eitaa logo
در جمع شهیدان
186 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
9 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 روح الله کرمی گرجی ؛ متولد ۱۳۴۵ روستای آسیابسر بود و عضو لشکر ویژه ۲۵ کربلا...تک تیرانداز بود.کربلای چهار مجروح شد و بردنش بیمارستان قائم مشهد.۸ دی ۱۳۶۵ تو بیمارستان بشهادت رسید.شادی روحش صلوات. . 📩 قسمتی از وصیتنامه شهیدروح الله کرمی گرجی: برادران بسیج در پیاده نمودن مفاهیم اسلام بکوشید که این راه شماست و احساس مسئولیت بکنید تا جامعه اسلامی زودتر و بهتر ساخته شود. @sangareshohadababol
🌹روز دهم دی سال ۸۸ به او حمله کردند و کتکش زدند ♦️پزشکی قانونی عامل شهادتش را شی نوک‌تیز و ضربات گوی آهنی تشخیص داد 🌹شهید امیرحسام ذوالعلی 🇮🇷
۴ دی ۶۵ - سالروز شهادت غواص لشگر ثارالله ، شهید محسن شریفیان 💢عظمت ایثار و فداکاری این شهید را غواصان خط شکن گردان ۴۱۰ لشکر ۴۱ 🌴 عملیات کربلایی ۴ فرازی از وصیت شهید: ✍ اسلام همواره در طول تاریخ در تمام ادوار با دشمنان خود در حال نبرد بوده است و همواره مردانی بوده اند که با کمک خود به یاری اسلام می شتافته اند و در این راه با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده اند هم اکنون نیز تنها یاور اسلام در صحنه نبرد با باطل همین ملت مسلمان ما می باشند. ملتی که جوانانشان از علی اکبر حسین و پیرمردانشان از حبیب بن مظاهر و کودکانشان از علی اصغر و زن هایشان از زینب درس چگونه زیستن و چگونه مُردن را آموخته و همچون آنانند. امت مسلمان اتحاد خود را حفظ کنید زیرا تنها چیزی که کمر دشمن ما را می شکند همین اتحاد می باشد و همین وحدت بود که انقلاب ما را پیروز کرده و در آینده نیز پیروز خواهد کرد. وصیت من به همکلاسی هایم این است که درس هایشان را بخوانند و در همه کار خیلی خدا را در نظر داشته باشند تا در همه کارهایشان موفق و پیروز گردند و جای مرا و سنگر مرا خالی نگذارند مواظب باشند که عوامل ضد انقلاب داخلی هرگز در صفوفشان رخنه نکنند.
🌹روایت شهید غواصی که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود 💠به نقل از «محمدباقر برزگر»👇👇 (نیرو‌ی غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا): 🎙یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم. او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود. شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم. شب سوم دی ماه غواصان زیادی از گروهان یک شهید شدند و پیکرشان در آب ماند که یکی از این شهدا «وحید کاوه» بود.
