شیطان؟! روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول صلى الله عليه و آله هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده ، كنارى ايستاده است ، فرمود:اى ملعون !
چرا اینچنين ضعيف و رنجورى ؟!
گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است ، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگريم نمى توانم . فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟
1 هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند.
2 با هم مصافحه می کنند.
3 برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شا الله می گویند.
4 از گناه استغفار می کنند.
5 تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند.
6 ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.
📚(منبع: انورالمجالس، ص40).
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
💥تلنگری از قرآن💥
🌸لا تَأخُذُه سِنَه وَ لا نَوم🌸
🌿 نه خواب سبکی او را فرا میگیرد و نه خواب سنگینی.🌿
(بقره255)
👌چه خوب، که خدای من همیشه هست ومراقب منه
☄گناهکاران باید خیلی مراقب باشن که خدا همیشه نظاره گر وحاضره وهیچ گونه خستگی وخوابی درذات مقدسش راه نداره واوهیچوقت از اعمال بندگان غافل نیست.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
مناجات حضرت موسی (ع) در کوه طور!
روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در کوه طور، به هنگام مناجات عرض کرد:
ای پروردگار جهانیان!
جواب آمد: لبیک!
سپس عرض کرد: ای پروردگار اطاعت کنندگان!
جواب آمد: لبیک!
سپس عرض کرد: ای پروردگار گناه کاران!
موسی علیه السلام شنید: لبیک، لبیک ، لبیک!
حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم، یکبار جواب دادی؛ اما تا گفتم: ای خدای گناهکاران،
سه مرتبه جواب دادی؟خداوند فرمود: ای موسی! عارفان به معرفت خود و نیکوکاران به کار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گناهکاران جز به فضل من پناهی ندارند.
اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه کسی پناهنده شوند؟
( قصص التوابین ، ص ١٩٨)
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
💥 واکنش حیوانات به فریاد مردگان💥
🌹 رسول خدا (ص) به اصحاب خود فرمودند:
☘پیش از بعثت، گوسفندهای عمویم ابوطالب را می چرانیدم، ناگهان میدیدم که آنها از جای خود حرکت کرده و به هوا میپرند شروع به جستن میکردند و وقفه پیدا میکردند و به یک باره خوراکی را رها میکردند. درحالی که هیچ چیز در اطراف گوسفندان نبود که آنها را تهییج کند و یا آنها را بترساند.
👈 با خود میگفتم این چه داستانی است و بسیار در شگفت میماندم تا آنکه جبرئیل (ع) برای من چنین گفت:
🔥 چون کافر بمیرد چنان ضربهای بر او زنند که مخلوقات خدا غیر از جن و بشر از صدای ناله میت به وحشت و هراس میافتند،
این حیوانات از صدای ناله مردگان متوحش می شوند.
❤️ خدای عالم به حکمت بالغه اش این صدای اموات را از زنده ها نهان داشت تا عیش آن ها منغّص نگردد.
📚 فروع کافی ج 3 ص 233
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🗣قاریان بیولایت
💠شبی امام علی ـ علیه السّلام ـ از مسجد كوفه خارج شده، به سوی خانه میرفت و كمیل نیز با آن حضرت بود. در راه به خانهای رسیدند كه صدای تلاوت قرآن از آنجا به گوش میرسید و صاحب آن خانه این آیه را با سوز و گداز مخصوصی میخواند:
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَ یَرْجُوا رَحْمَهَ رَبِّهِ...»[1]
«آیا كسی كه شب را به طاعت خدا به سجود و قیام پرداخته و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار باشد (با كسی كه شب و روز به كفر و عصیان مشغول است) یكسان خواهد بود».
نوای دلنواز و آهنگ حزین آن شخص ناشناس چنان بودكه كمیل را سخت تحت تأثیر قرار داد و مجذوب خود ساخت و دلداده و فریفته آن شخص گردید و لیكن چیزی نگفت و از این نشاط و جذبه باطنی خود سخنی به میان نیاورد. امّا امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ با علم خداداد و بینش آسمانی درك كرد كه قلب كمیل دلباخته آن شخص گردیده است. فرمود:
ای كمیل، نغمه و نوای مناجات این مرد، تو را فریب ندهد؛ چه او از دوزخیان است و من به همین زودیها، از حقیقت این موضوع برای تو پرده برمیدارم.
كمیل از این مكاشفه و آگاهی و اینكه آن قاری پرسوز و گداز را اهل دوزخ خواند سخت درشگفت شد. این ماجرا گذشت تا قائله خوارج پیش آمد. آنان كه قرآن را بدقت ـ مطابق ضبط الفاظ و عبارات، بدون كم و زیاد ـ حفظ كرده بودند، روبروی امام خود ایستادند و مبارزه كردند و امام هم به اجبار با آنان جنگید. در همین وقایع بود كه امام در میدان ایستاده، و شمشیر خونین در دست داشت كه قطره قطره خون از آن میچكید و سرهای آن تبهكاران، حلقهوار روی زمین قرارداده شده و كمیل روبروی امام ایستاده بود. حضرت با سر شمشیر خود به سری از آن سرها اشاره كرد و فرمود:
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ...»
اشاره به اینكه ای كمیل، یادت هست شبی كه با من بودی و صدای تلاوت قرآن از خانهای بلند بود و صاحبخانه،این آیه را میخواند؟ اینك این همان شخص است كه در آن وقت شب، با آن حال و شور این آیه را قرائت میكرد و تو را مجذوب خود ساخته بود.[2]
__________
[1] . زمر، 9.
[2] . سفینه البحار، ج 2، ص 496.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
💐حمل جنازه به جوار مرقد علی علیه السلام توسط صاحب جنازه
شیخ مهدی ملّا کتاب در سال آخر عمر خود قصد انجام حج داشت ، به او گفتند که خوب است به کربلا بروید و روز عرفه را در کربلا باشید که ثواب حج دارد .
💠ایشان فرمود " به دو دلیل می خواهم به مکه بروم ، یکی اینکه شاید در راه رفتن یا بازگشتن وفات نمایم تا خدا مرا در محلی که در بهشت است و روضه نام دارد داخل کند و دوم آنکه در اجتماعی که مولایم صاحب الزمان علیه السلام وجود دارد وارد شوم زیرا آن حضرت همه ساله در مراسم حج حاضر می شود.
پس حرکت کرد و به همراه عده ای از علما عازم مکه شد و چون از مکه بازمی گشت در اراضی نجد ، وفات کرد و به فاصله کمی ، عالم بزرگ سید حسین نهاوندی که او را همراهی می کرد نیز درگذشت.
خواستند جنازه ها را به نجف اشرف منتقل کنند ولی چون وهابیها حمل جنازه ها را بدعت و حرام می دانند ، اجازه عبور به آنها نمی دادند.
همراهان ایشان قبل از آمدن بازرس ها فورا جنازه ها را همانجا دفن کردند و آثار قبرها را محو نمودند ولی خیلی ناراحت و محزون بودند که چرا باید آنها غریبانه در آن دیار دفن شوند.
روز دیگر شیخ محمد عبودی که او نیز از همراهان بود گفت : " محزون نباشید که دیشب جنازه ها به نجف اشرف برده شد و من به چشم خود دیدم "
گفتند : " جریان چیست؟!"
گفت :" دیشب که شما به خواب رفتید ، من بیدار بودم و نزدیک آتش نشسته بودم و خود را گرم می کردم . ناگهان سوارانی را دیدم که کنار قبر شیخ ایستاده اند. پرسیدم " شما کیستید؟"
گفتند " آمده ایم تا شیخ را به جوار امیر المؤمنین علیه السلام ببریم . ومن دیدم که شیخ سوار اسب است و همراه آنها می رود. من نیز به دنبال ایشان رفتم و گفتم : می خواهم همراهتان بیایم ، ولی گفتند : برگرد . و خود به سمت نجف حرکت کردند. من چند قدمی برداشته بودم که شیخ رو به من کرد و فرمود :
برگرد که حالا وقت آمدن تو نیست ولی خوشحال باش که تو هم روز سوم که روز جمعه است هنگام نماز ظهر به سوی حرم مطهر امیر المؤمنین علیه السلام حمل می شوی .
ومن بازگشتم در حالی که دیدم در بین آن سواران ، علمایی از گذشتگان که من آنها را می شناختم نیز بودند.
💠علامت درستی گفتار من آن است که روز جمعه سوم خواهم مرد . پس در همان روز موعود ، شیخ محمد نیز درگذشت.
📚داستانهای شگفت
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌸دعاواستجابتدعا🌸
🤲قبل از دعا و بیان حاجت، صدقه بدهید، هر چند کم باشد.
📚کافی، ج۲، ص۴۷۷.
🤲هیچ دعایی را کوچک مشمارید.
📚خصال صدوق، ج۱، ص۱۹۹
🍃 اول از گناهان توبه کنید بعد دعا کنید.
📚 مهج الدعوات، ص۳۵۹.
🤲برای چهل نفر از دوستان خود دعا کنید، بعد برای خود دعا کنید.
📚من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۲
🤲دل و زبانتان در هنگام دعا یکی باشد. اینگونه نباشد که زبان دعا می کند و دل غافل است. به اجابت دعایتان یقین داشته باشید.
📚کافی، ج۲، ص ۴۷۳.
🤲فقط در هنگام نیاز و گرفتاری دعا نکنید، بلکه در هنگام رفاه و آسایش هم دعا کنید.
📚کافی، ج۲، ص۴۷۲.
🤲همراه با دعا عمل هم کنید. دعا کننده بی عمل، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد.
📚تحف العقول، ص۱۱۱.
🤲قبل و بعد از دعا صلوات بفرستید. زیرا خدای متعال، کریم تر از آن است که قبل و بعد دعا را برآورده کند و دعای مابین آنها را برآورده نکند. در روایت هست که دعایی که بین دو صلوات که یکی در اول دعا و یکی در آخر دعا فرستاده میشود به اجابت نزدیک تر است
🤲الدعا محفوظ حتی صلواتک علی محمد وال محمد، دعا محفوظ استا تا صلوات تو بر محمدوآل محمد فرستاده شود💥
📚نهج البلاغه، حکمت۳۶۱.
🤲در دعا الحاح و اصرار داشته باشید و هرگز از تاخیر در برآورده شدن حاجت خسته نشوید.
📚کافی، ج ۲، ص۴۷۵.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌸انسانیت🌸
❣آدمهای امن چه کسانی هستند؟!
🌷آدم های امن، افرادی هستند كه همه چیز را میتوانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، میتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
🔸اینها تا لباسی تازه تنت ببینند، نمیپرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟
میگویند: چقدر قشنگه، بهت میآید، من عاشق این جنس ژاکتم.
🔹از سفر که برگردی، نمیپرسند با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چهقدر هزینه شد؟
میگویند: خوش گذشت؟ سرحال شدی؟ چه خوب که سفر رفتی.
🔸دانشگاه قبول شوی، نمیپرسند شهریهاش چه قدره؟ وای چقدر دوره!
میگویند چه رشتهای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی.
🔹مشغول کاری تازه شوی، نمیپرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟
میگویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدمهای خوبی هستند؟ اینجور شغلها جای پیشرفت دارد. ایشالا موفق میشی.
🔺آدم های امنی باشیم و با آدمهای امن معاشرت کنیم👌😊
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
مناظره یهویان با پیامبر(ص)در مورد عزیز نبی(ع)
روزی اهل پنج دین نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گردآمدند: یهودیان، مسیحیان، دهریان، مانویان و مشرکان. یهودیان گفتند: ما میگوییم عزیر پسر خداست، و ای محمّد! پیش تو آمدیم تا ببینیم چه میگویی. اگر از ما پیروی کردی ما از تو در درستی بزرگتر هستیم، و اگر با ما مخالفت کردی با تو دشمنی میکنیم.
سپس به یهودیان گفت: آیا آمدهاید تا بدون دلیل حرف شما را قبول کنم؟
گفتند: نه.
گفت: چه چیز شما را بر آن داشته تا بگویید عزیر پسر خداست؟
گفتند: از آن رو که وقتی تورات از بین رفته بود آن را برای بنیاسراییل زنده کرد و هیچ کس جز او این کار را نکرده بود بدان سبب است که پسر خداست.
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: چگونه است که عزیر فرزند خدا شد و موسی نشد، در حالی که او کسی است که تورات را برای آنها آورده بود و از او معجزاتی دیده بودند که خودتان میدانید. پس اگر چون از کرامات عزیر زنده کردن تورات است او پسر خداست، پس موسی در نبوت برتر و والاتر است؛ و اگر این مقدار از کرامت عزیر سبب شده تا فرزند خدا باشد چند برابر این منزلت را موسی به خاطر نبوتش دارد. اگر منظور شما آن چیزی است که در دنیای خود مشاهده میکند که فرزندان با آمیزش جنسی پدران و مادرانشان به دنیا میآیند، پس شما به خداوند کافر شدهاید و او را همانند مخلوقات دانستهاید و برای صفاتی از آفریدهها قرار دادهاید، پس باید از نظر شما آفریده و مخلوق باشد و آفریدگاری داشته باشد که او را ابداع کرده و ساخته است.
گفتند: منظور ما این نیست. همانطور که گفتی این کفر است. اما منظور ما این است که او پسر خداست به معنی کرامت، و ولادتی در کار نیست، آن گونه که برخی از علما وقتی میخواهند کسی را اکرام کنند آن را همچون فرزند خود میخوانند و میگویند "پسرم" و "او پسر من است" نه به این معنی که از او به دنیا آمده چون او از بیگانه است و بین آنها نسبتی نیست. خدا نیز همین کار را با عزیر کرده است و او را به سبب کرامت فرزند خود دانسته نه از روی ولادت.
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: همانطور که گفتم در این صورت اگر عزیر فرزند او باشد، موسی اولیتر است. خداوند هر باطلی را با اقرار خود مفتضح میکند و با حجتش را علیه او برمیگرداند. اگر به آن احتجاج کنید شما را به سمتی میبرد که بیش از آنچه در حق او گفتید در حق موسی بگویید. چون شما گفتید یکی از بزرگان شما به شخصی بیگانه که با او نسبتی ندارد موگیود "پسرم" و "این پسر من است" نه به خاطر ولادت، این بزرگداشت را در موارد دیگر هم به کار میبرید "این برادر من است" به دیگری میگویید "این شیخ من است" و "پدر من است" و به دیگری میگویید "این سرور من است" و "سرورم" که به خاطر اکرام است. پس کسی که او را در کرامت بالا میبرد همین طور او را تکریم میکند. پس باید نزد شما مجاز باشد که موسی برادر خدا یا شیخ او یا پدر او یا سرور او باشد تا او را از عزیر برتر بدانید. همانگونه که برای تکریم شخصی به او میگویید سرورم و ای شیخ من و ای عموی من و ای رییس من، این به خاطر اکرام است. آیا نزد شما مجاز است که موسی برادر خدا یا شیخ یا عمو یا رییس یا سرور یا امیر او باشد چون میخواهید او را اکرام کنید؟
گفت: آن جمع مبهوت و متحیر شدند و گفتند: ای محمّد! اجازه بده در مورد آنچه به ما گفتی فکر کنیم. پس [پیامبر اسلام] گفت: با دلهای باانصاف در آن بنگرید، که خدا شما را هدایت میکند.
📚الإحتجاج / أبی منصور احمد بن علی بی أبی طالب الطبرسی / مجلد 1 / دار النعمان / نجف / 1345 شمسی.
شرح و ترجمه احتجاج طبرسی / نظامالدین احمد غفاری مازندرانی / جلد 1 / کتابفروشی مرتضوی / تهران.
مناظرههای آموزنده / محمّد محمّدی ریشهری / دار الحدیث / قم / 1391.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📌
•°.
#آیتاللهفاطمـےنیا...
بعضی از اعمال وگناهان مانـــع
اجابت دعا هستند.
یڪی ازآن ها
#دلشڪـستن میباشد.
متاسفانه؛
بعضۍاز مابه راحتۍدلمیشکنیم
و #توفــیقات را از خودمان سلب
مـےڪنیم!
مواظب #زبان خود باشیم🌱...
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