eitaa logo
کانال باب الحوائج رقیه(س)
263 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
14 فایل
 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌹❤️السلام علیک یا رقیه بنت الحسین...❤️🌹 ارتباط با مدیر @mirza_315
مشاهده در ایتا
دانلود
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🍃💚• دلاتون گرفته..."(:♥️ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
السلام علیک یا امامزاده ابراهیم بن موسی بن جعفر (ع)
🔸️پارجه لباس پلنگی خریده بود، به یک خياطها داد و گفت: يک دست لباس كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود، از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم هديه دادم به او! ساعتش رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! 🔹️اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب اخلاق ابراهيم شوند. 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 ❤️ ابرام پس من چی 😭😭😭 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم ۱" 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
🌺 داداش ابراهیم هدیه ی من فراموش نشه 🙈🙈🙈🙈🙈 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
🕊 【 قلب رئوف ابراهیم 】 در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتیم. یادم هست مےگفت: در یڪے از عملیات ها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم. از لابه لای بوته ها و درخت ها حسابے به دشمن نزدیڪ شدم. یڪ سرباز عراقے رو به رویم بود. یڪباره در مقابلش ظاهر شدم، ڪس دیگه ای نبود، دستم رو مشت ڪردم و با خودم گفتم الان با یڪ مشت او را میڪشم. اما تا در مقابلش قرار گرفتم دلم براش سوخت. اسلحه روی دوشش بود و فکر نمیکرد اینقدر به او نزدیک شده باشم. چهره اش اینقدر مظلومانه بود ڪه دلم برایش سوخت ، او سربازی بود که به زور به جنگ آورده بودند. بجای زدن او را در آغوش گرفتم و با خودم به عقب بردم. بعد او را تحویل یڪے از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم! 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
3.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنان تکان دهنده‌ی آیت‌الله جوادی آملی درباره‌ی خلوص نداشتن قلب و روح «» 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
🍃 آیت الله بهجت رحمة الله تعالی علیه؛ اگر ناراحتی یا غم و غصه ای توی صورت کسی می دیدند، حتی پیش آمده بود که نمازشان را نمی بستند تا یک جوری آن ناراحتی را برطرف کنند و صورت آن شخص را خوشحال ببینند، آن وقت نمازشان را می بستند. ✍🏼 می فرمودند: آدم یک نفر را خوشحال کند همان موقع خدا مَلَکی می‌فرستند که او را از بلاها مصون دارد. 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
انسان همچون رودخانه است؛ هر چه عمیق تر باشد، آرام تر و متواضع تر است 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
کاشانه دلتون پر از عشق و لبخند 💜💜
✳ نترس؛ من با تو هستم! 📌 یکی از شاگردان نقل می‌کند: بعد از وفات آقا، یکی از مقبره‌های که مربوط به ارادتمندان ایشان بود، برای دفن آماده شد. با جمعیت تا کنار مقبره آمدیم. در میان جمعیت، چشمم به افتاد که بالا سر قبر آقا بلندبلند گریه می‌کرد. ولی بعد از چند دقیقه چیزی دیدم که خیلی تعجب کردم. دیگر شیخ رجبعلی خیاط گریه نمی‌کرد بلکه لبخندی بر لب داشت. روزی از خود ایشان علت را پرسیدم. جناب شیخ در جواب گفت: وقتی بالا سر قبر شیخ زاهد بودم، عالم برزخ به من مکاشفه شد. دیدم شیخ محمدحسین بالا سر قبرش ایستاده و مضطرب است و می‌ترسد داخل قبر شود. ناگهان وجود مقدس و مبارک علیه السلام تشریف‌فرما شدند و به شیخ محمدحسین اشاره کردند و فرمودند: نترس؛ من با تو هستم! گریه برای ترس و اضطراب شیخ محمدحسین زاهد بود و لبخند برای تشریف‌فرمایی علیه السلام. 📚 از کتاب ؛ زندگی و شرح حال شیخ محمدحسین زاهد 👤 نویسنده: حمیدرضا جعفری 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee