eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
662 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش ابوذر هست🥰✋ *شهیدی که در روز تاسوعا اِرباً اِربا شد*🏴 *شهید ابوذر امجدیان*🌹 تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۶۵ تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: کرمانشاه/سنقر/سهنله محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← ابوذر همیشه سر کار روی یک برگه می‌نوشت: شهید ابوذر امجدیان🌷او داوطلبانه به سوریه🕊️ و زیاد به ماموریت میرفت🍂 دوستش می‌گفت لحظات آخر آب برایش بردم و او نخورد💧 و با لب تشنه به دیدار اربابش امام حسین(ع) رفت🕊️ او بیسیم چی بود📞 اما در عملیات ها شرکت می‌کرد و در تماس ها می‌گفت که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم.💫 خمپاره‌ای به اطرافشان اصابت می‌کند💥 و ایشان از سمت راست دچار مجروحیت می‌شود🥀لبش پاره و چند ترکش به سینه‌اش خورده🥀و پای راستش قطع شده بود🥀 او و همرزمانش همگی اِرباً اِربا شدند🥀ابوذر در روز تاسوعا🏴و در سالروز ازدواجمان💍ساعت ۸ صبح به شهادت رسید🕊️ پیکرش از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۴ عصر در همان منطقه می‌ماند☀️و زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند باز هم یک موشک به ماشین آن‌ها اصابت میکند💥 و همرزمان شهید میشوند🥀همیشه میگفت درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم💚 او در روز تاسوعا روز جمعه شهید شد🏴 روز جمعه پیکرش برگشت🌷و روز جمعه اربعین نیز چهلم او بود*🕊️🕋 *شهید ابوذر امجدیان* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos_313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بهش گفتـم : 🌹راضی‌ام شهیـد بشی ولی الان نه ! تو هنوز جـوونی تو جـواب بهم گفـت : لذتی که علی اکبر از شهادت بُرد🕊 حبیب ابن مظاهر نبرد !🖤 ✍ راوی : همسر شهید 🥀 🕊 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
! 🌷پایگاه علم الهدی در اهواز محل شست و شوی لباس‌های خونی رزمندگان و شهداء بود که پس از شست و شو و رفو دوباره برای استفاده رزمندگان به جبهه فرستاده می‌شدند. در آنجا خانم‌های زیادی برای شست و شوی لباس‌ها مستقر بودند ولی یکی از آنها که نوه‌اش شهید شده بود فقط لباس‌های غرق به خون رزمندگان را می‌شست. 🌷در میان این لباس‌ها، گاهی تکه‌ ای از استخوان مجروحین و یا شهداء پیدا می‌شد و معمولاً او مرا صدا می‌زد و آن را به من می‌داد که داخل باغچه دفن کنم. او از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر بجز وقت نماز و نهار مشغول شستن لباس‌ها بود. نه گرما را حس می‌کرد و نه خستگی را می‌شناخت. 🌷تمام بدن او از گرما و آفتاب تاول زده بود ولی باز هم زیر سایه نمی‌نشست. شب‌ها تاول‌های بدن او را چرب می‌کردم تا کمی برای روز بعد التیام پیدا کند. هر چه به او می‌گفتم که زیر سایه بنشیند قبول نمی‌کرد و می‌گفت: "مگه بچه‌های رزمنده سایبان دارند که من زیر سایه بنشینم." او به این کار ادامه داد تا روزی که جنگ تمام شد. راوی: خانم زهرا محمودی از بانوان ايثارگر دفاع مقدس منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت با شهدا
#شهید_محمد_اینانلو_پدر_حلما #جانبازمدافع_حبیب_عبداللهی 🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
⬅️شهیدی که چندین ماه پیکرش روی زمین ماند➡️ بین بچه‌ها رفاقت حبیب و محمد اینانلو یک چیز دیگه بود همکلاسی ،هم محله‌ای ،هم راز و هم آرزو. اصلا با هم بزرگ شده بودند. به گروه محمد و حبیب میگفتند گروه جی 11، یه جمع شاد و سرزنده؛ 21 دی؛ توی عملیات یکی از بچه های تیربارچی شهید میشه. وقتی فرمانده داوطلب می خواد محمد و حبیب پیش قدم میشن و خودشون را به بالای تپه می رسونن. محمد توسط تک تیراندازهای داعش زخمی میشه . حبیب که فکر کرد محمد شهید شده وقتی دید روی لباش زمزمه یا زهراس. دوید سمتش. هر طور شده بود چند متر کشیدش عقب. با محمد حرف میزد و سعی میکرد بخندونتش تا زمان بگذره چند لحظه بعد محمد روسوار تویوتا کرد و خیالش راحت شد/ حبیب فکرش را هم نمی کرد که قراره چند دقیقه دیگه ، یک موشک کورنِت بخوره به ماشین و تموم اعضای ماشین شهید بشن بجز خودش؛محمد و 12 نفر دیگه پرکشیدند و حبیب نیمه سمت راست بدنش سوخت و سوی یک چشمش رفته و گوشت تنش ریخته. می گن مادرش به سختی شناختتش و چند روز طول کشیده تا حبیبش را به جا بیاره. 👈سایت حیات 🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_814015526589169725.mp3
923.4K
