eitaa logo
ختم نهج البلاغه با علی تا مهدی علیهم السلام
90 دنبال‌کننده
423 عکس
340 ویدیو
5 فایل
هدیه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیت شادی اهل بیت علیهم السلام 🌺 یا علی 🌺 🌴نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی 🌴 🔻دوستان عزیز پیشاپیش به کانال ختم نهج البلاغه با علی تا مهدی علیهم السلام 👈۰ خوش آمدید 👉
مشاهده در ایتا
دانلود
‏می‌گفت "همیشه درختی که از حیاط یا دیوار باغ زده باشه بیرون، از همه درختا بیشتر بار میده؛ اون بارِ زیاد، بخاطر روزیِ دیگرانه. می‌گفت همینو بُکن یه روش تو زندگیت؛ به فکر دیگران باش تا برکت ببینی." قشنگه حرفش ...
✅ مقام معظم رهبری (حفظه الله) «نافله» بخوانید، «قرآن» بخوانید، «نماز اول وقت» بخوانید که این سه چیز برای طلبه «واجب» است
• سلام بر آن هايى كه رفتند تا بمانند، وَ نماندند تا بِمیرند .....سلام بر شُهدا .... سلام بر آن هایى كه از نَفس اُفتادند، تا ما از نَفس نیوفتیم ..... قامت راست كردند تا ما قامت خم نكنیم .... به خاک اُفتادند تا ما به خاک نیوفتیم .... كسى كه مرا طلب كند،مرا خواهد يافت و كسى كه مرا يافت مرا خواهد شناخت .... و كسى كه مرا شناخت مرا دوست خواهد داشت و كسى كه دوستم بدارد عاشقم می گردد و چون عاشق شد او راخواهـم كُشت شهید خواهم کرد و بر من است كه ديه اش را بدهم و ديه اَش خود من هستم ... 🥀 ...♡
• نه اینکه فقط پاها باشند که بروند به سوی کربلا. نه فقط جسم که حرکت کند. قلب‌ها نیز سرگشته است. قلب‌ها هم به سمت کربلا مایل شده است. قدم‌قدم راه می‌رود و در هر قدم با یادآوری مصیبت‌های وارد بر امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام ضجه می‌زند. •• قلب‌های سرگشته که پیش از آن هر یک به سویی بود، اینک به سوی امام حسین می‌رود. دوستان و خانواده را رها کرده و آمده است تا خادم تو باشد. پیاده می‌آید تا ببیند امامش را. تا درک کند مصائب وارد شده بر اهل بیت را. چشم‌ها در مسیر پیاده‌روی حرکت می‌کنند. اشک‌ها بر گونه‌های تفتیده جاری شده و نه آب چشم که تکه‌های قلب است که سرازیر می‌شود. 🏴 •••♡
گاهی انسان بايد بنشيند، با نفس خود حساب کتاب کند. پدر ما را اين نفس در می آورد. با نفس خود بگوييد: تا کی؟ چقدر؟ بس است ديگر! به فکرخودت باش! ...♡
📚داستان کوتاه📚 ميگویند روزی مردی بازرگان خری را به زور ميكشيد، تا به دانايی رسيد، دانا پرسيد : چه بر دوش خَر داری كه سنگين است و راه نمی رود؟ مرد بازرگان پاسخ داد: يك طرف گندم و طرف ديگر ماسه! دانا پرسيد: به جايی كه ميروی ماسه كمياب است؟ بازرگان پاسخ داد: خير، به منظور حفظ تعادل طرف ديگر ماسه ريختم!! دانا ماسه را خالی كرد و گندم را به دوقسمت تقسيم نمود و به بازرگان گفت حال خود نيز سوار شو و برو به سلامت. بازرگان وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت، برگشت و از دانا پرسيد با اين همه دانش چقدر ثروت داری؟ دانا گفت هيچ!!! بازرگان شرايط را به شكل اول باز گرداند و گفت من با نادانی خيلی بيشتر از تو دارم، پس علم تو مال خودت و شروع كرد به كشيدن خَر و رفت ... اين واقعيت جامعه ماست ..!
وَ لأََبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ ...   برایت گریه می کنم مثل آنهایی که دنبال تو می گردند و خودشان گم شده اند ...
✅ مقام معظم رهبری: جوانان با استعداد و ممتازى از اروپا كه در دانشگاه هاى خودشان مسلمان شده اند پيش ما مى آيند و در باره ى مسائل اسلامى راهنمايى مى خواهند. چه كسى بايد اين ها را راهنمايى كند؟ پاسخ همه ى اين پرسشها به حوزه هاى علميّه مرتبط است. آيا بمانيم تا بى سوادها و يا كسانى كه از اسلام هيچ اطّلاعى ندارند و آن را از روى دهان ديگران شناخته اند، به آنجا بروند؟!
هرسوزنی که برای غیر خدا زدم، به دستم فرو رفت.
شهید سید مرتضی آوینی: فحش اگر بدهند آزادی بیان است، جواب اگر بدهی بی فرهنگی است! سوالی اگر بکنند آزاد اندیشند، سوال اگر بکنی تفتیش عقاید! تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند، جواب اگر بدهی دروغگویی! مسخره ات بکنند انتقاد است، جواب اگر بدهی بی جنبه ای! اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند، اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی! حزب اللهی بودن را با همه تراژدی هایش دوست دارم.❤️
پدر و مادر هماننده سوره ای از"قرآن "هستن که هیچ کس نمیتواندمانندش را برایت بیاورد قدر آئینه بدانیدچو هست نه در آنوقت که افتاد وشکست 👌💔
🌱بعضی ها را هر چقدر بخوانی خسته نمی شوی!!! 🌱بعضی ها را هر چقدر گوش دهی عادت نمی شوند!! 🌱بعضی ها هر چقدر تکرار شوند باز بکرند!!!! مثل ...!!!
کسانی که کربلایی شدند، فقط حسین علیه السلام را دوست نداشتند، از عالم بدون حسین وحشت داشتند... ...♡
✨﷽✨ ✅حکایتی زیبا ✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری،‌ از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه می‌آورد. زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند . زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند،‌ تا اينكه روز عاشورا فرا می ‌رسد و او می ‌بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می ‌روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می ‌گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است . او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را می‌بندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه مي‌شود و گريه می كند،‌به حدي كه غش می ‌كند و بيهوش می ‌افتد ... درآن حال كسي به او مي‌گويد بلند شو برو منزل ... حركت می ‌كند و می ‌رود درب منزل را می ‌زند، می ‌بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می ‌شود و احوال او را می ‌پرسد،‌ دختر درجواب مادر می‌گويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم . آن دختر به من گفت، بگو : ( بسم الله الرحمن الرحيم ) تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می ‌كرد كه شما درب را زديد،‌ گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ... 📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س) ‌‌‌‌
📖 پیرﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ، ﺑﺎ ﻇﺮفی ﭘر ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ، خدمت ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ صل الله علیه و آله ﺁﻣﺪ ﻭﺑﻪ ﺍیشان ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ، حضرت ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥِ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ تبسمی می‌ کرﺩند. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ هم بسیار خوشحال شد. ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ خدا ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ آقا ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭلی حضرت ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭف ﻧﻜﺮﺩ. ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ﺑﺎ خوشحالی ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ. یکی ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ سوال کرد: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ می‌ کرﺩﻳﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎئی ﺍﻧﮕﻮر ﺭﺍ میل فرمودﻳﺪ. نبی خدا صل الله علیه و آله ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ را دیدید ﻭقتی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ می ‌خوﺭﺩﻡ؟ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ ، ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ یکی ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ تلخی واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩگی تبدیل بشود. صلوات خدا بر نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله. ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ ﺑﺎﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁل محمد مکارم اخلاق👆🌸🍇🍇🍇
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد. حضرت پرسيد علت چيست؟ ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست. خالق من بهشتي دارد، «نزديک زيبا و بزرگ»، و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد» و در پي دليلي ست که ببخشد ما را، گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري... شايد امروز آن روز باشد ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ 💕💕💕
: 🌷1.آرامش بخش........23 روم 🌷2.بامحبت.................23روم 🌷3.رحمت برای خانواده...23روم 🌷4.لباس وامین وزینت برای همسر187بقره 🌷5.عاقل از 9 سالگی 🌷ماموریتها: 🌷1.نماز..........................33احزاب 🌷2.حجاب وعفت.........33 احزاب 🌷3.مربی خانواده......10و11 تحریم 💕💕💕
من همانم که شروعش کردی نکند دل بکنی دل ندهی بی سر و سامان بشوم ! 💔
• «عجب تقسیم نا عادلانه ای بود» تن های بی تاب و پرپرش به آنها رسیدو رفتن درون تنخواه و حساب و دفترش به ما تن های چاک چاکِ درون معبرش به آنها رسیدو آسوده خوابیدن میان بسترش به ما از دست دشمن ترکش خوردن و توپ و تشرش به آنها رسیدو دست در دست دشمن خوش و بش کردن و حقوق بشرش به ما جنگیدن زیر آفتاب سوزانِ ظهر و عصرش به آنها رسید ولمیدن در رختخواب و مبلمان و قصرش به ما دوری از فرزندان و همسرش به آنها رسیدو پول های کلان و بی دردسرش به ما جان دادن های درون مرزش به آنها رسیدو دندان تیز کردن ها برای اَرزَش به ما رفتنِ نجیبانه به روی مین با ذکرش به آنها رسید وساختن خانه در زمین های بکرش به ما میدانی رفیق این اصلا عادلانه نبود نبردهای سنگینش به آنها رسیدو سفره های رنگینش به ما زیرِ آب فدا شدنش به آنها رسیدو زیر آبی شنا کردنش به ما تن باختن ها در غائله اش به آنها رسیدو پرداختن ها به باطله اش به ما حرب های فکه اش به آنها رسیدو ضرب های سکه اش به ما نوشیدنِ گازو صاحبِ سُرفه شدن هایش به آنها رسیدو خوش بودن در خواب ناز و صاحبِ غرفه شدن هایش به ما غلتیدن به خونش به آنها رسیدو جا خوش کردن و سکونش به ما میدانی؟ این اصلا عادلانه نبود خط شکستن هایش به آنها رسیدو حرمت شکستن هایش به ما همه ی زجرِ انقلاب به آنها رسیدو شادی های دهه ی فجرِ انقلاب به ما اصلا بگذار حرف دلم را بگویم رفیق این عادلانه نبود که حاج احمد ها بمانند درون دورست و مسندها بیفتند به دست یک مشت پول پرست ✍ محمودمرادزادگان ...♡
بھم‌گفـت : گناهامون‌به‌امام‌زمان{عج}عرضه‌میشه چطوررومون‌میشه‌گناه‌ڪنیم؟💔 ±شرمنده‌که‌وصله‌ی‌ناجورم...(":
✿هرجـا شڪستم ✿پـــــناه بــــودے ✿هرجــــا ندیدم ✿نگــــاه بــــودے ✿اگہ رسیدم تو راه بودے 💞 ✾★
علیه‌السلام فرمودند: طوبی لشیعتنا المتمسّکین بحبّنا فی غیبة قائمنا، الثّابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا، أولئک منّا و نحن منهم. و قد رضوا بنا أئمّة و رضینا بهم شیعة، طوبی لهم!. ثمّ طوبی لهم!. هم و اللّه معنا فی درجتنا یوم القیامة. خوشا به حال شیعیان ما، که در دوران غیبت قائم ما به دوستی ما چنگ می‌زنند، و در ولایت ما ثابت و استوار می‌مانند و از دشمنان ما برائت و بیزاری ابراز می‌کنند. آنان از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم. آنها ما را به امامت پذیرفته‌اند و ما آنها را به عنوان «شیعه» پسندیده‌ایم. خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها، به خدا سوگند که آنها در روز قیامت با ما و در ردیف ما هستند. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱
♦️ این امور رزق و روزی را زیاد می‌کند امام حسن مجتی علیه السلام : قوی ترين اسباب کسب روزى، نماز خواندن با تعظيم و خشوع و خواندن سوره واقعه به ويژه در شب و وقت عشاء، خواندن سوره «يس» و «مُلْك» در صبح، حضور در مسجد پيش از اذان، هميشه با طهارت بودن و انجام نافلۀ فجر و نماز وتر در منزل و این که سخن لغو نگوید. (بحار الأنوار، ج‏۷۳، ص: ۳۱۹)
پروردگارا با حب حسین و اهل بیت ارجمند و گرامی ات ما را از جهنم آخرتی مصون بدار 🙏🙏🙏
.. 🍃مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف ، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی ، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد ، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید ، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟ 🍃ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: ! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز ، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم. 🙏بیاییم در این ایام نورانی همه برای ظهور پدرمهربان امت دست به برداریم ...