🌷۴ دی ۱۳۶۵ -- سالروز شهادت عارف و دلداده حضرت زهرا (س), شهید اسلامی‌نسب 🎙خاطره‌ای از شهید"محمد اسلامی نسب": بر بال ملائک... 👇 ▫️ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭی که او را ديدم, از چهره‌اش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد. ■ بعد از نماز، در گوشه‌اي نشستم و او شروع به صحبت كرد: «حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. می دانم كه ديگر بر نمی گردم. 🔸گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچه‌های بسيج به تو عادت كرده‌اند. ان‌شاء الله به سلامت بر مي‌گردي.» ■ اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز می دانستم اين كبوتر هم پريدنی است. 🔹ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نمی خواست خانه‌ای داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختمانی بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.» ▪️از اين حرف، دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامی نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است. ▫️هنوز بنا، پيچ كوچه را طی نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكی سفر جاودانه محمد را خبر داد. آن روز دعایی را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب می ديدم و محمد را بر بال ملائك ....🕊🕊 🌴 سردار زهرایی 🌷شهید محمد اسلامی نسب تاريخ تولد : 1333/11/28 تاريخ شهادت : 1365/10/4 مسئوليت : فرمانده گردان امام رضا (ع) لشكر 19 فجر محل شهادت : محور شلمچه عمليات : كربلاي چهار مزار شهید : گلزار شهداي شيراز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ دیماه ۱۳۶۵ ،-- سالروز شهادت عارف لشگر و دلداده حضرت زهرا (س) شهید محمد اسلامی نسب 🌷🌷 🎞 رهبر انقلاب بعد از دیدن این فیلم فرمودند : من مطمئن هستم که این شهیدعزیز ( شهید محمد اسلامی نسب ) در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) ملاقات داشته و می‌ خواست چگونگی این دیدار را توضیح دهد اما نمی‌دانم چرا منصرف شد ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 🎥 صحبت های حضرت زهرایی شهید اسلامی نسب 💠 ماجرای شهیدی که در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) دیدار کرد 🔷️ در بازدید مقام معظم رهبری از لشکر ۱۹ فجر استان فارس، فیلم مصاحبه ای از شهید اسلامی نسب که برای چند روز قبل از شهادتش بود، پخش شد. ◇ ایشان با ذکـر عملیات فتح المبین به یاد حضرت زهـرا (س) افتاد و گفت: «آن پاره تن حضرت رسول (ص) همیشه ما را در مصائب یاری کرده و هیچ گاه تنها یمان نگذاشته است.» ◇ سپس با بغض و مکث طولانی ادامه داد: «هرگـاه نام مبارک بی بی حضرت فاطـمه (س) را به زبان می آورم، ناخودآگـاه از خود بی خود می شوم.» و بعد به زمین خیره می‌شود و سکوتی طولانی ..! 🔻 وقتی فیلم تمام شد؛ مقام معظم رهبری با چشمان خیس از اشک فرمودند: «ایشان کتمان میکند که حضرت را دیده است. بنده مطمئنم که این شهید عزیز، در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) مراوده داشته است.» 🎙 راوی: سردار نبی رودکی 📚 خط عاشقی (۲) / حسین کاجی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌴 عارف لشگر ...‌و دلداده حضرت زهرا (س) 🌷شهید محمد اسلامی نسب تاریخ شهادت : 1365/10/4 مسئوليت : فرمانده گردان امام رضا (ع) لشكر 19 فجر محل شهادت : محور شلمچه عمليات : كربلاي چهار مزار شهید : گلزار شهداي شيراز 🇮🇷 @sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خاطره کوتاه از سردار زهرایی، شهید محمد اسلام نسب - مسئول آموزش لشکر ۱۹ فجر و فرمانده گردان امام رضا(ع) در دوران دفاع مقدس 🎥 راوی: سردار غیب پرور، از فرماندهان وقت لشکر ۱۹ فجر و سپاه فجر استان فارس
💠 خاطرات فرزندان شهید محمد اسلام نسب 🎤 بابا هر از گاهی که یکی از رفقایش شهید می شد، اگر می توانست برای مراسم ختمش حتماً به شیراز می آمد و گاهی در مراسم شهدا سخنرانی می کرد. یک روز که از خط برگشته بود، گفت: ابوذر، فردا مراسم فلان شهید است، من می خواهم برم شیراز، میای؟ من که مدت ها بود به شیراز نیامده بودم، از خدا خواسته گفتم: چرا که نه! با هم به میدان چهار شیر اهواز آمدیم. نمی دانم چه مناسبت یا ایامی بود که اصلأ ماشین برای شیراز پیدا نمی شد. چند دقیقه ای که بی نتیجه ایستادیم، متوجه بابا شدم که سر به سمت آسمان کشید و گفت: خانم، یا حضرت زهرا، من را شرمنده این شهید نکن، کمک کن به مراسم ختمش برسم! خدا شاهد است، سرش را که پائین آورد، به دقیقه نکشید، یک ماشین آریا جلو پای ما ترمز زد؟ -کجا؟ - شیراز! - تا گچساران میرم! بابا کمی فکر کرد و گفت: توکل به خدا، ابوذر سوار شو. سوار ماشین شدیم. توی راه بابا گفت: آقا حالا مسیرت شیراز نیس! - نه آقا، من گچساران میرم. به گچساران رسیدیم. یک دفعه راننده برگشت و گفت: برادر، منصرف شدم خودم شما را تا شیراز می رسانم! بعد هم ما را به شیراز رساند و پدر به موقع به مراسم آن شهید رسید. (به روایت ابوذر اسلام نسب) ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 🌷در جریان بمباران پادگان ابوذر در سر پل ذهاب، ترکشی یا شیشه ای، مثل خار بر چشم محمد وارد شده و آن را بد جوري پاره کرده بود. خبردار شدم در اصفهان بستری است. خواستم به اصفهان بروم که گفت: نیا، من اینجا نمی مانم. از اصفهان به منطقه برگشته بود. چند روزی مرخصی گرفتم و به اهواز رفتم. دیدم پنبه و باندی روی چشم زیر عینکش گذاشته است. گفتم: وضع چشمت چه جوره؟ خندید و گفت: نگران نباش، خوبه، مشکلی نداره! مدتی بعد برگشت شیراز و در بیمارستان خلیلی چشمش را به متخصصان چشم پزشک نشان داد. پزشکان پس از معاینه گفتند: امیدي به برگشت بینایی و بهبود چشم شما نیست! غم سنگینی بر دل محمد نشسته بود، دوري از جبهه و هدف بزرگ زندگیش، مثل کوهی از درد بر سینه اش سنگینی می کرد. چند روز بیشتر از قطع امید پزشکان نگذشته بود که دوباره به بیمارستان برگشت. با اصرار کادر پزشکی را راضی کرد تا چشمش را عمل کنند. می گفت: شما با رمز یا فاطمه الزهرا (س) جراحی را شروع کنید. هرچه از دستتان بر می آید انجام دهید، کاری هم به نتیجه عمل نداشته باشید. بالاخره یکی از پزشکان، توکل کرد و راضی به این عمل شد. چند روز بعد از عمل، وقتی بانداژ چشمان محمد باز شد، بینایی مجددش، اشک حیرت را به چشم همه پزشکان نشاند. نتیجه عمل با آنچه آنها تصور می کردند قابل مقایسه نبود. هنوز پانسمان چشمش را کامل برنداشته بودند که دوباره عازم منطقه شد. (به روایت علی اسلام نسب) 📚منبع: ستاره سهیل ( روایت هایی از سردار شهید محمد اسلام نسب) ا🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 هدیه به سردار شهید محمد اسلام نسب صلوات🌿 "شهدای فارس" ↘️ شهید اسلام نسب - تولد:28/12/1333- روستای لایزنگان- داراب- فارس آخرین سمت: فرمانده گردان امام رضا(ع) شهادت:4/10/1365- شلمچه- عملیات کربلای4
عملیات کربلای 4 به اتمام رسیده بود. اطلاع یافتم که دشمن تعدادی از شهدا را در زیر خاک های گرم و سوزان شلمچه دفن کرده است. جمعی از اسرای عراقی را برای تفحص از جسد این عزیزان در منطقه نگه داشتیم. مدتی را به جستجو پرداختند، اما اثری نیافتند. ناامیدانه دست از تلاش بر داشتند و آستین به عرق خیس کردند. در راه رفتن به اردوگاه بودند که ناگهان فریاد یکی از آنها به هوا خواست و مفهوم کلام عربی اش این بود که من جای دفن شهدا را به خاطر آوردم، برویم تا نشانتان بدهم. برادران را به پای تپه ای برد که