کجایی رفیقم رفیقم کجایی دارم واسه حلما ميخونم لالایی..😭 🔻مداحی مدافع حرم برای رفیق شهیدش شهید 🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋ *شهیدی که آرزو داشت روز عاشورا عاشورایی شود*🕊️ *سردار شهید محمد تکلو*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۴۴ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۶ / ۱۳۶۵ محل تولد: همدان / ملایر / بیغش محل شهادت: جزیره مجنون *🌹همرزم← نامش محمد بود، محمد تکلو🍃 معاون گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر (ع) لشکر انصارالحسین (ع) همدان✨ در ۱۷ سالگی به جبهه رفت🕊️ در ۱۹ سالگی ازدواج کرد 💐 ۲۱ سال بیشتر نداشت که در ۲۱ شهریور ۱۳۶۵ در جزیره مجنون پرواز کرد🕊️ او نيمی از قرآن را حفظ بود🌷و می‌گفت: «برای من که در ميدان جنگ هستم و هر لحظه امکان دارد مجروح شوم يا اسير و يا شهيد✨ بهترين مونس من در روی تخت بيمارستان یا در اسارت و يا در خانه‌ی قبر، قرآن است🌷انس و تلاوت قرآن انسان را از آلوده شدن به گناه🔥حفظ می کند.»✨ همرزم← آرزویی داشت که همیشه به زبان می آورد🍃 می‌گفت: «می‌خوام روز عاشورای امام حسین علیه السلام عاشورایی بشم.»🏴 عاشورا از راه رسید🏴 روز عاشورا، جعبه‌های مهمات را جابه‌جا می‌کرد، که صدای انفجار بلند شد!💥 وقتی گرد و غبار خوابید نگاه کردم دیدم سرش از تنش جدا شده بود🥀 او در روز عاشورای حسینی عاشورایی شد🏴 و به آرزویش رسید*🕊️🕋 *عاشقان را سَر شوریده به پیکر عجب است* *دادنِ سَر نه عجب، داشتنِ سر عجب است* *سردار شهید محمد تکلو* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos_313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 ^'💜'^ گفتم: ببینم‌توی دنیاچه‌آرزویی داری؟» قدری فڪرڪردوگفت: «هیچی» گفتم: یعنی چی؟مثلاًدلت‌نمیخوادیه‌ڪاره‌ای بشی،ادامه‌تحصیل‌بدی یاازاین‌حرفهادیگه؟! گفت: «یه‌آرزودارم.ازخداخواستم‌تاسنم‌ڪمه وگناهم ازاین‌بیشترنشده،شهیدبشم.» ♥️🕊 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_نامه🥀🥀🥀 🌴به نام پاسدار حرمت خون شهیدان با سلام به خدمت شما پدر و مادر عزیزم که چندین سال مرا با رنج و سختی و مشقت بزرگ کردید و به من این اجازه را دادید که پای در صحنه پاسداری از دین و ناموس و وطن بگذارم و در جبهه های حق علیه باطل قدم گذارم. پدر و مادر عزیزم در شهادت من گریه نکنید ؛زیرا اگر گریه کردید دشمنان اسلام شاد میشوند،یعنی باید به تمام فرزند از دست دادگان روحیه بدهید. مادرجان انشاالله شیری را که به من دادید برایم حلال کنید،برادرانم اگر شما از من بدی دیدید مرا عفو کنید ، از شما میخواهم که برای اسلام قدم بردارید. جنگ را ترک نکنید و شبها در بسیج نگهبانی بدهید که یک ساعت نگهبانی در راه خدا بهتر از هفتاد سال عبادت است. از همکلاسی هایم میخواهم که در سنگر علم و دانش راه شهیدان را ادامه دهند و از دبیران گرامی ام میخواهم که مرا به بزرگواری خودشان ببخشند.🌴 🕊🩸ـادت 🩸ـاست🕊 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش میلاد هست🥰✋ *شهیدی که همانند اربابش حسین(ع) سرش بریده شد*🥀 *شهید سید میلاد مصطفوی*🌹 تاریخ تولد: ۱۵ / ۲ / ۱۳۶۵ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۷ / ۱۳۹۴ محل تولد: همدان / بهار محل شهادت: سوریه *🌹همرزم← بهش گفتم، «سید وصیتی نداری، نمازی، روزه‌ای؟»📿 گفت، «من حتی یک روز نماز و روزه قضا ندارم✨ خیالم راحت است، مادرم ما را از کودکی اهل نماز و روزه تربیت کرد.»🍃 گفت من ۱۵ سال است که نماز صبحم قضا نشده است!» ✨ در ذهنم حساب کردم، سید ۲۹ سالش بود یعنی هیچ نماز قضایی نداشت؟!‼️ برایم عجیب بود و من رو به فکر فرو برد‼️ پدرش← او توسط تک تیر انداز دشمن از ناحیه ی گلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت، دوستانش بعد از دو ساعت درگیری موفق به عقب آوردن پیکر میلاد نشده بودند🥀و تنها توانسته بودند که پیکرش را در فاصله نزدیک و در یک جای امن قرار دهند💫 اما بعد از درگیری میبینند که پیکرش نیست🥀 او در پی گمنامی بود و عاقبت نیز گمنامی نصیبش شد🌷«میلاد به خواب دوستش آمده بود و عنوان کرده بود در مکان دیگری پیکرش مخفی شده است💫 او گفته بود می‌خواستم گمنام بمانم، اما به خاطر پدرم بازمی‌گردم»🕊️پیکرش بدون سر و پا🥀در کنار درختی🌳 با فاصله‌ای از محل اولیه پیدا شد🌷او همزمان با تاسوعا و عاشورا🏴 به شهادت رسید و توسط داعش سرش جدا🥀و بدنش قطعه قطعه شد*🕊️🕋 *شهید سید میلاد مصطفوی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos_313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا