eitaa logo
در جمع شهیدان
184 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری) کانال ولایی ما 👈 @zohoore_ghaem ارتباط با خادم 👈 @mohebolmahdi   
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آرامش و سیمای ملکوتی شهید محمد رضا عطية (رضا)
آه که می زند برون، از سر و سینه موج خون من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان ... شهید 🌷
سردار شهید حاج محمدابراهیم همت و فرزندش "محمد مهدی"
⤴️ فرازی از وصیتنامه 🌷شهید رضا رحمتی زاده🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از مهندسی معکوس تا بومی سازی بالستیک ها توسط دانشمندان ایرانی 🔹اولین موشک جمهوری اسلامی برای اخطار به عراق به پالایشگاه کرکوک شلیک می شود/ در اقدامی شوکه کننده ایران باشگاه افسران بعثی در بغداد را با موشک زمین به زمین از بین می‌ برد.
📌بالا بردن پرچم ایران در پادگان اسرائیلی توسط شهید علیرضا موحددانش و دوستانش 🔹با شروع حمله اسرائیل به لبنان، علی از فرماندهانی بود که با یک سری از نیروها عازم لبنان شد. 🔹در لبنان یک شب علی با دو تا از بچه‌ها تعدادی عکس امام و یک پرچم جمهوری اسلامی را با خود برداشت و به طرف یکی از پادگان‌های اسرائیلی رفتند. اسرائیلی‌ها اغلب خوابیده بودند و تعداد کمی از نگهبانان از محوطه و اطراف پادگان محافظت می‌کردند. 🔹علی و بچه‌ها با سرعت توانستند نگهبانان را خلع سلاح کنند. بعد پرچم اسرائیل را پایین آوردند و به جای آن، پرچم جمهوری اسلامی را بالا بردند. عکس‌های امام (ره) و پرچم‌ها را نیز روی ماشین‌ها، تانک‌ها و دیوارهای پادگان چسباندند و به سرعت از آن‌جا فرار کردند. 🔹روز بعد وقتی با دوربین به آن پادگان نگاه کردیم، وحشت اسرائیلی‌ها را از اوضاع به هم ریخته‌شان، کاملاً احساس کردیم.
🌷اهمیت به نماز 🍃روزی برای امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم⁉️گفتم۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و نمازمی خوانیم... 🍃از حرفم نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز دارم دوست دارم نمازم با نماز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود" راوی:علی مرعی (دوست شهید) 📿 اول وقت
به خداے قادر اعتماد ڪنید و به پیش بروید ...
هر وقت برای مرخصی می آمد ، همین که میرسید دم در خانه و مرا میدید، با خنده میگفت: سلام پدرِ شهید .... خوبی پدرِ شهید...؟!! با خنده دنبالش میکردم که نگو این حرف رو پسر ...! اما حالا که همه بهم میگن : سلام پدرِ شهید ... دیگه یوسفی نیست که بخوام دنبالش کنم. راوی: پدر محترم شهید 🌷شهید 🌷 یاد امام و شهدا با صلوات🌷
📌بالا بردن پرچم ایران در پادگان اسرائیلی توسط شهید علیرضا موحددانش و دوستانش 🔹با شروع حمله اسرائیل به لبنان، علی از فرماندهانی بود که با یک سری از نیروها عازم لبنان شد. 🔹در لبنان یک شب علی با دو تا از بچه‌ها تعدادی عکس امام و یک پرچم جمهوری اسلامی را با خود برداشت و به طرف یکی از پادگان‌های اسرائیلی رفتند. اسرائیلی‌ها اغلب خوابیده بودند و تعداد کمی از نگهبانان از محوطه و اطراف پادگان محافظت می‌کردند. 🔹علی و بچه‌ها با سرعت توانستند نگهبانان را خلع سلاح کنند. بعد پرچم اسرائیل را پایین آوردند و به جای آن، پرچم جمهوری اسلامی را بالا بردند. عکس‌های امام (ره) و پرچم‌ها را نیز روی ماشین‌ها، تانک‌ها و دیوارهای پادگان چسباندند و به سرعت از آن‌جا فرار کردند. 🔹روز بعد وقتی با دوربین به آن پادگان نگاه کردیم، وحشت اسرائیلی‌ها را از اوضاع به هم ریخته‌شان، کاملاً احساس کردیم.
نماز پیوند بین ملک و ملکوت و زمین و آسمان است، نماز سفر آسمان است و سفرآسمان را باید با دل برویم شهید مرتضی آوینی
51.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرافیک با شهید امیر شاهوار پور آشنا شوید تقدیم به روح پاک شهدا و مادران آسمانی کاری از گروه تلویزیونی سپاه حضرت ولی عصر( عج) خوزستان
❣برنامه آن شب مانور شهری بود. نا خواسته تیرش، یک چراغ روشنایی را شکاند. تا صبح به خودش می پیچید، می گفت:« می ترسم امشب بمیرم و این حق به گردنم بماند!» صبح اول وقت، رفت برای پرداخت پول چراغ تا چیزی از بیت المال به گردنش نباشد. 🌷.. . تازه از جبهه برگشته بود.نشست پای سفره،تلوزیون سخنرانی امام را پخش میکرد. ناگهان قاشق را انداخت و ایستاد.گفتم چی شد؟ گفت:نشنیدید امام گفت جوان ها به جبهه بروند!‏ گفتم:حداقل غذاتو تموم کن! گفت نه،نبایدحرف امام زمین بمونه! برگشت جبهه. 🌷 دهه اول محرم بود.سربازهای اموزشی را برای راهپیمایی شب به بیرون از پادگان بردیم. مهدی که فرمانده پادگان بود حال عجیبی داشت. پوتینش را در اورده, دور گردنش انداخته بود و پیشاپیش ستون ها روی سنگ و خارها حرکت می کرد, گویی روی زمین نبود و در اسمان ها سیر می کرد, نمی دانستم این کارش برای چیست. در دامنه کوهی دستور ایستاد داد, همه روبرویش نشستند. مهدی با صدایی بغض الود از سختی های پیش رو در جبهه گفت, تا حرفش را به امام حسین(ع) و کربلا رساند. کلام اخرش این بود... -این یک دستور نظامی نیست. هر کس دوست دارد به یاد غربت و غریبی اهل بیت امام حسین(ع), امشب پوتینش را در بیاورد و این ارتفاع را با پای برهنه طی کند! بعد هم با پای برهنه شروع کرد به بالا رفتن. چند دقیقه نگذشته بود که ۱۲۰۰ سرباز و مربی و ... پوتین ها را به گردن انداخته و جا پای فرمانده گذاشته و به یاد غریبی حضرت زینب(س) و اهل بیت امام از ارتفاع بالا می رفتند... ⭐️🌷⭐️ هدیه به شهید محمد مهدی علیمحمدی صلوات،، شهدای فارس
❣با اینکه قد و قامتش درشت بود، اما 13 سال بیشتر نداشت. یک‌بار در 12 سالگی به جبهه رفته بود، اما به‌خاطر صغر سن نگذاشته بودند به خط مقدم برود. باز پایش را در یک کفش کرده بود که من باید به جبهه بروم. هر جور بود من را راضی کرد، اما پدرش راضی نمی‌شد. وقتی دید حریفش نمی‌شود گفت: من به تو کرایه هم نمی‌دهم تا نتوانی بروی! خندید و ساعتش را نشان داد و گفت: ساعتم را می‌فروشم و به جبهه می‌روم! دستش را گرفتم و با هم به بسیج داراب رفتیم. قبل از اینکه سوار شود، باز اصرار و خواهش کردم که دست نگهدار، نرو. حداقل بایست تا برادرت از جبهه برگردد بعد برو. گفت: هر کس کاری می‌کند برای خودش می‌کند، هر کس می‌خواهد کاری پیش برود باید خودش جلو بیفتد و جلو باشد. برادرم برای خودش رفته، من هم باید به سهم خودم برای دفاع از این آب‌وخاک بروم. دیدم حریفش نیستم. با او خداحافظی کردم و راهی‌اش کردم. اتوبوس حرکت کرد. دائی‌اش جریان رفتنش را فهمید. سوار ماشین به دنبال اتوبوس رفت. در چهل‌کیلومتری داراب اتوبوس را نگه داشته و می‌خواست با زور او را برگرداند، اما او هم حریفش نشده و برنگشته و راهی شده بود. دوستانش می‌گفتند در عملیات قدس 3، کمک تیربارچی بود، در شب عملیات با اینکه از همه کوچکتر بود، پیشاپیش همه می‌رفت و می‌گفت: بیاید تا فتح این تپه چیزی نمانده است. می‌گفتند از ناحیه ران پا گلوله خورد. او را جایی گذاشتیم تا در برگشت او را منتقل کنیم، اما پاتک دشمن مانع شد که به سمت او برگردیم. پنج سال بعد، پلاک او را برایمان از سرزمین بیات آوردند.
❣بخشی از وصیت‌نامه‌ نوجوان ۱۳ ساله شهید رستم راستی از داراب: 🌷... بار الها با نام تو و به ياد تو و براى تو قصد عزيمت به جبهه حق عليه باطل نمودم تا كه شايد بتوانم به آرزوى خود كه همان شهادت در راهت می‌باشد برسم و بتوانم با ايثار خون خود كه همچون قطره اى در برابر دريا است دين تو را دوباره پس 1400 سال زنده سازم و به يارى خودت و ديگر رزمندگان دين تو را در سراسر جهان گسترش دهيم و زمينه را براى ظهور آقا امام‌زمان مهدى (عج) را فراهم سازيم. بار خدایا به من توفيق شهادت در راهت را عطا كن زيرا كه من مرگ در بستر را براى يك فرد كه مدعى اعتقاد به خدا می‌باشد ننگ می‌دانم. خدايا دوست دارم كه در روز قيامت در برابر امام حسين (ع) شرمنده نباشم و تن من همانند حسين (ع) تکه‌تکه باشد ان‌شاءالله... بارالها انسانى كه يكبار آفريده شده است يكبار نيز می‌میرد و سرانجام مرگ است و هيچ راه فرارى نيز از آن نيست، پس چه‌بهتر كه اين مرگ در راه تو باشد كه صاحب و آفريننده او هستى. كسى كه در راه تو قدم نهاد و تو را يافت هرچه به غير از تو بود بينداخت و عَلم مهر تو را برافراشت. خدايا چنين كسى هيچگاه مرگ را سرانجام زندگى خود نمی‌داند بلكه در نظر او اين سرآغاز زندگى ديگرى می‌باشد كه ديگر پايانى ندارد و آن زندگى ابدى می‌باشد. خدايا از تو می‌خواهم كه گناهان مرا ببخشى و مرا ديگر به خانه برمگردان زيرا این‌قدر عاشق هستم كه ديگر صبرم سر رفته است.
سردار شهید محمدحسن نوروزی تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۳/۴  محل تولد : تهران تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۵ محل شهادت: شلمچه ، عملیات کربلای۵ سمت: فرمانده آتشبار پدافند هوایی روحش شادویادش گرامی‌ *برای شادی روح شهدا صلوات
❣سال 60، محمد در تنگه چزابه به شدت از ناحیه دست و پا مجروح شد و او را به بیمارستان شریعتی مشهد مقدس انتقال دادند. تا جریان را فهمیدم سریع خودم را به مشهد رساندم. پزشکان معالج پس از معاینه و عکس برداری از دست ایشان تشخیص دادند که شدت جراحت به حدی است که باید دست محمد از آرنج به پائین قطع شود! محمد خیلی بی تابی می کرد و راضی به این کار نمی شد، به محمد دلداری می دادم که این کار به نفع خود اوست. محمد با گریه گفت: «برادر امشب مرا به حرم آقا امام رضا(ع) ببر!» شب ایشان را مرخص کردم و با هم برای زیارت، به حرم امام رضا(ع) رفتیم. حال غریبی داشت، با گریه و زاری با امام رضا(ع) درد دل می کرد و حاجات خود را می خواست. به نیمه شب که نزدیک شدیم من خوابم برد، ناگهان از خواب پریدم. دیدم محمد بلند گریه می کند و می گوید: «برادر بیا، امام رضا(ع) مرا شفا داد.» صبح بیمارستان برگشتیم. تا پزشک معالج برای معاینه آمد، محمد با شعف خاصی گفت: «دست من خوب است، دیگر نیاز به جراحی ندارد!» پزشک با چشمانی متعجب و ناباورانه به محمد خیره شد. محمد خواهش کرد تا دوباره از دست ایشان عکس گرفته شود. با اصرار محمد را برای عکس برداری به رادیولوژی بردند. وقتی پزشکان عکس را دیدند با تعجب گفتند: «این دست مشکلی ندارد و نیازی به قطع کردن آن نیست!» 🌷🌸🌾🌸🌷 هدیه به شهید محمد آزمون صلوات- شهدای فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣چه میجویی؟ آرامش؟ آرامش نه در بالِش پَر است ونه در قرص های آرامبخش آرامش را درلابه لای نگاه پرمعنای شـــهــــدا بجوی !!!! سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی نگاهی از جنس عــــشــــق ...❤️
📷مبارزات انقلابی شهید خردمند 🔹شهید سید محمود خردمند از همان روزهای اول مطیع مهربان و دل‌رحم بود و در برابر کوچکترین مسئله‌ای که پیش می‌آمد با دل رحمی بسیار به آن توجه می‌کرد. 🔹او در تمام ایام تحصیل جزو شاگردان ممتاز کلاس و مدرسه بود. 🔹در زمان انقلاب او همیشه هم چون دیگران در صف اول مبارزه قرار داشت. در تاریخ ۱۳۶۱/۰۱/۲۹ با دختر دایی‌اش ازدواج و مدت یازده ماه با ایشان زندگی کرد که حاصل آن پسری به نام احمد بود.
♦️شهادت مربی عملیات های هوایی تیپ نیروی مخصوص ۳۳ المهدی (عج) بر اثر سقوط بالگرد 🔹روز چهارشنبه ۹ آبان ماه، بالگرد هوانیوز سپاه در حین انجام ماموریت عملیاتی این یگان دچار سانحه شد و در حوالی شهرستان زرین دشت استان فارس سقوط کرد. 🔹سرهنگ دوم پاسدار محمدصادق رنجبر از اساتید و مربیان برجسته عملیات های هوایی تیپ نیروی مخصوص ۳۳ المهدی (عج) پس از تحمل ۴ روز جراحت سوختگی سانحه سقوط بالگرد به درجه رفیع شهادت نائل شد. 🔹شهید رنجبر در طی عمر پر برکت و عزتمندانه خود با خلاقیت و نوآوری و توانمندی کم نظیر در عملیات‌ های هوایی (چتربازی و هوابرد)، موفقیت‌ های فراوانی را رقم زد و در عرصه پرورش شاگرد و مربی نیز با تکیه بر دانش روز، اقدامات بنیادین و ساختاری زیادی را به ثمر نشاند. ✌️ ─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─ به‌کانال‌ولایی بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
🌺دعوتید به معراج شهدا 💐 آیین وداع با پیکر مطهر شهید امنیت استاد خلبان حامد جندقی ⏰ سه شنبه ۱۵ آبان از ساعت ۱۵ 📍معراج شهدای تهران
پوستر اختصاصی شهید امنیت حامد جندقی ❇️فایل با کیفیت T.me/tafahoseshohadafile
این جمله رو آقا درمورد انتخابات (قبل) امریکا فرمودند: قطع نظر از اینکه کدام انتخاب شوند، لکن یک مطلب کاملا اشکار است آن هم انحطاط اخلاقی و مدنی آمریکاست. هرکدام انتخاب شوند فرقی نمی کند. رژیم آمریکا دچار اخلاقی، سیاسی و مدنی است. اینگونه نیست که من بگویم خودشان می گویند حرف سخنگویان خودشان و صاحب نظران خودشان است.