eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
73 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 سبک زمینه شهادت 🎙 🌺 امام جواد علیه السلام 🌺 بند🌹 میون حجره تشنه لب، دارم میمیرم بیا بابا رضا برس به داده حالم بیا بابا ببین که از ظلم کنیزا قدم کمونه، از عطش دارم مینالم رو چشمای من در رو میبندن بِهِم میخندن میگم با غم و دردم اُمُّ الْفَضل جگرم سوخت با زهری که تو دادی زخمی ، بال و پرم سوخت 📿 واویلا امون ای دل 📿 بند🌹🌹 این نفسای آخری میاد به یادم کوچه های مدینه و روضه ی مادر از این میسوزم که چرا وَ به چه جُرمی مادره من رو میزدن یه عده کافر میخونم هر دم با ناله و غم با اشک ماتم نامردا نزنیدش فاطمه بی گناهه در بین شما مَردا تنها و بی پناهه 📿 واویلا امون ای دل 📿 بند🌹🌹🌹 تنم روی بومه ولی کبوترا با بال و پراشون واسه من شدن سایه بون زنده شده تو خاطرم کرب و بلا و اونجایی که تنِ حسین میسوخت توی خون میسوخت تو گودال تشنه و بی حال در بین جنجال غرق خون، زیر مرکب جسمش شد نامرتب پیچید تو همه ی دشت ای وای از دل زینب 📿 واویلا امون ای دل 📿 🎵📝: (طاها تحقیقی) (روضه نشین)
آه ای اسیرِ روضه‌‌یِ سربسته کیستی مردِ غریبِ حُجره‌یِ دربسته کیستی این حُجره هم به ناتوانی تو گریه می‌کند پیری بر این جوانیِ تو گریه می‌کند در خانه‌ی امام چرا دست می‌زنند با ناله‌ات مدام چرا دست می‌زنند ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن اصلا صدای تو به صدایی نمی‌رسد این آب آب آب به جایی نمی‌رسد اُفتاده‌ای زِ دامن زهرا به رویِ خاک کمتر بکش محاسن خود را به روی خاک کِل می‌کشند گریه‌ی زهرا درآورند کف می‌زنند دادِ رضا را درآورند تو هرچه می‌کنی جگرت را چه می‌کنی با حال و روزِ خود پسرت را چه می‌کنی با خود چه داشت زهر ، تنت را کبود کرد باور نمی کنم دهنت را کبود کرد جانم حسن شبیه حسن روضه‌های توست "نامرد بِینِ کوچه مزن" روضه‌های توست اما به این صدای غریبانه خنده کرد بر ناله‌ی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد می‌کوبد آه پا به زمین پیش مادرت می‌ریزد آب را به زمین پیش مادرت بُردند نیمه جان بدنت را به پُشت‌ِبام از پا کشانده‌اند تنت را به پشت‌ِبام می‌رفت پیکرت به روی پله‌های تیز می‌خورد هِی سَرَت به روی پله‌های تیز از سنگها برای تو اَبرو نماده است آقا چرا برای تو پهلو نمانده است رفتی به روی بام ولیکن هزار شُکر گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست چندین کفن برای تو با دوستان که هست گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید اینبار هم پسر به کنار پدر رسید شکر خدا عقیق تو را ساربان نبرد رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد آقا قسم که پیرهنت را نمی‌کِشند با نیزه‌ای شکسته تنت را نمی‌کِشند حسن لطفي
کفن برای تو از جنس ناب آوردند برای درد فراقت گلاب آوردند چقدر ناله آبم دهید سر دادی ولی به خنده برایت سراب آوردند مکررا تو خودت را زمین زدی از درد چگونه درد تو را دیده تاب آوردند همینکه مادر خود را صدا زدی آنها بساط هلهله را با شتاب آوردند نگاه پر زخدایت پی شهادت بود اجابت از طرف مستجاب آوردند به اختیار خودت جام زهر نوشیدی برای جد غریبت شراب آوردند برای اینکه بگویند نامسلمانست برای حضرت قرآن کتاب آوردند سنان و حرمله و شمر بی نزاکت را برای زخم زبان و عذاب آوردند سر بریده طفلی برای لجبازی به پیش چشم کبود رباب آوردند برای له شدن غیرت و غرور حسین بدست اهل و عیالش طناب آوردند محمد حبیب زاده
  مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟ این جای تنگ و این قد و بالا...نمی شود! با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه تو وا نمی شود علی اکبر لطیفیان
وای اگر غصه‌ی مادر نبود حالِ تو اینقدر مکدر نبود مثلِ حسن شد جگرت ریز ریز حیف که بالین تو خواهر نبود کاش زمین آب نمی‌ریختند حیف به جز خنده پسِ در نبود سخت کشیدند تو را رویِ بام وای اگر بالِ کبوتر نبود شُکرِ خدا قسمت تو بام شد گودی و نامحرم و خنجر نبود خوب شد از حنجره‌ات خون نریخت حرمله در لحظه‌ی آخر نبود شُکرِ خدا پیشِ نگاهت زِ بام بر سرِ نیزه سرِ اصغر نبود شُکرِ خدا پیکرت عریان نشد زیر سُم اسب پریشان نشد حسن لطفی
4_5879982898794205072.mp3
708.6K
◾زمزمه سینه زنی ◾امام رضا در زیارت مخصوص ◾سبک به سمت گودال ◾بنداول در حرمت آمدم آقا جوابم بده خسته ز راه آمدم توان و تابم بده تشنه‌ی یک جرعه از ساغر جامت شدم زاده‌ی کوثر تویی باده نابم بده ای رضا جان ای رضا جان ای رضا جان ای رضاجان(۲) ◾بنددوم پنجره فولاد تو دوای درد همه کنار این بارگاه کنم این زمزمه جان جوادت بگیر دست مرا یا رضا بخاطر حسین بخاطر فاطمه ای رضا جان ای رضا جان ای رضا جان ای رضا جان(۲) سبک؛ @majmaozakerine
4_5879982898794205083.mp3
875.8K
🔸️زمزمه‌ی توسل به امام رضا 🔸️زیارت مخصوص 🔸️بنداول ز راه دور من آمدم شدم غلام درگهت دوچشم‌من براه تودوخته‌بر روی‌مه‌ت عنایتی به من نما که گردم آشنای تو رضای حق بود رضا همیشه در رضای تو رضا غریب‌الغربا رضا معین‌الضعفا(۲) 🔸️بنددوم زیارت حریم خود عطا نموده‌ای به من جفا نموده‌ام ولی وفا نموده‌ای به من شد حج من زیارتت امام مهربان من ببین‌زعشق‌توبه‌لب‌رسیده‌ست‌جان‌من رضا غریب‌الغربا رضا معین‌الضعفا(۲) 🔸️بندسوم مرا ز بعد این حرم راهی کربلا نما به پیش این غلام خود به دیدنم آقابیا سینه‌زن حسینم و گریه کن سه ساله‌ام میان گلعذارها منم شبیه‌ لاله‌ام غریب کربلا حسین مرا مکن رها حسین(۲) سبک؛ @majmaozakerine
یا سریع الرضا دستِ خالی آمدم، دستِ مرا پُر می کنی قلبِ سنگی مرا با یک نظر دُر می کنی گرچه نان از سفره اَت خوردم ندانستم قَدر لیک کِی نان گدای خویش آجر می کنی!؟ من گنه کارم، دلم بوی تنفر می دهد لیک کِی از من، تو ابراز تنفُر می کنی!؟ فخر دارم بر همه عالم که فخر من تویی فخر می ورزم مرا غرقِ تفاخُر می کنی من گنه کارم ولی تو نوری از نسل حسین پس اُمیدم هست این درمانده را حُر می کنی
السلام علیک یا غریب الغربا یاعلی بن موسی الرضا علیه السلام تا حجره با شرار جگر درد می کشم با سوز و آه و دیده ی تر درد می کشم وقتی که راه رفتن من سخت می شود با یاد زخم ساق پدر درد می کشم در این مسیر یاد غریبی زینبم از شام وسنگ های گذر درد می کشم وقتی که درب حجره گشایم به دست خویش با یاد میخ و ضربه ی در درد می کشم در را کنار می زنم و یاد مادر و شش ماهه ای که بوده سپر درد می کشم عطشانی ام تداعی لب های خشک شد یاد رباب و تیر سه پر درد می کشم با غُصه ی عبا و تن پاره ی علی دائم برای هجر پسر درد می کشم وقتی گذاشتم سر خود را به روی خاک با روضه های نیزه و سر درد می کشم ✍علی مهدوی نسب به روایتی بیست وسوم ذی القعده شهادت امام رضا علیه السلام
السلام علیک یا غریب الغربا یا علی بن موسی الرضا علیه السلام از آن عبا که بر سر پاکش کشیده است فهمیده ام زمان فراقش رسیده است از این نشست و پا شدنش خون جگر شدم تا حجره گوئیا که خودش را کشیده است عجّل وفاتی است به روی لبان او خیلی اهانت از لب دشمن شنیده است شیرین شده ست تلخی زهر جفا که او یک عمر طعم درد و بلا را چشیده است راضی به رفتنش شده حق می دهم که او یک روز ِخوش، زمان حیاتش ندیده است افتاده یاد گودی مقتل که این چنین بر روی خاک حجره ی خود آرمیده است حالا دوباره گوشه ی حجره میان درد صاحب عزای روضه ی رأس بریده است از بس مرور کرده غم شام و کوفه را او هم شبیه فاطمه ها قدخمیده است بر روی خاک با لب تشنه در احتضار یاد خرابه و لب طفل شهیده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) بیست وسوم ذی القعده شهادت امام رضا علیه السلام
4_5875417782350253089.aac
1.84M
ذکر یا رضا دارم ..سینه_زنی و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس حاج امیر عباسی لطفی کن ای کریم! به فریاد ما برس .. امام رضا جانم ❤️ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 @babollharam