eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
89 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
ولادت حضرت عبدالعظیم در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدس مدینه واقع شده است و مدت ۷۹ سال عمر با برکت ایشان، با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم امام رضا، امام محمدتقی و امام علی النقی مقارن بوده است. محضر مبارک امام رضا ، امام محمد تقی و امام هادی را درک کرده  و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده اند. حضرت عبدالعظیم الحسنی از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهم السلام) و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت (علیهم السلام) و پیروان آنان بودند و در مسایل دین، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشتند. ستایش هایی که ائمه معصومین (علیهم السلام) از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیت علمی و مورد اعتماد ایشان است مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین بِکَربَلا راز بزرگی نهفته است در کلام گهربار امام هادی ـ علیه السلام ـ به یکی از اهالی ری که از زیارت حسین ابن علی (علیه السلام) از کربلا بازگشته بود فرمودند: اگر قبرعبدالعظیم را در «ری» را زیارت می کردی، مانند آن بود که حسین را در کربلا زیارت کرده باشی. مقید ساختن جمله «من زار عبدالعظیم بِرِی» با نشانه گذاری و تأکید مکانی که هیچ کس را بهانه ای برای گمراه شدن از نشانی ارایه شده نباشد و از سوی دیگر، قرینه ساختن سرزمین «ری» با «کربلا» از ویژگی های این کلام گهربار حضرت هادی ـ علیه السلام ـ است که نیازمند به تفسیر و تعمیق دارد. از این روی، حضرت امام هادی(علیه السلام) اهالی تهران و پیرامون آن را در آن برهه از تاریخ که بخشی از «ملک ری» به شمار می رفت، بشارت داد به کسب فیض و توفیق زیارت مزار نورانی فقیه و عالم لازم التعظیم و امامزاده واجب التکریم جناب عبدالعظیم الحسنی ـ علیه السلام ـ و ضمانت نمود به پاداش بیکران زیارت ارباب معرفت حضرت حسین ابن علی در کربلا به موجب این زیارت. یعنی پاداشی برابر زیارت امام معصومی که براى هیچ یک از امامان معصوم به اندازه زیارت ایشان تأکید نشده است و حضرت امام صادق فرمودند: «والله لو انی حدثتکم بفضل زیارته و بفضل قبره لترکتم الحج راسا و ما حج منکم احد...»به خدا سوگند اگر در فضیلت زیارت و فضیلت مزار امام حسین ـ علیه السلام ـ به شما می گفتم، به کلی حج را ترک می کردید و هیچ کس از شما حج نمی نمود.کامل الزیاره، ص(۲۶۷) و نیز فرمودند: «کسى که توانایى زیارت حسین را داشته باشد ولى زیارت نکند، نسبت به پیامبر اسلام و ائمه عاق شده است»؛ که این ها همه تأکید اهل بیت و اهمیت والای زیارت حضرت حسین ابن علی را می رساند. این هدیه ی گران بها موجب شد تا «ری» به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) به قبله ی تهران و نقطه امیدی برای ارادتمندان به ساحت قدسی کربلا مبدل شود و تهران امروز به عنوان پایتخت ام القرای جهان اسلام در زیر سایه معنوی این بارگاه ملکوتی قرار گیرد. پس از کسب فیض از این کلام گهربار معصوم نیز در رجوع به مشی و مرام صالحان و عرفای عصر حاضر مواجه می شویم، به بیان عارف سالک حضرت آیت الله بهجت که درباره ی زیارت امامزاده والامقام و این عالم و محدث جلیل القدر فرمودند: اهل تهران اگر هفته ای یک بار به زیارت حضرت عبدالعظیم الحسنی نروند، جفا کرده اند. همچنین کلام حضرت آیت الله خوشوقت که فرمودند: امیدوارم همه شیعیان، بخصوص کسانی که نزدیک حرم مطهر ایشان هستند مثل اهالی محترم تهران و اطراف، قدر ایشان را بدانند و به زیارت ایشان مشرف شوند و اشتغال به دنیا مانع نشود از اینکه از این زیارت محروم شوند که این ها و سایر بیانات و مستندات همه، نشان از قدر و عظمت این قطعه از خاک ایران اسلامی است که به مثابه ی سرزمین مقدس کربلا در جهان در خاک پر افتخار ایران اسلامی تلألو و درخشش دارد و اهل تهران و ری به آن مفتخرند و سلام رو به قبله خود را به قبر مطهر و منور حضرت سیدالشهداپس از هر فریضه واجب به سلام به مرقد منور حضرت سیدالکریم(علیه السلام) ختم می کنند. نزد این سلاله اهل بیت که سال های سال، حضور و مجاهدت و مبارزه اش قوت قلب حضرت امام هادی و ائمه طاهرین معاصر خود بود سر تعظیم فرو می آوریم و بر لب جاری می سازیم: «السلام علیک یا سیدالکریم و السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارة سیدالشهداء یرتجی»
از بوستان فاطمه، عطر و شميم داشت با دوستان فاطمه، لطف عميم داشت خواندند اهل معرفت او را «نگين ري» با آن که نام و شهرت «عبدالعظيم» داشت از شهر بند رنج و غم، آزاد مي شود هر کس که پاس بندگي آن حريم داشت اين گلشن «حسن»، اين عاشق «حسين» با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت گل واژه حديث از آن لعل جان فزا عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت از محضر سه حجت معصوم فيض برد يعني که ره به چشمه فوز عظيم داشت مثل کبوتران حرم خانه «رضا» روحي در آستان ولايت مقيم داشت شاگرد پاک باخته مکتب «جواد» دستي پر از کرامت و طبعي کريم داشت از پرتو هدايت «هادي» اهل بيت راهي به آستان خداي رحيم داشت ايمان خويش را به امامش ارايه کرد با آن که جان روشن و قلب سليم داشت با خاندان وحي پل ارتباط بود با اهل بيت رابطه ي مستقيم داشت طور تجلي سه امام همام را چون درک کرده بود، مقام کليم داشت شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد مرغ سحر که زمزمه «يا کريم» داشت
  نفس کشیدن ما بین روضه‌ها خوب است  چقدر نزد شما حال و روز ما خوب است میان نافله وقتی قنوت می‌گیرم  برای حال دل ما کمی دعا خوب است  بده به راه خدا دست‌هایمان خالی است  کنار خانه‌ی‌تان چند تا گدا خوب است بِکُش حسین بیا پاره پاره کن جگرم  قسم که آخر کار من و شما خوب است  نوشته‌ام که مرا در حصیر بگذارند  به آن که اهل کفن نیست بوریا خوب است سفید می‌شود این تار موی ما کم کم  گذشتِ عمر در این زینبیه‌ها خوب است اگر چه قسمت ما کربلا نشد اما  حدیث ماتم تو مثل کربلا خوب است اگر چه با شهدا فاصله فراوان است  روایت شهدا هم برای ما خوب است اگر تو باشی و یاد تو باشد و اشکم  برای نوکر این خانه هر کجا خوب است
بسم‌الله الرحمن الرحیم گاهی مسیر عشق طولانی و باریک است این راه، پر پیچ و خم است و غرق تشکیک است دنیای شهر من اگرچه گاه تاریک است احساس من این است که خورشید نزدیک است هر چند تا خورشید راهی دور را دارم در شهرم اما شعبه ای از نور را دارم با اینکه از این خاک هستم اهل ایرانم در خانه ام بر خوان آل الله مهمانم عمریست زیر دین سلطان خراسانم در شهر تهران نیز این را خوب می دانم روزی خور لطف حضور یک کریمم من چون میهمان خوان شاه عبدالعظیمم من ما از شراب گندم این خطه مِی داریم از این شراب ناب، مستی ها ز پی داریم دیگر هوای جنت و فردوس، کی داریم؟ وقتی جنانی را نهان در خاک ری داریم درّی ز دریای ولا را در صدف داریم یکجا مدینه، کربلا، مشهد، نجف داریم همسایه! زیر سایه ات عمریست آرامم از کودکی جلد تو و این دانه و دامم با آب سقا خانه هایت تر شده کامم شب های جمعه در حریمت گرم احرامم شب های جمعه روضه دار اهل تهرانی با زائران یا نور یا قدس می خوانی عبدالعظیمی و تو را تعظیم، مرسوم است هر کس که منکر شد تو را از فیض محروم است اوج مقاماتت برای شیعه معلوم است در ذیل اوصاف تو تصدیقات معصوم است با چار معصوم زمانت همنفس بودی بعد از امامانت برای شیعه بس بودی تو کیستی که از سراپایت خدا جاریست در غربت نام تو حسّی آشنا جاریست در گلشن جود تو عطر مجتبی جاریست در هر سلام زائرانت کربلا جاریست ما را به سمت کربلا چشم تو راهی کرد باب محرم را تو بر ما باز خواهی کرد
بسم‌الله الرحمن الرحیم رزق ما جرعه ای از این «می» شد مستی ما چُنین پیاپی شد شکر حق با تو عمرمان طی شد قبله‌ی اهل معرفت ری شد تو حسن(ع) زاده‌ای کَـرم داری با نیابت از او حـرم داری دست لطف تو بر سـرم آقا خانه زادم در این حـرم آقا تو غـریبـی و دست کم آقا؛ کاش بودم چو محتشم آقا - - تا که در مِدحت تو بنویسم از غم و غربت تو بنویسم درد تهران دوا شده بـا تو جنتی با صفا شده بـا تو حاجت ما روا شده بـا تو شهرری کربلا شده بـا تو نام تو می دهد به ما مستی تو حسین(ع) دیار ما هستی جانم آقا فدای نام شما "جامعه" قبله ی کلام شما عقل مانده است در مقام شما حضرت هادی(ع) آن امام شما - - گفته: " انتَ ولـیُّنـا حَـقّـا " چون که بودی بـرای او سقّا نـوه ی حضرت کـریـم شدی در جوار رضـا(ع)مقیم شدی چون به حق راه مستقیم شدی عـبـد بودی ولی عظیم شدی شاهی و ما گدای این خوانیم با عنایات تو مسلمانیم دوری از هر که جز شما زیباست رحمت این حرم چو کرب و بلاست حرمت مامن حسینی هاست شب جمعه چه روضه ای برپاست با نوای پر از غم زهرا(س) میشود گونه هایمان دریا ملک ری سال‌ها پر از غم بود در دلش لحظه لحظه ماتم بود چهره‌ی او همیشه درهم بود گندمش روضه‌ی مجسم بود بـا عنـایـات حضرت هـادی(ع) تو بـه این خاک آبـرو دادی بین حجره غریب افتادی با دلی پُر شکیب افتادی گفتی: اَمَّن یُجیب ... افتادی یاد شیب الخضیب افتادی بر زمین جسم تو رها نشده سرت از پیکرت جدا نشده
💢 زیارت حضرت صاحب الزمان (عج) در روز جمعه ♦️ جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عج) و به نام آن حضرت است و‌‌ همان روزى است که ایشان در آن روز ظهور خواهد فرمود... بگو: ♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ ♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ ♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَنَا مَوْلاکَ عَارِفٌ بِأُولاکَ وَ أُخْرَاکَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ تَعَالَى بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْکَ، ♦️ وَ أَسْأَلُ اللهَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التَّابِعِینَ وَ النَّاصِرِینَ لَکَ عَلَى أَعْدَائِکَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فِی جُمْلَةِ أَوْلِیَائِکَ ♦️ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَى یَدَیْکَ وَ قَتْلُ الْکَافِرِینَ بِسَیْفِکَ ♦️ وَ أَنَا یَا مَوْلایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِینَ. عج
💢 اعمال عبادی روز جمعه 🔹نماز جمعه 🔹غسل جمعه 🔹به جا آوردن نمازهای مستحب، مانند نمازهای نافله 🔹روز جمعه، نمازهای هدیه به پیامبر اكرم(ص) و حضرت فاطمه(س)، نماز اعرابی و نماز جعفر طیار 🔹خواندن دعاهای اختصاصی روز جمعه 🔹خواندن زیارت‌های خاص این روز، مانند زیارت امام حسین(ع) و زیارت امام زمان(عج) 🔹صلوات فرستادن بر پیامبر اكرم 🔹تلاوت قرآن به ویژه برخی سوره‌هایی كه به خواندن آنها سفارش شده است. 🔹دعا كردن و طلب مغفرت از خداوند 🔹فراگیری دین 🔹انتظار فرج ولی عصر و دعا برای ظهور او 🔹خواندن دعای سِمات در غروب 💢آداب روزجمعه 🔸استفاده كردن از عطر و چیزهای خوشبوكننده 🔸مسواک زدن 🔸كوتاه كردن مو و ناخن و شارب 🔸پوشیدن بهترین لباس 🔸فراهم كردن نیازهای اهل خانه 🔸زیارت اهل قبور به ویژه قبر پدر و مادر 🔸عیادت بیماران 🔸صدقه دادن
بسم‌الله الرحمن الرحیم حرفی نمانده دوستان و دشمنان را پر کرده است از نام خود گوش جهان را فرمود اگر بی دین شدید آزاده باشید با این سخن دربند کرد آزادگان را یک جو هم از ری زیر دندانش نرفته هر کس به دین داخل کند سود و زیان را در این میان تنها یکی در نقش حر شد تا دلنشین تر کرده باشد داستان را هرچند دیر اما خدا را شکر فهمید در لحظۀ آخر جواب امتحان را شاید نسیم چادر زهرا به او خورد شاید نشانی داشت قبر بی نشان را روزی یزیدی بود حر، حالا حسینی ست یعنی نمی شد داشت هم این را هم آن را ** دیگر نمانده طاقتی در جان ارباب با این که گرما برده بود از او توان را- فرمود اگر بی دین شدید آزاده باشید حرفی نمانده دوستان و دشمنان را
بسم الله الرحمن الرحيم تو راهم دادی و دارم دو چشمانِ تر از اینجا کجا را دارم آقاجان؟! کجا را بهتر از اینجا؟! نوشتی سردرِ هیئت؛ نجاتم میدهد عشقت رسیدم توشه بردارم برای محشر از اینجا خدا را شکر در کارم گره افتاد و برگشتم به لطفت سردرآوردم دوباره آخر از اینجا پرِ پرواز لازم داشتم محضِ طوافِ تو گرفتم مثل فطرس عاقبت بال و پر از اینجا میانِ روضه تحویلم گرفتی بینِ خوبانت قسم خوردم نخواهم رفت جایِ دیگر از اینجا تو هستی «سیدالعطشان» و من سیراب از داغت دلم آتش گرفت و آب؛ شد شعله ور از اینجا به دستانت سپردم حاجتم را...که شنیدم رفت؛ به عرش ِ بیکران، خونِ علیِ اصغر(ع) از اینجا امان از عصرِ عاشورا، تنت افتاد در گودال تو را می دید روی تل چه مضطر خواهر از اینجا جسارت شد به اهلِ خیمه و حرف از اسارت بود طناب آورده و آغاز شد دردسر از اینجا!
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل! ای قبله گاه شاعر بیدل اباالفضل! الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل! یا دائم الفضلِ علی السائل اباالفضل! تو صاحبم هستی و من تنها رعیت پابوسی ات را کرده ام با شعر نیت ای حضرت عیسی مسیح ارمنی ها ای دستهایت دستگیر اهل معنا یا کاشف الکرب تمام اهل دنیا یا عَمّی العباسِ فرزندان زهرا ای رب این پیمانه ها، باب الحوائج ای پیر سقاخانه ها، باب الحوائج تندیس تقوا و وقار و استقامت ای برگه ی سبز عبور از قیامت دست بلند توست، اسباب شفاعت آری قسیم النار و الجنه، نگاهت جاری ز سر انگشت تو آب حیات است بوسه زدن بر دست تو از واجبات است این پینه ی پیشانی تو یادگاریست بین تو و معبود تو هر شب قراریست ماه عشیره معنی شب زنده داریست سجاده ی تو ساغر می های جاریست روی تو جلوه بر رخ مهتاب داده است اشک تو بوده نخلها را آب داده است اخم تو خشم حضرت پروردگار است ابروی تو تکرار تیغ ذوالفقار است این چرخش شمشیر یک حمزه تبار است گفتی: أنا العباس، لشگر در فرار است از میسره تا میمنه کردی قیامت کولاک کردی یک تنه کردی قیامت ساغر لبالب نیست اما باز می هست کرببلا گر نیست اما شهر ری هست سجاده پهن و روضه باز و سوز نی هست در خاطر من روضه های "سیبویه" است با روضه می داده است چشمان ترم را او نوحه دم داده است ای اهل حرم را تا که علم افتاد و دست تو قلم شد زهرا رسید و بیرق روضه علم شد ذره به ذره از قد و بالات کم شد قد حسین بن علی پیش تو خم شد داغ تو را داده خبر تا مشک پاره وا شد ز گوش اهل خیمه گوشواره
بسم‌الله الرحمن الرحیم آرام دل ستاره هفت آسمان من آتش مزن به هر قدم خود به جان من آهسته تر برو که تماشا کنم تو را دامن مکش ز دست من ای مهربان من این ناله های بی کسی ات می کشد مرا ذکر انا الغریب تو برده توان من از بس عطش ز حنجر تو شعله میکشد داغی بوسه مانده به روی لبان من این بار خم شدن ز تو بوسه ز خواهرت گودال بوسه با من و قد کمان من مثل محاسن تو شده گیسویم سپید آید بلای روی تو بر گیسوان من خنجر چرا به پیرهن کهنه میکشی واضح بگو چه میشود ای همزبان من حیف لب تو نیست که نیزه خورش کنی کمتر بده گلوی سپیدت نشان من اینان لگد پرانیشان مثل کوچه است بگذار تا سپر بشود استخوان من
بسم الله الرحمن الرحيم ، برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز حرم ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی به هم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه