هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_حسن_زمینه
#زمینه
زبانحال حضرت زینب
حسن جان
الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت
الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت
واویلا
حسن جان
هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو
هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو
واویلا
توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم
جسارت به مادر رو دیدی مظلومم
همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد
چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم
......
حسن جان
شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد
یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد
واویلا
حسن جان
شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید
توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید
واویلا
شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم
نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم
یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه
اومد دائما پیش چشمِت مظلومم
........
حسن جان
غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست
فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست
واویلا
حسن جان
توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت
در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت
واویلا
شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا
شکست باغلاف هردو بازوش واویلا
نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد
کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا
#عباس_قلعه
#امام_رضا
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن
جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن
حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید
آتش به جان این جگر مبتلا مزن
بالا سرت جواد و اباصلت آمدند
پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن
از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر
بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن
گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای
پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن
قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه
با یاد کربلا، طرفی آب را مزن
این دست از شراره ی زهر آب گشته است
بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن
آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی
حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن
رضا باقریان
💚🕊💚🕊💚
😢وداع با دو ماه روضه
بوی جدایی می رسد از گریه هایم
بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم
در این دو ماهی که عزادار تو بودم
آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟
با این گناهان بزرگ و بی شمارم
لایق نبودم تا کنی آقا صدایم
امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی
از مجلس روضه نکردی تو جدایم
رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده
آن اشک هایی که بُوَد آب بقایم
یادش به خیر در اوّلین روز محرّم
سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم
یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه
حس می نمودم زائر عرش خدایم
یادش به خیر با هر فراز یا حسین جان
کرب و بلایی می شد این حال و هوایم
وقتی به تن کردم لباس مشکی ام را
گفتم دگر وقف شهید سر جدایم
پیراهن احرام حج کربلا را
حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟
دل کندن از روضه برای من چه سخت است
مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم
هر ساله مزد نوکری ام را حسین جان
می گیرم از دست علی موسی الرّضایم
آقا به حق مادر پهلو شکسته
امضا نما دیگر برات کربلایم
بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از مدینه
یا محمد(ص) از سفر برگشته ام
از سفر بی همسفر برگشتهام
با حسین رفتم من از شهر شما
آمدم با سوز داغ کربلا
کوفیان بی وفا و بی حیا
راه را بستند بر خون خدا
یا محمد سوخت از داغش دلم
زد شرر داغ حسین بر حاصلم
روز عاشورا نبودی کربلا
شد در آنجا شورش محشر بپا
جان فدا کردند همه احباب او
کشته گشتند از ستم اصحاب او
اربا اربا شد علی اکبرش
طفل او شد پاره از کین حنجرش
پرپر از کین غنچه های یاس شد
از ستم نقش زمین عباس شد
شد علمدار شه کرب و بلا
بهر یاری حسین دستش جدا
روز عاشورا حسینت شد غریب
ماند تنها، بی کس و یار و حبیب
سنگ کین پیشانی او را شکست
بین مقتل در میان خون نشست
ناله اش بر گوش جانم می رسید
دشمنش با تیر کین قلبش درید
در میان قتلگه افتاده بود
شمر بالای سرش استاده بود
ناگهان شمر لعین خنجر کشید
از قفا رأس حسینت را برید
بین مقتل خنده بود و هلهله
سربریدند از حسین فاطمه
آن ستمکاران عالم از جفا
رأس پاک او زدند بر نیزه ها
جان فدای جسم بر خاک حسین
پاره پاره شد تن پاک حسین
در خیامش شعله ها افروختند
بین خیمه کودکان میسوختند
نانجیبان کودکان را میزدند
از جفا لب تشنگان را میزدند
زین مصیبت ها نگر قدم خمید
بین موج خون حسینت آرمید
از زبان من سخن گوید (رضا)
کن شفاعت از (رضا)روز جزا
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن
بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست
جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست
گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است
بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست
بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش
هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست
روزیکه همه فکر حسابند و کتابند
مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست
هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا
بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست
یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش
گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست
یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است
عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست
با درد بسازید که آیاتِ غریبی است
هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست
غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود
شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست
یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل
تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست
از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد
زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست
محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم
این غصه برای دلِ ما حل شدنی نيست
محمود ژولیده
4_5857046802770956335.opus
432.3K
برگشت کاروان به کربلا
🖤💔🥀💔🖤
زینب از شام غم، کربلا آمده
بر سر تربت، شهدا آمده
تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»
مادران بی پسر کودکان بی پدر
همه آتش به دل، همه خونین جگر
تو حسین منی – نور عِین منی «تکرار»
نوحه بر لب همه گوشه ی علقمه
روضه خوان زینب و، ناله زن فاطمه
تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»
ای مرا جان به تن، کشته ی بی کفن
می بَرَم در وطن، از تو یک پیرهن
تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»
🖤💔🥀💔🖤
بانوای
مداح اهل بیت ع🎧
#کربلایی_محمد_باقری🎤👌
⚜️شعروسبک جدید زمینه یا شور پایانی امام حسن ع ویژه ایام آخر ماه صفر:
بند اول:
چقَدَر با کرمی تو
همیشه سایه ی روی سرمی تو
انقَدَر غریبی که بی حرمی تو
یا حسن مولا
به تو مایله دلِ من
حل میشه همیشه با تو مشکل من
عشق تو شده تموم حاصل من
یا حسن مولا
از ازل با تو بودم و
تا ابد هم امیرمی
زندگیم وقف تو شده
مقصد این مسیرمی
یا کریم یا حسن آقام
بند دوم:
با تو زندگیمه زیبا
من حسینی شدم از لطف تو آقا
نوکراتو میخره حضرت زهرا
یا حسن مولا
در خونه ی تو بازه
سائل تو از جهانی بی نیازه
یه نگاهت همه دنیامو میسازه
یا حسن مولا
سفره هات خوان رحتمه
حاتمه ریزه خوار تو
با همین بخشش و عطا
میگذره روزگار تو
یا کریم یا حسن آقام
بند سوم:
غرور تو رو شکستن
اونایی که راه مادرت رو بستن
روبروت تو کوچه یک لشکر پستن
امون از غربت
چادرش به زیر پا موند
ردّ سیلی روی صورتش به جا موند
توو دلت یه عمری بغض کوچه ها موند
امون از غربت
از تب سرد کوچه ها
سهم تو چشمای تره
هی به مادر میگفتی که
راه خونه از این وره
یا کریم یا حسن آقام
#علی_علی_بیگی
#زمینه_شهادت_رسول_خاتم_سلام_الله_علیه
#فاطمه_جان_گریه_نکن
#سبک_جدید
🔘🔘🔘24🔘🔘🔘
بند1⃣
منو میبخشی که دارم،میرم تو رو اینجوری تنهامیذارم/میرم تو روجا میذارم
اینجوری دخترم تو رو،میون سیلِ اشک و غمها میذارم/میرم تو روجا میذارم
دل نگرونم فاطمه،ولی تورو به دست حیدرمیسپارم/دل نگرونم دخترم
خدا کنه نگهدارن ، حرمتتو نور دو چشمای ترم / دل نگرونم دخترم
آخه اینا از عشق دنیا مستن
بجای حق دنیا رو می پرستن
یه روزی ازترسه جونشون بابا
به اسلام وبه دین حق،پیوستن
وآآآآآ به خون پهلوی تو تشنه ان
وآآآآآ یه کوه بغض وآه وکینه ان
وآآآآآآآ
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
فاطمه جان گریه نکن تو اینجوری کنار من بالا سرم/ آتیش نزن بر جگرم
با ناله هات غمی میشینه تو دلم میلرزه کل پیکرم/ آتیش نزن بر جگرم
واسه غریبیِ تو من دل نگرونم میباره چشم ترم/ فکر غمهای حیدرم
این لحظه های آخری به یاد آتیش و مصیبت درم / فکر غمهای حیدرم
..........
گریه کن هر شبی و هر روزی
بعد پدر به پشت در میسوزی
محسن تو کشته میشه همون جا
با لگد یه پست کینه توزی
.........
وآآآآ ،زمین می افتی پیشِ حیدرت
وآآآآ ، میترسه و میلرزه دخترت
وآآآآآ
💠💠💠2⃣4⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_مرتضی_پیرانیان
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
4_5854812182826454514.mp3
1.83M
.
🏴 #نوحه #زمینه_روضه_ای آقا #رسول_الله
#زمینه_حضرت_محمد_ص
#غمه_رسول_خاتمه
🏴بند اول
غمه رسول خاتمه
مدینه غرق ماتمه
میشه پریشون علی و
بی قرارته فاطمه
دل نگرونی،برای دخترت
یه عالمه حرف،داره چشم ترت
آه میکِشی با،نفسه آخرت
میبینی انگار،آتیشو شعله ور
میبینی انگار،هجوم چهل نفر
میبینی انگار،زهرارو پشت در
میبینی انگار،سمت مسجد،علی رو بردن،دسته بسته
جون میدی با یه،قلب زار و،شکسته
ابالزهرا آه و واویلا
🏴بند دوم
امواج دریا چشاته
همرنگ غم ها نگاته
میری از این دنیا ولی
دلت پیشه بچه هاته
بعد تو میشه،علی خونه نشین
مزدتو میدن،واسه تبلیغ دین
یاستو آقا،میچینه خوشه چین
میخوره زهرا،سیلی تو کوچه ها
حسن تو خونش،میزنه دست و پا
سر حسینت،میشه از تن جدا
میبینی انگار،تو حسینو،تشنه و بی حال،توی گودال
بی سر و عریان،میشه خونش(جسمش)،پامال
حسینم وا آه و واویلا
۱۴۰۱/۰۶/۲۸
#رحلت_رسول_اکرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
•┄┅══༻○༺══┅┄•