eitaa logo
بچه های ایران 🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
حاج قاسم :امروزه قرارگاه حسین بن علی #ایران است. جمهوری اسلامی #حرم است.🇮🇷 🔰کانال #بچه_های_ایران کانالی برای جواب به دغدغه های دوره نوجوانی و جوانی و دغدغه های فرهنگی شما حاج آقا رحیمی @modafe70 ادمین @falegh_128
مشاهده در ایتا
دانلود
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏓🥏بعد از ۱۴۰۰ سال، یه آخوند مسابقه گذاشته بین آقایون و خانوما استغفرالله 🧕👨‍💼 آیا سالاره یا سالار ؟؟؟ 🙏خواهشاً نبینید🙏 شوخیه ها 😜 ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🐔 🦆 ❌ نمیگیم خارج جهنمه و ایران بهشت ! فقط : خودتحقیر نباشیم 😊 ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯فیلمی که یاد میده چطور کار فرهنگی کنید 🎞 💁🏻‍♂ پیشنهاد مجری پاورقی در مورد فیلم این روزهای سینمای ایران 🎯 فعالان فرهنگی می‌تونن فیلم رو در مسجد، مدرسه، دانشگاه، سالن‌های فرهنگی و ... با ثبت‌نام از روش‌های زیر اکران کنند: ⭕️ B2n.ir/Bidariaparatchi ☎️ 02142795050 🎬 فیلم‌ها به دیدن شما می‌آیند 🖇 http://eitaa.com/joinchat/1112277110C952842dfba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: حجم: 747.2K
سلاملیکم خوب هسید؟💝 امام رضایی هسید؟💚 🔊 این صوتو با دور تند گوش بدید لطفا 👆 ⁉️ چرا بین این همه موضوع از زمان و اینا میگید؟ 🎙 حاج آقا رحیمی ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👑 🦸📌 داریوش اقبالی چندبار در دههٔ پنجاه زندانی (۶ ماه انفرادی) و شکنجه شد. جرم داریوش خواندن ترانه‌های دو پهلو بود و او هرگز بصورت صریح هیچ حرف و اقدامی علیه حکومت انجام نداده بود. اگر داریوش اقدامات رو انجام داده بود، ساواک چه بلایی سرش می‌آورد؟ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
11.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست دارم تموم زندگیمُ براش غلط بخونم و فقط ازم غلط بگیره😍😂
بچه های ایران 🇮🇷
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۲ دستم را گرفت تا از ماشین پیاده
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۳ سعد بیخبر از خاطرم پرخاش کرد _بس کن نازنین! داری. دیوونه ام میکنی! و همین پرخاش مثل خنجر در قلبم فرو رفت.. و دست خودم نبود که دوباره ناله مصطفی در گوشم پیچید..و آرزو کردم ای کاش هنوز نفس میکشید و باز هم مراقبم بود. در تاکسی که نشستیم.. خودش را به سمتم کشید و زیر گوشم نجوا کرد _میخوام ببرمت یه جای خوب که حال و هوات عوض شه! فقط نمیخوام با هیچکس حرف بزنی، نمیخوام کسی بدونه هستی که دوباره دردسر بشه! از کنار صورتش نگاهم به تابلوی زینبیه ماند.. و دیدم تاکسی به مسیر دیگری میرود که دلم لرزید و دوباره از وحشت مقصدی که نمیدانستم کجاست، ترسیدم... چشمان بی حالم را به سمتش کشیدم و تا خواستم سوال کنم، انگشت اشاره اش را روی دهانم فشار داد و بیشتر کرد _هیس! اصلاً نمیخوام حرف بزنی که بفهمن هستی! و شاید رمز اشکهایم را پای تابلوی زینبیه فهمیده بود که نگاه سردش روی صورتم ماسید و با حالم را به هم زد _تو همه چیات خوبه نازنین، فقط همین و کار رو خراب میکنه! حس میکردم از حرارت بدنش تنم میسوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم میخواست از شرّش خالص شوم.. که نگاهم به سمت دستگیره رفت.. و خط نگاهم را دید که مچم را محکم گرفت و تنها یک جمله گفت _دیوونه من دوسِت دارم! از ضبط صوت تاکسی آهنگ عربی تندی پخش میشد و او چشمانش از عشقم خمار شده بود که دیوانگی اش را به رخم کشید _نازنین یا پیشم یا ! تو یا برای منی یا نمیذارم زنده بمونی! و درِ تاکسی را از داخل قفل کرد تا حتی... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا