📣خبر آمد، خبری در راه است...
🌹ماه رجب در راه است...
ماهی که اولیاء خدا، تمامِ سال را در انتظار آمدنش بودند.
🔺ماهی که ریزشِ رحمتِ خداوند در آن تمامی ندارد.
🔸ماهی که در عظمت و بزرگی، هیچ ماهی به همتایی او نمیرسد.
🌿ماهی که ماه خداست
☘ماه توحید است
🌱ماه قُرب به خداست
🌹ماهی است که به جاماندگان و پا در گِل رفتگان میگویند الان وقت جبران است
‼️وه...! که این ماه چقدر ماه است.
♻️مهم نیست چند ماه رجب از زندگی ما رفت و قدر ندانستیم بلکه مهم این است که این ماه رجب را از دست ندهیم
شاید دیگر فرصتی نباشد
👂گوش کنیم...
🗣او دارد صدا میزند
بیا ای بنده من...😭
اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین علیه السلام .
@babamassal
یکی از همسایه هامون گفت بهترین داروی ضد سرفه، شربت "نعنا-بادمجون" هستش و ما هم هر دفعه خریدیم و خوردیم و اثر کرد!
دیروز این شربت رو به دوستم پیشنهاد کردم.
امروز زنگ زد ۱۰ تا فحش بارم کرد
گفت: رفتم داروخونه گفتم شربت نعنا بادمجون میخوام.
متصدی داروخونه که داشته از خنده بیهوش میشده گفته:"داداش خوب شربتی رو انتخاب کردی ولی اون چیزی که کنار برگ نعنا هستش بادمجون نیست...تصویرِ قاشقه!
@babamassal
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بوقت لذت ...!
صدایی که موقع بیدار شدن تو یه روستا می شنویم.
@babamassal
📙 پاداش بزرگ
🔹دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
🔸نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
🔹گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
🔸گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
🔹از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.