eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 شرح عشق و دلتنگی 🏴🍃 گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین(ع) تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین(ع) می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین(ع) پای کارت ایستادم! چون بدون فوتِ وقت- آمدی! تا که گره افتاد در کارم حسین(ع) دست هایت را رها کردم، زمین خوردم! ببخش... بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین(ع) جا نمانم! این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین! مشتاقِ دیدارم حسین(ع) مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود دعوتم کن کربلا! خیلی گرفتارم حسین(ع) جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازۂ ساعات و بازارم حسین(ع) سنگباران بود و نامحرم! خدا صبرش دهد گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین(ع)! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان را به روی خیمه های ما کشیدند همین جا بود ، باشوق شهادت کبوتر ها ز ِ خیمه می پریدند همین جا بود ، زن ها بین خیمه گریبان از غم تو می دریدند همین جا بود ، آری ... بین گودال سرت را پیش چشمانم بریدند همین جا بود ، دیدم اسب هاشان به روی پیکر تو می دویدند همین جا بود ، بعد داغ عبّاس همه طعم اسارت را چشیدند کنارت با سرزانو رسیدم نبودی که ببینی من چه دیدم اربعین حسینی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻
سبک 18 سبک:(صبح روز سه شنبه...) آقا با اشک چشمت باز خاک قبر حسن شد خیس من بمیرم به غیر از تو هیچکی پیش مزارش نیس انگار نه انگار روز عزای حسن ماه زهراست انگار نه انگار بین بقیع ،بابای شیعه تنهاست انگار نه انگار خیلی شکسته دل از جور اعداست شاه ِ....مظلوم گردید مسموم تنها.....مرهم کی میایی یااباصالح... بحقّ الحسن العجل مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 تنها توی بقیع با درد میخونی روضه آقاجون گویی مثل حسین هستی در کنار ِ یه طشت ِ خون داری می بینی جسم حسن بین بارون تیره داری می بینی دورش پر از دشمنای غدیره داری می بینی جدّت حسین دیگه از غصّه پیره بین ِ......قبرش رفته....صبرش تنها........مرهم کی میایی یااباصالح..... بحقّ الحسن العجل مهدی..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ثبت در مسیر مشایه کربلا سبک :(صبح روز سه شنبه) زائر اربعین آقا ای امام غریب ما باز برا تو مث زینب تازه شد داغ عاشورا داری می بینی زینب دوباره شده کربلایی داری می بینی زیر بغلها گرفته عصایی داری می بینی شد محتضر یاد روز جدایی پیش ِ .... گودال رفته........از حال تنها.........مرهم کی میایی یااباصالح... بحقّ زینب العجل مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی هر گلی با درد قبریو تو بغل داره یه نگاه عمّه به مقتل یه نگاه روی تل داره اینجا همونجاست که بین گودال،حسینش رو دیده اینجا همونجاست از روی تل سمت مقتل دویده اینجا همونجاست دشمن گلوی حسینو بریده گشته....مضطر یاد ِ ......‌‌..حنجر تنها........مرهم کی میایی یااباصالح... بحقّ زینب العجل مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 چل روز پیش توی مقتل شدحسین جدّ تو پامال مونده تو خاطر زینب غارت زیور و خلخال اینجا همونجاست که شد به ناموس حیدر جسارت اینجا همونجاست گوشواره ی دخترا رفت به غارت اینجا همونجاست شد قسمت فاطمه ها اسارت بازم..........زینب شدجان.. بر لب تنها..........مرهم کی میایی یااباصالح... بحقّ زینب العجل مهدی..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
وعده ی نوکرا ،زیر قبه ی حسین ، ظهر اربعین می خونیم دعا برا ،ظهورصاحب الزمان، بین زائرین بشنو که داره میاد صدای هَل مِن ناصر دعای فرج بخون تا بشه قلبت طاهر برا یاری غریب غائب عصر ما دعای ظهوره زینت لب هر زائر عَجَّل الله تَعالی' فَرَجَه.... 🌸🌸🌸🌸🌸 قلبمونه همسفر،تو مسیر کربلا، با امام عصر واسه تعجیل فرج،رو لبامونه دعا،با امام عصر نذر مهدی می کنیم همه قدمهامونو از خدا فقط می خوایم ظهور مولامونو همه ی موکبای راهو میگردیم با اشک به امیدی که ببینیم روی آقامونو عَجَّل الله تَعالی' فَرَجَه.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ثبت در کربلا😭 ... زائر اربعین ، غریب زهرا در کدامین موکب،هستی تو تنها صاحب عزایی اما کجایی یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زینب دوباره در حرم رسیده اما دارد این بار،قدّی خمیده سرو مرتضی آمد با عصا یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 چل روز می شود که بعد از کربلا دیده جسارتها در بین اعداء بر نیزه دیده رأس بريده یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 در خاطرش مانده که دیده از تل نورعینش تنهاست در بین مقتل در بین اعداست زیر دست و پاست یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گوید عقیله با قلبی نا آرام نپرس از رقیه ،جامانده در شام شد سرتا پا درد از هجرت دق کرد یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت لیلا با قلبی شکسته در پایین ِ پای ارباب نشسته از داغ اکبر گردیده مضطر یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گوید در علقمه، سکینه با اشک من بودم که دادم به عمویم مشک دستش جدا شد فرقش دوتا شد یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
139407260529.mp3
491.9K
روضه شعر گودال قتلگاه هر کی، هر چی شد، داره میبره یکی داره پیرُهن پاره میبره زینب میگه وای، از دل رباب زیر عباش حرمله گهواره میبره مادرت بمیره _ نبینه انگشتر نداری خودم رو رسوندم _ نگه کسی مادر نداری "غریب مادر"   افتادی بی حال، رو سینه ات پرید صدای استخوناتو مادرت شنید دعوا میکردن، رو سر عبات غافل ازینکه خواهرت از رو تل میدید آبت که ندادن _ لبای خشکتو تکون نده زینب حواسش هست _ انقده خیمه رو نشون نده "غریب مادر"   دیر اومد زینب، تا به پیش تو افتاده بود تو پنجه های شمر ریش تو کار دنیا رو، می بینی داداش باید ببوسم این رگای ریش ریشتو گفتم که بلند شو _ از روی سینه اش جواب نداد خدا خدا کردم _ رقیه از خیمه درنیاد "غریب مادر"
شور فراق کربلا بند اول منو خاطرات اربعینای سالهای قبل من و اون شور و جنون های شبای کربلا اما حالا منو این غصه ی دوری از حرم اما حالا من و این زندگی پر از بلا بیا و این دلو باز شادش کن دل ویرونه را ابادش کن من اسیر درد دوری شمام بیا این اسیرو ازادش کن تو رو حق خواهرت که با بند و سلسله به اسیری بردنش به سمت شام بزار اربعین بیام از نجف تا کربلا روبرو گنبد تو بدم سلام ارزوم حرم حرم حرم حرم بند دوم به گناهای غلام روسیات نگاه نکن روزگارمو با دوری از حرم سیاه نکن امیدم اینه فقط که اربعین بیام حرم بیا و امید یک سال منو تباه نکن یه ساله چشم انتظار حرمم یه ساله شبانروز غرق غمم امیدم به دستای عباسه چشم به راه ساقی با کرمم دلخوشیم فقط اینه اربعین بیام حرم نا امیدم نکنی ای باوفا بعضیا دارن میرن یه موقع جا نمونم اسممو خط نزنی از عاشقا ارزوم حرم حرم حرم حرم بند سوم ته گودال بمیرم به روی خاک افتادی زینت دوش نبی کجا و این خاک غریب هرکی که اومد اقا با هرچی که داشت زد و رفت همه میشنون به دور قتلگاهت بوی سیب با عصا با نیزه و تیر و کمون همه اومدن زدن پیر و جون روبروی چشم مادرت آقا داره شمر خنجرشو میده نشون چقدر بد کشتنت ای امیر سر جدا اربا اربا شدی مثل اکبرت جلو چشم خواهرت جلو چشم مادرت با دوازده ضربه زدن سرت شعر ناب مقداد اصفهانی