بودن هیچکس خونمون نبود، همه توی مراسم شوهر من خونه ی عشرت بودن دست بچه هامو گرفتم و بردم داخل، خونه صفاش مثل قدیم بود رفتم سر وقت اتاقم ببینم چه شکلی شده، کلی فرق کرده بود، کمد لباسام تبدیل شده بود به کمد وسایل کارگاه اتاقا رو وارسی میکردم تا که رسیدم به..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام به همگی... ببخشید من یه دختر ۱۶ ساله هستم که مشکلی که دارم اینه که توی آزمایش خونی و هرمونی که دادم گفتن هرمونای مردانه ی بدنم از حد نرمال بیشتره و به خاطر همین بسیار موهای بدنم زیاد و ضخیم هست...😬💔 البته این مشکل اونقد جدی نیست ولی خب واقعا برای من به عنوان یک دختر نوجوان خیلی خسته که از پس موهای زاید بدنم بر بیام...😓 یعنی همه ی راه هارو امتحان کردم از اپلاسیون و موم و تیغ و... ولی واقعا خیلی زود در میاد و هر دفعه ضخیم تر از دفعه ی قبل.... واقعا عذاب برام که بخوام یه شلوارک بپوشم یا مهمونی و... برم یا دیگه عروسی و... که هیچی... به خدا دیگه کلافه شدم تنها راهش لیزر هست که میتونم برم فقط ترسم از اینه که از چند نفر شنیدم که گفتن اگه مشکل هورمونی داشته باشی بر میگرده و لیزر هم حتی اگه دورشو کامل بری بازم جواب نمی‌ده.‌..😭 آخه الان مردا میرن لیزر جواب میده چرا برای من نده خدایی خیلی نگرانم و میترسم بعد این همه خرج و درد آخرم بعد اون همه دوره و ترمیم و... رفتن باز برگرده و جواب نده. ولی خب خود دکتر پوست و موام گفت اصلا ربطی نداره و بر نمیگرده و تضمینی هست ولی خواستم مطمئن شم چون گفتن دکتر به خاطر پول و.... خودش میگه... خواستم ببینم اگه کسی تجربه داره که مثل من مشکل هورمونی داشته و لیزر جواب داده براش بگه بهم بدونم آخر برم یا نه...💔 و اینکه از لحاظ تب سنتی راهی هست برای خلاص شدن یا حتی کمتر و نازک‌تر شدن موها ی زاید... چون دیگه حاضرم پوستم رو بکنن یکی دیگه جاش بزارن ولی از دست این موها خلاص شم😓💔 ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 باتجربه ها لطفا راهنمایی کنید🌹🙏🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام من بخدا از دست خانومم خسته شدم نمیدونم همه زنها اینجورین یا این فقط پدر منو دراورده واقعیتش من یه کارگرم درآمد اونجوری که بگم بشه خرج چند نفر و داد ندارم من خودم چون ندارم اومدم طبقه پایین مادرم اینا میشینم مثل دخمه میمونه خدا شاهده که کرایه ندم بخدا سخته با حقوق کارگری اما خانومم اصلا درک نداره فکر کنم در هفته فقط دو روز مهمون نداریم مهمون رو تخم چشم من جا داره من نمیگم نیاد اما مهمونای ما فقط از سمت خانواده زنم هستن بعد یجوریه که فقط اونا میان ده بار بیان یبار ما میریم یکیشون بیاد سر بزنه خانومم شده با کتک برا شام نگهشون میداره پدرخانوم و مادرخانومم که اصلا انگار با ما زندگی میکنن کلا عادت کردم یه روز بیام ببینم نیستن انگار خونه رو اشتباهی رفتم از اون بدتر خواهر خانوممه که یه شوهر علاف داره که کلا خونه ما هستن وقتیم به خانومم میگم چرا همش اونا میان ما نمیریم دیوونه بازی در میاره که تو میخوای پای خانواده من از این خونه قطع شه چشم نداری ببینی گدا بازی در میاری میگم خب باشه بیان شب و دیگه برن خونشون بخدا هفته ای دو روز خونه ما میخوابن شب میمونن خونه ما یه خوابه دیگه جا نیست خودمون تو پذیرایی میخوابیم اونا اتاق ما میخوابن از وسایلای شخصی ما برمیدارن استفاده میکنن من باید هی بخرم رعایت هم نمیکنن که مال مفته من رابطم با خانومم خیلی کمه همیشه مهمون داره خستس روزایی ام که خسته نیست اونا خونه ما میمونن بخدا دیگه کم مونده بگن کارت عابر بانکت و بده به ما خودت گمشو بیرون من برا خونه مادرم یه نون نمیتونم بخرم شام منو ماهی یبار با زور میخورن بعد خانواده خانومم اونجوری با هر منطقی بگی باهاش حرف زدم فقط به من میگه گدا خسیس یبار باجناقم زنگ زده میگه مهدی بچه ها میگن اومدنی موز و گوجه سبز بخر هوس کردن بهش گفتم داداش من دیر میرسم خودت یه توکه پا برو بخر خونه خودته دیگه نگو بهش برمیخوره رفتم خونه دیدم نیستن شامشون و برداشتن بردن خونشون بخورن آخه تو قهر میکنی شامتم برمیداری میبری خب قهر نکن دیگه چه کاریه تازه اومدم مادر زنم میگه دیگه چهار تا میوه این حرفا رو نداره که ناراحتی بگو نیاین گفتم من که گفتم کو گوش شنوا اونام بهشون برخورد شامشونو برداشتن رفتن باز دوباره هفته بعدش اومدن گفتن که آره سمیه میگه مامان نیاین خودمو میکشم مام از ترس جون بچمون اومدیم شما رو بخدا بگین من با این قوم غارت گر چیکار کنم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
عاشقے یعنے گمان دارے ڪه در لذت شدی چشم بگشایے، ببینے جاے آن غارت شدی مثل شیر آیے ولے با چشم خود بینے ڪه تو مثل بره پیش گرگ چشم او قسمت شدی می‌شوے غمگین بفهمے مثل ڪشورهاے زور زیرِ دستِ دولتِ چشمان او ملت شدی هر ڪه نفرینت ڪند سخت‌ست اما سخت‌تر اینڪه بینے از زبان و قلب خود لعنت شدی عاشقے یعنے ببینے گوشۂ باغ دلش ابتدا گل بودے، اڪنون بوتۂ حسرت شدی عاشقے یعنے شوے تقدیر دائم چونڪه تو قبلَ از آن شر بودے، اما بچۂ مثبت شدی! عاشقے یعنے پس از او دائماً گویے دروغ بی‌خودے گویے به قلبت مرحبا راحت شدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎◍⃟💛◍⃟💜◍⃟💚💚💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام ادمین جان خانمی که سه تا پسر دارن و با عروسشون خوبه چقدر خوشحال شدم از پیامتون خیلی حس خوبی گرفتم خدا رو شکر که اینقدر فرهنگتون بالاست کاش همه مثل شما بودن زندگیها اونوقت گلستان میشد متاسفانه مادرها به جای یاد دادن زندگی به بچه هاشون تازه با حسادت زندگی بچه هاشون رو خراب میکنن واقعا همینطوره کسی که کتاب بخونه خودش با دوستاش و یا باهمسرش سفر بره دیگه وقتی نداره یرک تو زندگی بچه هاشون بکشه و مزاحم بشه راستش پدرشوهر منم همینطوره مادرشوهرم فوت کرده والان با عروسش و پسرش زندگی میکنه البته بیشتر تو خونه خودشه فقط غذاشو میدن دختراش میرن سر میزنن اما یا بار نگفته چرا لباسام رو نمیشورین زنگ نمیزنین منو خونتون نمیبرین هروقت میبینتشون میگه حواستون به زندگیتون باشه اصلا نگران من نباشین به منم سر نزدین ناراحت نمیشن حتی سالی یک بارم سر بزنن گله نمیکنه با اینکه هشتاد و خورده ای سال داره ورزش میکنه خیلی مراقب غذاشه و به سلامتیش خیلی اهمیت میده که مریض نشه و دیگران رو دچار مشکل نکنه انشالله هممون فرهنگمون رو ببریم بالا تا کنار عزیزانمون زندگی خوبی داشته باشیم بازم ممنونم از دوست عزیزی که تجربه ارزشمندی رو به اشتراک گذاشتن عزیزان از تجربه های خوبتون ما رو بینصیب نزارید🙏🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام به همگی... ببخشید من یه دختر ۱۶ ساله هستم که مشکلی که دارم اینه که توی آزمایش خ
❤️ سلام در جواب اون خانم 16 ساله که مشکل هورمونی داره و پر مو هستن میخواستم بگم که منم همسن شمام و همین مشکل رو دارم و لیزر و... هم انجام دادم ولی بازم درمیاد تنها توصیه من اینه که دمنوش رازیانه تهیه کنن و روزی دو لیوان میل کنن اگر بیشتر باشه خطرناکه و سعی کنن در زمانی که پریود نیستن این دمنوش رو میل کنن چون اگر پریود باشن نتیجه عکس داره و موهاشون بیشتر میشه من خودم دو بار در ماه میرم اپیلاسیون و بعدش این دمنوش هم کمک کننده هست برای کمتر شدن موهای زائد خودم خیلی نتیجه گرفتم ازش واقعا موهام خیلی خیلی نازک و کم شده و خیلی قسمتا کلا دیگه مو رشد نکرد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید در مورد اون دختر خانم گلی که میخوان از شرموهای بدنشون خلاص بشن عزیزم بهترین راه اینه که هفته ای یک مرتبه از نوره استفاده کنی هم برا سلامتی مفیده هم مضر نیست برا بدن وگرنه راه های دیگه به نظر من اصلا خوب نیست بخصوص استفاده از تیغ و ژیلیت که واقعا برا خانم ها خیلی عواقب بدی داره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خواهر من چرا این قدر خودت اذیت می کنی برو پیش یک دکتر متخصص که برای هورمون وخودت رادرمان کن این موها هم کم میشه چرا می خوای ظاهر رادرست کنی عزیز من از ریشه کاردرست کن خواهر من این مشکل شما راداشت هم رشد موهای زایدش خوب شد هم هورمون مردونه اش شما هم برو خوب میشی ان شاءالله ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای دختر خانمی که ۱۶ سالشونه و هورمون مردانه زیاد داره صمغ عربی(موم سرد)و روغن مورچه درد داره ولی مو هارو کم میکنه از ریشه میکنه بعد چند سال که استفاده کردی خیلی کم میشن موها طرز استفاده کردنش اینه مثلا موهای دستت که کندی با صمغ بعد اینکار باید روی دستت روغن مورچه بزنی و۵ دقیقه مالش بدی و بعد ۲ ساعت دستت بشور با آب برای پاهات هم همینکار کن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ راجع ب دختر خانمی ک مشکل هورمونی داشت عزیزم ب دکتر مراجعه کن و برات داروهایی مینویسخ ک موهاتو ب حداقل برسون مثل اسپیرونولاکتون بعد لیزر هم جواب میده برو انجام بده حتما در کنارش باید زیر نظر پزشک متخصص زنان دارو مصرف کنی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به اون دختر خانومی که موهای بدنشون زیاده یه دختر خانومی رو شنیدم که بدنش حتی صورتش پره مو میشد ولی بعد از ازدواج و بعد از اولین زایمان کل موهای اضافیش از بین رفت.. انشاالله ازدواج کنید خیلی از این جور چیزا تنظیم میشه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درمورد شاهزاده خانمی که گفتن ۱۶ ساله هستن هورمون مردانه زیاد دارن ببین بانوی جوان لیزر جواب میده اما باید قبلش بری پیش متخصص زنان واینو بگی اون معاینه ات کنه یه سری دارو میده بهت باید مصرف کنی که در برابر لیزر مشکلی برات پیش نیاد حجامت هم عالیه برای این کار😁 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دررابطه با اون دختر خانم 16 ساله عزیزم یه روایتی از آقا امام صادق هست که میگه برای خریدن مطرح(واجبی) شده از دوستاتون پول قرض بگیرید. من خودمم خیلی پشمالو هستم ولی خداروشکر چندوقتی از اون پودره میزنم بطور عجیبی خیلی بهترشده😁 شمام از نظرم این راهو امتحان کنید. واسه لیزر من پرسیدم گفت بستگی به مدل موی طرف داره آخه بنده صورتمو لیزر میزنم و اون دکتره رو میشناسم. گفتن بستگی به ژن شما داره. امیدوارم زودتر راحت بشین از این دردسر. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ سلام من بخدا از دست خانومم خسته شدم نمیدونم همه زنها اینجورین یا این فقط پدر منو د
❤️ سلام درباره اون برادری که ازدست زنش خسته شده.وقتی حرفهاتون راخوندم یاد زندگی برادرهای خودم افتادم. دقیقا مثل شما زندگیشون.بااین تفاوت که تازه زن داداشای من موادغذایی هم به مادروخواهراشون وبقیه میداد.😂باورکنید داداش من پسرش ۲۶سالش بود اما هنوز مستاجرم بودن.همشم کارمیکرد.تانوبت به داداش سومم‌رسید.وقتی دید اوضاع اونم مثل اون ۲تاداداشمه.یک هفته مرخصی گرفت.به زنش گفت کمرم درد میکنه و اصلا حوصله صدا راندارم.کسی اومد دم در.راش نمیدی.رنش گفت من ترک خانوادما نمیتونم بکنم.ازبیخ بته.درنیومدم .برادرمم بهش گفت انتخاب کن. من بایکی ازدواج کردم نه باخانوادش انگار پشت قبالتن.زنشم گفت معلومه خانوادم. گفت پس برو باهاشون زندگی کن. زنش با دعوا رفت. داداشم اصلا دنبالش نرفت.۴۰روز خونه باباش بود.بعد بهش گفته بودن برو خونه خودت چی میخای اینجا ما تو خرج خودمون موندیم. خلاصه زنش پیغام فرستادبیا دنبالم بازم داداشم نرفت. و خواهرم رفت آوردش..ازاون روز به بعد.به زنش گفت حق نداری درا روشون واکنی. هرماه یباربیان اونم وقتی خودم تو خونه ام..به اندازه خودشون خریدمیکرد.پس انداز کردن خداراشکر همه چی دارن.اما اون داداشام با زور وام تونستن بعد عمری خونه بخرن..تازه الانم خواهراش با بچهاشون وننه هاشون میان خونه اون ۲تا داداشم و۱یا۲هفته ام میمونن...اینها راگفتم که باهمسرت حرف بزنی.بهش بگی حالیش کنی. بگو توام یه هفته برو خونه اونا.ببینم خوششون میاد.اگرم گفت میرم .خودت ببرش و ببین پول با خودش نبره که خرج کنه.چون زن داداشای من اینجور بودن. اگرم زورشان رانمیکنی. یه روز که اونا اومدن بعدش شما برو. مثل خودشون باش تابفهمن..کم رو نباش که وای به حالت میشه.مگه همش جوونی و میتونی کار کنی فکر آینده خودتون باشین. بایکی از بزرگترهای فامیلاشون صحبت کن تا بهشون بفهمونه کارشون اشتباهه.هر کسی صبری داره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد اون آقا که خانواده خانمش همش خونه اینان من پدر بزرگم این جوری بود همش خانواده مادربزرگم خونه اینا بودن دیگه مادربزرگم عادت کرده بود مرده هم از ترسش چیزی نمیگفت ولی این زن این قدر با خانوادش خوش بود که به شوهرش و بچه هاش نمیرسید همش هم برای خانواده خودش خدمت رسانی میکنه و آخرش خستگیاش مال شوهرشه ولی شما اگه خانومتو دوس داری به خاطر خوش حال کردنش مجبوری تحمل کنی چون با خانوادش خوشه و باید کوتاه بیای ولی اگه میبینی که درکت نمیکنه و اونم جاهایی که لازمه به خاطرت کوتاه نمیاد و لتمه به زندگیت وارد میکنه شبایی که اونا خونتونن تو برو خونه مادرت بخواب از سر کار که اومدی مستقیم نرو خونت برو خونه مادرت بعد که مهمونا رفتن برو خونه اگه هم یه وقتی رفتی پیششون اصلا حرف نزن با مهمونا یا خانمت هر چی هم پرسیدن کوتاه جواب بده گرم نگیر باهاشون همش خودتو مشغول نشون بده الکی با گوشی بازی کن بعد یه مدت اگه با شعور باشن خودشون میفهمن بین زن و شوهر مزاحمن و کمتر میان اول این راهو برو اگه جواب نداد با چیزی که میترسه ازش زهره چشم بگیر مثلا بعضی خانما از طلاق میترسن به خاطر ابرو یا بچشون بگو طلاقت میدم یا اگه نقطه ضعفش طلاهاشه بگو ندارم تو کرونا پول در نمیاد از کجا خرج خانوادتو بیارم طلاهاتو بده مجبورم بفروشم سیرت کنم یا یه عیب از خانوادش در بیار مثلا بهم بی احترامی کردن و باجناقم این جوری کردو خلاصه این قدر بگو تا خودش اعصابش خورد شه که بگه کمتر بیان ولی جوری نکن که وقیح تر بشه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_چهلو_هفت هنوز روزیکه زخم کتکایی که نریمان زده بود رو دیدم و گفتم درد داری؟ اونم خندید و گفت
تا رسیدم به اتاقی که منو حمید و توش با هم گرفته بودن کل چند سال مثل یه فیلم از جلو چشمام عبور کرد نشستم یه گوشه که یاد مهربونیای حمید افتادم و باز اشک ریختم امیر اشکامو پاک میکرد انقدر تو این چند وقت بی پدری دیده بودن که مرگ پدرشون سخت نبود براشون.. تا هفتم حمید خونه مادرم اینا موندم، رفتار همه باهام عالی بود! از پدرم بگیر تا نریمان که همش داشت با بچه هام بازی میکرد بعد از هفتم گفتم من تصمیمو گرفتم میخوام رو پای خودم وایسم، وسایلمو جمع کردم نریمان گفت میبرتم و هرجور راحتم.. آقاجونم غر زد که دختر برات حرف درمیارن میگن بیوه اس... ولی گوش ندادم و اومدم خونه، با دیدن ماشین حمید گوشه حیاط داغ دلم تازه شد و هق هق گریه کردم از فردا سعید بست در خونه نشسته بود که اگه زن من نشی آبروتو میبرم، بچه هاتو میگیرم.. واسه من زبون دراورده بود...!! از چند تا بزرگ تر پرسیدم و مطمئن شدم نمیتونه بچه هامو بگیره و وقتی مطمئن شدم زنگ زدم آگاهی و گفتم یه نفر بست نشسته در خونم و مدام تهدید میکنه... اونام اومدن گرفتن و بردنش.. مسئله فقط خرجی بود، با چند نفر حرف زدم گفتن اگه حمید برای خودش بیمه رد کرده باشه میتونی زندگیت رو با حقوقش بگذرونی، هیچکس هم نمیتونه بچه هاتو ازت بگیره، فقط تهدیده و حرف... نمیخواستم دستمو جلوی کسی دراز کنم، اولین کاری که کردم دوباره بعد چند سال دار قالی تو خونم زدم و دوباره همون کارای قبلی یکمی پس انداز داشتیم که کمتر بهم فشار وارد میکرد، سخت بود ولی نه قد زمانی که حمید توی زندان بود، لااقلش این بود که میگفتن شوهرش مرده ست نه که بیوه باشم حمید خیلی مقدار کمی بیمه ریخته بود ولی من دست نکشیدم انقد رفتم و اومدم تا تونستم یک حقوق خیلی کم بخور نمیر داشته باشیم، حداقلش این بود که الان دفترچه بیمه داشتم از طرفی عشرت دندون تیز کرده بود برای تنها چیزی که حمید داشت یعنی ماشینش.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام میخاستم یه چیزی در مورد اون دختر خانوم ۲۰ ساله ای بگم که اکثر خاستگاراشون طلبه بودن و الان هم عاشقه یه طلبه ای شده که حقوق خیلی پایینی داره و.... ببین عزیزجان من تجربه خودم رو دارم بهت میگم. درسته بنای زندگی باید دوست داشتن طرف مقابل و حس خوب داشتن به طرف مقابلت باشه. ولی نمیشه که عقل و منطق رو گذاشت کنار و فقط احساسی تصمیم گرفت. مطمین باش اگه عقل رو تو انتخاب شریک زندگیت به کار نگیری فردا پس فردا تو زندگی مشکل برات به وجود میاد. بعدم اینکه میگی به پول فکر نمیکنی و مهم نیست برات و فقط ایمان برات مهمه اشتباه فکر میکنی عزیزم. تو میتونی فردا عشق رو بزنی تو ماست و بخوری تا آخر عمرت این طور وضعی رو تحمل کنی؟؟؟ خود خدا هم گفته هم به فکر اخرت باش و هم این دنیات. یه کاری کن نه از اونور بوم بیفتی و نه از این ور بوم . درسته خدا روزی رسونه ولی باید بدونی ایا حقوق طرف مقابلت با خاسته های تو و بچه هات در آینده مطابقت داره یا نه؟؟؟ عقلانی تصمیم بگیر دختر که فردا بخاطر انتخابت هزار بار خودتو سرزنش نکنی و پشیمون نشی .که نه راه پس داشته باشی نه راه پیش😊🧡 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد اون خانومی که ۳تا عروس داشتن خیلی کیف کردم به خدا چه با فرهنگ خدا خیرش بده کاش همه مادرشوهرا از این خانم شعور وانسانیت رو یاد می گرفتن اصلا باور نمی کنم یه همچین آدم های خوبی باشن حرف هاشون خیلی عالی بود یه خواهشی از این خانوم دارم اگه میشه یه کانالی بزنن و این حجم از شعور وفرهنگشون رو به اشتراک بزارن تا همه استفاده کنن اطلاعاتشون درمورد تربیت فرزند که چطور بچه های وارسته وثروتمند از لحاط فکری تربیت کنیم وارتباط با خانواده شوهروخلاصه در زمینه های مختلف ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••