eitaa logo
در جمع شهیدان
184 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید ولی الله مصطفی زاده امیردهی ( نفروسط) نام پدر : علی نام مادر: عشرت طالبی تاریخ تولد :1343/02/02 تاریخ شهادت : 1366/05/23 محل شهادت : جاده پیرانشهر گلزار:شهید اسماعیل پور کتی غربی ، بابل به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان 🌺اینجانب ولی الله مصطفی زاده امیردهی فرزند علی در سال 1343 در روستای امیرده بندپی شرقی بابل در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و دوران ابتدایی تحصیلی را در همان زادگاهم روستای امیرده گذراندم. و بعد تا سال دوم راهنمایی را در مدرسه پاشا امیر به ادامه تحصیل پرداختم بعد به اتفاق خانواده به شهر مهاجرت کرده و دوران متوسطه را در شهر گذارندم و تا اینکه با حمایت پدر و مادرم وارد نهاد پاک و مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از متن جامعه برخاسته بود وارد شدم از همان اول انقلاب دو آرزوی بزرگ داشتم که یکی حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگری شهادت بود که به اولین آرزو زود رسیدم و از خدای بزرگ آرزو دارم که اگر من را لایق دانسته به درج رفیع شهادت نایل آیم. (آمین) ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
شهید ولی الله مصطفی زاده: 🌺همین اینهاییکه می بینند جان نثاری می کنند اعم از بسیج و سپاه و ارتش و غیره در داخل همین مساجد پرورش یافته اند.هر آن آماده شهادت می باشند.در سر نماز هیچ وقت یادتان نرود. امام و رزمندگان را دعا کنید مخصوصاً شما مادران شهید داده دلتان شکسته و دعایتان زود مستجاب می شود رزمندگان در جبهه را یاری رسانید که از عزیزانم می خواهم که همچون زینب کبری سلام الله علیها راه امام حسین و امام را زنده نگهدارید و درسنگر تربیت و اخلاق انسانی و اسلامی برای خود و فرزندان از هیچ کوششی دریغ نکنید . ❤️پدر و مادرم شما باید خدا را شاکر باشید که فرزندی تربیت کرده اید که تقدیم اسلام و قرآن نمودید و در راه خدا و دین خدا به شهادت رسیده است که این افتخاری است که کمتر نصیب ما انسانهای سراپا تقصیر می شود. واقعاً فیض عظیمی است. انشاءالله لایق این نور عظیم باشیم. در پایان از تمام دوستان و آشنایان و همه کسانی که از بنده حقیر بی احترامی و اذیت و آزار دیدند حلالیت می طلبم. تشییع پیکر پاک ومطهر شهید ولی الله مصطفی زاده چهار راه گلشن،مسجدگلشن بابل ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید مرتضی نجفی رودباری نام پدر : علی گدا نام مادر : زینب زارع تاریخ تولد :1344/07/10 تاریخ شهادت : 1365/05/23 محل شهادت : بوكان گلزار:شهدای سیدکلا ، بابل : موقعیت کشور به بنده اجازه نمی داد که در خانه باشم و برگ معافیت از خدمت نظام در جبهه داشته باشم و رزمندگان اسلام در جبهه با جانشان بازی کنند ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
شهید مرتضی نجفی رودباری ( سمت چپ) : بسم الله الرحمن الرحیم 🌺با درود و سلام به پیشگاه ولی عصر (عج) و نایب بر حقش امام امت خمینی بت شکن و درود به روان پاک شهیدان صدر اسلام تا شهیدان کربلای ایران و اسلام به رزمندگان دلیر انقلاب که مدت هفت سالگی توانستند با جنایتکاران شرق و غرب به مبارزه برخیزند. اکنون که موقعیت ایجاب کرد و خداوند خواست که به جبهه حق علیه باطل روانه کردم و به ندای رهبر بزرگ انقلاب لبیک گویم.امیدوارم مورد رضای خداوند عزوجل قرار گیرید. ❤️پدر عزیزم مادر مهربانم خیلی شرمنده ام که نتوانستم زحماتی را که برای من کشیده اید جبران کنم و موقعیت کشور به بنده اجازه نمی داد که در خانه باشم و برگ معافیت از خدمت نظام در جبهه داشته باشم و رزمندگان اسلام در جبهه با جانشان بازی کنند و خواست خدا بود که من معاف بشوم و دوباره به جبهه بروم مرا ببخشید و برای من ناراحت نباشید چون اگر سعادت داشته و شهید شوم انشاالله خداوند اجر و پاداش به شما می دهد. ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
30.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 ۸ مرداد سالروز شهادت نماد زنده بودن شهدا در ایران، شهید عبدالنبی یحیایی گرامی باد. 🔸سکانسی نوستالوژیک از فیلم «ستارگان خاک» ساخت سال ۱۳۷۳ را ببینیم و گریه کنیم. ماجرا از این قرار است که شهید عبدالنبی یحیایی اهل روستای انارستان بخش ارم استان بوشهر بود که در سال ۱۳۶۲ در ارتفاعات حمزه کردستان عراق به شهادت رسید و ۹ سال بعد و در سال ۱۳۷۱ تعداد ۲۲ نفر از اقوام و هم محلی های ایشان قصد مرمت مزار ایشان را داشتند و قبر او را شکافند اما با صحنه عجیبی روبرو شدند! 🔸آنها می بینند که صورت شهید مانند روز اول دفنش سالم مانده و خراشیدگی روی بینی او هم دقیقاً مانند روز دفنش همان طور مانده و عجیب اینکه از سر او که به دلیل اصابت ترکش سوراخ شده بود، قطرات خون تازه ای به داخل قبر فرور می ریزد که مایه تعجب و شگفتی همه شد! 🔸اخیراً در نزد یکی از شاهدان ماجرا بودم که می گفت در آن لحظه یک بوی عطر بسیار خوش از مزار خارج شد و همه در تعجب و حالتی شبیه کما بودیم و نمی دانستیم که چه شده است! فقط چند برگ از یک قرآن قدیمی و کهنه و پاره در نزدیکی مزار و در یکی از اتاقک های قبرستان قرار گرفته بود که آن را باز کردیم و خدا شاهد است که این آیه آمد که: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ!» ♦️خوب توجه کنیم! صدایی که در لحظه خون آلود شدن دست شخصی که در قبر حضور دارد به گوش می‌رسد، صدای واقعی اذان گفتن خود شهید است که قبل از اعزام ایشان توسط خانواده وی ضبط شده است. لبیک یا زینب https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
🔷 شهید آوینی: «خودباختگى بشر امروز تا بدانجاست كه حتّى در منطقه اسلامى و بعضاً در ایران، به ویژه در نزد روشنفكران و تحصیل كرده‏ هاى دانشگاه، احكام اسلام تا آنجا اعتبار دارد كه با معیارهاى مطلق تمدّن معاصر غرب مخالفتى نداشته باشد و چه بسا كه عدّه‏ اى از متفكرین نیز از سر خود باختگى و شیفتگى نسبت به تمدّن معاصر غرب، به تبیین معارف اسلام براساس دستاوردهاى تجربى و یا حتّى به انطباق آیات قرآنى با محصولات تكنیكى تمدّن مغرب پرداخته‏ اند و این سرطان دردناكى است كه متأسفانه حتّى به رگ و ریشه و پیكره برخى تألیفات مذهبى نیز سرایت كرده‏!» 🔸منبع کتاب «حکومت فرزانگان» ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
- ناشناس.mp3
393.2K
🔷 صوت آسمانی شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» 🔸سِرُ الاَسرار شهدا چیست؟ ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
❣عادت داشت قبل از اعزام به جبهه، حمام می رفت و غسل شهادت می کرد. من لباس هایش را جمع می کردم، چشمم افتاد به کمربند نظامی اش که تقریباً تمام تار و پود های آن از هم باز شده بود. رضا که از حمام بیرون آمد، گفتم: «داداش این کمربند که دیگه به درد نمی خوره! این را بندازم بیرون!» کمربند را از دست من در آورد و گفت:« نه، نه. ما با هم انس داریم، عمریست با هم هستیم، عمر ما هم یکی است!» ادامه داد: «وقتی تمام تار های این کمربند از هم باز شد، تمام وابستگی من هم از این دنیا کنده می شود!» مادر همیشه قبل از اعزام قرآن بالای سر رضا می گرفت و پشت سرش آب می ریخت. بار آخر قبل از اینکه از زیر قرآن رد شود. قرآن را از دست مادر گرفت، بوسید و بر چشم گذاشت و بعد هم باز کرد. گل از گلش شکفت. با خنده گفت: «دیدی گفتم وعده خدایی محقق خواهد شد. » اولین آیه در صفحه سمت راست این بود: «وَعدَ اللهِ لا یُخلِفُ اللهُ وَعدِهُ» همیشه می گفت من با خدایم وعده ای دارم و مطمئنم که خدا خلف وعده نمی کند. این آیه را که خواند، رو به مادر که با کاسه ای آب که چند برگ نارنج در آن شناور بود گفت: «مادر دیگر این آب را اصراف نکن، من دیگر بر نمی گردم!» چند هفته بعد وقتی برای خداحافظی با پیکرش رفته بودیم، چشمم سُر خُرد روی کمربندش. هنوز یک تار آن پاره نشده بود. وقتی همه خانواده به او خدا حافظی کردند. دست بردیم زیر کمرش که بلندش کنیم، ناگهان آخرین تار کمربندش هم، از هم گسیخت! انگار همه وابستگی اش از دنیا جدا شد. راوی خواهر شهید 🌹🌷🌹🌷 هدیه به سردار شهید رضا پورخسروانی صلوات- https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
❣می گفت: «در این عملیات من می خواهم به گردان های رزمی بروم. حوصله ام سر رفته از بس که باید در قرارگاه بنشینم و به این بیسم و آن بیسیم جواب بدهم.» اما هرچه اصرار می کرد کمتر نتیجه می گرفت. مدتی بود که تغیراتی در رفتار و کردارش به وجود آمده بود. بیشتر شب ها را بیدار بود و به مناجات و راز و نیاز با خدا می پرداخت. یک نوار نوحه حضرت زهرا(س) داشت که می گذاشت و تا می توانست گریه می کرد. یک روز گفت: می دانید که مادرم خیلی وقت نیست که از این دنیا رفته.مادرم خیلی برای من زحمت کشید و من نتوانستم زحمات او را در حیاتش جبران کنم. هر وقت که به خانه می روم و جای خالی مادر را می بینم خیلی زجر می کشم و احساس تنهایی می کنم، تنها خواهشی که از خدا دارم که مرا پیش مادرم ببرد!« آنقدر برای رفتن پافشاری کرد که فرمانده اش راضی شد. 🌷ده روزی به عملیات والفجر 2 باقی مانده بود. سرگرم آماده سازی سیستم های مخابراتی بودیم که کریم پیش من آمد. گفت: «در این عملیات به فکر یک معاون جدید برای خودت باش.» کریم معاون مخابرات لشکر بود و اگر کنار می کشید، پیدا کردن جایگزین برایش سخت بود. گفتم: «چرا؟» گفت: «در این عملیات می خواهم به عنوان تک تیرانداز با گردان ها به جلو بروم.» به فرمانده تیپ[سردار اسدی] جریان را گفتم. ایشان گفت: « اگر خدایی نکرده برای شما اتفاقی بیافتد باید کسی باشد که کار را بلد باشد یا نه!.» کریم راضی شد و رفت دنبال کارهایش. گذشت، تا 24 ساعت قبل از عملیات. دیدم دارد قطار فانسقه برای خودش درست می کند و اندازه کمرش می کند. گفتم: «کریم این چیه!» با خنده گفت: «به شما گفتم که در این عملیات روی من حساب باز نکن!» از دستش ناراحت شدم. سوار ماشین شدم و به قمطره رفتم. ساعتی بعد آمد [شهید علی اکبر] رحمانیان را واسطه آورده بود. چهره اش بشاشیت خاصی داشت. مرا در آغوش کشید. گفت: «قبول کرده بودم بمانم، اما خواب مادرم را دیدم. آغوشش را باز کرده و مرا بغل کرد. می دانم که رفتنی ام، مانعم نشوید.» خیلی مادرش را دوست داشت، می گفت:« مادرم مرا با پختن نان بزرگ کرد، اما حالا که بزرگ شده ام او مرا تنها گذاشته.» - «به یک شرط!» - «چه شرطی!» - «شفاعت!» دستش را جلو کشید، دستم را محکم گرفت و گفت: «قول مردانه می دهم که ترا شفاعت کنم!» شب چهارم عملیات بود که رحمانیان به من بیسیم زد و گفت: «امانتت را به صاحبش پس دادم. دوزاری ام افتاد، کریم هم شهید شد.» 🌷فرزند دومم در آستانه به دنیا آمدن بود اما حال همسرم اصلاً مساعد نبود. 4، 5 روز درد می کشید. روز پنجم بود. در بیمارستان نشسته بودم، قرار بود همسرم را به اتاق عمل ببرند. دیدم در بالای راهرو عکس کریم را نصب کرده اند. چشمم در چشمانش افتاد. گفتم: «کریم من سرتا پا تقصیرم، دعایم مستجاب نمی شود.از خدا بخواه همسرم نجات پیدا کند!» دو سه دقیقه بعد مادرم آمد و مژده به دنیا آمدن پسرم و سلامت همسرم را داد. نامش را کریم گذاشتم تا همیشه به یاد کریم باشم. چند سال بعد، همین پسرم از طبقه سوم پائین افتاد. وقتی در راه بیمارستان بودم گفتم: «کریم، این پسرم هم اسم توِ، از خدا بخواه که سالم بماند. وقتی به بیمارستان رسیدم دیدم پسرم سالم است و تنها کمی پایش درد دارد. ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
شهید عبدالکریم گلخنی
❣آنھا که از پل‌ صراط‌‌ می‌گذرند قبلا از خیلی‌ چیز‌ها گذشته‌اند؛ باید بِگذری‌ تا بُگذری‌ ...! ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
❣یادی از شهید غلامعباس عباسی، شهید حمله تروریستی حرم حضرت شاهچراغ(علیه السلام) ▪️یکی از خادمان حرم، بعد از شهادت همسرم می‌گفت: «آقای عباسی دائم به مزار شهدای حضرت شاهچراغ می‌رفتند. در هنگام تحویل شیفت، با حسرت به آنها می‌گفت: «خوش به سعادت شما. شما عاقبت بخیر شدید.» خادم به او گفته بود: «ما هم عاقبت بخیر هستیم که اینجا خدمت می‌کنیم.» او هم جواب داده بود: «نه! اگر ما شهید بشویم عاقبت‌بخیر هستیم. عاقبت بخیری یعنی شهادت.» همسرم در هیئت محبین حضرت فاطمه(س) خدمت می‌کرد. در ماه محرم، در خیمه‌ی امام حسین علیه‌السلام، با شیر و چای گرم، از عزادارن پذیرایی می‌کرد. گاهی فیلم فعالیت‌های خیمه روی پرده پخش می‌شد. همه جلو دوربین می‌آمدند به‌جز همسرم! یک روز به او گفتم: «خب شما هم بیا جلوی دوربین.» گفت: «لازم نیست کسی من را ببیند! کسی که باید ببیند می‌بیند.» ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
📆 ۱۲ روز أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ گواهی می‌دهم [ای حسین] که تو نوری در صلب‌های بلندمرتبه و رحم‌های پاک بودی 📜 شما فرازی از زیارت اربعین را خواندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بررسی زمینه‌های وقوع جنگ ۳۳روزه در گفتگوی تاریخی شهید سپهبد قاسم سلیمانی با رسانه KHAMENEI.IR در مهرماه ۹۸ 🗓 سالروز پیروزی حزب الله لبنان در جنگ۳۳روزه 📥 کیفیت اصلی را در سایت ببینید ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
: از شکست ضد انقلاب در بیجار تا انهدام گارد ریاست جمهوری صدام در مهران ۲۳ تا ۲۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۴ بود که سپاهیان اسلام عملیات عاشورای ۱، ۲ و ۳ را با هدف پاکسازی مناطق غربی کشور از وجود ضد انقلاب و عقب راندن دشمن بعثی از جنوب مهران اجرا کردند. در طول جنگ عراق علیه ایران، دشمن بعثی توانست از ظرفیت گروه‌های ضد انقلاب و معاند استفاده کرده و آنها را مورد حمایت ویژه رژیم صدام قرار دهد به‌طوری که تجهیز این گروه‌ها در دوران جنگ از سوی ارتش عراق به‌طور مرتب صورت می‌گرفت تا اعضای این گروه‌ها بتوانند با اقدامات خرابکارانه خود در غرب کشور، از توان رزمندگان اسلام بکاهند تا هم ضربه‌ای به کشور در این منطقه وارد شود و هم با سرگرم کردن رزمندگان، شرایط را برای پیروزی دشمن بعثی در مناطق جنوبی فراهم کنند؛ لذا فرماندهان در آن دوران برنامه و عملیات‌های ویژه‌ای را برای مقابله با گروه‌های ضد انقلاب طراحی و به مرحله اجرا رساندند که با موفقیت هم همراه بود. به همین منظور سلسله عملیات‌های عاشورا برای مقابله با ضد انقلاب طراحی شد. مرحله اول عملیات عاشورا با هدف سرکوبی نیرو‌های ضد انقلاب در غرب کشور، مرحله دوم با هدف انهدام نیرو‌های صدام در منطقه چنگوله و مرحله سوم هم با هدف انهدام چند تیپ از ارتش عراق و تخریب میادین مین از ۲۳ تا ۲۵ مرداد سال ۱۳۶۴ انجام گرفت. برنامه رزمندگان برای ضربه زدن به ضد انقلاب به‌طور دقیق در مرحله اول عملیات عاشورا اجرایی شد. ضد انقلاب در ابتدای سال ۱۳۶۴ در قالب گروه‌های کومله و دموکرات کردستان کمک شایانی را به ارتش بعثی کردند و عمده فعالیت آن‌ها هم در حوزه تخریب، خبرچینی برای فرماندهان دشمن بعثی، گستردگی محور‌های نبرد و خسارت به مراکز دولتی، جهاد سازندگی و مناطق مسکونی و بعضاً کردنشین کردستان و آذربایجان غربی بود. سپاهیان اسلام در ۲۳ مرداد سال ۱۳۶۴ عملیات عاشورای یک را به فرماندهی جلال صادقی در شهر تکاب و صایین‌دژ اجرا کردند و در همان ساعات ابتدایی عملیات، علاوه بر دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خود، ۵۰ نفر از ضد انقلاب را کشته و صد‌ها نفر را به اسارت درآوردند. رزمندگان در اولین مرحله از این عملیات، شهر‌های تکاب، بیجار، قروه همدان و صایین‌دژ را از لوث وجود ضد انقلاب پاک کردند. مرحله دوم عملیات عاشورا با رمز «یا مهدی (عج)» تنها یک روز بعد از اجرای مرحله اول آن، در منطقه چنگوله در جنوب مهران اجرا شد و رزمندگان نیروی زمینی سپاه در این عملیات نامنظم علاوه بر تصرف تپه دوقلو و ارتفاع ۱۴۵، گردان اول و دوم تیپ ۱۱۴ لشکر ۳۵ دشمن بعثی را منهدم کردند. رزمندگان در این حمله یک روزه، دشمن بعثی را از مواضع قبلی‌اش عقب راندند و حدود ۵۰۰ نفر از نیرو‌های دشمن را به اسارت درآوردند. یکی دیگر از نکات مهم در اجرای مرحله دوم عملیات عاشورا، استفاده از نیرو‌های زبده تیپ سیدالشهدا (ع) بود که این نیرو‌ها به‌دلیل آموزش‌های پیشرفته‌ای که دیده بودند، نقش به‌سزایی در فلج کردن اعضای گارد ریاست جمهوری رژیم صدام در جنوب مهران داشتند. این مرحله از عملیات نیز با موفقیت به پایان رسید. در نهایت مرحله سوم عملیات عاشورا در منطقه فکه نیز بعد از اتمام مرحله دوم با هدف تخریب میادین مین اجرایی شد. این مرحله از عملیات به‌دلیل بروز طوفان و باد و باران و مخفی شدن مین‌ها در زیر خاک از پیچیدگی خاصی برخوردار بود. این مرحله از عملیات با رمز «سیدالشهدا (ع)» و فعالیت و تلاش مستمر گردان تخریب سپاه به فرماندهی حاج احمد نوریان اجرا شد، اما در خلال اجرای این عملیات، درگیری‌هایی نیز با دشمن بعثی صورت می‌گرفت و رزمندگان در این عملیات، دو گردان از تیپ ۱۰۸ ارتش بعثی را منهدم کرده و ۶۳۵ نفر از نیرو‌های دشمن را به هلاکت رساندند. ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
همیشه خوبی های افراد را در جمع می گفت؛ مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام می داد، همان مورد را در جمع اشاره می کرد. همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت شخصیت بچه ها بود. باور کنید احمد آقا از پدر و برادر برای ما دلسوزتر بود. ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
شب‌قبل‌ازشهادت‌ بابڪ‌ بود. یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود. من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌نیروی‌ آزاد ادوات. اون‌ شب‌هوا‌ واقعا‌ سرد بود بابڪ‌ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌ جا‌نیست‌ من‌بخوابم. پتو هم‌ نیست" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌ این‌پتو ؛اینم‌سویچ برو‌ جلو‌ ماشین‌ بخواب،‌ من‌عقب‌ میخوابم ساعت ‌ 3 شب‌ من‌ بلند‌شدم‌ رفتم‌ بیرون دیدم‌ پتو رو انداختہ‌ رو‌ دوش‌ خودش‌ داره‌ نماز میخونہ (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!) گفتم: بابڪ بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر ..حرفےنزد😔 منم‌رفتم‌خوابیدم. صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد💔 به‌نقل‌از‌همرزم‌ ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
💢 یک لحظه بود آن اعزام...! یک عکس خانوادگی آن دم آخر و دقایقی بعد رفت ....زود هم رفت. من ماندم و ۳۷ سال تماشای همان یک قاب عکس و دنیایی حسرت و فراق یک مرد که بابا می نامیدمش... . 📷 نورعلی جهانیان ( از شهرستان ) . ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
💢 . ▪️عبداله عابدیان ملک کلایی_روز عاشورا بدنیا اومد ، حدود ده ماه تو جبهه ها حضور داشت.تو گردان علی بن ابیطالب بود.تیربارچی و معاون فرمانده دسته بود.تو جبهه مداحی و نوحه سرایی هم میکرد.مرداد ۱۳۶۷ تو شلمچه مجروح سختی میشه و به اسارت در میاد...عراقی ها اول می‌خواستند تیر خلاص بزنند اما پشیمان شده و عبدالله را به عراق منتقل کردند. . ▪️او پس از سه روز بر اثر جراحت و عدم بردنش به بیمارستان بشهادت رسید ، و در همان عراق در جایی نامعلوم پیکرش را دفن کردند.تا سال ۱۳۷۴ که از شهید مقداری استخوان و پوتین پوسیده شده به وطن برگشت و خانواده را از نگرانی در آورده . پس امید آن داریم فردای روز قیامت شفیع ما قرار گیرد .( شادی روحش صلوات)🇮🇷🌷 . ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 روزی که امام خندید. |فیلم شور حاج بخشی پیر دلاور در جبهه ها، گردان عمار قبل از عملیات والفجر ۸ آزادی شهر فاو| 🔹 پسر حاجی بخشی تعریف می‌کرد، توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند، من هم همراه پدرم بودم. ◇ توی حسینیه جماران مملو از جمعیت بود، امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار می‌دادند و امام هم دستش رو برای رزمنده ها تکون می‌داد. ◇ امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن. ◇ ماشاالله ...حزب الله ◇ بسیجیها ...حزب الله ◇ سپاهیا ...حزب الله ◇ ارتشی ها ...حزب الله ◇ و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد. ◇ حاجی گفت: کجا میرید ... همه گفتند:حاجی گفت: با کی میرید ... همه گفتند:حاجی گفت: مارم ببریدهمه یکصدا گفتند ... جا نداریم.. ◇ اینجا بود امام بزرگوار شروع کردن خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش میکشید. گفت آقاجان: ببین این جوونها من پیرمرد رو اذیت میکنند. 🔹 در این روزهای باقی مانده اربعین یاد همه‌ی راهیان کربلا...یاد مرحوم حاجی بخشی گرامی باد. ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
امشبم دریای دل طوفانی است آسمان دیده ام بارانی است باز امشب یاد یاران است و من خاطرات این شهیدان است و من ایستاده از راست: 1-🌷شهید علی اکبری 2-🌷شهید احمد کاکا 3-🌷شهید مهدی عباسی 4-🌷زنده یاد جانباز مهدی افشون 5-آقای مهدی فلاح 6-🌷جاوید الاثر شهید محمد حسن زاده مقدم 7- آقای مهدی ضرابی نشسته از راست: 8-آقای علیرضا مرادی 9-🌷زنده یاد جانباز و آزاده سرافراز محمد حسین منصف 10-🌷شهید شعبان قلی پور 11-🌷شهید سید قاسم موسوی این عکس در میدان راه آهن اهواز در سال1361با حضور هفت والامقام گرفته شده است. عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
سوالی که ازمادرشهیدطهماسبی پرسیده شده و جواب زیبای ایشان!!! حاج خانم !فرزندانتان چطور آنقدرصالح و سربه راه شدند؟؟؟ دوستانشان همه مثل خودشان بچه های مومن خوبی بودند. مدرسه هم که رفتند بازبا دوستان خوب وپاکی معاشرت میکردند .مثلاشهید« ژیان پناه» که واقعا انسان خوب ومومنی بود. پدروپدربزرگشان هم انسان خوب ومومنی بودند. پسرم حقوق که می‌گرفت بیشتر پولش را به فقرا میداد.کمک به دیگران خیلی برایش مهم بود.میگفت مامان برای چه انقلاب کردیم؟ باید فعالیت کنیم وحواسمان به مستضعفین باشد.دوست داشت دستگیر نیازمندان باشد و به آنها کمک کند.شاهرخ خیلی باایمان،خوش اخلاق و صبور بود. واقعا حیف بود اینقدر زود ازدنیابرود .شاهرخ در۲۷,۲۸سالگی ودراوج جوانی شهیدشد.‌خدااز منافقین نگذردکه چنین جنایت هایی درحق جوان های کشور انجام دادندپسرم مگرچه گناهی انجام داده بود که به این شکل بدست منافقین شهیدشد پسرم رامظلومانه ازداخل خانه دزدیدند وشکنجه کردنداماایشان داغ دادن هرنوع اطلاعاتی را به دلشان گذاشت... ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
می رسد رزق محبّان اباعبدالله از سر سفره‌ی احسان اباعبدالله در زمان‌های غير از ايام محرم و صفر رزمندگان غذاهـای خود را در سنگرها و اتاق‌هایشان در گردان میل میکردند اما در محرم و صفر، نذری به‌این شکل بود كـه رزمنـدگان در رده‌ های مختلف سفره‌ هايی را در محوطه های گــردان پهن می‌كردند و به صورت جمعی غذا ميل می كردند. البته اين در زمان غير از عمليات ها بود ... ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan
من قصه فراق تو را خاک کردم، حاصل چه شد؟ جوانه زدی و بیشتر شدی!! 📎پ ن :فرمانده دلاورتیپ ذوالفقارلشکر۲۷محمد رسول اللهﷺ ●شهادت: ۲۱مرداد۶۲ اسلام آباد غرب به دست کوموله ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲 اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید با شهداء 🌷 همنشین شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2041578225C2328d02bfd @ba_Shaheidan