eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شده شوال ومه روزه تمام است تمام عید فطرست و دگر روزه حرام است حرام بعد یکماه که بودیم به طاعت مشغول‌ مرحبا از طرف عرش پیام است پیام گل اخلاص و عبادت چه شکوفا شده است عطر خوشبوی خدایی به مشام است مشام رب ما بنده نوازی بکند در این روز عید مقبولی ما، عیش مدام است مدام همگی دور هم آییم وبه شادی گذرد موسم عشرت ودیدار وسلام است سلام طی شده ماه صیام ومه نو سرزده است جلوه گر برهمگان عید صیام است صیام برگ اعمال سپید است برای مومن روز پاداش خدا بهر عوام است عوام عید فطرست و بود فطریه دادن مرسوم عید را زیور و هم حسن ختام است ختام درنمازی که شود صبح همین عید بپا ذکر تکبیر درآن جان کلام است کلام شعر :اسماعیل تقوایی
اول شوال آمد آفرین بر روزه داران آمده وقت درو بر بندگان وکشتکاران طی شده شبهای قرآن ودعا وعشقبازی آمده صبح سعادت بر همه شب زنده داران عید آمد عید آمد، عید مقبولی روزه روشنی چشمهای جمله ی چشم انتظاران روز افطار آمده بر مؤمنان روزه حرامست حق دهد پاداش ویژه بر تمام حق گزاران روزه پایان آمده هنگامه ی فطر سعید است جام جان پر کن زاین شرب طهور خوشگواران می شود بر پا نماز عید وجمع مومنین است بشنوی تکبیرها را از یمین واز یساران موسم دیدار یارانست و وقت شادمانی عیدتان بادا مبارک ای تمام حق مداران شعر :اسماعیل تقوایی
قسم به عشق, جدایی ز آشنا سخت است جدایی از سحر و محفل دعا سخت است برای دیده شب زنده دار خود گریم قسم به اشک سحر, دوری از بکا سخت است صفای هر دل عاشق, مرو مرو رمضان دوباره رویت دلهای بی صفا سخت است بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند بدون جلوه تو انس با خدا سخت است دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد غم جدایی از ذکر ربنا سخت است پرستوی دل ما را ز بام خود مپران که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است بعید نیست به زودی فرارسد مرگم امان که این سفر آخرت دلا سخت است قیامتی است قیامت که روز وانفساست اگر نظر ننماید امام رضا(ع) سخت است مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است بگو به خیمه نشینان جبهه ای شهدا مدافعان حرم دوری از شما سخت است هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است خدا کند به دلم مهر نوکری بزنند خدا کند شهدا, سوی دلبرم ببرند سید محمد میرهاشمی
لا به لای اشکهایم لا به لای اشکهایم از خدا میخواستم من از این احیا فقط یک کربلا میخواستم چهارده معصوم را دادم قسم جان حسین من حسین از تک تک آل عبا میخواستم گریه کردم با کتاب الله ، آل الله را یک زیارت در همان حال بکا میخواستم گفته‌ام «العفو» اما محض غفلت از حسین بخششی از شاه در حین دعا میخواستم بالحسین بالحسین بالحسین بالحسین من خدایم را هم از خون خدا میخواستم اربعین دور است اما فطر نزدیک ست ؛ پس عیدیِ این عید را از اشک ها میخواستم گرچه‌عیدی‌نیست‌بعداز روضه‌ی شاه‌غریب لاجرم در عیدها هم من عزا میخواستم من برای ثانیه_ثانیه ، عمرم از خدا روزی گریه برای سرجدا میخواستم بعد مرگم هم بروی سنگ قبرم حک کنید از کفن آزرده بودم ، بوریا میخواستم علیرضا وفایی خیال (خیال)
بندگی سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم من همان بی سروسامان شده خون جگرم با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم دست مردم همه پر! دست من اما خالی ست کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟ بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم شب آخر نکند قهر کنی میمیرم وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم علی آمد برکت داد به این بندگی ام علی آمد اثری داد به اشک بصرم هیچکس مثل علی پشت من زار نماند جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید چندوقتی است که من منتظر این سفرم رمضان رفت ولی فکر محرم هستم! میخورد باز به این روضه رضوان گذرم.. بیشتر از همه مادر پی اولادش هست لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم خواهری ناله ای وای برادر دارد دختری ناله ای وای خدایا پدرم! زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟ پیش من باش که دربین هزاران نفرم سید پوریا هاشمی
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
نُورٌ عَلَى نُور: 🔰 ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: 👈 هلال ماه شوال رؤیت نشد دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۳۰ رمضان المبارک است 🔺️ ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد هلال ماه شوال در غروب روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت رؤیت نشد و فردا دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ مطابق با ۳۰ رمضان المبارک ۱۴۴۳ هجری قمری خواهد بود.
شاید کسی حال مرا پرسیده باشد یا اشک چشمان ترم را دیده باشد حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود از دوری ماه خدا رنجیده باشد کِی می رسد تا آسمان ها بنده ای که در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد؟ پیروز میدان جهاد روزه داری ست هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم گمگشته ای که روشنای دیده باشد امکان ندارد سفره دار ماه غفران تا این زمان ما را نیامرزیده باشد شاید خدا در لحظه های روشن قدر ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه بر روی گونه اشک غم باریده باشد رمز شروع گریه با ذکر حسین ع است چشمی اگر چون چشمه ای خشکیده باشد دنیا ندیده تا به حالا پیکری را که اینچنین روی زمین پاشیده باشد عالم ندیده که کسی مانند زینب س مرثیه ی گودال را فهمیده باشد حتّی اگر زیر گلویش را به جای مادر میان کربلا بوسیده باشد خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد مناجات با خدا مناجات
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده محمدجوادشیرازی
ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان از درد ما که باخبری صاحب الزمان ما ندبه های پشت سر مرکب توایم پایان راه در به دری صاحب الزمان دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟! شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟! ای که امید چشم تری صاحب الزمان عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟! حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست آقای سامرا نظری صاحب الزمان امشب دعا به حال دل تنگ ما نما از کربلا که میگذری صاحب الزمان 🔸شاعر:
بوی عطر یار دارد عید فطر جلوه ی دلدار دارد عید فطر عید ماه عاشقان روزه دار رنگی از ایثار دارد عید فطر برتر از دریاست بهر تشنگان گوهر شهوار دارد عید فطر روز وصل بی قراران وصال رازی از دیدار دارد عید فطر می برد خواب از سر اهل نیاز دیده ای بیدار دارد عید فطر در محیط بی غبار بندگی چشمه ای سرشار دارد عید فطر باشد او لبریزِ دُرّ معرفت دستِ گوهربار دارد عید فطر مصحف توحید را گر بنگری آیه ها بسیار دارد عید فطر میهمانان خدا آگه ترند از خدا آثار دارد عید فطر بس که پیچیده ست از او بوی وصل عطر هر گلزار دارد عید فطر در زیارت از ضریح چشم یار با خودش زوّار دارد عید فطر کاروانی دارد و همراه آن قافله سالار دارد عید فطر از تجلّیگاه صبح انتظار محوِ شام تار دارد عید فطر می برد درد از وجود دردمند داروی بیمار دارد عید فطر تا شیاطین را بِراند از زمین عرصه ی پیکار دارد عید فطر انتهای جاده ی ماهِ صیام گلشنی بی خار دارد عید فطر نَفْس خود را بشکنید ای اهل راز دشمنی غدّار دارد عید فطر با تمام مخلصان روزه دار نازنین رفتار دارد عید فطر از امید و ، از کرامت های دوست بر لبش گفتار دارد عید فطر می دهد بر عاشقان اطعام نور لطفی از دادار دارد عید فطر شیوه ای همچون نسیمِ آفتاب آسمان کردار دارد عید فطر دسته گلهایی ز جنسِ پرنیان روی هر دیوار دارد عید فطر "یاسر" از اشک سعادت گونه اش لاله گون رخسار دارد عید فطر 🔸شاعر: