15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ایثار_و_شهادت
#شهید
💠 معجزه ای از یک شهید 🦋
✅ وقتی نویسنده در اتاق نشسته بوده و ناگهان صدای شهید در اتاق میپیچد که روایت زندگیش را نویسنده بنویسد ...و خودکار نویسند خود به حرکت در می آید و چند خط از زبان شهید مینویسد 🌺
روایت بسیار شنیدنی از #شهید_زنگی_آبادی
🔺 محاله این صوت را بشنوی و دلت تکون نخوره
#شهید_زنگی_آبادی 🌷
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌺
🆔 @b_iran 🇮🇷
20.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید
#ایثار_و_شهادت 🌷
مننمیدونمشما #رفیقِشهید دارید
یاندارید...!
خیلیبَدهآدمبیرفیقباشه،
اونمرفیقِشهیدنداشتهباشه!
-پیشنهادِدانلود🌿
#شهید_ حاج_احمد_کاظمی 🌹
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌺
🆔 @b_iran 🇮🇷
@seyedrezanarimani1_56958427.mp3
زمان:
حجم:
22.11M
بچه های ایران 🇮🇷
#ایثار_و_شهادت #شهید 💠 معجزه ای از یک شهید 🦋 ✅ وقتی نویسنده در اتاق نشسته بوده و ناگهان صدای شهید
#شهید
#ایثار_و_شهادت
📸 تصاویر 👆👆#شهید حاج یونس #زنگی_آبادی 🌷
همرزم #حاج_قاسم 💝
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌺
🆔 @b_iran 🇮🇷
💠 زندگی ثروتمند ترین شهید شیعه
شهیدی که از ثروتش گذشت اما از ایمانش ...
🔰#شهید_ادواردو
(مهدی)آنیلی 🌷 👇👇👇👇
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷
بچه های ایران 🇮🇷
📚 قسمت اول 1⃣ زندگی نامه شهید #ادواردو_آنیلی #شهید #اسطوره #قهرمان 🔸 پدر بزرگ ادواردو آنیلی شرکت
📚 قسمت دوم 2⃣
🖼 زندگی نامه شهید
#ادواردو_آنیلی
#شهید
#اسطوره
#قهرمان
🔹 چند وقتی بود که سرش رفته بود توی لاک خودش،پنج شش ماهی میشد. سوالات عجیب و غریبی توی ذهنش می آمد.
انسان چیست؟ جهان چیست؟ خلقت چیست؟
اصلا حق و حقیقت چیست؟ ذهنش شده بود پر ازین سوال ها.
ثبت نام کرد و رفت دانشگاه《پرینستون》آمریکا .رفت رشته ی ادیان و فلسفه ی شرق!
رشته ای که هیچ نسبتی با خانواده ی آنیلی و گروه خونی شان نداشت.
* **
🔸 سال ها بود درس می خواند. کم کم داشت دکترای ادیانش را میگرفت. کتاب های زیادی را مطالعه کرده بود . با دین های زیادی آشنا شده بود. یهودیت ، مسیحیت ، هندو، بودا، شینتو، تائو و ...
چیزی حدود سیصد مذهب و آئین و فرقه و چه و چه .
هیچ کدام اما عطشش را برطرف نمی کرد به سوالاتش پاسخ نمی داد.
دنبال گمشده ای بود؛ گمشده ای که خودش هم نمی دانست چیست؟
آن روز رفته بود کتابخانه ی دانشگاه.
رفته بود که سری بزند . قبلا هم رفته بود بارهای بار
این دفعه اما فرق میکرد.
نمی دانست قرار است آنجا سرنوشتش تغییر کند برای همیشه.
***
🔹 داشت از کنار قفسه های کتابخانه رد می شد و به کتاب ها نگاه می کرد .
جامعه شناسی، روان شناسی ، فلسفه، تاریخ ، رمان، شعر.
جلوتر رفت .چشمش خورد به کتابی که در میان بقیه ی کتاب ها فرو رفته بود و مقداری خاک رویش نشسته بود.
بی اختیار دست برد سمتش و از قفسه درش آورد. نگاهش کرد. ترجمه ی انگلیسی کتاب مسلمانان بود . رویش نوشته بود
The Holy Quran))
کتاب را باز کرد . چند سطری از آن را خواند. به نظرش جالب آمد. کتاب را ورق زد چند سطر دیگر را خواند. به نظرش جالب تر آمد .
گوشه ای از کتابخانه روی صندلی نشست و مشغول خواندن شد . یک ساعت گذشت. دوساعت گذشت . سه ساعت گذشت و ...
کتاب برایش زیبا بود . نمی توانست برای یک لحظه هم کنار بگذاردش.
هرچه بیشتر می خواند بیشتر لذت می برد حس می کرد گمشده اش به او نزدیک شده.
کتاب را از کتابخانه ی دانشگاه امانت گرفت و برد خوابگاه
***
📍شب ها توی خوابگاه تا نزدیکی های صبح بیدار می ماند و قرآن را مطالعه می کرد.
چند ساعتی می خوابید و دوباره بلند می شد و مشغول می شد به مطالعه ی قرآن.
هرچه می خواند سیر نمی شد.لحظه به لحظه عطشش بیشتر می شد. حسابی رفته بود توی بحر قرآن.
روی آیه آیه و کلمه کلمه اش فکر می کرد .نه توراتی که خوانده بود شبیه این کتاب بود نه انجیل و نه هیچ کتاب دیگری.
روزها میگذشت و هفته ها میگذشت و ماه ها میگذشت و ادواردو قرآن را مطالعه می کرد و ذهنش پر از آیاتی بود که لحظه ای رهایش نمیکردند . بالاخره تصمیمش را گرفت.
**
برداشت و رفت یک مرکز اسلامی در آمریکا.
گفت :《 آمده ام که مسلمان شوم ؛ آمده ام که راه حق را پیدا کنم ؛ آمده ام که چنگ بزنم به حقیقت》
آنجا شهادتین را گفت . مسلمان شد . به مذهب اهل سنت در آمد . اسمش را هم عوض کرد گذاشت: (هشام عزیز).
ده سالی آمریکا ماند. دکترایش را گرفت. بعد برگشت ایتالیا پیش خانواده اش.
قبل از رفتن از ایتالیا مسیحی بود . و حالا که داشت برمی گشت اسلام آورده بود. خطرناک ترین دین از نگاه پدرش و خانواده اش و صهیونیست های ایتالیا که دور و بر پدرش بودند.
***
خیلی با خودش فکر می کرد و کلنجار می رفت. نمی دانست چه بکند . مانده بود حقیقت درونش را فاش کند یا نکند
با خودش گفت :《 حقیقت را می گویم هرچه می خواهد بشود ، بشود 》.
یک روز جلوی پدر و مادرش ایستاد. چشم در چشمشان دوخت و گفت:《 من مسلمان شده ام . پیرو دین محمد بن عبدالله . می دانست گفتن این مطلب برایش گران تمام می شود.
اما گفت . با جرات هم گفت.....🦋
🔺 ادامه دارد....
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷
1.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 تشییع #شهید #مدافع_حرم #فاطمیون در تهران
💠 تشیع پیکر نوجوان ۱۶ ساله افغانستانی، مدافع حرم 👈 #شهید_محمد_جعفری_گنجی، که در جریان جنگ علیه داعش در تاریخ ۳۱ فروردین ۹۴ به شهادت رسید. این شهید در سال ۹۳ برای دفاع از حرم اهل بیت توفیق حضور در سوریه داشت و در عملیات بصیری الحریر توسط جبهةالنصره اسیر، شکنجه و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔰 این شهید ۱۶ ساله شهادتی با اقتدار داشت؛ به طوری که تکفیریها
زنده زنده انگشتهایش را قطع کردند تا از او اعتراف بگیرند که موفق نشدند. پیکر این شهید از طریق آزمایش DNA شناسایی شد..
🔹شهید مدافع حرم فاطمیون شهید «محمد جعفری گنجی» در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) با مداحی حاج محمود کریمی تشییع شد.
شهید مدافع حرم🕊🌷
#محمد_جعفری_گنجی
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اخلاق 🦋
#معنویت 📿
🎙 آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
💠 اثر #استغفار زیاد در زندگی
🌐 کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