🏴سبک نوحه سنتی مسجدی شب ضربت خوردن مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
#نوحه_شب_نوزدهم
#دهد_منادی_این_ندا
بند اول
دهد منادی این ندا
تهدمت والله ارکان الهدی
قتل ابن عم المصطفی
قتل علی المرتضی
مسجد کوفه غوغا بپا شد
ساقی کوثر حاجت روا شد
در ره دین و قرآن فدا شد
آه و واویلا مظلوم علی جان
بند دوم
مظلوم عالم کشته شد
با ضربِ کاریِ دشمن خدا
در صلات صبحه نوزدهم
فرق سرش شد دوتا
قتلگاهش محراب دعا شد
رستگار از شمشیر جفا شد
قاتل او اشقی الاشقیا شد
آه و واویلا مظلوم علی جان
بند سوم
خدا کند که زینبت
نیاید و نبیند آن زخم سرت
حال دگرگونت نبیند آن
دختر غم پرورت
پیش رو دارد او کربلا را
قتلگاه و شمر بی حیا را
آن جدا راسه بر نیزه ها را
آه و واویلا مظلوم حسین جان
#امیرحسین_سلطانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
چشم های به رنگ خون ات را
بر پرستار خود کمی وا کن
دلِ من شور می زند بابا
گریه های مرا تماشا کن
گر چه بستم شکاف زخمت را
خونِ تازه دوباره می ریزد
گر چه بر معجرم گره زده ام
لخته خون، پاره پاره می ریزد
بعد لبخند قاتلت بر من
تو چرا خنده می کنی بابا
شب بی مادریِ ما را باز
این چنین زنده می کنی بابا
واژه هایی که خاطرات من است
باز تکرار می کنی هر بار
کوچه ی تنگ، خنده و هیزم
میخ در، دود، آتش و دیوار
مُردم از روضه خوانی ات امشب
سوختم پایِ هر وصیت تو
سرِ شب از شکاف در دیدم
حال عباس را ز نیت تو
دست او را گرفتی و گفتی
رو سپیدم کن ای رشید علی
پیش زهرا کن آبرو داری
آبرویم بخر، امید علی
جان تو، جان خواهرت زینب
ای علمدار کاروان حسین
حیدر بی مثال عاشورا
جان تو، جان دخترانِ حسین
نکند کودکی شود تشنه
نکند دختری زمین بخورد
نشود با تو خیمه ای بی تاب
نکند مادری زمین بخورد
دست هایت اگر زمین افتاد
نام زهرا به لب ببر، جان گیر
بدنت را سپر کن و بشتاب
خم شو و مشک را به دندان گیر
تشنه لب مشک آب را به لبِ
کودک بی زبان بگیر عباس
تیر وقتی به چشم هایت خورد
مدد از زانوان بگیر عباس
دست وقتی که نیست با صورت
از سرِ زین به خاک می افتی
غرق در تیر، ای کمان ابرو
به زمین چاک چاک می افتی
مادری می رسد به بالینت
دست دارد به روی پهلویش
کاش چشمت نبیندش وقتی
جای یک دست مانده بر رویش
#حسن_لطفی
برگرفته از وبلاگ حسینیه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
از لطف و دستگیری تو حرف می زنم
از شیوهٔ امیری تو حرف می زنم
از وصله وصله هاي رداي خلافتت
مولا ز بي نظيري تو حرف می زنم
از سفره های نیمه شبت در خرابه ها
از کهکشان شیری تو حرف می زنم
بر شانهٔ تو جای یتیمان کوفه بود
از اوج سر به زیری تو حرف می زنم
از چاه اشک و آه فراق و حکايتِ
شبهاي گوشه گيري تو حرف مي زنم
از بیست سال خانه نشینی و بی کسی
از غربت غدیری تو حرف می زنم
ديگر نفس به سينهٔ من حبس مي شود
وقتی که از اسیری تو حرف می زنم
داغ تو بیشتر به دلم چنگ می زند
هر چه که از دلیری تو حرف می زنم
از کوچه ها و روضهٔ يار جوان تو
از ماجراي پیری تو حرف می زنم
دستان حيدري تو را صبر بسته بود
آنروز اگر که پهلوي مادر شکسته بود
#یوسف_رحیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
از تو سر و زمادر من سینه ای شکست
تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم
جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست
دارم برای چند نفر سینه میزنم
من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت
زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود
گر چند ضربه هم زده بودن باز هم
پیشانی تو بیش از این وا نمیشود
گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند
می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو
گفتند گفته ای که تماشام میکنند
میخواهم از زبان خودت بشنوم بگو
بابا خودت بگو سر بازار میروم
بابا خودت بگو که گرفتار میشوم
بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنند
بابا بگو بدون علمدار میشوم
برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران
#علی_اکبر_لطیفیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام #شب_قدر
#شور
بند اول
پدر شیعه ی اثنی عشری_یا حیدر
من گداتم و تویی که سروری_یا حیدر
تو که خوب و بد و درهم میخری_یا حیدر
تو امیر مومنینی
با فقیرا هم نشینی
اومدم با یه امیدی
توییکه روزیمو میدی
تو که شاه عالمینی
پدر خوب حسینی
اومدم با یه امیدی
رزق کربلامو میدی
یا علی یا ابالایتام
بند دوم
میگم از گهواره تا زیر لحد_یا حیدر
نام زیبات رو لبامه بی عدد_یا حیدر
توی سختی میگیرم از تو مدد_یا حیدر
تو عنایت خدایی
تو اجابت دعایی
ندارم جز تو امیدی
بگو که منو خریدی
تو صراط مستقیمی
تو که روح زندگیمی
ندارم جز تو امیدی
تو به من آبرو میدی
یا علی یا ابالایتام
بند سوم
انت فی قلوبنا ابالحسن_یا حیدر
با تو خوشبختی میاد سراغ من_یا حیدر
با تو باشم نمیسوزه این بدن_یا حیدر
ای بشیر نور رحمت
ای ولایت تو نعمت
حبته از واجباتم
از آتیش میدی نجاتم
اولین امام امت
ای قسیم نار و جنت
با تو آسونه حسابم
نمیده خدا عذابم
یا علی یا ابالایتام
#امیرحسین_سلطانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
1_4170957180.opus
178.5K
#زمینه
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
بند اول
دستشونو گرفتی و
رو سرشون دست کشیدی
بهونه گیر که میشدن
نازشونو میخریدی
تو نباشی بی کس میشن
دوباره بی بابا میشن
تو پدر ایتامی و
اگه بری تنها میشن
مونده تو خاطر تاریخ
این خط روشن از اسلام
گفتی تو لحظه ی آخر
الله الله فی الایتام
بند دوم
رفتی و به دل همه
خوشی دیگه حروم شده
دنیا یتیمه بعد تو
مردونگی تموم شده
کی دیگه یادش میمونه
یتیمای این دنیا رو
کی میبره رو شونه هاش
کیسه ی نون و خرما رو
بعد تو تازه فهمیدن
کی بود اون خیّر گمنام
آقایی که همش میگفت
الله الله فی الایتام
بند سوم
روضه خون شده زینبت
پیش چشای کوفیا
یتیم نوازی میکنه
مثل خودت ،تو کربلا
تو آغوش زینب مونده
تموم دنیای حسین
همهی زندگیش شده
بچه یتیمای حسین
مونده رو دستای زینب
زخمای کربلا تا شام
هرجایی که سپر شد گفت
الله الله فی الایتام
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharm
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
دوباره شب شد گرفتم احیا
بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها
بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا
نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا
ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف
الهی العفو الهی العفو
اگرچه من توبه هاشکستم
ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم
بــه درگـه تـو امیـد و بستم
محب زهـرا و حیـدر هستم
گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف
الهی العفو الهی العفو
چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب
دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب
به حق خون حسین امشب
تو بگذر از مـا بـه جان زینب
بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ
الهی العفو الهی العفو
بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او
دو دســت از تــن بــریـده ی او
به چشم درخون کشیده ی او
بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او
که پاره پاره شده چو مُصحَف
الهی العفو الهی العفو
به آن یتیمی که گشته نومید
پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید
ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد
دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد
بـه جـان شیرین کـه داد ازکف
الهی العفو الهی العفو
بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند
بــــه آه آهِ حســـین ســـوگــــند
بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند
بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند
بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف
الهی العفو الهی العفو
#علی_اکبر_اسفندیار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam