eitaa logo
در جمع شهیدان
186 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
9 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین شهر باز پس گرفته شده از دشمن توسط نیروهای ژاندارمری شهر دهلران اولین شهر باز پس گرفته شده در دوران دفاع مقدس است. مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران ناحیه کرمانشاه در بیست و پنجم مهرماه ١٣٥٩ اعلام کرد: «شهر دهلران که توسط نیروهای متجاوز عراقی تصرف شده بود به‌وسیله غیورمردان ژاندارمری باز پس گرفته شد و کنترل (پایش) وضعیت شهر در دست نیروهای ژاندارمری است و در حین باز پس گیری شهر، خانه‌ها و منازل خالی از سکنه بوده و ساختمان‌‌های دولتی تخریب و آتش زده شده‌اند. تیپ ٨٤ خرم‌آباد که در حوالی «مورموری» است به منظور تثبیت مواضع نیروهای مستقر در شهر دهلران تقاضای اعزام یک گردان ارتش با آلات و ادوات زرهی توپخانه برای کمک به نیروهای مستقر در منطقه تصرف شده است. @─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
تجاوزات مرزی عراق در نیمه دوم شهریور 1359 تشدید شد. در 16 شهریور، نیروهای زمینی عراق با آتشبارهای خود پاسگاه‌های گروهان‌های ژاندارمری ایلام، قصرشیرین، نفت‌شهر، سومار، خرمشهر و خسروآباد آبادان را زیر آتش سنگین گرفتند.‌ با آغاز حمله سراسری عراق در 31 شهریور 1359، ژاندارمری در سرتاسر مرز مشترک ایران و عراق از جنوب تا شمال غرب به مقابله با دشمن پرداخت. نواحی ژاندارمری آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاهان، ایلام و خوزستان ازجمله واحدهای ژاندارمری بودند که در خط مقدم نبرد با دشمن قرار داشتند. در این نواحی واحدهای سازمانی مانند هنگ‌ها و گروهان‌ها و پاسگاه‌ها هریک به‌نوعی در جنگ دخیل بودند. همچنین گردان‌های رزمی غیرسازمانی نیز از دره قطور در آذربایجان غربی تا اروندکنار در خوزستان را پوشش می‌دادند.‌ ژاندارمری در مقابله با حمله ارتش عراق به منطقه جنوب خوزستان نقش مهمی داشت. در روزهای اول تهاجم ارتش عراق، یک قرارگاه غیرسازمانی به فرماندهی سرهنگ حسن رضوی، فرمانده وقت ژاندارمری خوزستان، تشکیل شده بود و نیروهای مسلح، اعم از ارتش و ژاندارمری و شهربانی و پاسدار و بسیج در خرمشهر و آبادان، زیر امر این قرارگاه قرار داشتند که این موضوع تا 30 مهر 1359 ادامه داشت (( تصحیح 👈در عکس بالا : به جای نوشته «شهید فلاحی» ، «سرتیپ ظهیرنژاد» صحیح است) ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲#اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنه‌ای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو #در_جمع_شهیدان👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
اولین هواپیمای سرنگون شده توسط ژاندارمری اولین هواپیمای متجاوز دشمن که توسط نیروهای جان بر کف ژاندارمری سرنگون شد،‌ از نوع هواپیمای میگ بود. این هواپیما در دهمین روز از آغاز جنگ تحمیلی یعنی دهم مهر ماه ١٣٥٩ بر فراز شهر مقاوم و شهیدپرور دزفول ظاهر شد و بر اثر آتش پدافند یگان‌های ضدهوایی نیروهای ژاندارمری سرنگون گردید؛ رزمندگان شجاع ژاندارمری موفق به سرنگونی این هواپیما قبل از بمباران مناطق مسکونی شهر دزفول شدند. اطلاعیه شماره ١١٤ ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران که در روز دوازدهم مهرماه ١٣٥٩ در روزنامه اطلاعات منتشر شد، این خبر را تأیید کرد. ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
🌷 ۱۲ مهرماه ۱۳۵۹ --- سالروز شهادت خلبان شجاع هوانیروز ارتش ج.ا.ا «غلامرضا چاغروند» ▫️غلامرضا چاغروند در سال 1331در شهرستان خرم‌آباد متولد گرديد. در سن 6 سالگي عازم دبستان گرديد و پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه در دبيرستان امير كبير خرم آباد موفق به اخذ ديپلم گرديد. در طول زندگي شخصيتي بود فروتن، كه خط مشي زندگي‌اش با توجه به شركت در جلسات قرائت قرآن و سخنراني‌هاي روحانيون همواره در مسيري بود كه در تمام حالات زندگيش با توجه خود دين را كاملا رعايت ميكرد.او بعد از پايان تحصيلات متوسطه در سال 1354عازم افسري خلباني در هوانيروز گرديد. در سال57 شهيد همگام با امت برخاسته اسلاميمان بر عليه رژيم سفاك پهلوي در تمام تظاهرات ها و راهپيمايي‌ها شركت مينمود در سال58 به پايگاه باختران منتقل گرديد كه همزمان با شورش گروهكها در كردستان بود. شهيد از همان اوايل 1358 تا مورخه 1359/6/30 در عمليات مختلف نظامي در كردستان شركت داشت.شهيد در تاريخ 1359/6/30 همزمان با هجوم ناجوانمردانه كفار بعثي به جبهه ايلام اعزام گرديد، كه پس از شركت در عمليات مختلف در تاريخ 1359/7/12 در نزديكي دهلران با رشادت كامل و عشق به الله و رهبريت اسلامي كشورمان به درجه رفيع شهادت نائل گرديد. بطوري كه شاهد عيني مي گويد زماني كه بالگرد نامبرده مورد اصابت قرار گرفت و در داخل نيروهاي دشمن مجبور به فرود شد كفار بعثي از شهيد خواستند كه به امام امت توهين كند ولي شهيد خودداري كرد و كفار بعثي بعد از اينكه چند ضربه كارد بر بدن شهيد وارد كردند سر شهيد را از بدنش جدا مي كنند 👇👇 @ba_Shaheidan
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و... با هم عقد اخوت خونده بودند... محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش.... اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد... یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست... الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این ... سمت راست: 🌷 سمت چپ: 🌷 ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
💢 شهید رمضانعلی بلالی اوصیا ( بابل) شهادت : ۱۳۶۵ کربلای پنج شلمچه... . ... همرزم شهید : رمضانعلی شب عملیات حالت خاصی داشت و در آن لحظات ذکر خدا و ائمه از یادش نمی رفت و به بقیه هم سفارش می کرد ذکر یادتان نرود . شب عملیات وقتی به جلو می رفتیم قمقمه های آب مان را انداختیم که اگر مجروح شدیم و خونریزی زیاد شد آب نخوریم ، رمضانعای ترکش خورد و حین شهادتش تقاضای آب کرد و ما با دهان مان رطوبت را به دهانش می رساندیم و با لبان تشنه بشهادت رسید. . 💢 عکس : چادرهای با صفای هفت تپه ( نفر وسط شهید رمضانعلی بلالی)🌷 شادی روحش صلوات... ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
! در روزگاری که بعضی ها! برای شهرت دست و پا میزنند شما در گمنامی کامل! در خون خود دست و پا زدید... و مشهور زمینیان و آسمانیان شدید... سرتان خوش باد... رزمندگان لشکر25کربلا هفت تپه و محور دوم به فرماندهی شهید بزرگوار سردار حاج حسین بصیر و ارکان محور می باشد. بعضی از این دوستان شهید شده اند ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
⭕️شهید حاج محمد ابراهیم همت: آسان ترین جنگ در دنیا، جنگ با اسرائیلی‌هاست... ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
🌷 پاسدار شهید مصطفی شاکری ♦️ فرمانده محور عملیاتی تیپ ویژه شهدا 🌷 تولد ۸ خرداد ۱۳۴۳ تربت‌حیدریه خراسان رضوی 🌷 شهادت ۱۵ مهر ۱۳۶۵ ارتفاعات حاج عمران عراق 🌷سن موقع شهادت ۲۲ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ بخش‌هایی از وصیت‌نامه این شهید عزیز ✅ در قاموس شهادت واژه وحشت نیست، آغاز جهان است که زندگی از نو آغاز می شود و ( شهید ) زندگی جاودان و همیشه اخروی دارد. ✅ شهید مانند قطره آبی می ماند که وقتی به دریا می پیوندد، جوشان و خروشان می شود ✅ بار خدایا تو آگاهی که تلاش و پیکار ما، نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزی از کالای بی ارزش دنیا را به چنگ آوریم، بلکه بدان جهت است که نشانه پرچم‌های دین تو را برافرازیم و در شهرهای تو، شایستگی را هدیه آوریم تا بندگان ستمدیده تو امان یابند و ستمگران به کیفر خویش برسند ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
از سمت راست: ۱-🌷 شهید کاظم سرخپر ۲-🌷شهید سید حسن سید عشقیان ۳-🌷شهید مهدی نیاطبری ۴-آقای احمد سرخپر ۵-آقای سید بیژن هاشمی ساقی جبهه سبو، بر لب هر مست نداد نوبت به ما که رسید، میکده را بست نداد حال خوشی بود کنار شهدا، آه دریغ بعد یاران شهید، حال خوشی دست نداد !!! 🌹این عکس در سال 1359 از نیروهای رزمی سپاه بابل که به فرودگاه سنندج برای حفاظت این مکان اعزام شده بودند به یادگار گرفته شده است. ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
غافلم که همه ی عمر گره خورده به هم تیر شیطان و نگاهم، شهدا می بینند از خدا دور شدم، دور خودم می چرخم مدتی گم شده راهم، شهدا می بینند از سمت راست: 1- آزاده آقای محمد فلاح نیا 2-🌷شهید عبدالعلی عباسی (مطلع الفجر) 3-🌷جاویدالاثر شهید اسماعیل یاسینی (مطلع الفجر ) نشسته: 4-آقای حضرتعلی خداداد 5-🌷شهید ابوالحسن شکری حیدری ( والفجر 6 ) 6 - آقای سیدعلی سید عشقیان آبان سال 1360 ، اسلام آباد غرب ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
✅۸۰ خاطره کوتاه همراه با زندگینامه، تصاویر و نقاشی دیجیتال شهید جستجوگر نور "مجید پازوکی" را در لینک زیر مشاهده نمایید. 🖥صفحه اختصاصی شهید پازوکی در سایت تفحص شهدا: 🔗https://www.tafahoseshohada.ir/fa/tafahos/st/majidpazoki ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem
🎥روایت آقا مجید 📲مجموعه استوری هایی از روایت مجاهدت شهادت شهید جستجوگر نور #مجید_پازوکی 💐شادی روح مجید پازوکی صلوات ─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲#اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنه‌ای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو #در_جمع_شهیدان👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem #جمعه_نصر #خونخواهی_سیدحسن‌نصرالله #راه_نصرالله #خونخواهی_هنیه #خونخواهی_حاج‌قاسم #پایان_اسرائیل #the_end_of_israeil
🖊️ وصیت‌نامه جستجوگر نور شهید "مجید پازوکی" 📜 وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامه‌ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان‌(عج). نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی(ع) غریب شود؛ به‌هوش باشید. روزی می‌رسد که امام زمان می‌آید و شرمنده‌ی او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی(عج)👇 ─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─ به‌کانال‌ولایی بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
❣روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسراييل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد. باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم؛ همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيست‏‌ها به جهانيان ثابت كنيم‌ ما به اتكا به سلاح ايمانمان میجنگیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─ به‌کانال‌ولایی بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
صاف مثل آیینه اصلاً زیر کار در رفتن در مرامش نبود. از کمردرد رنج می‌برد. اما هر روز در دو صبحگاهی گروهان که بعضی روزها به ده کیلومتر هم می‌رسید شرکت می‌کرد. شوخی کردن و بذله گویی با خونش عجین شده بود. همه چی را با شوخی رد می‌کرد. بچه‌ها عاشق همین مرامش بودند‌. همیشه خشابش پر بود از تکه‌های ناب شوخی. به موقع و بجا به هدف میزد. دل طرف مقابل با حرفش جلا پیدا می‌کرد. فرقی هم نداشت. فرد مورد نظرش فرمانده باشد یا دوستش. تکه مناسب را شلیک می‌کرد. حتی تازه‌ واردها هم از تکه‌انداختن هایش در امان نبودند. هیچ کس هم ناراحت نمی‌شد. از بس تودل برو بود و کلام دل‌نشینی داشت. با وجود کمردردش در کارهای دست جمعی پیش‌قدم بود. اما نمی‌دانم چطور شد که در آن شب رزم‌شبانه که قرار بود سی تا چهل کیلومتر پیاده‌روی کنیم آمد و گفت من کمرم درد می‌کنه. اجازه بده که من نیام. نمی‌دانم دغدغه عملیات را داشت که نکند این پیاده‌روی باعث شود کمردردش اوت کند و نتواند در عملیات شرکت کند. یا شایدم آنقدر درد کمرش زیاد بود که می‌دانست تحمل آن همه پیاده رفتن با تجهیزات را ندارد. هرچه بود اهل دروغ گفتن نبود. مثل آیینه بود‌. صاف و صادق. گفتم: من حرفی ندارم. اما دستور فرمانده گروهانه که همه باید شرکت کنند. مگر اینکه با خودش صحبت کنی. فرمانده گروهان برادرزاده‌ خودش حاج یدالله مواساتی بود. خوب با اخلاقش آشنا بود. می‌دانست که فرمانده در موقع کار و مأموریت عمو و برادرزاده و دوست برایش فرقی ندارد. اما با این وجود دل را به دریا زد و به سراغ فرمانده رفت. وقتی ناراحت و پکر برگشت پرسیدم: _ چی شد؟ فرمانده چی گفت؟ _ هیچی بابا. انتظار داشتی چی بگه؟ _ چرا مگه چی گفت؟ _ بهم میگه ببین عمو. اگه نمیتونی بیای پیاده‌روی صبح ساکِت رو بردار و برگرد خونه. با خنده می‌گفت. اهل برگشتن به خانه نبود‌. چفیه‌ای دور کمرش بست. حمایل تجهیزاتش را پوشید. اسلحه‌اش را روی دوشش انداخت و با ما همراه شد. با وجود درد کمر همه راه خودش را کشاند. عموعلی مواساتی باهمه شوخی‌ها، خنده‌رویی‌ها و درد و رنج‌ها روز بیستم دی‌ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج در جاده شهید صفوی شلمچه به همراه گردان فجر بهبهان زیر بمباران شیمیایی دشمن قرار گرفت. چهره شادابش سوخت و غرق تاول شد. تاول‌ها راه نفسش را بستند. آن آتش‌فشان خوش‌بیان خاموش شد و عاقبت با بدن سوخته و تاول زده شهد شیرین شهادت را نوشید و جاودانه شد. ✍ حسن تقی‌زاده بهبهانی ─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─ به‌کانال‌ولایی بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan