#رمضان_المبارک
حتى اگر نبخشد این چشمتر میارزد
این دور هم نشینى وقت سحر میارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت مینشیند در پشت در میارزد
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر میارزد
من که توقع قرب از هیچکس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر میارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر میارزد
هر طور میپسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکستهتر شد دل بیشتر میارزد
فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا...
...کار علیست مردم روزه اگر میارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر میارزد
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر میارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر میارزد
گر تو نمیپسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر میارزد
حداقل به کار حسین که میآییم
اینبار را ضرر کن ما را بخر...می ارزد
#علی_ اکبر _لطیفیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#رمضان_المبارک
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه
چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه
جوانی است زمان رسیدن به خدا
جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه
رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد
چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه
رسید سوی من آقا و رفت از دستم
دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه
حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام
دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه
گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم
همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه
چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا
حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه
#محمد_ جواد _شیرازی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
دارد برای همسر خود گریه می کند
با گریه های کوثر خود گریه می کند
همسر فقط نبود خدیجه برای او
او در فراق یاور خود گریه می کند
دیروز بر عمویش و حالا به همسرش
فردا برای دختر خود گریه می کند
روزی که شعله می شود اجر رسالتش
آنجا به یاس پرپر خود گریه می کند
روزی که با جراحت پهلوی خود کسی
بر حال و روز شوهر خود گریه می کند
طفلی در امتداد مصیبات کوچه بر
آثار درد مادر خود گریه می کند
یک روز می رسد که زنی بین قتلگاه
بر کشته های بی سر خود گریه می کند
وقت نزول آیۀ سنگین کعب نی
بر پیکر برادر خود گریه می کند
…یا ایها الرسول ببین رأس روی نی
دارد به حال خواهر خود گریه می کند
عباس را بگو که دل زخم دختری
دارد برای معجر خود گریه می کند
#محمد_بیابانی
(برگرفته از وبلاگ حسینیه)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
می سوزم و چو شمع سحر آب می شوم
از غصه ی فراق تو بی تاب می شوم
دارم به پای پیکر تو گریه می کنم
بر لحظه های آخر تو گریه می کنم
اکنون که زخم رفتن تو بر جگر نشست
این کوه درد بر سر دوش پدر نشست
با دخترت تو این دم آخر سخن بگو
مادر بیا و حرف دلت را به من بگو
بابای من ز هجر تو دلگیر می شود
قلب جوان او ز غمت پیر می شود
مادر بیا به خاط زهرا بمان مرو
حتی گرفته است دل آسمان مرو
مادر بمان ز بیت نبوت صفا مبر
آرامش و قرار دل مصطفی مبر
مادر بمان و از دل این خانه پا مکش
بر صورت شکسته ی خود این عبا مکش
داری تو عزم رفتن از این خانه می کنی
سقف دل مرا ز چه ویرانه می کنی
من التماس می کنم ای مادر عزیز
امشب بیا و خاک عزا بر سرم مریز
این زندگی بدون تو دشوار می شود
تو می روی و دسته گلت خار می شود
تو می روی و فاطمه ات می شود یتیم
گردد دچار رنج و مصیبات بس عظیم
تو می روی و فاطمه آزار می کشد
آزار ها از آن در و دیوار می کشد
تو می روی و شعله کشد دست بر رخم
روزی به تازیانه دهد خلق پاسخم
تو می روی و داغ به سینه نشستنی است
روزی رسد که پهلوی زهرا شکستنی است
#رضا_ رسول_ زاده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو
برای بی کسی فاطمه بمان بانو
.
به جان دختر مظلومه ات مرو از دست
مساز اشک یتیمانه را روا بانو
بمان و فاطمه را خود عروس کن آری
که دختران همه محتاج مادران بانو
برای غربت من جان به لب شدی اما
بدان که غربت زهراست بعد از آن بانو
به باغ یاس تو سیلی زنند باور کن
بمان که یاس نمیرد جوان جوان بانو
میان این در و دیوار فضه میطلبد
مرو که مشکل او را کنی نهان بانو
بمان برای همیشه ،همیشه یارم باش
مرا هنوز غریب وطن بدان بانو
نمانده هیچ برایت که یک کفن بخری
عبای ختم رسل بر تو ارمغان بانو
#محمود _ژولیده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات _حضرت _خدیجه _کبری_ سلام_ الله_ علیها
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
#علی_صالحی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات_ حضرت_ خدیجه_ کبری_ سلام_ الله _علیها
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهش ِ مادرانه ای دارم
جان ِ تو، جان ِ دخترم زهرا
حسرت ِ دیدن ِ عروسی او
به دلم ماند،چاره ای هم نیست
درشب ِ خواستگاری دختر
غم ِ بی مادری، غمی کم نیست
مادرم، حق بده که بی تابم
چشم هایم به اشک ناچاراست
نیستم پیش او زمانی که
بین دیوار و در گرفتار است
دختر ِ پابه ماه ِ بی مادر
دردهایی نگفتنی دارد
کاش بودم، شنیده ام با او
در و همسایه دشمنی دارد
گریه هایت هنوز یادم هست
وقتی از آن چهل نفر گفتی
جان سپردم ز درد، وقتی از
لگدی بی خبربه در گفتی
شاعر:وحید قاسمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه سنگین،واحدحضرت خدیجه(س)
میسوزی و میسازی
آماده ی پروازی
مرو تو ای صبر و قرار احمد
مرو تو ای باغ و بهار احمد
مرو تو ای دار و ندار احمد
مرو خدیجه اِی قرار زهرا (۳)
بعد تو اِی مونسم
من غریب و بی کسم
بمان تو اِی بانوی دلدار من
ای خدیجه مهربان یار من
بی تو غریبم ای تو غمخوار من
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
مونس غمهای من
مادر زهرای من
خانه شده اسیر موج غمها
می سوزم از داغ تو روز و شبها
می شوم بی تو خدیجه تنها
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
من ماندم و مصیبت
زهرا و غم و غربت
بعد تو می شود دل و جان مضطر
مقتل فاطمه شود پشت در
ز کینه ی عدو شود او پرپر
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مدح و مرثیه ی حضرت خدیجه (س)
ای مادر زهرای اطهر یا خدیجه
ای همسر خوب پیمبر یا خدیجه
آموزگارِ بخشش و ایمان تو هستی
آئینه دارِ حضرت یزدان تو هستی
دین خدای مصطفی را یاوری تو
با ثروت خود ذوالفقار حیدری تو
تو اولین همراه ختم المرسلینی
تو بهترین مصداق اُم المومنینی
در مهربانی و وفا هستی تو غوغا
در علم و احسان و ادب اُلگوی زهرا
اما تو همپای نبی محنت کشیدی
بار غم ختم رسل را هم چشیدی
با رفتن تو می شود زهرا یتیمت
قلب نبی شد پیر از داغ عظیمت
پیغمبر از داغ تو بانو بر زمین خورد
رفتی ندیدی فاطمه سیلی ز کین خورد
انگار بی بی ، بی کفن بوده ، فدایش
جانم به قربان حسین و کربلایش
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مناجات_امام_زمان_عج
بی تو دلها ندارد قرار
خسته ایم از تب انتظار
العجل وعده ی کردگار
حال و روز زمین گشته تار
درد ها مهلک و بی شمار
از پس پرده بیرون بیا
با قدومت بیاور بهار
بی حجابی شده افتخار
رفته از مردها اختیار
چشم و دلها به فحشا دچار
نهی منکر گرفتار عار
کیست دیگر به فکر وقار؟
حق علی گفت و شد یادگار
«لعن اللهُ مَن لا یُغار»
گرچه این نیست پایان کار
سبز خواهد شد این شوره زار
یک شب از قلب گرد و غبار
با دَم مرتضی، ذوالفقار
از خم جاده، ای تک سوار
می رسی و عدالت شود
در جهان با شما برقرار
#محمدجواد_منوچهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
مدح امام حسن مجتبی ع
با قدومش راه هر گمگشته پیدا میشود
جلوه ای از حی سرمد باز افشا میشود
ما ز بالای عیارش اینچنین دانسته ایم ،
واژه های شعر با نامش مُطَلّا میشود
ارث دارد از پدر رفتار را،ابن الکریم،
در دل این خانه یک دنیا گدا جا میشود
با حلول جوشش این چشمه ی ماه شِگَرف
سرزمین آسمانها بکر و زیبا میشود
نور اسماعیلی اش خورشید وار آمد ز ره،
پیش پایش هر سرابی موج دریا میشود
گاهِ قحطی دید چشم کوفه ی آن روزها
با دعایش دست ابر آسمان وا میشود
صبحدم یعنی شب میلاد آقا جانمان
آن که پای طلعتش خورشید هم پا میشود
سالها با عشق او سر کرده ایم و میکنیم
عاشقی اینگونه با معشوق معنا میشود
در جُزام غفلت از جان رسته ایم و عاقبت
با مسیح فاطمه این مرده احیا میشود
از غبارانیم و امیدیست ما را زین سبب،
خاک راهش هرکه باشد اهل بالا میشود
در بیان وصفش این تعریف هم گنجاندنیست
هر که گوید یا حسن دلبند زهرا میشود
#محمد_حسن_جنتی
@babollharam