27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سفر خاطره انگیز بریم مشهد....
!@babamassal
۴ خرداد یکی از روزهای برجسته در تقویم این سرزمین است. ۴ خرداد روز دزفول است، روز مقاومت و پایداری مردم این شهر در برابر موشک باران رژیم اشغالگر عراق. مردم این شهر در دفاع از خاک ایران و انقلاب اسلامی، با هشت سال مقاومت جهانیان را متحیر کردند. به پاس این صلابت و پایداری دولت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۶، شهر دزفول را “شهر نمونه مقاومت” نام گذاشتند.
تاریخچه روز دزفول
مردم شهید پرور دزفول با وجود موشک باران گسترده در این شهر هرگز آن را تخلیه نکردند و حتی همزمان با تخریبهای صورت گرفته در نقاط مختلف شهر اقدام به بازسازی آن میکردند. میزان هجوم موشکهای رژیم بعثی به اندازهای بود که آن را “شهر موشکها” هم اسم میبردند. حتی عراقیها نیز لقب “بلد الصواریخ” که به همان معنای شهر موشک ها است را به آن داده بودند.
رژیم اشغالگر عراق در مجموع ۱۷۶ موشک، بیش از ۲۵۰۰ گلوله توپ و ۳۳۱ راکت هواپیما به سمت شهر دزفول پرتاب کرد که نتیجه آن تخریب ۱۹ هزار واحد مسکونی و تجاری بود. با همه این ها زندگی در شهر جریان داشت و اهالی دزفول حاضر به تسلیم نبودند و نماز جمعه هر هفته را در کنار رزمندگان و به امامت آیت الله قاضی اقامه میکردند.
نظامیان رژیم عراق با وجود اینکه میدانستند این شهر در مسیرهای نظامی خاصی قرار ندارد و همچنین جایگاه سیاسی و اقتصادی ویژهای بین سایر شهرها ندارد، دو لشکر از شش لشکر تدارک دیده شده برای حمله به ایران را به دزفول اختصاص داده بودند. این مسئله موجب حیرت بسیاری از تحلیلگران سیاسی نظامی داخلی و خارجی شده بود. هدف آنها دور زدن خوزستان و تصرف کامل این استان بود که اگر با مقاومت مردم شهید پرور دزفول مواجه نمیشدند، بی شک این اتفاق میافتاد. دزفول در مقاومت بی مثالش بیش از دوهزار و ششصد شهید را در راه حفظ این آب و خاک تقدیم کرد که از بین آنها در حدود ۲۵۰ شهید زیر ۱۰ سال سن داشتند.
چرا روز دزفول روز مقاومت و پایداری نام گرفت؟
مردم شهر دزفول با وجود حملات پی در پی، دست از بازسازی شهر نکشیدند. این مقاومت و روحیه مردم موجب دلگرمی و امید رزمندگان و سربازان حاضر در خط مقدم بود.
از طرف دیگر رسانههای خارجی از مشاهده چنین مقاومتی در شگفت بودند و اخبار دزفول با این عناوین منعکس میکردند که دزفول شهری است زیر آتش موشک باران و تنها با داشتن یک بیمارستان و فقط یک جراح ایستادگی کرده و مردم آن از شهر فرار نکردند.
خاطرات زیادی از مقاومت و پایداری مردم دزفول مطرح شده است و محمدرضا سنگری نویسندهی دزفولی که طی سالهای جنگ در آنجا حضور داشته است درباره حماسه مردم این شهر در اوایل جنگ اینطور گفته است: حمله به دزفول از همه طرف آغاز شد و در هجوم اولیه با مقاومت جوانان دلیر دزفول که حتی آموزش دیده نبودند و امکاناتی در اختیار نداشتند، ارتش بعثی پشت کرخه متوقف شدند و این یک پیروزی بر لشگر ۱۰ عراق به حساب میآمد. اهمیت استراتژیک دزفول از این نظر بودن که معبر رزمندگان بود و در صورت اشغال و تخلیه این شهر، میتوانست باعث یاس در رزمندگان شود.
📣 شیطان در پی پرتاب تیر خلاص است
🔹فردی کیسهای طلا در باغ خود دفن کرده بود و بعد از مدتی یادش رفت کجا دفنش کرده. پس نزد مرد فهیم و فقیهی رفت.
🔸مرد فقیه گفت:
نیمهشب برخیز و تا صبح نماز بخوان. اما باید مواظب باشی که لحظهای ذهنت نزد گمشدهات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.
🔹نیمهشب به نماز ایستاد و نزدیک صبح یادش افتاد کیسه را کجای باغ دفن کرده است.
🔸سریع نماز خود را بههم زد و بیل برداشت و به سمت باغ روانه شد. محل را کند و کیسهها را در آغوش کشید.
🔹صبح شادمان نزد مرد فقیه آمد و بابت راهنماییاش تشکر کرد.
🔸مرد فقیه گفت:
میدانی چه کسی محل سکه را به تو نشان داد؟
🔹مرد گفت:
نه.
🔸فقیه گفت:
کار شیطان بود که دماغش بر سینهات کشید و یادت افتاد.
🔹مرد تعجب کرد و گفت:
به خدا برای شیطان نمیخواندم.
🔸مرد فقیه گفت:
میدانم، خالص برای خدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانی، دیگر او را رها میکنی.
🔹نزدیک صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملائک میخواستند بر کام تو بچشانند که شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی.
🔸اگر یک شب این لذت را درک میکردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمهشب میرفتی. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع کنی. چنانچه وقتی قطع کردی و رفتی طلاها را پیدا کردی، دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی.
🔹و اینجا بود که شیطان تیر خلاص خود را به سمت تو رها کرد.