❣﷽❣
🔅#زمزمه_امام_زمان عج
🔆#روز_جمعه
🔅#غزل
مهدیا!! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد
انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟
کوچه های شهر را با اشک می شویم هنوز
چشم در راهم، که آن جانانه جانان می رسد
کوچه های شهرِ ما بوی غریبی میدهد
کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد
صبرِ ما آخر رسید، حجت ابن العسکری
انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟
اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بوی حسینی
مقتدای ما بسیجیها علیست
سرور و سالار ما سید علیست
عشق را در مدرسه معنا کنیم
دین حق از خون خود احیا کنیم
ما بسیجیها هزاران کاوه ایم
دشمنان اختلا ف و یاوهایم
ما بسیجیها همه دریا دلیم
در حریم عاشقی بی ساحلیم
ما بسیجیها سرو جان میدهیم
درره اسلام و قران می دهیم
این بسیج ما گلستان گل است
باغ ما پر لاله و پر سنبل است
باغ ما صد لاله خونین کفن
تیروترکش مانده دارد دربدن
باغ ما بوی حسینی می دهد
ماندگاری از خمینی می دهد
باغ ما همتای باغ کربلاست
چون شهیدش رهرو ان نینواست
باغ ما صدها بهشتی داشته
لاله و سرو بهشتی کاشته
باغ ما روح خدایی داشته
صد هزاران کربلایی داشته
بسیجی با خدا واهل دین است
بسیجی اهل اخلاص ویقین است
بسیجی یادگاری از خمینی ست
رسول انقلابی راستین است
بسیجی با بصیرت با مرام است
سپاهی خاتم واو چون نگین است
بسیجی تکیه بر اخلاق دارد
نمونه در میان مومنین است
بسیجی عاشق مولا حسین است
شهادت از برایش انگبین است
بسیجی هست اهل جانفشانی
به فرق خصم گرزی آتشین است
بسیجی رهبرش را دوست دارد
ولایت را حبیبی بهترین است
بسیجی مردمان را دوست دارد
لبش خندان ومردم را امین است
بسیجی حرف وکردارش یکسان
همیشه مستحق آفرین است
بسیجی منتظر بهر ظهور است
فدائی امام آخرین است
شاعر : اسماعیل تقوایی
بسیج
ای یادگار حضرت روح خدا، بسیج
ای مکتب شهادت وعشق ووفا، بسیج
آماده ای همیشه که جان را فدا کنی
درراه دین حق،به تو صد مرحبا، بسیج
تو رکن بی بدیل دفاع مقدسی
دشمن کشانده ای تو بسوی فنا، بسیج
با تو مس وجود بسیجی طلا شود
هستی برای مردم ما کیمیا،بسیج
کرده امام فخر به اینکه بسیجی است
ای مایه ی مسرت آن مقتدا، بسیج
سرباز رهبرست بسیجی به هر زمان
هستی بصیر وآگه واهل ولا،بسیج
مرزی نباشدت جهت حفظ خاکمان
تحت دفاع از حرم اولیا، بسیج
آماده خدمتی توبه هنگام صلح هم
وقت نیاز آمده ای بی ریا، بسیج
غفلت زتوست غفلت از انقلاب ما
هستی ضمانتش زبرای بقا،بسیج
شاعر : اسماعیل تقوایی
🏴 شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴#زبانحال_حضرت_زهرا_س_با_پدر
✍شاعر: هستی محرابی
🎤مداح : کربلایی اسد آل حسن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بعدِ تو بابا زندگی واسه ی من حروم میشه
تو چشمِ شعله های غم، عمرِ منم تموم میشه
یه دسته هیزم میارن، یه دسته آتیش میزنن
منو علی رو با غضب برای بیعت میبرن
هیچکی انگار نمیشنَوه، این ناله های خسته مو
هیچکی دوا نمیکنه، این پهلوی شکسته مو
با سیلی زدن به روی من، با ضربِ لگد پهلوی من
آه از ورمِ بازوی من، خون میچکه از گیسوی من
یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،
یا سیّدی یا طاها مدد (2)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یکی بگه عمّار بیاد، علی رو دارن میبرن
جلو چِشای بچه ها زهرا رو دارن میزنن
بابا ببین چطور منو، دوُن دوُن می بَرَنَم
ز پیچ و تاب کوچه ها،دامن کشون میبرنم
نفس نفس زدنها وُ، نگاهِ خسته مو ببین
کبودیِ صورت و پهلویِ شکسته مو ببین
ای آینه ی نگارِ من، ای عطرِ خوشِ بهارِ من
بی تو دلِ من پریشونه، ای صبرِ منو قرارِ من
یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،
یا سیّدی یا طاها مدد (2)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این سو وُ آن سو میروَم، ولی به تو نمیرسم
غمِ توو دلم آوار شده، واسه علی دلواپسم
با گریه ی تو گم میشم، هر شب تو کوچه های غم
گاهی بخاطرِ علی، گاهی بخاطرِ خودم
نرو منو تنها نزار، پرستوی بهارِ من
مگه خبر نداری از، این دلِ بی قرارِ من
ای افسانه ی غروبِ من، ای سینه یِ پُر آشوبِ من
گم میشم توی خیالِ تو، ای همسفرِ محبوبِ من
یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،
یا سیّدی یا طاها مدد (2)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با یادِ خاطراتِ تو آواره ی غم ها میشم
با یادِ غربتِ علی، اسیرِ کوچه ها میشم
میره دلِ شکسته ام امشب به سمتِ آسمون
تصویرِ غم رو می بینم با این چِشای نِگرون
با این دلِ پریشونم می شینم نجوا میکنم
تو این روزای بی کسی به یاد بابا میکنم
بابا بخدا از جون سیرم، داغِ تو چنان کرده پیرم
من تشنه ی روی خورشیدم، چون شد عطشِ وصلت دیرم
یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،
یا سیّدی یا طاها مدد (2)
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🔹🔹🔹🔹🔹
🔸🔸🔸🔸🔸
🔹🔹🔹🔹🔹
﷽
#دوشنبه های
#امام حسنی(ع)
#گرفته دست مرا بارها مرام حسن
رسیده است به من لطف مستدام حسن
من احترام شدم محض احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
هزار بار بمیرم دوباره زنده شومگ
به بارگاه امام کریم بنده شوم
مرا ز کوی کریمان جدا شدن هرگز
و هر دری به جز این خانه را زدن هرگز
و صبح و ظهر و شب اینجا نیامدن هرگز
من و جدایی از دامن حسن هرگز
خدا مرا به هوای دگر رها نکند
من و جدا شدن از مجتبی خدا نکند
شمایلی ز بهشت آمد و هویدا شد
به نور چهره ی او ممکنات زیبا شد
گره ز کار جهان و جهانیان وا شد
ستاره ای بدرخشید و ماه زهرا شد
به آفتاب جمالش ، به کعبه ی خالش
به هوش بودم از اول… ربود تمثالش
هماره روح دعا ، کعبه ی عبادات است
شفیع روز جزا ، قبله گاه حاجات است
حسن نمود حسن هاست ، جمع خیرات است
امام زاده و سر سلسله ، به سادات است
کریم چارم دنیای پنج تن آمد
خبر دهید که آقایمان حسن آمد
سر ارادتم از افتخار خم گردد
گدا به حرمت ارباب محترم گردد
خدا بخواهد اگر پرچمی علم گردد
امام زاده ی ما صاحب حرم گردد
مدینه الحسنی در بقیع میسازیم
رواق و گنبد و صحنی وسیع میسازیم
رواست محتشمی وصف مجتبا بکندم
و دست فرشچیان طرح نو به پا بکند
زنی النگوی خود نذر آن بنا بکند
که گنبد حرمش را چو کربلا بکند
در ورودی باب الکریم در زدنی ست
ورودی حرمش صحن جامع حسنی ست
چراغ صحن ، برایش ز ماه میسازیم
دخیل پنجره هایش ، نگاه میسازیم
و باب ساعت مخصوص شاه میسازیم
برای قاسم او حجله گاه میسازیم
رواست دور ضریحش همیشه هجمه شود
رواست صحن عتیقش بنام نجمه شود
قرار و وعده ی ما صحن مجتبی باشد
شب زیارتی اش هم دوشنبه ها باشد
همیشه دور ضریحش سر و صدا باشد
و مثل کرببلا هم برو بیا باشد
شبیه هر شب جمعه ، شبیه کرببلا
دوشنبه های بقیع و زیارت زهرا س
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا
مشمول دعای سحر حضرت زهرا
ما را بنویسید گدا ... یا که نه اصلا ...
دیوانه ... وَ یا دربدر حضرت زهرا
او مادر ماهاست ، همین است بولله
پس ما همه دختر پسر حضرت زهرا
فخرم همه این است ، که در مجلس روضه ...
خوانند ، مرا کارگر حضرت زهرا
بر چارقدش حضرت جبریل ، دخیل است
این چادر مشکی ست ، پَر حضرت زهرا
فرزند به بار آوَرَد همچون حسنینش
این است کمی از هنر حضرت زهرا
زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر
حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا
خاموش شود آتش جانسوز جهنم
با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا
ای کاش ، که بودیم ، در آن روزِ دوشنبه
در پشت همان در ، سپر حضرت زهرا
این مصرع آخر شده حرف دل نوکر
ایکاش که ما رم بخره حضرت زهرا
رضا قاسمی
شعر در مورد نوکری حضرت زهرا
ایُّهاَالعالَم گدای فاطمه هستیم
عبدِ علی خاکِ پای فاطمه هستیم
لطف ُ عطا جود ُ سخا خانه ی خانم
بنده ی دولتسرای فاطمه هستیم.
ریزه خورانِ ابوتراب کنارِ ...
سفره ی آب ُ غذای فاطمه هستیم.
سائلِ هر ساله ی کریمِ مدینه
دربه در ، مجتبای فاطمه هستیم.
تا اَبدُالدَّهر از این غلام سیاهی...
شُکر گذارِ خدای فاطمه هستیم.
نوکرِ ساداتِ بهشتیم ، همیشه...
دوروبرِ بچّه های فاطمه هستیم!
نامه ی اعمالِ ما و رحمتِ مادر
تا خودِ محشر برای فاطمه هستیم!
گریه ی ما و غمِ گلوی حسینش
ما ثمراتِ دعای فاطمه هستیم!
ماهِ شبِ جمعه ها تجلیِ زهراست
زائرِ قبله نمای فاطمه هستیم!
قبله ی ما کربلا کنارِ فرات است
راهیِ کربُ بلای فاطمه هستیم!
رفت دلِ ما ، به یُمنِ گریه به معراج
قُمریِ آب و هوای فاطمه هستیم!
ذکرِ عَلیاً وَلیُّ الله دمِ ماست
لشگرِ تحتِ لَوای فاطمه هستیم!
شاهِ ولایت علیست بی شک و شبهه
مستِ ثُباتِ ولای فاطمه هستیم!
.
.
.
بی پر و بال آمدیم ، گریه کُنانِ ...
ناله ی فضّه بیای فاطمه هستیم!!
شُعله که بالا کشید ، مقنعه اش سوخت
سوخته های بلای فاطمه هستیم!
از نفس افتاد ، در که بر سرش افتاد
گوشه نشینِ صدای فاطمه هستیم!
بازوی مظلومه را زدند ُ شکستند
سینه زنانِ عزای فاطمه هستیم.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__سرود
شب جنونه،دل عاشقونه
یه تفال زده از عشق تو باز میخونه
آثار عشقت،تو قلبمونه
بذار عشقت تا ابد تو قلبمون بمونه
مدینه شده دارالضیافه
گهوارت قبله گاه و مطافه
فرشته گرد تو در طوافه
گل خنده میشینه رو لبای پیمبر
زیر لب میگه که اومده دوباره کوثر
برات اسفند میسوزنه بی بی زهرا مادر
عجب گلی توی چمن اومده
خواهر حسین و حسن اومده
(مولاتی یا زینب مددی بانو)
دل بیقراره،محو نگاره
فاطمه واسه علی یه دختری میاره
دختر چه دختر،شیر دلاور
زینبه یا حیدره بگو الله اکبر
واسه ی ارباب من عزیزه
نطق اون مثل حیدر چه تیزه
کوفه و شامو بهم میریزه
کربلا که کربلا شد باعثش همینه
صدتا مرد جنگی پیش پاش روی زمینه
همه گفتن که خود امیر المومنینه
واسه ی دلامون سامون اومده
عمه جون صاحب زمون اومده
(مولاتی یا زینب مددی بانو)
دل بی شکیبه،انظر حبیبه
نگو که منم تو درگاه شما غریبه
عمریه خانوم،هستم یه نوکر
ببرم سوریه و بذار برات بدم سر
خانومی کن برا این گداتون
نوکرم نوکر رو سیاتون
چی میشه مدافع شم براتون
منی که عمریه از تو روزیمو میگیرم
بذا منصب شهادتو ازت بگیرم
زیر بیرق شما جون بدم و بمیرم
نذا تو این حسرت بمونه دلم
نذا دوریه تو بشه قاتلم
(مولاتی یا زینب مددی بانو)
شعروسبک: کربلایی امیر حسین سلطانی
حضرت زینب (س)
سرود