قبلترها فکر میکردم که انسانیت دقیقا معادل دین است اما حالا دیگر دارم یقین میکنم در این دوران که نمیدانم آخرالزمان است یا نه انسانیت همان دین است چراکه حفظش دقیقا مانند حفظ دین از نگاه داشتن آتش در کف دست سختتر است! حفظ حرمت اعتماد، محبت، مرام، اخلاق و.... هرآنچه نشانی از انسانیت دارد خیلی سخت شده است! واقعا دستم از شدت آتش دارد میسوزد؟نه دلم است که دارد میسوزد!

بسم الله الرحمن الرحیم مدتها بود امت حزب الله به دلایل مختلف حمله همه جانبه ای را به آقای آملی لاریجانی شروع کرده بودند و دادگاه آقای طبری هم مزید بر علت شده بود که ناگاه ولی فقیه وارد مساله شدند و این کار را نکوهش کردند و از مومنین خواستند در مسیر حق باشند و قواعد حق را رعایت کنند. چند نکته در این مورد: _در شرایط کنونی ما که غالبا فرامین ولی فقیه را خبری گوش میدهیم، مبانی آن برای ما عمیقا جا انداخته نشده و از همه مهمتر منظومه فکری ایشان را نمی شناسیم حرجی نیست که قبل از فرمایش ایشان موضعی خلاف شان داشته باشیم.هرچند کوتاهی در مواردی که بالا گفتم کم تقصیری نیست. _عده ای مان بعد از فرمایشات ایشان از موضع خود ابراز ندامت کرده و پیرو فرمایش ایشان شدیم که طوبی لهم اما عده ای نظرشان را برنتابیدیم که باید جدا برویم و ببینیم کجای کار میلنگد و ایراد را بر طرف کنیم. _اما بدتر از همه این بود که عده ای خواستیم نظر ایشان را توجیه کنیم و آن را جوری جلوه بدهیم که یعنی کار ما در مورد آقای آملی لاریجانی کاملا درست بوده است. بترسیم از خدا که این گمراه کردن مردم و دور کردن مومنین و عوام الناس است از راه حق. پ.ن:نایب امام زمان فرمودند در راه حق قواعد حق را رعایت کنیم و از این جاده بیرون نرویم مثلا وقتی با سند متقن یقین نداریم که آقای آملی فسادی دارند آن را جار نزنیم.از این بدیهی تر؟

عدالتخواهی سکولار! مدتهاست بحثی با عنوان عدالت یا ولایت بین دو طیف از افراد جامعه مطرح است و هر کدام از این طیف ها دیگری را متهم و نسبتا تکفیر می کنند در حالی که اصالتا این دوگانه، دوگانه ای کاملا خودساخته و وهمی است. آنچه امروز در جامعه ما و در شرایط حاضر، مطرح است دو گانه عدالتخواهی الهی (یا دینی) و عدالتخواهی سکولار است.به عبارت دیگر دوگانه عداتخواهی ای که خود را ذیل دینداری تعریف میکند و پایبند به قواعد شریعت است با عدالتخواهی ای که اصالت را مستقلا با عدالت می داند و آن را اصلی میداند که به هر حال و روشی باید اقامه و محقق شود. روشن است که در دیدگاه اسلامی اصالت با عبودیت در تمامی افعال و احوال است و آن بدون تقید تام و تمام به موازین شریعت به هیچ عنوان محقق نمیگردد. با این تعریف عدالتخواهی ای که از روش و موازین شریعت پیروی نکند در چهارچوب رفتاری یک مسلمان و نیز جمهوری اسلامی پسندیده و مورد قبول نیست آنچنان که ظلم هم پذیرفته نیست. و اینجاست که عدالتخواهی سکولار در مقابل ولایت قرار میگیرد و الا عدالت و ولایت نه تنها تضادی با هم ندارند بلکه مکمل و معین هم هستند. پ.ن: متاسفانه در طیف های مختلف عدالتخواهی موجود علیرغم داعیه عدالتخواهی دینی، بسیار بسیار کم جریانی دیده میشود که در واقع عدالتخواهی سکولار را در پیش نگرفته باشند.

شهید لاجوردی در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته اند: 🔴 «به مسئولين بارها گفتم که خطر منافقین انقلاب به مراتب زيادتر از خطر منافقين خلق است، چرا که علاوه بر همه شيوه‌های منافقانه‌ی منافقين، سالوسانه در صف حزب اللهيان قرار گرفته‌اند.» 🔺️ دو گروه از لاجوردی متنفر بودند: منافقین و نفوذی ها! او پرونده منافقین را به سرانجام رساند اما؛ وقتی سراغ پرونده نفوذی‌ها رفت ابتدا برکنار شد و وقتی دوباره سراغ این پرونده رفت، ترور شد! 🌷 اول شهریور سالروز ترور و شهادت شهید لاجوردی

جمهوری اسلامی و ولایت فقیه جزو ایمان ما غیب است.

امروز نایب امام زمان فرمودند: 🔹️ دفاع مقدس یکی از عقلانی ترین حوادث ملت ایران بود. بعضیها با استناد به یک خطای یک جمعی، مجموعه دفاع مقدس را متهم میکنند به بی تدبیری. مطلقا این طوری نیست. دفاع مقدس از اول کار، نشان دهنده عقلانیت در این عرصه بود. آن روز ارتش یک سازمان سنتی جاافتاده موجود در کشور بود و سپاه یک عنصر جوان تازه به میدان آمده انقلابی؛ اینها باید با هم کار کنند و این آسان نبود. خیلی کار بزرگی بود از این عاقلانه تر و مدبرانه تر چه کاری میشود پیدا کرد. بعد انتخاب تاکتیکهای ابتکاری و شجاعانه که این تاکتیک ها واقعا فوق العاده بود. 🔹️ حتی قبول #قطعنامه هم در پایان کار در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به نوشیدن جام زهر، این هم مدبرانه بود در آن مقطع مدبرانه بود باید انجام میگرفت. اگر مدبرانه نبود اگر عاقلانه نبود امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدم که چه دارد می گذرد. کار بسیار عاقلانه بود. بنابراین از اول تا آخر مسئله دفاع مقدس یک پدیده عقلایی و یکی از عقلانی ترین حرکات ملت ایران بود. و تحریفها را در این باره باید مراقب بود. و بعد شروع شد حرفهای بی ربط امت بعضا حرب الله در این مورد. چند نکته: _غالب خواص منظومه فکری آقا را نمیشناسند ولذا حرفهای ایشان را غلط میفهمند و غلط هم منتقل میکنند! _آقا نفرمودند در جریان این کار خیانتی اتفاق نیفتاد بلکه فرمودند در آن شرایط تصمیم امام تصمیم عاقلانه ای بود. چرا آن شرایط را نباید بخشی هم خیانت بدانیم؟ ما از اول هم وقتی گفتیم خیانت در کار بوده که حقیقتا بوده هیچ وقت نگفتیم تصمیم امام غیر عقلی بود.همیشه گفته و میگوییم همه تصمیمات او عقلی و دور از هوا و هوس بود. _جامعه بوی خطر میدهد چون خواصش امام را نمیفهمند! _برای هزارمین بار:حرفهای نایب امام زمان را خبری و از این و آن نشنویم.دنبال منظومه فکری او در تمام سخنرانی ها و عملکردها باشیم حتی آنچه بقیه کم ارزشش بدانند!

در مشی فکری باید پا جای پای ولی گذاشت نه در صحنه میدانی جنگ.

سالروز شهادت حاج حسن طهرانی مقدم، نمادِ: ایمان و اعتقاد بصیرت و فهم دینی خودباوری و اعتماد به نفس سختکوشی و جهاد بی ادعایی و بی سر و صدا کار کردن بازوی قوی ولایت بودن و.....

عاشق آل الله، حاج آقا محسن عسگری رضوان الله علیه مهمان آنانی شد که عمری محبت شان را شعار خود قرار داده بود. با همه روسیاهی هایم به محبت این محبین آل الله بسیار امیدوارم.

توصیه شیخ جعفر آقا مجتهدی رحمت الله علیه به استاد فاطمی نیا در رابطه با حضرت معصومه سلام الله علیها https://t.me/FATEMINIYA_IR

 در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» در این جمله،«اگر»رازهای زیادی دارد که اگر بفهمیمش متوجه خواهیم شد مشکل انجام«انتقام سخت»چیست!

به رفاقت خیلی معتقدم. پ.ن:اگر البته رفیق پیدا کردید🤣