💠 حرف اول
🔸 مدتها بود به این فکر میکردم که کانالی داشته باشم برای انتشار یادداشتهایم. قبلاً یادداشتمهایم را در وبلاگم منتشر میکردم. چه روزهایی بود. با عدهای از دوستان وبلاگ داشتیم و برای همدیگر مینوشتیم. اینکه میگویم «برای همدیگر» چون به واقع خوانندۀ دیگری نداشت مطالبمان. گاهاً نشریهای داشتیم که آن را هم بچهها و خانوادههای مجموعه میخواندند.
🔸 چند روز قبل توی جلسه کارگاه نویسندگی، حمید آقای اسماعیل زاده دوباره این دغدغهام را پررنگ کرد. داشتن فضایی برای انتشار مطالب در قدرت نوشتن و پیشرفت نویسندگی خیلی به انسان کمک میکند. علاوه بر آن فضایی است که میتواند به اندازۀ خودش رسانه باشد و حرفت را به دیگران برساند.
❗️البته بگذارید حالا که اولین مطلب این کانال را مینویسم، دعایی هم بکنم. خدایا! خودت نگذار که در بارنامه به خاطر جذب عضو هر حرفی را بزنم و به هر دری ورود کنم. بعداً در این باره و علت دعایم بیشتر برایتان مینویسم.
🔸 راستش را بگویم اسم این کانال هم از همان جلسه و پیشنهاد حمید آقا نشئت گرفت. اسم وبلاگ قبلیام دربست بود. قبلتر از آن هم در #دیفال مینوشتم. اما حالا اسم «بارنامه» برایم خوشتر آمد. شاید هم به خاطر تناسبی است که با وضعیت این روزهایم دارد. حالا بیشتر برایتان درباره بارنامه و از کجا آمدنش میگویم.
🖐 یاعلی