پرچم عراق بر روی آن نقاشی شده بود ... زمین را حفر کردند و اجساد را بیرون آوردند. از قبل به مسئول تعاون لشکر تأکید کرده بودم که اگر جسد شهید اسلامی نسب پیدا شد به من اطلاع بده. همین طور هم شد. سریعاً خود را به معراج شهدا رساندم، حیرت و شگفتی غیر قابل وصفی بر چهره ام گل انداخت وقتی آن پیکر مجروح را تازه و معطر دیدم. اصلاً انگار نه انگار که پانزده روز در زیر خاک های گرم و سوزان آرمیده بود. خدایا! خیلی عجیب بود. جنازه عراقی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ما پیکرش سالم بود. بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و خون تازه بیرون می آمد. به اين شهيد به دليل آنكه علاقه بسيار زياد به معناي واقعي به حضرت زهرا(س) داشت دوستانش بهش مي گفتند سردار زهرايي...... ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌿 سردارِ زهرایی، شهید محمد اسلام نسب 💠 فرمانده آموزش لشکر ۱۹ فجر، (استان فارس), فرمانده گردان امام رضا(ع)
. 💫حال خوب یعنی در ایام حماسه ی ۹ دی، بعد دو هفته کسالت و خانه نشینی و محروم شدن از دیدار خانواده های شهدا و رزمندگان و جانبازان، امشب بدونی بزودی دعوت شدی به دیدار یکی از دریادلان لشکر ویژه ۲۵ کربلا،یار امام و رهبری و ولایت فقیه ،یار و و و و ...کسی که در کربلای پنج چنان جانانه جنگيد، که عدنان خیرالله پشت 📞بی‌سیم با عصبانیت میگفت :این عمران کیست که مارو تو شلمچه زمین گیر کرده...!!! او کسی نیست جز حاج عبدالعلی عمرانی جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی ...انشاله بتونیم با وجود کسالت های حاجی ازش مصاحبه ای بگیریم و خاطرات ناب او را ثبت کنیم...
💢 و چقدر بود آن آخر ...چه حین رفتن به میدان و چه زمان آمدن پیکرش... . 📷 وداع مادرانه_سردار شهید ابوالحسن محمدزاده ( از محمودآباد) جانشین گردان پیاده عاشورا از لشکر ویژه ۲۵ کربلا_ ت شهادت : ۴ دی ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۴🌊 .
💌 . ✉️ ای مردم! تاکنون چقدر شاهد پرپر شدن پاره های تن مادران بوده اید. ببینید چه تحولی در خود داشته اید. بدانید طول کشیدن جنگ از اسرار حکمت الهی بوده و بدین معنی می باشد که بهانه را از امت خود بگیرد. اگر در خدمت جبهه نمی باشید در پشت جبهه از کسانی نباشید که بلندگوی رادیوهای بیگانه هستند.صحبت من با آنهایی بوده که هنوز باورشان نیست که اسلام و اسلامیت در خطر است و می گویند جبهه ها را بسیجی ها به خاطر گرفتن پول پر کرده اند. راستی مگر غیر از کفن تاکنون چیز اضافه با خود به دیار حق برده اند؟ مردم بدانید عزت همیشه در گرو سختی هاست. پس صابر باشید که خدا با صابرین است. . 🌊 بهزاد شهرستانی اهل و لشکر ویژه ۲۵ بود که در کربلای ۴ در سن ۱۶ سالگی رسید و پیکر پاکش ۱۵ سال بعد به بازگشت. ...🌷🇮🇷
✈️ . ▫️ / پدر شهید گرجی پور (بهشهر): من و فرزندم عباس علی در جبهه دهلران با هم هم رزم بودیم. یک روز من بیرون چادر روی تپه ای تنها نشسته بودم که دیدم دو نفر با موتور به سرعت به طرف من می آیند. ایستادم تا ببینم چه کسی به سمت من می آید. از بس چهره آنها را خاک گرفته بود قابل شناسایی نبودند. راننده موتور را شناختم. پسرم عباس علی بود. اما ترک او را نشناختم. چون چهره او شدیدا از گرد و غبار پوشیده بود .کنار من ترمز زد دیدم شهید نورعلی نقدی می باشد. گفتم: چرا اینقدر گرد و خاکی هستید؟ پسرم گفت: از بس هواپیماهای عراقی بمباران می کردند اینطوری شدیم و در مسیر برگشت به سختی از دست آنها نجات پیدا کردیم. بعد عباس علی گفت: بابا هواپیمای عراقی ره موشک جا بزومی (ما یک هواپیمای عراقی را با موشکمان زدیم)... که با شنیدن این حرف پسرم بسیار خوشحال شدم و از خدای بزرگ به خاطر دادن چنین فرزندی تشکر کردم. .
🏷 . ▫️محسن لطفی.متولد ۱۳۳۷ پل سفید سوادکوه.اهل روستای شیر دره.شغل رسمی : شرکت البرز مرکزی سوادکوه (شرکت ملی فولاد ایران)شغل فرعی : کارگر پمپ بنزین ـ کارگر مرغداری.۳ تا دختر داشت که راهی جبهه ها شد.بی سیم چی ـ فرمانده گروهان بود.۴ دی ۱۳۶۵ عملیات کربلای چهار بشهادت رسید.۹ سال بعد پیکر مطهرش بازگشت.تو وصیتنامه ش نوشت: 📩 از تمام دوستان، همرزمان و امت حزب الله می خواهم که امام و انقلاب را تنها نگذارید و همیشه گوش به فرمان امام امت باشید.(( شادی روحش صلوات 🇮🇷)) .
💢سربازان ساده گی سفره های سنگر را از سفره‌‌ها‌ی ساده‌ی خانه ی مولای مظلومان ( ) به ارث برده بودند....
🏷 (حسین)_کبیری ‌. ▫️خواهر شهید : داداشم در دوران نوجوانی خوابی دید.او یک شب خواب دید که زنی با لباس سبز رو به رویش ایستاده و به او می گوید که از همین حالا اسم تو حسین است  و تو هم چون حسین و یارانش روزی در راه اسلام و سرزمینت شهید می شوی  که بعداً به ما گفت آن زن کسی جز فاطمه زهرا نبود . از آن روز به بعد  او گفت  دیگر مرا داریوش صدا نکنید . اسم من حسین است  حتی طوری شده بود که اگر او را داریوش صدا می کردی جوابت را نمی داد تا به او بگویی حسین . از آن موقع تا آن روز ماه و ماه ها و سال ها می گذرد اما یاد و خاطره شان هم چنان در ذهن ما مرور می شود و من خیلی خوشحال ام را افتخار می کنم که خواهر دو شهید بزرگوار علی و حسین هستم این واقعاً یک سعادت است که نصیب من و خانواده ام شد . .
شھیدحاج‌قاسم‌سلیمانی: اگر کسی‌ صدای رهبر خود را‌ نشنود به‌طور یقین‌ صدای امام‌ زمانِ‌ خود را هم‌ نمی‌شنود. 🕊 ♥️
من مات قد و قامتِ موزون توام مفتون جمالِ روىِ بى‌چون توام حاشا كه بگويمت تو ليلاى منى اما منِ دلباخته مجنون توام شعر از علامه حسن زاده آملی
💢 جانباز ۷۰ درصد بود... هم حقوق جانبازی داشت هم حق پرستاری...‌ کارت بانکی شو داد گفت این پول و خرج درمان جانبازهایی کنید که توانش رو ندارند.این همه سال دست به کارت نزد... .
وضو گرفتہ سینه‌ام حًَیَّ عَلـیٰ خیـالِ تو ...
♦️شهید آوینی: «و مگر در شب چه سِرّی نهفته است كه در روز نیست و خراباتیان چگونه بر این راز آگاهی یافته اند؟ شب سراپرده راز و حرمِ سِرِّ عرفاست و رمز‌ آن را بر لوح آسمانِ شب نگاشته اند، اگر بتوانی خواند.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»
🔹شهید آوینی: «اگر برای اهل ظاهر، روز و شب جز چرخش كره‌ زمین بر گرد خویش و در مدار خورشید هیچ چیز در خود نهفته ندارد، اما برای اهل راز، این شب، شب هجرت از پرستش نفس به پرستش رب است. كره‌ زمین در طواف نور است و اگر بر گِرد خویش نیز می‌چرخد، تمثیلی از این معناست كه مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 آخرین عزاداری غواصان گردان های ولیعصر و حبیب‌بن‌مظاهر لشکر ۳۱ عاشورای آذربایجان قبل از عملیات تاریخی کربلای ۴ در شب یلدای سال ۱۳۶۵ با مداحی شهید حاج رضا داروئیان ♦️شهید آوینی: «خون پیکره‌ حق در طول تاریخ از قلب عاشوراست که سرچشمه می‌گیرد و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است. کاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا (ع) یکایک از صُلب پدران و رَحِم مادرانشان پای به سیاره‌ زمین می‌گذارند و در زیر خیمه‌هایی پشمینه و یا در خانه‌هایی کاهگلی بزرگ می‌شوند و خود را به صحرای کربلا می‌رسانند.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»
🔸حاج همتی که در طول زمان حضورش در جبهه کمتر شبی بود که خواب حقیقی رو لمس کنه! 🔸حاج همتی که بسیجی ها به شوخی می گفتن دیشب حاجی ۳۰ کیلومتر خوابید! آره درسته، حاجی همش تو ماشین بود و از این خط به اون خط می رفت و خواب رو بر خودش حروم کرده بود. 🔸سی کیلومتر خواب تو ماشین اونم تو جبهه، یعنی حدوداً ۱۵ دقیقه خواب در طول شبانه روز!
♦️نه، ماجرا چیز دیگری است! شهید آوینی: «زمان بستر جاری عشق است تا انسان ها را در خود به خدا برساند و تمامی آنچه در زمان حدوث می یابد باقی است.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» ─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─ به‌کانال‌ولایی بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan @Ghesehaye_Shohada ۳ ✌️
aviny-www.Ziaossalehin.ir-04.mp3
852.9K
توبه‌ای واقعی ♦️این صوت شهید آوینی دوای درد همه کسانی است که می‌خواهند توبه‌ای واقعی کرده و به سوی خدا بازگردند. 🔸خدا می داند که همین چند جمله شهید آوینی برای هدایت بشر کافیست!
🔷 شهید آوینی: «آيا ما نبايد بر مبنای نظريات اسلام و احکام آن در همه زمينه‌ها عمل کنيم؟ اگرنه، پس آن وجه تمايز ذاتی که انقلاب اسلامی را از ساير انقلاب‌های غيرالهی جدا می‌کند در کجاست؟ آيا همين که مسئولين سطوح بالا مسلمان و بعضاً از علمای روحانی هستند کفايت می‌کند و ديگر مهم نيست که اين مسئولين بر مبنای اسلام عمل کنند يا نه؟ 🔹مسلّماً اينچنين نيست. پس چيست؟ آيا مظاهر اين تمدن کنونی بشر که به نام تمدن غربی معروف است کاملاً منطبق بر اسلام است؟ اگر اينچنين باشد البته ديگر جايی برای ترديد نمی‌ماند؛ اما شما را به خدا، برای رسيدن به همين نظريه هم نبايد در متون و معارف اسلامی و مخصوصاً در قرآن تحقيق کرد؟» 🔸منبع: مقدمه کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»