بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#علی_فردوسی
▶️
به دلم دیدنت برات شده، به خدا صبح و شام منتظرم
همه ي روزها ولي به خصوص، آخر هفته هام منتظرم
نه شبيهم به هر مسلماني، نه نماز درست و درماني...
چه بگويم خودت كه مي داني، من چه اندازه خام منتظرم
منبرت جاي خطبه خوانی هاست، چقدر جمعه ها برو و بياست
سر سجّاده ها شلوغ رياست، من در اين ازدحام منتظرم
ندبه خوان هاي خوش صدا جمعند، همه ي كلّه گنده ها جمعند
انتظار خواص، اين جوري ست، من شبيه عوام منتظرم
جیب ها جیره خوار سُبحه شده، لقمه ها لقمه های شُبهه شده
انتظارت حلال بعضی ها، لب بیت الحرام منتظرم
تو كجا؟ من كجا؟ چقدر سراب؟ ساقي سال هاي قحط شراب
من ولي با همين وجود خراب، دست در دست جام منتظرم
زود تا محتسب خبر نشده، ریشه ی تاک ها تبر نشده
کار من تا خراب تر نشده، تا همین جا تمام، منتظرم
بي جواب از تو بر نمي گردد، گريه های سلام هيچ كسي
السّلام عليك يا موعود، - وَ عليك السّلام منتظرم
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babolharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_ولادت
#اسماعیل_شبرنگ
از کرانِ بی کران ها جلوه ی مطلق رسید
وارث شیر دلیر خیبر و خندق رسید
فاتح دل های عاشق صاحب بیرق رسید
شرح آیات خدا مصداق جاءالحق رسید
شوره زار دیده ی ما لایق باران شده
بیشتر یاد توام چون نیمه ی شعبان شده!
گرمی خورشید دل ها ماه مجلس آمده
تکیه گاه عاشق ناچیز مفلِس آمده
هر دل غمدیده ای را یار و مونس آمده
یاس زهرا س بر سر دستان نرجس آمده
هر چه غم از عالم و آدم فراری می شود
نام او را می برم دنیا بهاری می شود
می برد دل های ما را شور شیدایی او
می دهد حاجات ما را لطف زهرایی او
بی نیازم از همه با رزق مولایی او
زنده گشتم با نفس های مسیحایی او
یابن زهرا س یابن طاها یابن یاسین آمده
دردهای شیعیان را نور تسکین آمده
تا تبسم می کند احساس پیدا می شود
در هوایش حسّ و حالی خاص پیدا می شود
از کلامش عطر ناب یاس پیدا می شود
در نگاهش غیرت عبّاس ع پیدا می شود
نور چشمان علی بن ابی طالب تویی
ای امام منتظَر؛ حاضرترین غائب تویی
خاکسارم با نگاهت آسمانی می شوم
هر سحر سفره نشین مهربانی می شوم
شب به شب مهمان بزم همزبانی می شوم
تو مرا می خوانی و من جمکرانی می شوم
مایه ی آزادی این ناله ی در حَصرِ من
دم به دم می خوانَمَت ای سوره ی والعصر من
بشنو از نی از غم دوری شکایت می کند
در غروب عاشقی گریه برایت می کند
می رسی و آه ؛آوینی حکایت می کند
جمعه ای فتح نهایی را روایت می کند
می رسی و می شود ذکر لبانت بیشمار
لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار
علّت سرمستی دل های ما جام علی ست
هر کسی چشم انتظار توست همگام علی ست
پرچم تو پرچم تشخیص اسلام علی ست
جشن میلاد تو روز بردن نام علی ست
یادگار کربلا از راه می آیی عزیز
با تمام شهدا از راه می آیی عزیز
ذکر دنیا ذکر عقبا یالثارات الحسین ع
ناله ی عشّاق زهرا س یالثارات الحسین ع
کربلا می خوانَد این را یالثارات الحسین ع
می رسی با یا علی با یا لثارات الحسین ع
مرهم زخم فراق سینه ی ما می رسی
ای امید آخر آدینه ی ما می رسی
خسته ام از ندبه های غمگسار جمعه ها
این دل غمدیده ی ما بی قرار جمعه ها
هر که را دیدم شده لحظه شمار جمعه ها
پیر کرده عاشقت را انتظار جمعه ها
ناله ام ؛ حرفم ؛ سکوتم یا اباصالح عج بیا
التماس هر قنوتم یا اباصالح عج بیا
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babolharam
بمناسبت سالگردارتحال ملکوتی امام خمینی (قدس)
اثر: محتبي صمدي شهاب
تاب فراق روی تورا آسمان نداشت
داغت به دیده پیک جز اشک روان نداشت
ای پیر میکده زغمت باده خشک شد
میخانه تاب ناله ی دردی کشان نداشت
بعد از عروج روح تو روح قصیده ها
جز رنگ آه نای سخن بر زبان نداشت
یک لحظه نبض ثانیه ها بی صدا طپید
زیرا که درک پرزدنت را زمان نداشت
روزی که آمدی همه گلها شکفته شد
مثل تو خاک خسته ی ما باغبان نداشت
ای باغبان باغ شهیدان لاله گون
باغت بهشت عاطفه بود و خزان نداشت
بودی اسیر خال لب دوست ما به تو
عشق تو جز به یک یک دلها مکان نداشت
بودی تو پیک رحمت پیغمبر عظیم
تاریخ شیعه مثل تو نامه رسان نداشت
از خطبه های زینبیت کاخ ها شکست
سیل هجوم کفر به پیشت توان نداشت
مثل علی دلت زگروهی شکسته بود
کی گفته نای پر زغمت استخوان نداشت؟
یادش بخیر عطر جماران و عطرتو
عطری که عطر عشق تو بود و جنان نداشت
زهرا(س) چو مادری به عزای تو گریه کرد
بزم مصیبت تو جز او نوحه خوان نداشت
روزی که جسم تو زسر دستها گذشت
در خاطرات عشق نظیرش جهان نداشت
جسمت به زیر سایه و مردم به گرد تو
تاب وداع روی تو پیر وجوان نداشت
ای سیدی که جد تو در خاک و خون نشست
جسم حسین جد تو یک سایبان نداشت
زینب به قتلگاه برادر نظاره کرد
بی کفن و دفن گذشت چرا که امان نداشت
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
@Maddahionlin4_5958660871386302141.mp3
زمان:
حجم:
4.89M
🔳 #رحلت_امام_خمینی(ره)
🌴همواره در عشقِ پاک حسین هستیم
🌴هم غرقهی داغِ پیر خمین هستیم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #تک
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#مجتبی_صمدی
▶️
تاب فراق روی تو را آسمان نداشت
داغت به دیده پیک جز اشک روان نداشت
ای پیر میکده ز غمت باده خشک شد
میخانه تاب ناله ی دردی کشان نداشت
بعد از عروج روح تو روح قصیده ها
جز رنگ آه نای سخن بر زبان نداشت
یک لحظه نبض ثانیه ها بی صدا طپید
زیرا که درک پر زدنت را زمان نداشت
روزی که آمدی همه گل ها شکفته شد
مثل تو خاک خسته ی ما باغبان نداشت
ای باغبان باغ شهیدان لاله گون
باغت بهشت عاطفه بود و خزان نداشت
بودی اسیر خال لب دوست ما به تو
عشق تو جز به یک یک دل ها مکان نداشت
بودی تو پیک رحمت پیغمبر عظیم
تاریخ شیعه مثل تو نامه رسان نداشت
از خطبه های زینبی ات کاخ ها شکست
سیل هجوم کفر به پیشت توان نداشت
مثل علی دلت ز گروهی شکسته بود
کی گفته نای پر ز غمت استخوان نداشت؟
یادش بخیر عطر جماران و عطر تو
عطری که عطر عشق تو بود و جنان نداشت
زهرا چو مادری به عزای تو گریه کرد
بزم مصیبت تو جز او نوحه خوان نداشت
روزی که جسم تو ز سر دست ها گذشت
در خاطرات عشق نظیرش جهان نداشت
جسمت به زیر سایه و مردم به گرد تو
تاب وداع روی تو پیر و جوان نداشت
ای سیدی که جد تو در خاک و خون نشست
جسم حسین جد تو یک سایبان نداشت
زینب به قتلگاه برادر نظاره کرد
بی کفن و دفن گذشت چرا که امان نداشت
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#عباس_احمدی
دوباره آتش غم در دلم زبانه گرفت
دوباره زخم دلم طعم تازیانه گرفت
دوباره در سر من طرح عقل مبهم شد
دوباره بید جنون روی شعر من خم شد
دوباره در دل من جا گرفت یاد شبی
که روح از می احساس تر نکرد لبی
شبی که شیر زمین خورد و بیشه در خون ماند
به روی کتف زمان داغ این شبیخون ماند
شبی که خیل شغالان به زوزه خندیدند
ز باغ روشن دین چون حصار را چیدند
به عمق تیره مه پشت آسمان خم شد
شبی که سایه خورشید از سرش کم شد
خسوف شد رخ تبدار ماه غایب شد
نماز وحشت بر قوم خفته واجب شد
زمین ضیافت جوش و دمل گرفت آن شب
ستاره زانوی غم در بغل گرفت آن شب
و پلک مخمل جنگل مچاله شد از درد
شبی که ترشی غم هفت ساله شد از درد
عقابها ز افقهای دور برگشتند
به سمت شب رژه رفتند کور برگشتند
سوار شرقی ما بین سایه ها گم شد
شبانه قریه اشراق غرق کژدم شد
ز کوه غم فوران کرد و بر لبان کویر
ز هرم حادثه رویید تاول تقدیر
پر از رسوب شد این رود و از خودش جا ماند
صدای آب نیامد و دشت تنها ماند
امید سوخت یقین دود شد در آن تردید
و هر چه زخم نمک سود شد در آن تردید
خبر رسید ز غم پشت کوه طور شکست
حریم اسم شب و حرمت عبور شکست
خبر رسید از آن سوی دخمه های سیاه
که در تسلسل خفاش حجم نور شکست
سحر که پشت شب تیره دست و پا می زد
دمید و قفل در بسته را به زور شکست
صدای شیحه اسبان بی سوار آمد
سکوت سربی این صبح سوت و کور شکست
گلوی تیره مرداب موج را بلعید
و بغض سنگی سیاره های دور شکست
ز خشم صاعقه ها کهکشان ترک برداشت
غرور آبی دریای پرغرور شکست
...و رفت آنکه در آن سالهای بی باران
قیام کرد به خونخواهی سیاووشان
کسی که لحظه ای از عاشقی عدول نکرد
اگر چه رفت در اندیشه ها افول نکرد
کسی که گفت خریدار چوبه دار است
به شوخ چشمی چشمان یار بیمار است
به غنچه ها و به آیینه ها ارادت داشت
"و با تمام افقهای باز نسبت داشت"
همیشه در حرم لاله ها قدم می زد
و در مجله عشق خدا قلم می زد
تمام عمر دلش با فرشته ها خو کرد
شکوه زندگیش دست مرگ را رو کرد
امام! بی تن عشق روح کم دارد
سفینه گرچه مهیاست نوح(ع) کم دارد
غزل بگو به چه دل خوش کند پس از تو امام؟
و از قلم چه تراوش کند پس از تو امام
نهالهای جوان بی تو پا نمی گیرد
امام! روح تو در خاک جا نمی گیرد
پس از تو در همه آفاق زیستن ننگ است
به هر کجا برویم آسمان همین رنگ است
در آستانه سجاده جای تو خالی است
پس از تو کل جهان سرزمین اشغالی است
تو رفتی و جگر تشنه فلسطین سوخت
رواق مسجد القصی و دیر یاسین سوخت
چنارهای جماران سیاه پوشیدند
و نخلهای نجف جام زهر نوشیدند
سیاه زخم در اعماق سینه اردو زد
و روح زخمی ما پیش درد زانو زد
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سبک_زمینه_شهادت_امام_صادق_ع_🏴
#اجرانشده
بند اول:
باز خدا روضه خونه
دوباره سوخت یه خونه
دوباره حمله کردن
به خونه ای شبونه
آسمون تیره تر شد
خونه باز شعله ور شد
دوباره باز تداعی
روضه ی میخ و در شد
باز هیزم و باز طناب
باز بوی آتیش و دود
باز ضربه ای تازیون
باز شونه ای شد کبود
تو کوچه آقای ما
همه دیدن می برید
پیره مردی شصت ساله
پشتِ مرکب می دوید
غریب امامِ ششم
بند دوم:
بدونِ یار و یاور
با دو تا دیده ی تر
کشیدنش تو کوچه
شبیهِ باباش حیدر
ناسزا می شنید و
خونِ دل می کشید و
با پاهای برهنه
روی خاک می دوید و
نه عمامه روی سر
نه توی دستش عصا
دائم میخورد رو زمین
امام مظلومِ ما
نفس نفس میزد و
توون نداشت دست و پاش
شکستن حُرمتشو
جلو چِشِ بچه هاش
غریب امامِ ششم
بند سوم:
میونِ کاخِ منصور
روضه خونه با زهرا
شده زنده دوباره
کربلا واسه آقا
تا که میبینه خنجر
میباره اشکِ ماتم
یاده رأسِ بریده
میسوزه تو تب و غم
توون نداره تنش
میاد خون از دهنش
چون زهرِ منصور شده
رَوونه تو جیگرش
خدا رو شکر که نشد
تنش دیگه بی کفن
خدا رو شکر که سرش
جدا نشد از بدن
غریب امامِ ششم
🎵📝: #رضا_نصابی
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#یاحسین(طاها تحقیقی)
4_5879464423227134658.mp3
زمان:
حجم:
1.41M
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#زمینه_شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_بین_جنجال
#دوباره_دیده_ها
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
دوباره دیده مامون تر شد
تداعی روضه حیدر شد
توو مدینه دوباره تکرار
انگاری روضه ی مادر شد
دوباره روضه های کوچه
دوباره غصه های کوچه
دوباره دست مردی بسته
دوباره ماجرای کوچه
.....
بازم نشونه ها /یا تازیونه ها
دشنام و ناسزا خدا خدا خدا خدا
.....
دوباره حرف بد/با ضربه ی لگد
سیلیه بی هوا خدا خدا خدا خدا
آه و واویلتا واویلا
ٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖ.
☑️بنددوم
حق تو شد ادا توو کوچه
افتادی زیر پا توو کوچه
تورو بردن شنیدم ای واای
بی عبا بی ردا توو کوچه
.....
شنیدم اقا محزون بودی
شنیدم دیده گریون بودی
زبونم لال شنیدم چند روز
جای ناجور توو زندون بودی
.....
گیسو سفیدی و /دیگه بریدی و
با تن نیمه جون آقام آقام آقام
......
میونه بستری /شبیه مادری
بااین قدکمون / آقام آقام آقام
آه و واویلتا واویلا
ـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖ.
☑️بندسوم
شنیدم بردنت با آزار
قوم پست و لعین و اغیار
ولی بازم خدا روشکر که
تو نرفتی تووکوچه بازار
......
شنیدم وقتی که آزردی
توی کوچه زمین میخوردی
شنیدم با صدای خس خس
نام مادر رو هی میبردی
ابن ربیع پست/ میزد با پشت دست
به صورتت آقا آقا آقا آقا
به زیر ضربه ها میزدی بارها
مادر و هی صدا صدا صدا صدا
مادرم مادرم وای مادر
ٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖ
#کاری_ازشعرای_سبکساز_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
4_5789515447133013554.mp3
زمان:
حجم:
3.83M
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
شیعیان ، مذهبتان مرهون جهد صادق است
هر چه دارید در جهان از این امام حاذق است
نشر داد با سعی خود فقه و اصول و فلسفه
درس تفسیر و کلام..شیمیّ ُ و طب را واثق است
گفت : در صفین علی با یاورانِ ساده اش
روی نیزه کاغذو جوهر، ولیُّ الله کتاب ناطق است
وارث مولا امیر الموءمنین است این عزیز
صادق و صدیق و جعفر . بر امامت شایق است
حضرت صادق رئیس مذهب است ای مسلمین
هر که او را پیروی کرد مذهبش را لایق است
کرد سیرآب از زلال چشمه ی کوثر هزاران فرد را
چون نمود تاءسیس دانشگاه ِ علمی فایق است
وا مصیبت از بنی عباسیان کز جور و کین
ظلم بی حد بر امامُ المسلمین بنمود،زیرا فاسق ست
🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀
وا مصیبت...وا مصیبت
حضرت صادق فدا شد
وا مصیبت...وا مصیبت
چون مدینه کربلا شد
وا مصیبت...وا مصیبت
زهر منصور ستمگر
وا مصیبت...وا مصیبت
زاده ی زهرا فدا شد
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
#زمینه_شور_شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_خداحافظ
#سلام_یاحضرت_صادق_ع
🌷🌷🌷🌷
✅بنداول مدحی
سلام اقا سلام یا حضرت صادق (ع)
سلام اقا سلام ای عشق هر عاشق
سلام اقا سلام ای هادی و رهبر
سلام اقا سلام یا ایُّهاَ الجَعفر(ع)
بزرگ مردا تو استاد کلیم بودی
مثل جدت امید هر یتیم بودی
غریب آقام غریب آقام
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم مدحی
هزار جابر شاگرد منبرت اقا
روایتها رسید از محضرت بر ما
دلم امشب هوای. دردو غم داره
چشای من داره از غصه می باره
بمیرم من برای غربتت اقا
ندار ی تو رواق و گنبدی حتی
غریب آقام غریب آقام
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم زبانحال امام (ع)
منم صادق غریب ابن غریبم من
منم صادق امام غم نصیبم من
غریب آقام غریب آقام
تا که بستن دوتا دستا مو از کینه
کشیدم آه من از عمق دل و سینه
من و بردن با دشنام و هزار آزار
بی حرمتها شبیه حیدرکرار
بی دستارو بی عمامه من و بردن
من وپای برهنه خیلی آزردن
تا که میزد من و ابن ربیع سیلی
می افتادم به یاد صورت نیلی
😭
غریبم من غریبم من غریبم من
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم گریز به مدینه و کربلا
تا که آتیش زبونه میکشید از در
من افتادم به یاد پهلوی مادر
می سوختم من بادوتاچشمای خونبار
یادمادر یاد مسمار در و دیوار
تا افتادم رو خاکا خسته و بی حال
می افتادم به یاد عمه مو گودال
چه حالی داشت وقتی که میدید از رو تل
می بریدن سر داداش و تو مقتل
😭😭😭
حسین جانم حسین جانم
#کاری_ازشعرای_سبکساز_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده