eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.7هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
67 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•تا دلم از کرده‌های خویش.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تا دلم از کرده‌های خویش نادِم می‌شود بیشتر از پیش، چشمم گریه‌لازم میشود اشک، بال پر زدن در وادی معراج‌هاست گریه کن در روضه جبریل عوالم میشود شمع باشی یا که پروانه چه فرقی میکند سوخت هر کس که درونش عشق حاکم میشود هرکه سنگ طعنه‌های خلق را تاب آورَد حتم دارم شیشه هم‌ باشد مقاوم میشود گرچه هی در ‌میزنم، کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد مزاحم میشود *آخه من هر وقت دستم خالی باشه میام دم خونت .. دستم که پر میشه میرم پشت سرم و هم نگاه نمیکنم .. من و همیشه محتاج خودت کن* این خرابت را بیا و لطف کن بیرون نکن قول خواهم داد که یک روز سالم‌ میشود تا گناهی میکنم زهرا وساطت میکند پشتِ مادر طفلِ بازی‌گوش قائم میشود آه ای ماه هزار و چند ساله تو بگو سهم ما تا کِی سیاهیِ مداوم میشود هر زمان ناحیه میخوانم‌ تصور میکنم روح من تا کربلایش با تو عازم ‌میشود گریه تنها در میان روضه‌ی جدت حسین اشک هرچه میدهی خرج مراسم میشود لا اقل این جسم عریان‌ مانده را دفنش کنید نا مروت‌ها! کسی اینقدر ظالم‌ میشود؟! ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5911318039587981170.mp3
1.53M
|⇦•تا دلم از کرده‌های خویش.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در کربلا با پول‌های بیت‌المال، پسر پیغمبر را کُشتند! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•لااقل این جسم عریان‌ مانده را.. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا اقل این جسم عریان‌ مانده را دفنش کنید نامروت‌ها! کسی اینقدر ظالم‌ میشود؟! *اگه یه حادثه‌ای پیش بیاد، یه نفر از دنیا بره، حتی اگه کس و کارم‌ نداشته باشه، بالاخره یه عده ای میان زیر بدنشُ میگیرن، زود میبرن خاکش میکنن .. آخه میگن بَده میت نباید رو زمین بمونه .. بی‌بی زینب همچین که اومد وارد خیمه شد دید امام سجاد داره گریه میکنه؛ _چی شده عزیز برادرم؟! فرمود: عمه جان ! این نامردا دارن کشته‌های خودشونُ خاک میکنن، اما بابای بدن منو همینطور برهنه رها کردن و رفتن... پیغمبر وارد شد دید بی‌بی دوعالم داره گریه میکنه؛ _چی شده دخترم؟! عرضه داشت: بابا!! بچه‌م داره باهام‌حرف میزنه؛ فرمود: دخترم تو هم که در رحم خدیجه (س) بودی باهاش حرف میزدی ، آرومش میکردی .. عرضه داشت: آخه باباجان آرامم نمیکنه، تازه یه حرفایی میزنه منو بهم ریخته. _چی داره میگه دخترم؟! دوسه روزه هی داره میگه؛" اَنَا الغریب" اما امروز منِ فاطمه رو بهم‌ ریخته. _چرا؟! _ آخه هی داره میگه: "اَنَا العطشان" پیغمبر شروع کرد روضه خواندن، گریه کن هم بی‌بی دوعالمه. فرمود: دخترم، حسینت رو اینجوری کربلا می‌کُشنش.. نمیدونم چجوری پیغمبر روضه خوانده، اما همه میگن صدای این خانم بلند شد، شروع کرد بلند بلند برای حسینش گریه کنه ، مادر برات بمیره* مونده روی زمین پیكر تو رها أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَ أَهْلَ قُرىٰ خواهرت اگه نیست ، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابان برات گرفتن عزا همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه آن ردا و آن عبا آن امان نامه بس نبود کهنه پیراهن مگر جز غنائم میشود *قاسم اومد اجازه‌ی میدان ‌بگیره. مادرش راهیش کرد گفت برو، بابات خیلی به من سفارش کرده. اومد پیش عمو؛ عموجان به منم اجازه بده منم مثل علی اکبرت برم ‌بجنگم، برات فدایی بشم. آقا اباعبدالله به قاسم اجازه نداد. رفت گوشه‌ی خیمه، زانوهاشو بغل کرد؛ چرا عمو منو نمیخره؟! مادرش اومد: چی شده قاسمم؟ عزیز دلم! گفت: عمو بهم اجازه نمیده، میگه تو بالاسر این زن و بچه‌ها باش. نمیتونم یه لحظه زنده باشم‌بدون عموم.. عجب مادری .. گفت: غصه نخور؛ یه بقچه آورد گذاشت جلوی قاسم. تا این بقچه رو آورد یهو بوی امام‌ حسن تو خیمه پیچید ، هم مادر گریه کرد هم این بچه. یاد شبِ آخر امام حسن افتادن؛ اون شبی که تو بستر افتاده بود... میخواست سفارش قاسم و بکنه.. _مادر جان این چیه؟! گفت: قاسمم، عزیر دلم، بابات فکر اینجاهاشو هم کرده بود، میدونست عموت بهت اجازه نمیده؛ یه دست خط نوشت به من داد گفت اینو بده به قاسمم به حسینم نشون بده. همون لحظه که به حسین گفت: "لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ" .. همه نگران حسینن، مادرشم وقتی میخواست جون بده علی رو صدا زد گفت:« علی جان، خیلی مراقب حسینم باش». پیغمبر، علی، بی‌بی، خود امام حسن، همه سفارش حسین و کردن.. نامه رو داد دست قاسم؛ قاسمم عزیز دلم این نامه رو ببر به عمو نشون بده. نامه رو گرفت، سریع دوید، خوشحال ، اومد پیش عمو؛ عموجان یه چیزی آوردم دیگه نه نمیتونی بیاری! تا نامه رو گرفت باز کرد؛ به‌به، دست خط برادرشه؛ همونجا رو زمین نشست این دست خط و توو بغلش گرفت هی میگفت حسنم. حسن جان کجایی غریبی حسینت رو ببینی.. شیخ جعفر شوشتری میگه: عمو و برادرزاده همدیگه رو بغل کردن، اینقدر گریه کردن که ابی عبدالله پس افتاد.. همچین که این نامه رو گرفت یاد قصه‌های مدینه افتاد .. قاسمم چه کاری با دل حسین کردی امروز ابی عبدالله پس افتاد مثل باباش.. امیر المومنین هم همینجور شد. علی کجا غش کرد؟! امیرالمومنین هم تو مسجد نشسته بود. یهو دید از در حسن و حسین دوان دوان دارن میان؛ بابا بیا مادرم از دنیا رفت. علی پس افتاد.. چی تو نامه نوشته امام حسن ‌نمیدونم. ولی مضمون اینه که نوشته حسین جان من کربلا نیستم به‌جای من این بچه هست.. (ولی من میگم شاید این نباشه ،وقتی ابی عبدالله غش میکنه شاید یه چیز دیگه تو نامه دیده) شاید امام حسن نوشته:حسین جان اگه بودم مثل کوچه‌ها وایمیسادم .. فقط فرقش این بود اون روز کوچیک بودم نتونستم برا مادر کاری بکنم لااقل اینجا برات جبران میکنم .. ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
4_5911318039587981171.mp3
4.47M
|⇦•لااقل این جسم عریان‌ مانده را.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در کربلا با پول‌های بیت‌المال، پسر پیغمبر را کُشتند! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•الحمدلله که مثِ علی اکبر.. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ الحمدلله که مثِ علی اکبر جونم فدای تو ، شد ای عمو آخر قدم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گُلت شده پرپر اباعبدالله بهش اجازه داد ، گفت: باشه برو ، حالا که حسنم گفته رو چشام میذارم .. اینقدر این خیمه‌ها رو گشتن یه زره‌ای برای قد و قواره‌ی این نوجوان پیدا کنن پیدا نشد. شیخ جعفر میگه وقتی میخواستن سوار بر مرکبش کنن اومدن بلندش کردن، قاسمُ قد و قواره‌ش به رکاب مرکب هم نمیرسه، رکابُ بالا آوردن. اما صدا زد: حسین جان، فقط بایست تماشا کن ببین فرزند حسن میخواد چی کار کنه... همچین زد تو دلِ لشکر، پیرمردایی که اونجا بودن، میشناختن، گفتن: فرار کنید. این درسته قد و قواره‌ش کوچیکه اما پسر حسنِ .. اما یکی داد زد گفت: نه، فرار نکنید راهشُ من بلدم: اول دوره‌ش کنید .. سنگ بیارید .. با سنگ از دور بزنینش .. همچین که از مرکب افتاد بعد بریزید سرش .. این باباش تو جمل همه‌ی ما رو بیچاره کرد .. حالا بیچاره‌ش میکنیم ، داغشُ به دل مادرش میذاریم .. الحمدلله که مثِ علی اکبر جونم فدای تو ، شد ای عمو آخر قدم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گُلت شده پرپر زیر و رو شده تنم با نیزه غرق خون شد بدنم با نیزه با صورت افتادم از روی اسب بی‌هوا تا زدنم با نیزه پهلوهام شکسته مثل زهرا بدنم زخمی شده سرتا پا زیر سُم مرکبا افتادم یکی شد تنم با خاک صحرا شاعر: بهمن عظیمی یه لشکر پر از داد و هلهله‌ست به لشکر پر از شور و ولوله‌ست یه لشکر پر از شمر و حرمله‌ست دلشوره دارم .. شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تو رو که دید واسه‌ت نقشه‌ی تازه‌ای کشید ای تک‌سوارم .. با تیر و نیزه‌شون ، شد قامتت نشون از پیکر عسل ، میریزه جای خون اسبا یکی یکی ، رد میشن از تنت ضرب المثل شدی ، با قد کشیدن عجب روضه‌ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه‌ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد .. یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردن و توو خیمه زَنا غرق شیوَن و غوغا بپا شد .. اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست خون لخته‌ها چه زود ، راه گلوشُ بست پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم» ای حسین.... علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من شاعر: داوود رحیمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5911318039587981175.mp3
2.72M
|⇦•الحمدلله که مثِ علی اکبر.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در کربلا با پول‌های بیت‌المال، پسر پیغمبر را کُشتند! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت.. به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت معنا شدست در قدمش واژه ی ‌ثبوت محو جمال حیدریش ، خلق در سکوت وقتی گرفته دست علی حالت قنوت آیینه ی تمام نمای خدا علی .. حیدر مجیر و عالم و آدم همه مجار حتی خدا به خلقِ علی کرده افتخار جانم فدای صاحب شمشیر ذوالفقار یاللعجب از این همه آقایی و وقار یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی .. از انبیاء علی ست که بالاتر استُ بس ما را زیارت نجفش در سر استُ بس تنها علی برادر پیغمبر استُ بس هرجا که دیده ایم فقط حیدر استُ بس هم ابتدا علی ست هم انتها علی یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود *چی شده از امیرالمومنین میگی؟ گفت اون عالم بزرگ می دیدن لابلایِ مقتلی که نوشته فضائل امیر المومنین نقل میکنه مرحوم ملای دربندی ، در عالم مکاشفه فرموده بود اگر میبینی در اوج مصیبت فضائل امیر المومنین رو میگم برای اینه که تو اوج روضه حالم بد میشد از گریه ، فضائل علی رو میگفتم تا جون بگیرم .. منم دیدم خسته ای گفتم از علی بگم .. هر کسی رو تو این عالم از باباش میگن کیف میکنه‌ .. همچین که این دخترا رو میدید میگفت بابای منو ندیدین؟ ..* یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود با مرتضی کسی که برابر نمی شود شهر رسول را در دیگر نمی شود غیر از علی کسی یل خیبر نمی شود این ذوالفقار دست خدا هست یا علی مرد نبردِ روز ، عبودیت شب است افتاده زیر پاش هزاران چو مرهب است اصلاً همین بس است که بابایِ زینب است زینب خودِ علی ست به زینب ملقب است به به چقدر مثل همند این دو تا علی زینب همان کسی ست که در عرصه نبرد بر سینه اش نشست هزاران هزار درد زانو زده مقابل این زن هزاران مرد زینب هر آنچه داشت فدای حسین کرد مانند آنچه داد به راه خدا علی قربانیان خود به مِنا می برد حسین نذر نگاهت این دو علی اکبرم حسین اصلاً قسم به جانِ پدر مادرم حسین من بیشتر به فکر علی اصغر حسین کوچکتر است از سر این نیزه ها علی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
shab charom02.mp3
1.76M
|⇦•حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت.. به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ (ع)؛ اصلِ دعوای اُموی و عَلَوی است! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری.. به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یک جهان روضه و یک ماه محرم داری آه آقایِ غریبم ، چقدر غم داری تا ابد هر که بخواند همه مرثیه ات باز هم روضۀ ناخوانده به عالم داری این همه زائرِ دل سوختۀ خاکت را از ازل داشته ای ، تا به ابد هم داری *اول روضه خوانِت خودِ خداست .. بخون کتابِ "اشک روان بر امیر کاروان" ، "خصائص الحسینیه" از آدم تا خاتم همه اول برا حسین گریه کردند ..* روضه خوان هات زیادن یکی شان قرآن مطلع فجر خدا سوره ی مریم داری *قربون این چشماتون برم .. با همه سختیا دست زن و بچتون رو گرفتید اومدید روضه ..* درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت خواهرت هست کنارت تو که محرم داری بهترین نوحۀ ما هست غریبِ مادر صاحبِ روضه بگو بهتر از این دم داری؟! *جانم .. زن و مرد بگن .. به خدا این شهر به این حسین حسینت ، به این نفس کشیدن های شما احتیاج داره ها ..* تا که نومید نگردد ز درت محتاجی تو هم انگشت ، هم انگشترِ خاتم داری وقت تدوین تو ای شعرِ غریبی پسرم دید در وزنِ تنت چند هَجا کم داری *رفیق مواظب باشداز غافلۀ عشق کربلا عقب نیوفتی .. برا همه مون نامه نوشته حسین .. نامه رسید دست اون پیرمردِ با صفا و نورانی که تمام وجودش از مَحَبت حسین پره .. همچین که خواست با زن و بچش وداع کنه بره کربلا ، تا زد بیرون دید مسلم بن عوسجه داره میره .. صداش زد گفت مسلم ابن عوسجه السلام علیک جواب سلام داد حبیب چی شده چرا انقدر آروم حرف میزنی؟ چون اوضاع کوفه بهم ریخته بود گفت: بیا جلو بیا جلو، اومد اومد ، در گوشی بهش گفت. گفت کجا داری میری؟ گفت دارم میرم سنت پیغمبر رو به جا بیارم ، میخوام برم خضاب کنم .. گفت مسلم بن عوسجه میخوای یه خضابی یادت بدم تا قیامت بمونه؟!.. گفت چه خضابی؟ یه وقت دید نامه ای رو آورد بیرون دست خط اربابِ بی کفنِ گفت نگاه کن ببین آقامون برامون نامه نوشته ؛ بسم الله الرحمن الرحیم ، حبیب بلند شو بیا، آقات رو غریب گیر آوردن ..* این نامه رو هنوز حسین برا رفیقاش میفرسته ، کیا رفیق حسینن؟... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
shab charom001.mp3
2.47M
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری.. به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هم برای کُشتن (ع) از کوفیان میگرفتند! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یه نگاه کرد دو تا پسر ها رو گفت برید سراغ دایی جانتون بگید اجازه بده بریم میدان .. همچین که رفتن زینب دل تو دلش نبود گفت الان میرن اجازه میگیرن از دایی شون .. آخه زینبِ طاقت نداره غریبیِ حسینُ ببینه .. وقتی تو گهواره بود تا بویِ حسین بهش نمیخورد فقط گریه میکرد .. هرجا حسین می آمد زینب آروم میشد.. امشب من آروم آروم میگم ببینم تو چیکار می کنی .. امشب شبِ خواهرا و مادرای شهداست .. آخه هم خواهر شهیدِ هم مادرِ شهیدِ .. وقتی ام میخواست ازدواج کنه گفت بابا من حسینی ام .. هرجا حسین بره منم باید برم .. حتی کار به جایی رسید از عشق زینب مادرش فاطمه به پیغمبر گفت ، صدا زد بابا یا رسول الله حسنم هست ، حسینم هست اما نمیدونم چرا حسین از زینب دور میشه زینب بی قرار میشه .. حالا همچین خواهری دو تا بچه هاشُ فرستاد گفت الان اذن میگیرن.. لحظاتی گذشت دید دو تا پسرا دارن میان سراشون پایینِ .. گفت چی شده مادر ، چرا غم تو دلتونِ ؟!.. صدا زدن مادر ما رفتیم دست دایی جان رو بوسیدیم گفتیم دایی جان اجازه بده .. دایی مون فرمود نمیشه .. شما کنارِ مادرتون بمونید .. همچنین که گفتن دایی اجازه نداده به زینب خیلی بر خورد .. با عجله اومد جلو خیمه ی حسین .. صدا زد حسین نکنه بچه هام رو قابل نمیدونی .. گفت الان یه کاری میکنم دیگه رو حرف زینب حرف نزنی .. صدا زد داداش جان مادرت اجازه بده بچه هام میدان برن .. همچنین که حسین اجازه داد انقدر زینب خوشحال شد .. زینب بچه ها رو صدا زد خودش موهاشونُ شانه کرد ، سرمه به چشمانشون کشید .. هی میگفت بچه ها میخوام یه جوری شمشیر بزنید همه بفهمن شما نوه های حیدرید .. من زنم نمی تونم برم وسط میدان عوضِ مادرتون شمشیر بزنید .. عوض اون روزی که نبودید مادرمُ بینِ در و دیوار زدن .. رحمت خدا به این گریه ها .. کوچه ای تنگُ دلی سنگُ صدایِ سینه.. رفتن جنگ نمایانی کردن گفتن ما بچه های زینبیم .. یه نانجیبی گفت داغشون رو به دل مادرش بزارید .. دورشون کردن .. فقط یه جایی یه صدایی شنیدن اهلِ خیمه .. یکی صدا میزنه دایی حسین .. ابی عبدالله مثلِ بازِ شکاری اومد بالاسرشون .. سرشونو به دامن گرفت .. اما زن ها هی نگاه کردن دیدن هر کی از صبح می افته ، زینب میاد وسط میدان کنارِ حسین .. هرچی نگاه کردن دیدن زینب نیومده .. بدن ها رو آوردن تو خیمه .. اومدن جلو خیمه ی زینب .. دیدن زانویِ غم بغل گرفته .. گفتن خانم جان اینجا چیکار میکنی مگه نمیبینی بچه هاتُ دارن میارن ؟!.. چرا بیرون نیومدی ؟! فرمود آخه بیام بیرون میترسم داداشم خجالت بکشه .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
shab charom03.mp3
2.2M
|⇦• و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ (ع)؛ اصلِ دعوای اُموی و عَلَوی است! 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net