۱۵
#نوحه
#زمزمه
#حضرت_رسول_اکرم_ص
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
هستی تو یا پیمبر،مظهر حی داور
از لطف حق تویی تو،شفیع روز محشر
محمدا محمد۴
تو گلبن ولایی،حضرت مصطفایی
تا صف محشر آقا،بر همه مقتدایی
محمدا محمد۴
ای خاتم رسالت،جان ها همه فدایت
از لطف خاص سرمد،بر لب بود نوایت
محمدا محمد۴
مدینه ات بهشتم،مهر تو در سرشتم
نام قشنگت آقا،رو قلب خود نوشتم
محمدا محمد۴
گر خوار و بی نوایم،لبریز از ولایم
آقا به حق زهرا،امشب نما دعایم
محمدا محمد۴
عمری کنار خوان،کرامتت نشستم
یا مصطفی گرفتی،از کرمت تو دستم
محمدا محمد۴
از تو رسد به عالم،جود و سخا و رحمت
تویی به روز محشر،شفیع کل امت
محمدا محمد۴
از بس که دلپذیری،آقا تو بی نظیری
با اذن حی داور،ما را تو می پذیری
محمدا محمد۴
از دست دشمت و دوست،آزار دیده ای تو
زخم زبان و دشنام،بارها شنیده ای تو
محمدا محمد۴
مردم بی همیت،از بس بدند و پستند
از راه ظلم و کینه،دندان تو شکستند
محمدا محمد۴
آخر گل رسالت،راحت شدی ز غم ها
از این جهان فانی،رفتی به سوی عقبی
محمدا محمد۴
ای خوب بی قرینه،هستی سرور سینه
ریزد سرشک دیده،در ماتمت مدینه
محمدا محمد۴
بزم عزایت آقا،در همه جا به پا شد
زین داغ و این مصیبت،مدینه کربلا شد
محمدا محمد۴
مدینه غرق ماتم،دل ها شده پر از غم
از غم داغ احمد،صبر علی شده کم
محمدا محمد۴
گفتی به روی منبر،ای مردم مسلمان
این یادگاری از من،هم عترت است و قرآن
محمدا محمد۴
بعد از تو یا محمد،آتش زدند به خانه
بر پاره ی تن تو،زدند به تازیانه
محمدا محمد۴
بعد از تو بهر بیعت،دست علی را بستند
پهلوی دخترت را،به پشت در شکستند
محمدا محمد۴
بعد از تو دشمنت بر،زخم علی نمک زد
به پیش چشم حیدر،فاطمه را کتک زد
محمدا محمد۴
فقط خدا گواه است،به پشت در چه ها شد
فاطمه دیده گریان،محسن او فدا شد
محمدا محمد۴
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
#بیست_و_هشتم_صفر
#رسول_الله
#مشهد_مقدس
🏴شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)
▪️سبک زمینه :سلام ای آقا، زائرت هستم
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سلام ای آقا، زائرت هستم
اومدم به پنجرهٔ، تو دخیل بستم
میدونه عمریه گداتم
کبوتر ایوون طلاتم
دیگه بهشتو من نمیخوام
وقتی که تو صحن و سراتم
مددی یا رضا 2
سقاخونت آب حیاتم
در خونت باب نجاتم
قول دادی تنهام نمیذاری
میرسی موقع مماتم
مددی یا رضا 2
▪️ رضا غریب الغربا
▪️ رضا معین الضعفا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دل من غرقه، شور و احساسه
تو کریمی و کریمیت، مثل عباسه
از بچگی دلم باهاته
بهشت من صحن و سراته
خدا میدونه مرغ روحم
تو صحن اسماعیل طلاته
مددی یا رضا 2
مریضایی که دکتراشون
قطع امید کردن براشون
تو حرمت خیلی زیادن
میان که تا بدی شفاشون
مددی یا رضا 2
رضا غریب الغربا
رضا معین الضعفا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زائرات میان، دسته به دسته
یکی قلبش از زمونه،خیلی بشکسته
زائر مشهدالرضاتن
اینا همه از عاشقاتن
خیلیا کربلا نرفتن
منتظر برگ براتن
مددی یا رضا2
یکی مثه ابر بهاری
میگه با گریه و با زاری
کرب و بلا جوره تا وقتی
آقا امام رضارو داری
مددی یا رضا 2
رضا غریب الغربا
رضا معین الضعفا
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت
چه غریبانه ، غریبانه ، غریبانه گذشت
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو
از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو
او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد
روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در
درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________
@babollharam
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی
یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی
یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی
بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین
دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی
می خواستی سفارش حقِ علی کنی
امّا چه فایده که تو یاور نداشتی
عمری برای این که هدایت شوند خلق
در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی
وقتی صدایِ فاطمه آمد که سوختم
در عرش می شنیدی و باور نداشتی
رفتی از این دیار وَ اِلّا به یک نفس
تابِ صدایِ نالۀ دختر نداشتی
مسمار داغ بود و لب از سینه بر نداشت
آنجا مگر بهشت مُعطّر نداشتی
پنجاه سالِ بعد مشخص شود چرا
از روی سینه جسمِ حسین بر نداشتی
وقتی عدو محاسن او را گرفته بود
ز ره رسیدی عمّامه بر سر نداشتی
زینب نیابتاً ز تو بوسید آن گلو
زیرا که تابِ بوسه حنجر نداشتی
(قاسم نعمتی)
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را
مورخان بنوشتند با سرشک یتیم
هجوم درد به سر تا سر حیاتش را
سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد
چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را
چه سنگها که بر آیینهُ وجودش خورد
چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی خدای علی خواسته نجاتش را
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید سبزی یِ باران معجزاتش را
سلام
حرا شروع رسالت غدیرخم پایان
ادا نمود تمامی یِ واجباتش راه
...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش ) را
🔸شاعر:
#میثم_مومنی_نژاد
_________________________
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
من که این گونه پدر محو تماشای توأم
دخترت فاطمه ام غمزده زهرای توأم
گریه ام را بنگر خنده بزن بر رویم
باغبانا نه مگر من گل زیبای توأم
دم آخر سخنی گوی تسلایم بخش
زان که افسرده چو آیینه ی سیمای توأم
بارها از شفقت دست مرا بوسیدی
وینت آواز که من ام ابیهای توام
حالیا دست به پیش آر که بوسم دستت
من که پرورده ی این دست توانای توأم
پاسخش داد نبی کای گل زیبای پدر
از همه بیش به فکر تو و غم های توأم
بعد من باز شود باب ستم بر رویت
سخت امروز در اندیشه فردای توأم
صبر کن زآن چه رسد بر تو و بر جان علی
بس جگر سوخته بهر تو و مولای توأم
بینم آن شعله و دیوار و در و اندر بین
شاهد زمزمه ی وا ابتاهای توأم
لیکن از عترت من زودتر آیی به برم
در جنان منتظر دیدن سیمای توأم
🔸شاعر:
#استاد_سیدرضا_مؤید
________________________
مرثیه زبان حال حضرت رسول الله ص
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند
شعر روضه و نوحه رحلت پیامبر رسول الله
بروی داغ بدی بر جگرم می ماند
اشک در حلقه چشمان ترم می ماند
من گل یاس بهشتم بروی می سوزم
تو بمانی به برم برگ و برم می ماند
بودن محسن من در گرو بودن توست
پدرم تو که بمانی پسرم می ماند
خنده ام خنده وصل است ولی ای بابا
بعد من ناله ی در پشت درم می ماند
چادرم می ماند پیرهنم می ماند
بین کوچه اثر بال و پرم می ماند
سرخی بوسه میخ در و سیلی روی
گرمی بوسه تو ای پدرم می ماند
غصه از بابت حیدر نخوری بعد از من
زینبم پشت سر همسفرم می ماند
زینبم هست که در کرب و بلا بعد حسین
سر پناه همه اطفال حرم می ماند
محمد بیابانی
شعر روضه و نوحه رحلت پیامبر رسول الله
◾نوحه زمزمه ،زمینه و شور
◾شهادت امام حسن(ع)
◾بنداول
ای اهل ولا حسنم و شاه کرمم
از غربتم این بس که امام بی حرمم
درکوچهی غم شاهد آه مادرمم(۲)
میان کوچه گشته بهار من خزانی
موی سرم سپید شد تو موسم جوانی
◾بنددوم
خواهر همهی مردای محلهمون بدند
گرد خونهمون با آتیش سوزان اومدند
در پیش چشام مادرم و تو کوچه زدند(۲)
خودم دیدم که روی مادرمون کبود شد
خودت دیدی ز آتش این خونه پر ز دود شد
◾بندسوم
مظلوم و غریب اگه که میون وطنم
من گریه کن شهید بی غسل و کفنم
میلرزه از این همه غم و اندوه بدنم(۲)
گریه ی من برای شهید کربلا شد
شهید سر جدای کشته ی از قفا شد
◾بندچهارم
تابوت مرا به طرف مادر مبرید
در سمت بقیع همره حسینم ببرید
از داغ غمم جامه ی صبرو ندرید(۲)
بزار برا حسینم تو کربلا که تنهاست
بالبتشنهسرشبرویخاکصحراست
#مرتضی_محمودپور