eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
73 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
حیف که از دست ما ماه خدا می‌رود  ماه مناجات و نور، ماه دعا می‌رود  ماه سحرخیزی اهل صفا می‌رود  ماه وصال علی، ماه ولا می‌رود  ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر  زمزمـه‌های شب و لیلۀ قدرش به خیر  ****  بود به روی خدا، چشم تماشای ما  خواندن جوشن کبیر، صوت دل‌آرای ما  هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما  زمـزمۀ افتتاح، سـرزد از آوای مـا  حیف که مانند برق، این مه معبود رفت  دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت  ****  ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما  دست خداوندگار بود به همراه ما  نور به افلاک داد، ذکر هوالله ما  ذکر هوالله ما، اشک سحرگاه ما  نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود  گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود  ****  زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ  سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ  عبد خدا بود و صلح، دیو هوا بود و جنگ  یافت زخون علی صورت این ماه، رنگ  محفل قرب خدا کوی علی بود و بس  روی جمیل خدا روی علی بود و بس  ****  کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سر مگوی خدا  آنکـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا  دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا  داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا  نور به او متکی، خلق به او زنده بود  عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود  ****  ارض و سماوات را در همگان یک علی است  هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است  هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است  بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است  قادر منان یکی است، خالق داور یکی است  بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است  ****  حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود  نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود  بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود  ذکر خداوند هم نام علی بود و بود  مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد  احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد  ****  علی به نص صریح، نفس پیمبر بود  علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود  علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود  نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود  عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است  نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است  ****  این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند  جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند  خدای داند فقط که بوده و کیستند  که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟  دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود  به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود  ****  علی است آقای من، علی است مولای من  علی است دنیای من علی است عقبای من  جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من  اگر روم در بهشت، سوای او، وای من  مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش  «میثمم» و می‌دهم جان به ره میثمش 
‍ ❣﷽❣ 💥 داره مهمونی تموم میشه خدا دیگه از ماه رمضون میشیم جدا داره جمع میشه بساط سحر و سفره ی با صفای افطاریا چه زود گذشت ماه رمضون یادش بخیر دم اذون سلام میدادیم به حسین با این لبای تشنمون 🌟الوداع ماهه رمضون تو بهم اشک سحر دادی خدا لیاقت دادی بشم دست به دعا شبای قدر قَسمت دادم تو رو به همون فرق سری که شد دوتا الوداع ای اشک سحر جوشن کبیر،قرآن به سر خوندم تورو نیمه شبی گرفتم از تو بال و پر 🌟الوداع ماهه رمضون گرفتم از تو نور تو این روز و شبا دلم رو پر دادم به سمتت ای خدا به این امید که تو مُقَّدر بکنی تا اربعین برم پیاده کربلا نذار که ناامیدم برم ای صاحب جود و کرم حق شهید کربلا قِسمت من بکن حرم 🌟الوداع ماهه رمضون
به تو فکر میکنم هر روز، به تو فکر میکنم هر شب تشنه میشم میگم حسین، خسته میشم میگم زینب ای وای از روضه ی روزه داری وقتی که نا نداری دلت میخواد برایه کشته ی کربلا، بباری تو ساعت افطار، یاد تو ام ای جان صلی الله علیک، ای کشته ی عطشان ای کشته ی عطشان _ به تو وابستم این روزا، به تو دلبستگی دارم تویی سرمایه ای که من، میون زندگی دارم چی با این گریه برابر میشه گریه برام زر میشه خوب میشه حالم وقتی چشام برات تر میشه می باره رو گونم، اشکای من آروم صلی الله علیک، ای کشته ی مظلوم ای کشته ی مظلوم ___ واسه تو روز و شب روضه، واسه تو گریه شد کارم روز و شب رو مث مهدی، واسه داغت عزادارم تو گودال انگاری شد قیامت عمامه رفت به غارت مهدی عزا گرفته برا مصیبت اسارت پیچیده شمیمِ، عطرت تو بیابان صلی الله علیک، ای کشته ی عریان ای کشته ی عریان.... شاعر: سبک:
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
. . توزیع نان صلواتی در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان در مناطق محروم و کم برخوردار .. میزان مشارکت تا این لحظه ۳ میلیون تومانمشارکت از طریقِ ↶ ➠ 6273817010150831 ↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
حق عیان خواهد شد آخر، تا ابد، مکتوم نیست تیر و ترکش، پاسخِ یک کودکِ معصوم نیست ای برادر! از چه رو، ساکت نِشَستی گوشه‌ای؟ این‌همه بی‌حرمتی، بر یک مسلمان، شوم نیست؟ شرِ اسرائیل، باید کم شود، از این جهان تا زمانِ فتحِ کامل، کارِ ما، مختوم نیست کربلا، امروز قدس است و یمن...، ای وای بر، روضه‌ای که، در میانش، حرفی از مظلوم نیست ناله‌ی مظلوم، می‌خواند تو را...، برخیز زود! روزهای بعد را هستیم؟... نه، معلوم نیست شاعر:
━━━━💠🌸💠━━━━ هرچند که خونی است سراپای فلسطین زیباست ولی چهره ی فردای فلسطین زخمی است درختان پرانگیزه ی زیتون آزادی قدس است تسلای فلسطین باید کفن عشق بپوشیم و بجنگیم کفر است به والله تماشای فلسطین از خویش گذشتند شهیدان که پس از این خم تر نشود قامت رعنای فلسطین با سنگ یقین تاخته بر آتشِ رگبار زیبا و غریب است معمای فلسطین میجوشد از اعماق جهان چشمه ی غیرت میریزد از اطراف به دریای فلسطین یک غزّه سکوتیم و اگر لب بگشاییم کوبنده ترین می شود آوای فلسطین مردانگی و مِهر ببارید،رسیده است امروز،همان روز مبادای فلسطین ━━━━💠🌸💠━━━━
. . مهمانی ِ ماه خدا ، همزاد فروردین شده ماهی که با عشق و یقین و نور عطرآگین شده ماهی‌که اول رحمت‌ودر نیمه خیر و برکت ‌است سرتاسرش آرامش‌و در روز قدسش حرکت است گرچه عبادت باعث ِ آرامش و تلطیف ماست غیر از نماز و روزه مان رزمندگی تکلیف ماست وقت جهاد ِ غیرت و روشنگری تبیین شده با مرکبی که از بصیرت عاشقانه زین شده امسال روزقدس را،چون خشم طوفان میشویم فریاد در دل مانده ی ، پیر جماران می شویم خاک دوکوهه خورده ایم ارث از هویزه برده ایم اروند سرخ فـکه ایم ، ما بی‌ شلـمچه مرده‌ایم عهدی‌که باخون بسته‌ایم هر‌لحظه‌محکم میشود با خشم ما کاخ سفید ، روزی جهنم می شود آه ای یهودی زادگان ای وحشیان بد صفت در خانه هاتان بعداز این هرگز ندارید امنیت زخمیم و همزاد جنون، ققنوس های آتشیم ... ما خاک اسرائیل را آخر به توبره می کشیم دورانتان سر آمده ، رو به افولید و سقوط فرموده قرآن از شما..._آری( لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ) حالا که آیین یهودی مملو از خولی شده ! خون‌خوردن وخون‌ریختن تفریح معمولی شده ! چون حاج عماد مغنیه پا در دل خون می‌زنیم صبحی نه‌چندان‌دورتر برقلب صهیون می زنیم زخمی که برجا می‌گذارد شیعه زخم‌کاری است امروز روز انتقام از شب ، در این بیداری است شاید به قلب خود کمی تسکین آن غربت شدیم با انتقام خون حاج قاسم کمی راحت شویم با ذکر لعنت بر یزید بر شمر و شارون بیشتر از کشته ها پشته بسازیم و تَلی از پا و سر حتی نگاه‌ چپ بر این ، جا طالعش ناکامی است این‌‌خطه‌ که اُکراین‌نیست ،جمهوری‌اسلامی‌است « تا زنده‌ایم‌رزمنده‌ایم » سرزنده اما سینه‌چاک مابا ولایت حل شدیم ازمرگ در راهش چه‌باک؟ ما بچه های کربلای پنج و صبح خیبریم ... «انی اری الموتِ» حسین بن علی را از بریم وقتش رسیده که تأسی بر ابو مهدی کنیم با آفتاب انقلاب ، امروز هم عهدی کنیم تا ذوالفقار ِ ارتش پیر خراسانی شدیم هر یک برای خود به‌حق قاسم سلیمانی شدیم با نقطه زن ها از زمین ، از آسمان ها می خورید یکی زدید آری چه باک ، فرداش ده‌تا می خورید دارد به زودی می شود ، نَقل زمین و آسمان نابودی قوم یهود ، تیتر خبرهای جهان ... رعدیم و تل آویو را ، در نطفه ، آتش می زنیم بعدش به امید خدا ، از ریشه شخمش می زنیم باید که در میدان مین ، معبر دوباره وا کنیم این بار اما روز ماست ، تا کربلا برپا کنیم بایدکه‌رفت‌وسربه‌سر،لشکربه‌لشکر،صف‌به‌صف یک‌ لشکر ازکرب‌‌وبلا ، یک لشکر اما از نجف امروز راه قدس از ، آزاد راه کربلاست امروز لعنت بر یزید فریاد مرگ بر امریکاست ✍ .............................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است من که با بی آبرویی آمدم در می زنم... دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید! با تمام آبروریزی، علی من را خرید گفت در دستان من پروندهء جاری توست اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی آب باران نجف را بر سرم جاری کنی قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد درد دل می کرد آقای غریبم با حسین فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید رضا دین پرور